#تغذیه
#بد_غذایی
✔️برای بد غذایی کودکان چه کار کنیم؟
۱)میان وعده های غذایی در طی روز به حداقل ممکن برسد. #مثلا : به کودک شکلات و بستنی و.. هفته ای یکبار داده شود و زمان خوردن آنها حتما یک ساعت بعد از غذا باشد.
۲) طوری در محیط غذاخوردن فضا سازی کنید که هر وقت کودک در آن محل حاضر میشود، حالش خوب شود. #مثلا : نور مناسب، تزئین کودک پسند سفره، اخلاق خوش والدین، دلپذیر بودن دمای هوا و... (شرطی سازی مثبت)
۳) زمان صبحانه و ناهار و شام در طی شبانه روز ثابت باشد. #مثلا : ناهار همیشه ساعت ۱۴ میل شود. (شرطی کردن سیستم گوارش)
•┈┈••✾••┈┈•
🍃 تـربـیـت فــرزنــد
👨👩👧👧 @nmotahari7
🌺 ثواب گریه بر امام حسین(ع) 🌺
-امام رضا(ع) فرمودند:
🌻هر مؤمنی که به خاطر شهادت امام حسین(ع) گریه کند تا اشکش بر گونههایش جاری گردد، خداوند منان غرفهای در بهشت به او دهد که مدتها در آن ساکن گردد.
🌷و هر مؤمنی به خاطر آزاری که از دشمنان ما در دنیا به ما رسیده گریه کند تا اشکش بر گونههایش جاری شود، خداوند متعال در بهشت به او جایگاه شایستهای دهد
.
🌸و هر مؤمنی در راه ما اذیت و ازاری به او رسد پس بگرید تا اشکش بر گونههایش جاری گردد، خداوند متعال آزار و ناراحتی را از او بگرداند و در روز قیامت از غضب و آتش دوزخ در امانش قرار دهد
📚کامل الزیارات/صفحه
@nmotahari7
ab8fdf49c52aa98f726b070cca3aae2d9c73d80e.mp3
2.78M
🎙 #استاد_شجاعی
▪️بعد از آنکه تب و تابِ عزاداریها
و شورِ سینهزنیها تمام شد ؛
گوشهای بنشین و به این چند سؤال، پاسخ بده!
💥میزانِ مقبولیت و عیار عزاداریهایت، برای خودت، مشخص خواهد شد.
@nmotahari7
سخنرانی کوتاه
ba karevane hosaini 25.mp3
5.09M
🎧با کاروان حسینی🎧
قسمت 25
#کتاب_صوتی
#با_کاروان_حسینی
#ویژه_محرم
#هر_شب_با_کتاب
ادامه دارد...
@nmotahari7
🌷 توصیه های شهید حاج حمید مختار بند به دوستانش:
🌿 ولایت مانند ستونی است که همیشه و در همه بحرانها و مسائل پیش رو باید به او اقتدا کنیم و اگر در اقتدا به ولایت شک کردیم، همان کاری را انجام داده ایم که دشمن می خواهد و ایجاد شک و شبهه یعنی برانداختن تیرک خیمه جمهوری اسلامی.
🌿 شهید حاج حمید مختاربند در سال ۱۳۳۵ در شهرستان شوشتر متولد و نیز روز دوشنبه 20 مهرماه سال 1394 همزمان با چهارم محرم الحرام 1437 در سوریه به شهادت رسید. روحش شاد.
#هر_روز_یک_شهید
#پبراهن_های_خاکی
#شهدای_عاشورایی
@nmotahari7
#تیز_هوشی_شاگرد_ ابن سینا
روزی ابن سینا از جلو دکان آهنگری می گذشت که کودکی را دید. آن کودک از آهنگر مقداری آتش می خواست. آهنگر گفت:ظرف بیاور تا در آن آتش بریزم. کودک که ظرف همراه نداشت، خم شد و مشتی خاک از زمین برداشت و در کف دست خود ریخت. آن گاه به آهنگر گفت:آتش بر کف دستم بگذار.
ابن سینا، از تیزهوشی او به شگفت آمد و در دل بر استعداد کودک شادمان شد. پس جلو رفت و نامش پرسید. کودک پاسخ داد:نامم بهمن یار است و از خانواده ای زرتشتی هستم. ابن سینا او را به شاگردی گرفت و در تربیتش کوشید تا اینکه او یکی از حاکمان و دانشمندان نام دار شد و آیین مقدس اسلام را نیز پذیرفت.
🎧 #داستان_و_دانستنیهای_صوتی
🎧 @dastanhaesoti
تکلیف فردی واجتماعی.mp3
3.99M
🔰 تڪلیففردےواجتماعے👆
گفتہهاے
ـــ💐آندوبزرگوار💐ـــ
@nmotahari7
ذکردوری از وسوسه.mp3
1.08M
🔰 ذڪردورےازوسوسہ👆
گفتہهاے
ـــ💐آندوبزرگوار💐ـــ
@nmotahari7