eitaa logo
نیَّت
1.7هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
60 فایل
﴾﷽﴿ توان انسان به عیار نیت، همت، توکل و اعتماد او به خداست. تمرین کنیم نیت های پاک را و تجربه کنیم بهترین لذت عالم را #دغدغه‌های‌پاک #نیتهای‌خالص #شنبه‌های_ام‌البنینی #تربیت_مربی تبلیغ و تبادل نداریم @jamondeh135 https://eitaa.com/niyat135
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ « اللهم اجعله في درعك الحصينة التي تجعل فيها من تريد» ‌
📚خاک‌های نرم کوشک ✍نویسنده: سعید عاکف 💚داستان هفتم: شاخکهای کج شده قسمت اول 🌹راوی: علی اکبر محمدی پویا اواخر سال شصت و دو بود. دقیقاً یادم نیست آن روز مناسبتی داشت یا نه، ولی می دانم بچه های گردان را جمع کرد که براشان حرف بزند. تو مقدمات صحبتش، مثل همیشه گفت: «السلام علیک یا فاطمه الزهرا، سلام الله علیها.» بغض گلوش را گرفت و اشک تو چشمهاش جمع شد. همیشه همین طور بود، اسم حضرت را که می برد بی اختیار اشکش جاری می شد. گویی همه ی وجودش عشق و ارادت بود به آن حضرت، و حضرات مقدسه ی دیگر (علیهم السلام.) موضوع صحبتش، حول و حوش امدادهای غیبی می گشت. لابلای حرفهاش، خاطره ی قشنگی تعریف کرد؛ خاطره ای از یکی از عملیاتها. گفت: شب عملیات، آرام و بی سرو صدا داشتیم می رفتیم طرف دشمن. سر راه یکهو خوردیم به یک میدان مین. خدایی شد که فهمیدیم میدان مین است، وگرنه ما گرم رفتن بودیم و هوای این طور چیزها را نداشتیم. بچه های اطلاعات، اصلاً ماتشان برده بود. آنها موضوع را زودتر از من فهمیدند. وقتی به ام گفتند، خودم هم ماتم برد. شبهای قبل که می آمدیم شناسایی، همچین میدانی ندیده بودیم. تنها یک احتمال وجود داشت و آن هم این که راه را کمی اشتباه آمده بودیم. آن طرف میدان مین، شبح دژ دشمن تو چشم می آمد. ما نوک حمله بودیم و اگر معطل می کردیم، هیچ بعید نبود عملیات شکست بخورد. با بچه های اطلاعات، شروع کردیم به گشتن. همه ی امیدمان این شد که معبر خود عراقی ها را پیدا کنیم. چند دقیقه ای گشتیم. ولی بی فایده بود. کمی عقب تر از ما، تمام گردان منتظر دستور حمله بودند. هنوز از ماجرا خبر نداشتند. بچه های اطلاعات، خیره خیره نگاهم می کردند. «چکار می کنی حاجی؟» با اسلحه ی کلاش به میدان مین اشاره کردم. «می بینی که! هیچ راه کاری برامون نیست.» «یعنی .... برگردیم؟!» چیزی نگفتم. تنها راه امیدم به در خانه ی اهل بیت (علیهم السلام) بود. متوسل شدم به خود خانم حضرت فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها.) با ناله گفتم: «بی بی، خودتون وضع ما رو دارید می بینید، دستم به دامنتون، یک کاری بکنید.» به سجده افتادم روی خاکها و باز گفتم: « شما خودتون تو همه ی عملیاتها مواظب ما بودید، این جا هم دیگه همه چیز به لطف و عنایت خودتون بستگی داره.» تو همین حال گریه ام گرفت. ادامه دارد... @niyat135 | نـِــــیَّــــ۱۳۵ــــت
673.8K
داستان هفتم : شاخکهای کج شده 🎙کمیل @niyat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار احمد وحیدی فرمانده پیشین سپاه قدس : «حزب‌ اللّه فرماندهان بسیار زیادی را تربیت کرده و هر فرمانده‌ای شهید می‌شود فرمانده‌ای دیگر به میدان می‌آید و حزب‌الله هیچ وقت تضعیف نشد.»
برای پیروزی حزب الله و نصر امت اسلامی و تضعیف و نابودی صهیونیستها همه دعا کنید از سلاح دعا استفاده کنیم ختم صلوات هم بفرستید، هر عزیزی پیام میبینه هدیه به امیرالمومنین ۱۱۰ صلوات بفرسته یاحیدر کرار مدد
منتظر بیانیه حزب الله هستیم ... اخبار ضد و نقیض هست
اگر سید شهید شده باشه والله قسم اون دسته از ادمهایی که مسئولیت داشتند و مصلحت اندیشی کردند به وقتش نزدند محکم. نزدند انتقام حاج قاسم نگرفتند به دشمن سیلی نزدند قطعا در محضر خدا باید پاسخگو باشند چون قطعا زمینه ساز شهادت سید شدند😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برخی اخبار رو فقط باید مراجع رسمی اعلام کنند ان شاءالله همه اخبار منتشره و واصله تکذیب بشه
امشب و بخیر کنه خدا امشب مثل اون شبی که نگران سید خدمت بودیم
تاریخ و قرآن به ما آموخته که حق پیروز است، شک نکنید
با کشته شدن اباعبدالله الحسین نور امامت قطع نشد پرچم ارباب تا ابد برافراشته شد،
سید عباس موسوی شهید شد سید حسن نصرالله جایگزین شد دشمن فکرش هم نمی‌کرد اما خدا کارش بلده یاس و نا امیدی ⛔️
این چیزی که در صدا و سیما داره اتفاق میفته بوی شهادت میده!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلخی های راه همینه.... سختی و تلخی داره شیرنی و صعود هم داره @niyat135
نیَّت
این چیزی که در صدا و سیما داره اتفاق میفته بوی شهادت میده!
صحبتهای لاریجانی سعید جلیلی سردار وحیدی در برنامه مختلف کارشناسان شبکه های مختلف، اشک‌ چشم خبرنگاران در بیروت نگران کننده است