یادآور ۳۶۵ روزهٔ قرآن
از جمله کتبی که به شکل سالنامه یا تقویم روزانه در این فروشگاه در #هلند دیدم، این نمونه بود. ۳۶۵ ورق که هر روز روی یک یادآوری متمرکز بود. یک آیه از قرآن...
نمیدانم ما چنین نمونهای داریم یا نه. اما کار زیبایی است برای تذکر و یادآوری. برای تکرار و حفظ...
متن توضیحی آن را ترجمه کردهام که در ادامه میآید:
« بدان که با یاد خدا دلها آرام میگیرد!
آیا به دنبال راهی سریع، سرگرم کننده و الهام بخش برای کسب دانش در مورد اسلام و به دست آوردن ابزاری برای زندگی به عنوان یک مسلمان بودهاید؟ به خصوص برای الهام گرفتن و یادآوری دستورات خالق؟
چیزی که نیازی به تلاش ندارد و در عین حال قلب شما را با عشق بیشتری نسبت به خدا پر میکند؟
با کمال میل شما را با ۳۶۵ یادآوری قرآن آشنا می کنیم.
این روزها همه چیز خیلی سریع پیش میرود و روزها میگذرند. گاهی اوقات لازم است کمی نفس بکشیم و هدف واقعی خلقت را به خاطر بسپاریم.
۳۶۵ یادآوری قرآن به روشی بسیار سرگرم کننده برای استفاده بهینه توسط پیر و جوان ساخته شده است. این منبع الهام است، بلکه منبع آرامش است. با این کار شما هر روز با کلام خداوند، واجد این شرایط میشوید که هر روز و در طول سال، حسنات کسب کنید.»
و برای نمونه ترجمه یک روز یادآوری:
«ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و کسانی را که پیش از شما بودند آفریده است تا به عقل الهی دست یابید.»
✍🏻 تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
#هلند
این روزها...
و برگزاری پرتکرار این گردهماییها، و آن کفشهای جفت شده کودکان که نماد تکتک آنهایی است که دیگر امروز بین ما مردم این سیاره خاکی در عرض این یک سال و به ظلم، نیستند...
خاطرم هست شهید سنوار گفته بوده: اگر همه چیز در حال عادی سازی است، بگذار کربلایی دیگر اتفاق بیفتد...
وقتی درباره فلسفه قیام امام حسین و کربوبلای او میاندیشم، میگویم: راهی برای امام در مسیر وظیفه و ماموریتش که حفظ دین و ارزشهای الهی انسانی بود نگذاشتند که مجبور شد، خود و خانوادهاش را قربانی این بیداری و روشنگری کند... یعنی با خونش تاریخ را امضا کند تا بلندترین فریاد مظلومیت و فداکاری او شود...
و تا امروز و پس از ۱۴۰۰ سال،
آزادگان عالم، در خیمهٔ حسیناند...
این بیداری جهانی و احیای فطرت حقطلبی و مبارزه با ظالم و دفاع از مظلوم با آن الگو گیری تاریخی، با خون او (شهیدسنوار) و همخانوادههایش، رقم خورده است...
✍🏻 تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
برسد به دست برخی ایرانیهای ساکن خارج
از جمله صحنه های بسیار ضایع در خارج از کشور، دیدن یک ایرانی است که در برابر ساکنان آن کشور احساس کوچکی و پایین بودن میکند و بسیار در گفتار و رفتارش واضح است.
و از آن بدتر آن دسته از ایرانیها هستند که نمیدانم با چه محاسبهای در گفتگوهایی که در جمع مثلا همکاران یا دوستان خارجی شکل میگیرد، از کشور خود بد میگویند و از آن کشور تعریف میکنند.
بارها واکنش و عکس العمل این دوستان و همکاران خارجی را در فرانسه و هلند دیدهام که بسیار تعجب کردهاند و حتی بدشان آمده.
برایشان بیمعنی است که کسی بیمقدمه و بیربط از کشور خودش بد بگوید. حالا به هر دلیل. و موضوع را داخلی میدانند که تازه آدم باید آبروداری کند. و از آن بدتر و به زبان خودشان حال بهم زن این است که مثلا از کشور آنها تعریف و تمجید شود. چون خود آنها به بسیاری از بخشهای دولتی و اجرایی کشور خود معترض هستند و مدام در بحث و جدل و نقد داخلی بین خودشان هستند و برایشان مصنوعی و مسخره است که کسی بیاید از آن سیستم تعریف کند.
این را گفتم که بدانیم... و اول فکر کنیم بعد صحبت کنیم. تشخیص دهیم در چه مکانی و در چه زمانی هستیم...
تحمل بعضی دوستان ایرانی در این موقعیتها خیلی خیلی سخت است.
فرض کنید دارم با هیجان و مستند از ظرفیتها و توانمندیها و دستاوردهای کشورم میگویم تا ایران و ایرانی را بالا ببرم. بعد یک دفعه یک ایرانی پیدا میشود که بدترین حرفها را درباره سرزمین خودش میزند... و جالب اینکه اصلا شخصیت محبوبی ندارد و با این کار حس بقیه نسبت به او منفیتر هم میشود...
دنیا، فقط داخل ایران و شبکههای اجتماعی خصوصی شما یا ماهوارههای فارسی زبان نیست. کمی گستردهتر و با دیدگاه های متفاوتتر است...
✍🏻 تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance