همهی امامان ما رئوف هستند،
اما رأفت امام رضا علیهالسلام حسی است..!🌺
"علامهطباطبایی"
#السلام_علیک_یا_امام_الرئوف✨
#نیت_کن⚘
@niyat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ | آمدم ای شاه سلامت کنم
عرض ارادت به مقامت کنم
🔺️لحظاتی از حضور #خادم_الرضا، حاج قاسم سلیمانی در حرم مطهر امام رضا(ع)
🌟بهمناسبت میلاد امام رضا علیهالسلام
شهید مدافع حرم🕊🌹
#حاج_قاسم_سلیمانی🥀🥀
نیَّت
سلام ی خونواده آبرو دار و نیازمند برای تامین جهیزیه دخترشان به وسایل زیر نیازمند گاز ✅ فرش✅ دو عدد
انجام شد ✅
جهیزیه کامل برای دختر مومنه
و آبرو دار
ممنون از همه خوبان
#نیت_پاک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹بسم الله الرحمن الرحیم🔹
🎥 #قرعه_کشی_اول از گروه پنجم🕊
🎁کمکهزینه سفر به مشهد مقدس
برنده #مسابقه 🔽
آقای مصطفی سرابی از #گروه_۵ 🌱
برای ثبت نامچله گروه هشتم👇
@Abdolmahdi_135
باسلام و احترام
عزیزانی که مایل هستند برای خدمت به زوار حضرت امام (ره) در شب و روز رحلت امام در غرفه های (کودک, سلامت, مشاوره, پذیرایی) خدمت رسانی کنند
نام نام خانوادگی
کد ملی و شماره تماس را ارسال بفرمایید.
باتشکر👇
اسکان و پذیرایی برای خواهران و برادران خادم ۱۳ خرداد شب موجود است
و خدمت رسانی از ۱۴ خرداد ۵ صبح میباشد
@jamondeh135
May 11
❇️قسمت سوم
نزدیک اذان ظهر بود.
چایخانه فعلا تعطیل شده بود.
به دوستان گفتم که برای نماز میرم.
بندگان خدا خیلی خسته بودند،پادرد و کمردرد داشتن،همونجا میخواستن نماز بخونن ...
خدمتهاتون قبول دوستان امام رضایی من.
رفتم مسجد گوهر شاد،یه جا برام پیدا شد،نمازم رو خوندم و به مادرم زنگ زدم گفتم رسیدم نگران نباشین.
دوستانم نگرانم بودن ، اونا میدونن که وقتی میرسم حرم همونجا میمونم و بیرون نمیرم مگر به ضرورت. یکیشون باز بهم زنگ زد ،اسمش زهرا خانمه ،حدود ۲۵ ساله با هم دوستیم،میدونست حالم خوش نیست،کلی باهام حرف زد،
بزارین بگم چی گفت؛
گفت ببین حل مشکل تو برای اقای مهربون و رئوف، کاری نداره،بهشون بگو اقاجان من .... قدر پول لازم دارم ،به من قرض بدین تا رو به کسی نزنم
آقا بهت قرض میدن..
چه جمله ی جالبی ،چه حرف عجیبی!!
فکرش رو هم نکرده بودم ،به اقا بگم به من پول قرض بدین ،دوستم یه ذکر هم به من یاد داد و تاکید کرد حتما مداومت کنم،
۵صلوات برای ظهور اقا
۵صلوات برای سلامتی اقا
و ۱۰۰ مرتبه یا جواد الائمه ادرکنی
زهرا بهم گفت نگران مشکل کاریت نباش و هر کس رو خدا روزی رسونه بهم گفت تو چه حقی داری نگران روزی همکارانت باشی .
راستی این هم بگم ،کار ما کار علمی فرهنگیه
ذکرها رو گفتم و راه افتادم سمت صحن جمهوری.
خودم رو جلوی پنجره فولاد دیدم ،از وقتی نرده کشیدن ،زیارت چقدر راحت تر شده
نتونستم برم جلو
گفتم کنار نرده بنشینم و یک دل سیر حرف بزنم.
سفره ی دلم رو باز کردم.
آقا جان ،شما از من بدی دیدین؟؟؟؟،من که دلی کار میکنم و هدفم خدمت به خلقه ،جزییات مشکلم رو گفتم که نمیتونم تو این قصه موضوع رو باز کنم.
چرا اینطوری شده کارم
آقا جون چرا؟؟؟؟
من که اگر دستم باز باشه هر جا لازمه پای کارم.
اقا اگر دستم خالی بشه خجالت میکشم .
اقا این سفره رو جمع نکنین.
