eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
510 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔹 زن های مدینه اومدن ملاقات بی بی...اومدن کنار بستر بی‌بی نشستن... بی بی جان حالتون چطوره...وقت رفتنشون شد...زنای مدینه اومدن برن...دیدن زینب دنبال این زنا رفت بدرقه کنه...خوش آمدید...با دونه دونه خداحافظی کرد...اما دیدن زینب با اون سن و سال برگشت در رو بست زار زار گریه کرد...چی شده عزیز دلم...گریه ش بند نیوند... ▪️حسن سوال کرد خواهر چی شده...گریه ش بند نیوند... اما تا چشش به حسین افتاد خودشو انداخت بغل حسین...😭 خواهر چی شده گریه میکنی....گفت داداش زنای مدینه مادر رو ملاقات کردن...اینکه گریه نداره... ▪️گفت داداش کاش نمیومدن...آخه موقع رفتن زیر لب یه چیزی بهم میگفتن...زیر لب میگفتن دیگه فاطمه رفتنیِ...آخ مادر  آخ مادر... 🔸مادر با بابا فرقش اینه...بابا جاییش درد بگیره میگه ،اما مادر نمیگه...میگه بچه هام غصه میخورن...میذاشت همه بچه ها میخوابیدن تازه گریه هاش شروع میشد...آخ پهلوم...آخ بازوم...آخ محسنم...گاهی لا به لای گریه هاش میگفت بابا کجایی ببینی فاطمه ات رو کشتن... ▪️بی مقدمه بگم یا نه بسم الله...زینب میدونی کِی یادش افتاد...تا سر رو آوردن تو خرابه رقيه گفت بابا گوشم دردر میکنه...بابا دیگه دستام توان نداره...بابا کجا بودی از ناقه افتادم...حسین.. 😭 من خیلی چشم به رات بودم دیر اومدی بابا دیر اومدی بابا ببین حالا که من شدم پیر اومدی بابا دیر اومدی بابا من دیگه اون سه ساله که دیده بودی نیست بابا دیگه محاله، که روی پام بایستم حسین... عدو بهانه گرفت و زد و به او گفتم بزن مرا که یتیمم بهانه لازم نیست یاد داری مدینه موقع خوا دست تو بود بالش سر م ▪️تمام آرزوی یه دختر همینه...گفت بابا همه عشقم اینه یه بار دیگه...فقط یه بار دیگه منو بغلم کن... انتظار داشتم گفتم بابام میاد...یه بار دیگه بغلم میگیره...اما هیچوقت فکر نمیکردم یجور بیای خودم بغلت بگیرم..به من بگو کی رگای گردنتو بریده...شنیدم بابا یه شب تنور بردنت...حسین.. 😭 هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بسم الله الرحمن الرحیم از زبان خانم حضرت زینب سلام‌الله خانه وقتی شعله شد دیگر نفهمیدم چه‌شد گُر گرفت وقتی که آتش، در نفهمیدم چه‌شد تا اراذل ریختند از کوچه باهم رویِ در خاکِ عالم بر سرم، مادر نفهمیدم چه‌شد تا که زیر دست و پا بودیم فهمیدم چه‌شد تا که چشمم تار شد، دیگر نفهمیدم چه‌شد چشمهایم واشد اما هیچکس خانه نبود ردِ خونی بود ، نیلوفر نفهمیدم چه‌شد می‌رسید از سمت مسجد نعره محکمتر بزن... هرچه شد در کوچه شد ، بهتر  نفهمیدم چه‌شد روضه از در خواندم اما مجتبی از کوچه خواند: بعد از آن سیلیِ دردآور نفهمیدم چه‌شد دختر این خانه بودن کارِ من را سخت کرد عاقبت بی‌کس شدم، آخر نفهمیدم چه‌شد خوب شد خوردم زمین و چشمهایم تار شد شمر وقتی رفت با خنجر، نفهمیدم چه‌شد گرچه فهمیدم چه آمد بر سرِ هر پاره‌اش آخرش انگشت و انگشتر نفهمیدم چه‌شد شاعر: حسن لطفی هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 السلام علیکِ یا ایتها الصدیقة الشهیدة ، المغصوبة حقها ، و الممنوعة ارثها ، و المقتول ولدها و المکسورة ضلعها و المظلوم بعلها رنگ پاییز به دیوار بهاری افتاد بر در خانه ی خورشید شراری افتاد فاطمه ظرفیت کل ولایت را داشت وقت افتادن او ، ایل و تباری افتاد تکیه بر در زدنش دردسرش شد به خدا او کنار در و در نیز کناری افتاد ▪️و ضرب الباب برجله فکسره... آنقدر ضربه ی پا خورد به در تا که شکست شماها کنایه فهمید ، ببینم ازین مصرع چی می فهمید؟ آنقدر ضربه ی پا خورد به در تا که شکست آنقدر شاخه تکان خورد که باری افتاد ▪️یه وقت دیدن صدا زد: یا فضه خذینی قتل والله ما فی احشایی...😭 از وقت افتادنش رو زمین ، تا فاصله به هوش آمدنش ، نمیدونم چقدر طول کشید؟!! اما به محض اینکه به هوش اومد پرسید علی رو کجا بردن....؟ ▪️اومد میان مسجد ، چی جوری اومد دیگه نپرس" تازه محسنش سقط شده بود، هنوز از پهلو و سینه ش خون جاری بود..😭 یا صاحب الزمان ببخش آقا ، ما هم نمیخوایم بدونیم مادرت چه جوری آمد ،آمد هر جوری بود آمد ، دید یه شمشیر برهنه ، بالا سر امامش گرفتن ... دستان امامشو بستن ، پیراهن امام رو کشیده بودن بالا ، تا سر و گردن امیرالمومنین که خود بی بی فرمود : "استحقروا ابا الحسن بعد رسول الله" هی میگن علی بیعت کن ، آگه بیعت نکنی "نضرب عنقک" گردنت و میزنیم ، چه کرد؟ "فخَرَجَتْ فَاطِمَه وَاضِعَهً قَمِیصَ رَسُولِ اللَّهِ عَلَى رَأْسِهَا" پیراهن پیغمبر رو رو سرش گذاشت "آخِذَهً بِیَدَیِ ابْنَیْهَا" دست حسن و حسینش رو گرفت "فصرخت و هی تبکی و تصیح" هی می گفت تو گریه هاش "خلّوا عن ابن عمّی ... خلّوا عن ابن عمّی ..." هر چه ناله زد دید خبری نمیشه ، دست به معجر برد.. 😭 غیرت معجر او دست علی را وا کرد همه دیدند سقیفه به چه خواری افتاد ▪️سلمان میگه دیدم ستون های مسجد شروع کرد به لرزیدن ، امیرالمومنین فرمود سلمان بلافاصله خودتو برسون به فاطمه ، بگو فاطمه جان اگه نفرین کنی یه جنبنده دیگه رو زمین نمیمونه... تو دلت میخوای بگی کاش نفرین میکرد.. اما من میگم اگه نفرین میکرد ما کجا براش گریه میکردیم" ممنونتیم بی بی جان ... تا سلمان پیغام آورد یه جمله ای به سلمان فرمود ▪️ فرمود : "یریدون قتل علیّ ما علیّ صبرٌ" سلمان اینا میخوان علی مو بکشن ، من تحملشو ندارم ،اجازه نداد سر سوزنی آسیب به امام زمانش برسه،من میخوام بگم فاطمه جان اینا اراده ی قتل علی رو کردن، بیست و پنج سالم نتونستن جسارتی کنند به این معنی، تو طاقت نیاوردی، دست به معجر بردی... ▪️ آخ لایوم کیومک یا اباعبدالله.... وقتی از بلندی اومد کنار قتلگاه دید همه دارند نگاه میکنم ،فرمود عمرسعد "ایقتل ابوعبدالله و انتم تنظرون" کاش همه نگاه میکردن مثل مسجد النبی،اما یه وقت زینب دید،شمشیرها بالا میره دیگه برنمیگرده،نیزه دارها،نیزهاشونو بلند میکنن ، دیگه نیزه هاشونو بر نمیگردنن ، یکی داره زیر تیغ و تیر و نیزه ها میگه آخ جیگرم ....