اگر دوستش داشته باشی...
اگر کسی را دوست داشته باشی... خطاهایش را نادیده می گیری. می بخشی. دستش را می گیری. زمین خورد کمک می کنی بلند شود. اذیتش نمی کنی. دنبال پیدا کردن نقطه ضعف هایش نیستی. وقتی از دستش ناراحت می شوی، نقاط قوتش را به خودت یادآوری می کنی. لطف هایی که کرده فراموش نمی کنی. فلسفه دوستی ات را مرور می کنی. نمی گذاری هر کس و ناکسی از راه برسد و انگی به تو به او به رفاقتت بزند. شک و شبهه ای در کار باشد خودت تحقیق می کنی اعتماد نمی کنی به حرف و نظر غریبه ها، حسودها، کینه به دل گرفته ها...
خلاصه که هیچ کس نیست که تصدیق نکند محبت باشد خیلی بهانه گیری ها از بین می رود.
اما خدا نکند دوستش نداشته باشی... یک خطا هم بخشیدنی نیست. زمین بخورد محل نمی دهی. اذیتش شاید بکنی. مدام نقطه ضعف هایش را مرور می کنی که نکند محبتش وارد قلبت شود. وقتی از دستش ناراحت شوی هیچ توجیح و عذری را نمی پذیری. هرکس هر انگی بزند دلت می خواهد قبول کنی. زود باور می شوی به هر اتهامی در خصوصش و ...
فرق ما با برخی از این جا شروع می شود. ما نظام جمهوری اسلامی ایران را دوست داریم. چون تاریخ را خوانده ایم. می دانیم چی بودیم چی شدیم. می دانیم این جمهوری همین مردم هستند با کم و زیادش. نقص ها و قوتش. خودمان را جدا نمی دانیم. و محبتی که بخاطر فداکاری هزاران هزار انسان پاک در قلب های ما برای این راه و مسیر و اندیشه پرورش یافته نمی گذارد پشت پا بزنیم، قهر کنیم یا طلبکار شویم. هر جا مشکلی باشد تلاش می کنیم حل کنیم. زمین بخورد اشک می ریزیم. اشتباهی صورت بگیرد غصه می خوریم اما پا پس نمی کشیم، از اصل قضیه دفاع می کنیم در رفع مشکلات می کوشیم. در درون خود را سرزنش می کنیم که باید بهتر عمل کنیم بیشتر تلاش کنیم اما هرگز پشیمان نمی شویم از این محبت قلبی. چون ریشه دارد. اصالت دارد. هیجان و خودخواهی توش نیست.
خلاصه این داستان ما و نسبت ما با جمهوری اسلامی ایران است.
و بر این اساس، هرگز از ما شعاری علیه او نخواهید شنید. هرگز قلم به تخریب او دست نخواهیم گرفت. هرگز با دشمن این عشق و محبت و آرمان یک صدا نخواهیم شد. هرگز صدای ناله و شکایت و نق زدن از ما به یاری خدا بلند نخواهد شد. خانه ای است که با خون بهترین هایمان آباد شده. حالا هر جایش خراب شود یا خراب کنند همت می کنیم و بی حرف می سازیم. چون محبتش را در قلب هایمان داریم. نقاط ضعفش را نقاط ضعف خود می دانیم خود را از او جدا نمی دانیم که بخواهیم به بهانه نقطه ضعف هایش طلبکار شویم و به آن لگد بزنیم یا رهایش کنیم. نه در ادب و احترامی که آموختیم می گنجد نه در عشق و محبتی که در رگ و خونمان نسل به نسل جریان یافته و نه در ایمانی که آورده ایم و وعده ای که به آن از آخرین احساس یک قلب معتقدیم.
پس امشب از ما #بانگ_الله_اکبر می شنوید.
و #فردا_خواهیم_آمد چون ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم،گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم...
و این بانگ ادامه دارد تا ظهور منجی عالم بشریت... همان وعده قطعی نهایی...
✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance