انجیل بخوان!
چند وقت پیش متنی را ارسال کردم از خاطره دوستم که چند دختر مسیحی او را دعوت به مسیحیت و خواندن انجیل کردند و دوستم هم به آن ها پیشنهاد کرده که آن ها یکبار قرآن را بخوانند!
بعد یکی از اعضای محترم کانال پیام داد که اتفاقا بهتر بود به آن ها می گفتید انجیل بخوانند، چون آنها عموما خودشان اصلا انجیل نمی خوانند.
من هم خودم تجربه اش را داشته ام. یکبار که در برنامه یکشنبه کلیسا به شکل کامل شرکت کردم دیدم که ورودی یک برگه کوچک می دهند که یک متن شعر گونه دارد که همه در حین مراسم و دعا آن را همخوانی می کنند.
جملات دعاواری که شکل تذکری و باید و نبایدی نداشت به عنوان یک دستور العمل.
البته یک مراسم ویژه بازکردن یک در و نمایش کتاب انجیل در اندازه بزرگ را داشتند که دور تا دور کلیسا می چرخاندند، اما این کتاب در دست مردم در اندازه کوچک نبود و به همان تک برگه اکتفا شده بود.
مثل مساجد ما هم قفسه هایی نبود که مثلا پر از قرآن و مفاتیح باشد. همه همان یک برگ را با هم همخوانی می کردند و تمام.
البته سخنران داشتند اما کتابی که خود افراد در دسترشان باشد و در حین مراسم بخوانند تا بحال در کلیساهایی که رفتهام، ندیدهام.
این موضوع خیلی مرا به فکر فرو برد که کتاب آسمانی ما در دسترس هرکس با هر سن و جنس و عقیدهای هست که حتی اگر به محل عبادت ما سر می زند بداند عقاید و باورهای ما چیست و مامور به انجام چه مواردی هستیم و از چه نهی شده ایم.
در خاطر دارم در یکی از این برنامه های تد، خانمی از تجربه اش بعد از قرآن خواندن گفته بود که چه تصوراتی بخاطر شنیده هایش داشته از متن قرآن که من حتی روی بیانش را ندارم... بعد یک روز تصمیم می گیرد خودش یکبار قرآن را بخواند و بعد با خواندن آن کاملا متحیر می شود و تمام پیش فرض ذهنش که به او القا شده بوده از بین می رود.
حالا هر زمان که قرآن می خوانم،
نه صرفا عربی اش را برای نیتی یا ختمی یا ثوابی؛ با معنایش.
با خود می گویم احتمال خیلی زیاد مردم ما هم قرآن را نمی خوانند! اگر به میزانی که به تلفن همراه خود مراجعه می کنند و سوالاتشان را از گوگل می پرسند و در برنامه ها و شبکه های مجازی در پی رفع نیازهایشان هستند، قرآن را باز می کردند و می خوانند الان حس و حال و زندگی دیگری را تجربه می کردند.
دیدم کسانی را که این روش را آزمون کرده اند. هر وقت خواستند تلفن همراه خود را طبق عادت بردارند، قرآن را برداشته اند و یک آیه را با توجه خوانده اند... گاهی وقتی همه در فشار روحی یا کلافگی هستند این آدمها در متانت و آرامش و امید لحظات را می گذرانند...
به عنوان نمونه بخشی از این آیات را با هشتک خلاصه نویسی هایم در ادامه می آورم.
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
پنج هزار فرشته نشان دار
#خلاصه_نویسی_هایم
ای کسانی که ایمان آوردهاید! محرم اسراری از غیر خود، انتخاب نکنید، آنها از هرگونه شر و فسادی درباره شما، کوتاهی نمیکنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. نشانه های دشمنی از سخنانشان آشکار شده؛ و آنچه در دل هایشان پنهان میدارند، از آن مهمتر است، ما آیات و راههای پیشگیری از شر آن ها را برای شما بیان کردیم اگر بیندیشید. ۱۱۸
شما کسانی هستید که آن ها را دوست دارید؛ اما آنها شما را دوست ندارند. و شما به همه کتابهای آسمانی ایمان دارید ولی آن ها هنگامی که شما را ملاقات میکنند بدروغ میگویند ایمان آوردهایم. اما هنگامی که تنها میشوند از شدت خشم بر شما سر انگشتان خود را به دندان میگزند! بگو: با همین خشم بمیرید! خدا از اسرار درون سینه ها آگاه است.۱۱۹
اگر نیکی به شما برسد، آن ها را ناراحت می کند؛ و اگر حادثه ناگواری برای شما رخ دهد، خوشحال میشوند. ولی اگر در برابرشان استقامت و پرهیزگاری پیشه کنید، توطئه آنان، به شما زیانی نمیرساند؛ زیرا خداوند بر آنچه انجام میدهند، احاطه دارد.۱۲۰
خداوند شما را در بدر یاری کرد و پیروز شدید؛ در حالی که شما، نسبت به آنها، ناتوان بودید. پس از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید، تا شکر نعمت او را به جا آورده باشید. ۱۲۳
در آن هنگام که به مومنان میگفتی: آیا کافی نیست که پروردگارتان، شما را به سه هزار نفر از فرشتگان، که از آسمان فرود می آیند، یاری کند؟! ۱۲۴
آری، امروز هم اگر استقامت و تقوا پیشه کنید و دشمن به سراغ شما بیاید، پروردگارتان شما را به پنج هزار از فرشتگان نشان دار، مدد خواهد داد. ۱۲۵
ولی این یاری فرشتگان را خداوند فقط برای بشارت و اطمینان خاطر شما قرار داده؛ وگرنه، پیروزی تنها از جانب خداوند توانای حکیم است. ۱۲۶ سوره مبارکه آل عمران
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هرکس از شما، از آیین خود بازگردد، به خدا زیانی نمیرساند؛ خدا گروهی را میآورد که آنها را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند؛ در برابر مومنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند؛ در راه خدا جهاد میکنند و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. این فضل خداست که آن را به هرکس که بخواهد و شایسته ببیند میدهد؛ و فضل و احسان خداوند، گسترده و او به همه چیز داناست. ۵۴ سوره مائده
#باید_قوی_شویم
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
ایشون ریشه رازیانه هستند. سرش که مثل شوید است را جدا میکنند و قسمت سفیدش (که چیزی مثل کلم سفید دلمهای است و اندازه کف دست است) مورد مصرف قرار میگیرد. البته برخی برگهایش را هم استفاده میکنند اما عموما بدون برگهایش به فروش میرسد.
احتمال زیاد خواص فراوانش را میدانید.
من در ایران یا دانه رازیانه را دیده بودم یا عرقش را. اما تا بحال گیاهش را ندیده بودم و شکلش را نمیشناختم و از مصرف خوراکیاش بیخبر بودم.
این گیاه در اینجا مورد استفاده هفتگی مردم است و عموما پخته به شکل سوپ یا خوراک سبزیجات مصرف میشود.
@ninfrance
این متن را یک سال پیش نوشتم.
#بازنشر
کشته شدگان برای فرانسه
در شهر نانت فرانسه به دیواری سنگی رسیدیم که نام تمامی کشتگان این شهر از زمان جنگهای جهانی بر آن حک شده بود. بالای این اسامی نوشته کشته شدگان برای فرانسه... دقیقا در روزی آنجا بودیم که یک روز مقدس برای مسیحیان است. روز گرامیداشت کشته شدگان در راه فرانسه که توسط کشیشی نام گذاری شده است و یک تعطیلی رسمی مذهبی است.
برایم چند نکته جالب بود:
ـ تعداد زیادی از این کشته ها در داخل فرانسه کشته نشده بودند، بلکه در خارج از مرزهای فرانسه جان داده بودند. مثلا بخشی را نوشته بود آفریقای جنوبی. حالا اینکه اینها در آفریقا چه می کردند و فرانسه با نگاه استعماری آنجا حضور داشته و آن کشورها را مستعمره خود قرار داده و در واقع سربازانش برای این اهداف جان دادند بماند...
ـ این اسامی در سطح شهر قرار داده شده بود که مردم هر روز با آن مواجه شوند.
ـ یک روز مشخص کنند برای گرامی داشت این کشته شدگان و شکل ارزشی به آن بدهند.
در ایران با یک دیدگاه کلیشه ای، ناپخته و غیرجهانی، برخی با بیان اینکه چراغی که به ایران رواست به سوریه حرام است نخواستند یا نتوانستند دقت کنند که چه کار مهمی کردند آنها که از زندگی خود با همه دوست داشتنی هایش گذشتند و در اوج جوانی به فراتر از مرزها سفر کردند و با نثار جان خود، با یک تیر چند نشان زدند. حالا بماند که بین نیت ها و شخصیت های اینان و آنان فاصله ی آسمان تا زمین است...
یک. جنگ را کیلومتر ها دور از مرز ایران نگه داشتند.
دو. از حرم بهترین های روی زمین محافظت کردند و این نهایت زیبایی یک عقیده است که نه تنها از فکر و راه ارزشهایمان دفاع می کنیم، از مظاهر آن نیز دفاع می کنیم.
سه. در نبرد بین حق و باطل که مرز پذیر نیستند، ثابت کردند که هرجا مقاومت و مبارزه با باطل باشد، ماهستیم.
چهار. عملی نه شعاری مظلومیت و غربت مردم جهان برایشان مهم بوده است و به دفاع از زن و بچه های غریب شتافتند که انسانیت مرز نمی شناسد...
اگر برخی مردم ما افق دیدشان جهانی شود، دیگر انقدر برایشان عجیب و تعجب آور نخواهد بود که چرا سربازان ما فراتراز مرزها نقش ایفا کنند. یعنی حتی اگر نگاه دنیایی صرف هم داشته باشند باز باید دایره دیدشان را وسیع تر کنند.
به نظر باید بر مبانی فکر مردم کشورمان بیشتر کار کنیم، خیلی باید ذهنها بسته باشد که در جهانی که همه افقی جهانی دارند و جهانی می اندیشند، برخی فقط افق دیدشان حل مشکلات داخلی باشد و تصور کنند مشکلات محدود به همین چهارچوب می ماند.
نمی دانم در سطح شهرهای کشورمان هم، چنین دیوارهایی داریم یا نه... اما در گوشه ای از این شهرها ابرمردانی آرام گرفته اند که دلواپس ترین های این مردم نسبت به ایمان، امنیت و آزادگی و استقلال کشورشان بوده اند. و مرد عمل بودند نه حرف.
تصویر پیوست شده دیوار شهر نانت است و تصویر دیگر، بخشی از بهشت معصومه سلام الله علیهم قم است که سال ۱۳۹۵ چند ردیف بیشتر نداشت...
همه ی اینها جان داده های راه خدا یعنی راه دفاع از حق و حقیقت و انسانیت و امنیت مردم کشور خود و مظلومین جهان هستند، به دور از اهداف استعماری...
کدام یک بیشتر ارزش احترام دارد؟ باید نامشان، یادشان، کارشان و اهدافشان زنده نگه داشته شود، که رهبر فرزانه #کشورم_ایران فرمود: این کار کم از شهادت نیست...
#ذکر_ایام_الله
#باید_قوی_شویم
#رزمندگان_بدون_مرز
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی 🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
برای ایران خیلی بهتر است...
اینجا خیلی پیش میاد با دوستان ایرانی هرچه میبینیم مقایسه کنیم و بگوییم برای ایران خیلی بهتر است...
نان میخوریم، میگوییم نانهای ایران خیلی بهتر است...
رستوران میرویم و غذا میخوریم، میگوییم رستورانها و غذاهای ایران خیلی بهتر است.
برنج میخریم، ادویه، خشکبار و... میگوییم برای ایران خیلی بهتر است...
سبزی خوردن که اصلا موجود نیست مثل ایران و بجای آن ریحانهای بینظیر باید ریحان گلخانهای که طعم اسانس میدهد بخوریم.
خیار بوتهای ایران که یافت نمیشود و عطر آن خیارها حسرت شده...
خلاصه دست بر هرچه میگذاریم دوستان میگویند، برای ایران خیلی بهتر است!
و این تعارف و تمجید و صرفا دلتنگی نیست...
واقعیت است! و فقط کسانی که تجربهی زندگی در خارج از ایران را داشته باشند درک میکنند...
فرودگاه ایران بودم و در حال برگشت به فرانسه؛ چمدان آقایی که جلویم بود بعد از گذشتن از دستگاه نگه داشته شد و خواستند چمدان را باز کند! مشکوک به نظر رسیده بود ظاهرا. آن آقا سختش بود انگار چمدانش را باز کند و مدام میگفت: چیز خاصی نیست...
اما خب باید باز می کرد...
چمدان که باز شد دو گونی برنج ده کیلویی و دو کیسه بزرگ نان تافتون تازه! که پلاستیکش بخار کرده بود نمایان شد...
حالا من که با هیجان و نگرانی ایستاده بودم که ببینم چیه قضیه، خندهام گرفته بود و نمیتونستم خیلی کنترلش کنم.
آخه... من هم ۵ کیلو برنج ایرانی، نان خشک شده اصفهانی، سبزی خشک شده قورمه و پلو و آش، زردچوبه، زرشک، زعفران، چای لاهیجان، دو بسته پودر لیمو امانی، چند گیاه دارویی، عرق بیدمشک، گلاب، هل، بهار نارنج، رشته پلویی، گل گاو زبان، ترشی خانگی و... در چمدانم جاسازی کرده بودم و نفر بعدی بودم😅😄
البته خدا رو شکر چمدان من را نخواستند که باز کنم وگرنه دیگه حسابی برای مامورین فرودگاه خاطره میشد 😂
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
اینکه برخی بچهها هم در فرانسه حجاب دارند خیلی خاص و شیرین و بانمک است...
دوست ایرانیام تعریف میکرد تا مدرسه با حجاب میآید، بخاطر قانون ممانعت از حجاب در مدرسه، مجبور است حجابش را بردارد. به محض خروج از مدرسه دوباره مقنعهاش را سر می کند...
دوستم حجاب ندارد اما نماز میخواند. دخترش بهش گفته بوده: مامان این هم کلاسیام شبیه تو میشود وقتی که میگویی داری با خدا صحبت میکنی...
@ninfrance
هدایت شده از جنبش مردمی حلالزادهها
📸 استحاله کُبری در گذر زمان!
#نرمالیزاسیون
#آندلسیزاسیون
#اسلام_آمریکایی
#سند۲۰۳۰یونسکو
✌جنبش مردمی حلالزادهها
📡 @HalalZadeha
من و کارولین و بحث های عمیق! در فرانسه
🌼قسمت پنجم
گفتم: من جامعه شناسی خوانده ام. اصلا نگاه مذهبی به حرف های من را بگذار کنار در این بخش. این که می گویم کاملا از منظر جامعه شناختی است.
روی مبل چهارزانو نشست و خیلی بامزه سرش را دوسه بار به نشانه تایید و اینکه می فهمم بالا و پایین کرد.
گفتم: ببین الان دخترها در جامعه شما پوشش بازی دارند و گاهی با حداقل پوشش. این چه فایده ای برای دخترها دارد؟ آیا موضوع فقط گرماست؟ من همیشه در خیابان ها دقت می کنم. وقتی حتی در فصل گرما دخترها با حداقل پوشش به خیابان می آیند، مردها نهایت تیشرت و شلوارک به تن دارند. این درحالیست که مردها گرمایی تر هستند! پس فلسفه این حجم بی پوششی گرما نیست! همان خودنمایی است.
خب این خودنمایی توجه چه کسی را جلب می کند؟ به شکل طبیعی جنس مخالف را. خب. آن جنس مخالف یا همسر یک خانم است، یا پدر یک خانواده یا پسری که هنوز ازدواج نکرده.
نگاهش طوری بود که انگار حتی یک بار هم کلا به این چیزها فکر نکرده...
نمی دانستم ادامه دهم یا نه.
اما راه برگشت هم نبود. با خودم گفتم: یا می فهمد چه می گویم یا نه دیگه!
ادامه دادم: دختر خودنمایی می کند... در واقع خودخواهی می کند... مرد جذب می شود... و نمی شود گفت: مرد جذب نشود، چون کنش با دختر بوده، واکنش از مرد است.
خروجی؟
مرد به دلیل کشش طبیعی درونی اش که بسیار بیش از زن است، جسم برایش به چشم آمدنی است و حواسش پرت می شود و توجه اش جلب می شود.
خروجی؟
احتمال کمرنگ شدن تمایل آن مرد به همسری که دارد و ظرفیت زیباتر شدن مثل این دختر جوان را ندارد زیاد می شود.
شاید از مرد توقع باید داشت که تحت هیچ شرایطی همسرش از چشمش نیفتد! اما خب ظرفیت ها متفاوت است و نمی شود از همه مردان این توقع درست را داشت.
آن مرد یا فقط یک همسر است یا یک پدر، در هر دو حالت کانون گرم خانواده متزلزل می شود. چون حواس و تمرکز مرد بر همسرش پرت و کم شده...
فقط و فقط از نگاه جامعه شناسی و تاثیر پدیده ها بر هم؛ در نگاه قبلی زنان به هم رحم نکرده اند؛ در این نگاه به خانواده هم.
آن دختر حواس مردی را در جامعه پرت کرده، جامعه ای که عرصه کار و فعالیت هست، نه ارائه جنسیت! و آن دختر هم خودش ممکن است همسر داشته باشد یا پدر داشته باشد و باید بداند پدر و همسرش هم از دست دختران دیگر به همین ترتیب در امنیت فکر و نگاه نخواهند بود.
اگر می گوید من دوست دارم اینطور باشم در جامعه، به کسی ربطی ندارد، پس به دختران دیگر هم باید اجازه دهد همین جمله را بگویند و اگر باخبر شد که همسرش یا پدرش حواسش به دختری دیگر در جامعه پرت شده و توجه اش نسبت به ایشان کم شده نباید زبان به اعتراض باز کند...
و اگر بگوید برایم مهم نیست، که امکان ندارد از صمیم قلب باشد، خب نتیجه واضحش فروپاشی خانواده است صرفا بخاطر پاسخگویی به نیازهای مقطعی و دم دمی زنان و مردان در جامعه که با خودنمایی زن شروع شده است.
کارولین با حالت تحیر نگاه می کرد. علتش را البته واقعا نمی فهمیدم. یک دفعه گفت: من استادی دارم که تو را باید پیش او ببرم! تو باید این ها را برای او بگویی!
لبخند زدم و گفتم: باعث افتخار است!
اما ادامه دادم: حالا بگو جامعه ای که خانواده در آن تا این حد رو هواست چه وضعیتی دارد وقتی جامعه، تشکیل شده از جامعه های کوچکتر به نام خانواده است! افرادی که در آن در تردد هستند اما زخم ها و غم هایی اینچنین در دل دارند یا افسرده اند، یا مضطرب اند یا دلواپس اند یا به بی تفاوتی و پوچی گرایش پیدا کرده اند. یا فکر و دل و حواسشان مدام پرت است یا فکر انتقام اند، یا تصمیم می گیرند که مفرد و مجرد روزگار را طی کنند، و هرزگاهی در روابط بدون چهارچوب برطرف کننده نیازهای طبیعی خود باشند.
کارولین کلا چیزی نمی گفت. اما اینجا یک نمونه از تجربه اش در خصوص فروپاشی یک خانواده را گفت. می گفت: می فهمد چه می گویم و راست می گویم!
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
این سومین بار است که اینجا نارگیل میخرم و داخلش کپک زده یا پر قارچ یا باد کرده است و آبش بو و عطر مواد شوینده می دهد!
خیلی عجیب است! این همه سال در ایران، حتی یک بار هم تجربه نکرده بودم.
فرانسه
@ninfrance