▪️ هر جوری بود از قتلگاه فاصله گرفت ، اما دل زینب اینجا باقی موند ، رفت ، چه رفتنی ، همه ی آرزوش این بود هر چه زودتر برگرده بلکه بتونه مثل مادرش امام زمانشو از زیر تیغ و شمشیر نجات بده اما، امان از اون ساعتی که برگشت ، تا روز یازدهم نتونست برگرده وقتی هم که اومد دیگه خیلی دیر شده بود، اخه "فَوَجَدْتُهُ مَکْبُوباً عَلَى وَجْهِهِ وَ هُوَ جُثَّهٌ بِلَا رَأْسٍ" دید یه بدن بی سر ... مقطع الاعضا... اربا اربا تو گودال افتاده...😭 حسین .... بابی المستضعف الغریب یا اباعبدالله... ای مصحف ورق ورق روح پیکرم آیا تویی برادر من نیست باورم داداش این غم کجا برم که ز هجده عزیز خود یک پیرهن نشانه برم نزد مادرم.. 😭 حسین.....جان.... باالحسین یا الله.. هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بس که در زمین، غربت خود را با آسمان تقسیم کرد فاطمه، نامش، نامی شد که تکرارش، آسمان را به گریه انداخت؛ آه ای بانو! زمین حرمت نامت را نگه نداشت؛ تو به حرمت نامت مارا ببخش. گرچه زمین تاب کشیدن این همه عظمت را نداشت، وجود آسمانی ات ای بانو! چه جای زمینیان را تنگ کرده بود که این وسعت عُظمی را با سیلی، سپاس گفتند. آه ای بانو! زمین حرمت نامت را نگه نداشت؛ تو به حرمت نامت مارا ببخش. از همان روز که ای بانو! سفر کردی، به دنبال غروب غمگین نبودنت، اشک در پلک به خون خفته اسلام خشکید و غمت هیزم دل ها شد. فاطمه جان، سنگ‏ها بر سوگ تو ندبه می‏خوانند؛ در غروبی که شاخه ات را شکسته بودند. امشب، جای پای دوست، در خانه خالی است و ترنم مهربانی، بی‏حدیث حضور او، خاموش است… علی، شبانه یاس می‏‌کارد! شبانه، داغ دلش را به خاک می‏‌گوید؛ اگرچه فردا صبح، از سمت خانه همسایه بوی نان آید. دوباره بغض حسن با حسین می‏‌گیرد. https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 یه مرد آسمونی نهالی کاشت میون باغچه مهربونی می گفت سفر که رفتم یه روز و روزگاری این بوته یاس من می مونه یادگاری هر روز غروب عطر یاس تو کوچه ها می پیچید میون کوچه باغا بوی خدا می پیچید اونایی که نداشتن از خوبی ها نشونه دیدن که خوبی یاس باعث زشتی شونه عابرای بی احساس پا گذاشتن روی یاس ساقه هاشو شکستن آدمای ناسپاس یاس جوون بعد اون تکیه زدش به دیوار خواست بزنه جوونه اما سر اومد بهار یه باغبون دیگه شبونه یاسُ برداشت پنهون ز نامحرما تو باغ دیگه ای کاشت هزار ساله کوچه ها پر می شه از عطر یاس اما مکان اون گل مونده هنوز ناشناس https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 آی بچه ها آی بچه ها مدینه غرق غم شده یه شاخه گل دوباره از باغ مدینه کم شده دختر پیغمبر ما حامی نور و رحمته او بهترین مادرهاست دلش پر از محبته همسر حضرت علی دختر پیغمبر ماست مادر هر چی خوبیه، مادر همه بچه هاست حضرت زهرا این روزا تو خونه غرق ماتمه مریض و غصه داره و تو خونشون پر از غمه هزار سال گذشته و هنوز کسی نمی دونه کجای اون شهر کوچیک، مزار بی بی پنهونه https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
واعتصموا بحبل الله.mp3
3.65M
شماره 933 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 واعتصموا بحبل الله به آیه‌های قدر و أعطینا به ریشه های چادر زهرا به رشتهٔ محبت مولا سیدة النساء، ای نامت بر هر درد بی دوا، دوا ما را با دستان شکسته کن دعا، سیدة النساء بانوی عالمین، ام الزینبین یا ام الحسن، یا ام الحسین واعتصموا بحبل الله این رشته سر نخ یک راهه راهی که سیر الی اللهه سیر الی الله این درگاهه عین عبادته مشق زهرا سرلوحهٔ سعادته مردن پای عشق علی شهادته عین عبادته قسم به یا علی گفتنِ فاطمه مُهر شهادتُ میزنه فاطمه واعتصموا بحبل الله تا نشی توی فتنه‌ها گمراه راه تو میشه تا خدا کوتاه با یه نگاه ابی عبدالله باب نجات حسین تا وفاتم ای قربان وفات حسین تا نفس دارم می‌زنم صدات حسین جان به فدات حسین من اسمه دوا، و ذکره شفا جون من و بگیر، تو راه کربلا واعتصموا بحبل الله چی شد سفارشای پیغمبر آتیش گرفته سوره کوثر افتاده زیر دست و پا مادر کسی نگفت زنه یه زن تنها بین چهل تا دشمنه قنفذ خسته میشه مغیره میزنه کسی نگفت زنه میون شعله‌ها، فضه رو زد صدا بلنده ای خدا، دست یه بی حیا شاعر: محمد علی بیابانی هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
AudioCutter_۱به دادم رسیدی.mp3
2.69M
شماره 934 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 به دادم رسیدی توی نا امیدی آخه تو چه خیری ازم دیدی چی داشتم برات غیر دردسر مادر دعا کردی واسه‌م دم سحر مادر برا تو منم بدترین پسر مادر ▪️نغمۀ هر روزم یا زهرا ▪️مادر دلسوزم یا زهرا شده افتخارم شده اعتبارم یه مادر به خوبیِ تو دارم بازم آبروی منو بخر مادر بازم تُو قنوت اسممُ ببر مادر صدات می‌زنم با دو چشم تر مادر ▪️بی‌کسم دریابم یا زهرا ▪️مادر اربابم یا زهرا شاعر: حمید رمی هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
منصوره و راضیه.mp3
4.21M
شماره 935 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 منصوره و راضیّه و مرضیّه و زهرا معصومه و نوریّه و صدّیقۀ کبری حنّانه و هانیّه و ریحانه و کوثر انسیّه و حوریّه و انسیّۀ حَورا چه اسمائی سراسر نور و گوهر و زیبایی با نامت حلال مشکل مایی حقیقتاً شما زهره ی زهرایی یا زهرا بر روی لبم در شهادتین نگاهی مادر حسن مادر حسین ▪️یا زهرا زهرا مادر که نه! بالاتر از اُم الحَسنِین است دختر که نه! بالاتر از آن، اُم اَبیها فردوس برین، باغ بهشت است به صورت فردوس برین خانۀ زهراست به معنا چه دنیایی ! توو خونه ی علی ساختی، به تنهایی یه زندگی ساده و تماشایی تو یار و همسر حضرت مولایی یه درسه زندگیِ تو نور نیّرین نگاهی مادر حسن مادر حسین ▪️یا زهرا زهرا شاعر: یاسین زندی هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
4_5915504644859104916.mp3
2.84M
من کم آوردم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 از همه جا بریدم من به تهش رسیدم اگه بغضمو شکستم زندگی رفته بر باد هیچکی منو نمیخواهد که الآن اینجا نشستم اومدم اعتراف کنم با تو دلم رو صاف کنم من کم آوردم به اباالفضل جون تو نه جون خودم هر موقع از تو دور شدم چوبشُ خوردم به اباالفضل حالمو ببین روزمو ببین بدجوری داره آبروم میره گردنم بگیر که هیچکی گردنم نمیگیره اونقدا بد نبودم فقط بلد نبودم دلتو به دست بیارم نه روتو بر نگردون دل منو نسوزون که سیاهه روزگارم دست رو دلم نذار دیگه گریه مو در نیار دیگه قلب من آزاری نداره من خودتو میخواهم ازت نگاهم کنی یه بار فقط واسه تو که کاری نداره اصلاً می شنوی این صدامو اصلاً می بینی گریه هامو بیا دونه به دونه بشمرم غم هامو هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
35.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ شهید مهدی زین الدین فرمانده لشکر۱۷ علی ابن ابیطالب.. هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند. شهدا هم او را نزد حضرت اباعبدالله الحسین (ع) یاد می کنند. شهدا را یاد کنیم ولو با یک صلوات🌹 https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
شعله می کشه زبونه.mp3
4.54M
شماره 936 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 شعله میکشه زبونه اینکه افتاده میون کوچه مادری جوونه پسرش داره اونو به سمت خونه میکشونه خاطرات بد همیشه یاد بچه ها می مونه نیمه جونه پاک نمیشه،خاطره ای،که میده هی عذابش تصویر تلخ ِ کوچه شد،کابوس بین خوابش کاشکی یکی ،کمک کنه، کم بشه اضطرابش رنگ روش چقد پریده سرو قامتش خمیده چیزایی که دیده هیشکی مثل ِشو ندیده ▪️ای وای از این غریبی اشک مظلومه رو دیده سن و سالی که نداره پس چرا موهاش سفیده بار ِ غصه های مادر و روی دوشش کشیده نعره ی مردک پست و سر مادرش شنیده غصه دیده سیلی زده ،یه بی حیا ،تو کوچه مادرش رو مادری که،شعله در،سوزونده بود،پرش رو ضربه لگد، ریخته بهم، تموم باورش رو راهشو تو کوچه بسته بغضی تو گلوش نشسته گریه میکنه برای بازوی شکسته ▪️ای وای از این غریبی شاعر: هاشم محمدی آرا هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔹حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْبَصْرِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: لَمَّا أُسْرِيَ‏ بِالنَّبِيِ‏ إِلَى السَّمَاءِ قِيلَ لَهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَخْتَبِرُكَ فِي ثَلَاثٍ لِيَنْظُرَ كَيْفَ صَبْرُكَ قَالَ أُسَلِّمُ لِأَمْرِكَ يَا رَبِّ وَ لَا قُوَّةَ لِي عَلَى الصَّبْرِ إِلَّا بِكَ فَمَا هُنَّ ؟ 🔸... وَ أَمَّا الثَّالِثَةُ فَمَا يَلْقَى أَهْلُ بَيْتِكَ مِنْ بَعْدِكَ مِنَ الْقَتْلِ أَمَّا أَخُوكَ عَلِيٌّ فَيَلْقَى مِنْ أُمَّتِكَ الشَّتْمَ وَ التَّعْنِيفَ وَ التَّوْبِيخَ وَ الْحِرْمَانَ وَ الْجَحْدَ [وَ الْجُهْدَ] وَ الظُّلْمَ وَ آخِرُ ذَلِكَ الْقَتْلُ فَقَالَ يَا رَبِّ قَبِلْتُ وَ رَضِيتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ وَ أَمَّا ابْنَتُكَ فَتُظْلَمُ وَ تُحْرَمُ وَ يُؤْخَذُ حَقُّهَا غَصْباً الَّذِي تَجْعَلُهُ لَهَا وَ تُضْرَبُ وَ هِيَ حَامِلٌ وَ يُدْخَلُ عَلَيْهَا وَ عَلَى حَرِيمِهَا وَ مَنْزِلِهَا بِغَيْرِ إِذْنٍ ثُمَّ يَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ثُمَّ لَا تَجِدُ مَانِعاً وَ تَطْرَحُ مَا فِي بَطْنِهَامِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِكَ الضَّرْبِ قُلْتُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ- قَبِلْتُ يَا رَبِّ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ [لِلصَّبْرِ] ▪️...