من جواب همکارام رو چی بدم.
یکی یکی اسم بردم.
جواب خانم.... رو چی بدم به ..... چی بگم
یه کم هم گلایه کردم که ....
بگذریم ....
خیلی گریه کردم ،نفسم بالا نمیومد
گفتم ببین اقا جان من اینجا در حرم میمانم ،جا که ندارم ،غذا هم نمیخورم😔
فقط آب مینوشم و اگر موکب برم،شربت میخورم تا زنده بمونم
هر چقدر لازم باشه میمونم.
بلیط برگشت هم که ندارم.
ولی امروز برام یه کاری کن.
نزار دیرتر بشه
❇️قسمت چهارم
کنار پنجره فولاد صحن جمهوری،مداحی داشت روضه میخوند.
یه قسمت هست فرش پهنه و میشه اونجا نشست.
رفتم کنار این اقا و درخواست کردم دو بند روضه برای حضرت زهرا س بخونن.
درخواستهای مردم برای روضه زیاد بود.
منتظر بودم از خانم بخونه اما نمیخوند.
از امام حسن ع خوند.
از امام موسی بن جعفر ع
از امام رضا ع
تو دلم گفتم پس روضه من چیشد؟
میدونستم که قراره بخونه برام اما حتما نوبت من نشده بود.
دیدم اقای مداح، حدود ده متر رفتن جلوتر.
چون منتظر روضه ی خودم بودم ،منم دنبالش رفتم و نزدیک به محل استقرار ایشون نشستم.
خبری از روضه ی من نبود.
گفتم عیبی نداره حتما قسمت نیست. منتظر میمونم.
از آلمان به این اقا زنگ زدن ،انگار منتظر این تلفن بود
خانمی باردار که فرزندی ۵ ماهه حمل میکرد، دکتر جوابش کرده بود،تلفنی روضه میخواست...
گوشی رو زده بود روی آیفون و براش روضه میخوند و دعا میکرد.
فکر کنم حواسش به اون موضوع بود و روضه ی من فراموش شده بود و به تاخیر افتاده بود.
تو همین افکار بودم ،دیدم خانمی که کنار من نشسته بود رو بهم کرد و گفت؛
گوشیتو میدی یه زنگ بزنم؟؟
دختری شاید ۲۵ ساله ،معلوم بود یه مقدار مشکل داره ،تکلمش عادی نبود، یه مقدار شبیه کسانی بود که بیماری سندروم دارن ،به زور میشد بفهمم چی میگه...
گفتم برای چی میخوای گوشیمو؟
گفت میخوام به دخترعموم زنگ بزنم بگم گم شدم😔
گم شده بود.
تو حرم گم شده بود.
حالا شک کردم ،گفتم شاید درست نمیگه ،سوال و جوابش کردم ،با کی اومدی ،کی اومدی،
گفتم بزار ببینم حواسش جمعه یا نه!
نسبتا حواسش خوب بود،اما بازم نمیفهمیدم دقیق چی میگه و میگفت میترسم، میترسم خواهرم دعوام کنه😢
گفتم ببین من نمیتونم گوشیم رو بهت بدم اما بیا ببرمت دفتر پیدا شدگان تا به خانواده ت زنگ بزنی.
ناراحت شد گفت نمیام ،میترسم.
دخترک میترسید ،حالا چرا؟ نمیدانستم😔
قبول نمیکرد با من بیاد.
یه حسی میگفت روزی امروزت اینه که کار این دختر رو انجام بدی.
(به اقا گفته بودم وقت ندارم ،انگار سریع باید قصه ی این دختر،عبرت راه من میشد)
🌱 شیخ جعفر مجتهدی(ره):
🔶در هر کجای عالم که قلبا حضرت رضا علیه السلام را صدا بزنید و به ناحیه مقدسه ایشان توجه کنید آن بزرگوار سریعا نظر می کنند و این معناي حقیقی کلمه انیس النفوس است.
🔷 امام زمان علیه السلام هم عَینُ الله الناظِرَة ( چشم بینای خداوند) هست و با توجه به احاطه شهودی که به کل عالم دارد هر کس کوچکترین توجه قلبی در قلب خود به سوی امام عصر داشته باشد حضرت در همان لحظه آگاه میشود و از توجه او مطلع است.
#یا_انیس_النفوس
#یا_عین_الله_الناظره
#یا_سریع_الرضا_بحق_امام_رضا
#عجل_لولیک_الفرج 🤲
#مشق_نور
نـِــــیَّــــ۱۳۵ــــت 👈 عضوشوید
@niyat135