وَ أَمَّا ابْنَتُكَ فَإِنِّي أُوْقِفُهَا عِنْدَ عَرْشِي فَيُقَالُ لَهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَّمَكِ فِي خَلْقِهِ فَمَنْ ظَلَمَكِ وَ ظَلَمَ وُلْدَكِ فَاحْكُمِي فِيهِ بِمَا أَحْبَبْتِ فَإِنِّي أُجِيزُ حُكُومَتَكِ فِيهِمْ فَتَشْهَدُ الْعَرْصَةُ فَإِذَا وَقَفَ مَنْ ظَلَمَهَا أَمَرْتُ بِهِ إِلَى النَّار. 🔹جعفر حمیری به استنادش از حماد بن عثمان از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که حضرت فرمودند:  زمانی که پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به معراج برده شدند، به ایشان گفته شد که خدای تبارک و تعالی صبر تو را در سه جا امتحان می‌کند. پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به درگاه الهی عرضه داشت: بار پروردگارا تسلیم امر تو می شوم و هیچ نیرویی برای من بر صبر کردن نیست مگر از جانب تو. آن سه چیز چیستند؟ (بعد از بیان اولین و دومین سختی ها جواب آمد که سومین آن‌ها، این است که ... تا رسید به اینجا) اما سومین مصیبت کشته شدن فرزندانت بعد از تو می باشد . اما برادرت علی از جانب امت تو مورد شماتت و بی توجهی و توبیخ و محروم شدن از حقش و مخالفت واقع می شود و در آخر کشته می شود. پیامبر عرضه داشت: بار پروردگارا قبول می کنم و راضی می شوم در حالی که توفیق و صبر از جانب توست. اما دخترت مورد ستم واقع گشته و محروم شده و حقش غاصبانه گرفته می‌شود؛ همان حقی که تو برایش قرار می دهی و در حالی که باردار است، او را می زنند و به حریم و خانه اش بدون اجازه وارد می‌شوند. سپس به او خواری و ذلت می رسد و هیچ باز دارنده ای نمی یابد و فرزندی را که در شکم دارد از آن ضربه سقط می‌کند و به سبب آن ضربه از دنیا می‌رود. پیامبر عرضه داشت: همه از خداییم و به سوی او باز می‌گردیم. پروردگارا پذیرفتم و تسلیم شدم و از تو توفیق و صبر می طلبم.  ▪️اما من دختر تو را در قیامت نزد عرشم نگه می دارم. پس به او گفته می‌شود: خداوند تو را درباره آفریدگانش داور ساخته. پس هر کس به تو و فرزندانت ظلم کرده درباره اش آنگونه که دوست داری داوری کن که داوری تو را در میان آن‌ها روا می‌دانم. منابع: كامل الزيارات، ص ۳۲۲ تاويل الايات، ص ۸۳۸ الجواهر السنيه، ص ۲۹۱ برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ همیشه اول هر ماه افضل الاعمال سلام بر سر بالای نیزه ها دادم قسم به زلف پریشان تو روی نیزه هلال دیدم و یاد هلال افتادم ز تشنگی، ترک افتاده بود بر لب تو کنار رأس تو با خنده آب می خوردند به روی صندوق حمل سر تو هر شهری به پیش دیده ی زینب ....😭 میخوردند شاعر: قاسم نعمتى کانال نوحوا علی الحسین https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
سلام علیکم 🌹 اگه میخواین روضه خون های آقا سیدالشهدا و خانم حضرت زهرا که فداشون بشم، بیشتر بشه ✅ با ارسال لینک، این کانال رو به علاقمندان نوکری و کنیزی حضرت معرفی کنید خدا خیرتون بده🙏 👇👇 @noaheh_khajehpoor_09173426998
30.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَة 🔺حکم آتش 🎤 حجت ‌الاسلام استاد میرزامحمدی به کانال نوحوا علی الحسین بپیوندید 👇 @noaheh_khajehpoor_09173426998
با عرض سلام و تسلیت فرا رسیدن ایام فاطمیه محضر شما ذاکرین عزیز 🏴 جهت دسترسی سریع و آسان به مطالب مرتبط با لمس هشتک👇 به متن روضه، سینه زنی، کرامات حضرت زهرا سلام الله علیها، مدح خانم، متن سخنرانی و... ویژه این ایام دست پیدا کنید. التماس دعا خادم شما خواجه پور 🙏
🔹🔹🔹🔹🔹🔹 «ایثار به معنی برتر داشتن و مقدم داشتن دیگران نسبت به خود و کرم کردن به آنها است. این اصطلاح در مقابل خودخواهی قرار دارد. به جای لفظ ایثار، غیر خواهی نیز به کار می رود، که ناشی از خودفراموشی و دوستی و احترام به دیگران و صفای طبع است.» در روایتی از حضرت علی علیه السلام می خوانیم: «خَیْرُ الْمَکارِمِ الاِْیثار؛ بهترین مکارم [اخلاق]، ایثار است.» و باز از آن حضرت است که: «الاِْیثارُ اَعْلی مَراتِبِ الْکَرَمِ وَاَفْضَلُ الشِّیَمِ؛ ایثار، والاترین درجه کرامت و برترین خصلتهاست.» در کتاب «عوارف المعارف» آمده است: یکی از عرفا گفت: هیچ کس بر من چنان غلبه نکرد که جوانی از بلخ. از حج می آمد، مرا گفت: حدّ زهد نزد شما چیست؟ من گفتم: چون بیابیم، بخوریم و چون نیابیم، صبر کنیم. گفت: سگان بلخ همین صفت دارند. پس من او را گفتم: حدّ زهد نزد شما چیست؟ گفت: ما چون نیابیم، صبر کنیم و چون بیابیم، ایثار کنیم.» در حکایت است که عرب تازه مسلمان نیازمندی در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله اظهار نیاز کرد. سلمان فارسی که خود هیچ نداشت، او را به در خانه سرچشمه نیکیها، فاطمه زهرا علیهاالسلام برد. حضرت فرمود: «ای سلمان! به خدا سوگند سه روز است غذا نخورده ایم و فرزندانم گرسنه اند؛ ولی نیکی و نیکوکاری را که درِ خانه مرا کوبیده است، رد نمی کنم.» آن گاه پیراهن خود را به سلمان داد تا در مغازه شمعون یهودی گرو بگذارد و مقداری خرما و جو قرض بگیرد. وقتی سلمان این کار را کرد، مقداری از همان خرما و جو را به منزل فاطمه علیهاالسلام برد؛ ولی آن حضرت فرمود: ای سلمان! این کار را فقط برای خدای بزرگ انجام داده ام و هرگز چیزی از این غذاها برنمی دارم.» همچنین درباره ایثار آن حضرت چنین نقل می کنند که مرد گرسنه ای در مسجد مدینه بپا خاست و گفت: ای مسلمانان! از گرسنگی به تنگ آمده ام، مرا مهمان کنید! پیامبر اسلام علیهاالسلام فرمود: چه کسی این مرد را امشب مهمان می کند؟ حضرت علی علیه السلام فرمود: من یا رسول اللّه! حضرت، اندکی بعد وارد منزل شد و از فاطمه زهرا علیهاالسلام پرسید: آیا غذایی در منزل داریم؟ مهمان گرسنه آورده ام. حضرت زهرا علیهاالسلام ایثارگرانه فرمود: «ما عِنْدَنا اِلاَّ قُوت الصَّبِیَّةِ وَلکِنّا نُؤْثِرُ بِهِ ضَیْفَنا؛ در خانه ما غذایی نیست مگر به اندازه خوراک دختر بچه؛ اما [امشب ایثار می نماییم و گرسنگی را تحمل می کنیم، و] همین مقدار غذا را به مهمان می بخشیم.» به خلق آسایش آرد، خویش را رنجکه جوید در خراب خویشتن گنج همه راحت بوَد بر خلق، بی رنجوجودش خلق را شادیست چون گنج بکوش ای جان که بر بیگانه و خویشوجودت نوش شاید بود بی نیش چو بتوان شد دوای دردمنداننشاید گشت درد مستمندان هشتک کانال حذف نشود ❌ @noaheh_khajehpoor_09173426998