سلام مولای ما
🏝صبحتان بخیر مهربان پدرم،
عزیزتر از جانم...
صبحتان بخیر صفای زندگیام،
پر و بالم...
وقتی سلامتان میکنم
صحن دلم
پر از عطر نرگس میشود
و شاخساران قلبم را
ازدحام نازک پروانهها میپوشاند...
وقتی سلامتان میکنم
تازه میشوم،
جان میگیرم ...
شکر خدا که شما را دارم...🏝
⚘اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي
خدايا تو حجتت را به من بشناسان و گرنه از دين خود گمراه خواهم شد...⚘
📚مفاتیح الجنان، دعای عصر غیبت
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
#مولاجانم
🌱شوقِ دیدارِ تو سر رفت زِ پیمانه ما
کِی قدم مینهی ای شاه به ویرانه ما؟!
🌱ما هنوز ای نفست گرم، پر از تاب و تبیم
سر و سامان بده بر این دلِ دیوانه ما
#العجلمولایغریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
#شهید_سعید_کمالی
🌷🌷🌷🌷🌷
#کلام_شهید
ما انقلاب کردیم که اضطرار امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را
به استقرار تبدیل کنیم
و رسیدن به این هدف هزینه دارد
و هزینه آن
همین درسوریه و عراق شهید دادن است...👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
💖عید است و هوا شمیم جنت دارد
🌸 نام خوش مصطفی حلاوت دارد
💖 با عطر گل محمدی و صلوات
🌸این محفل ما عجب طراوت دارد
#میلاد_پیامبر_اکرم(صلی الله علیه وآله)💖
#میلاد_امام_جعفر_صادق(علیه السلام )💫
#بر_همگان_مبارکباد🌸
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۲۷۰ *═✧❁﷽❁✧═* -احنه نستضیفکم مثل ماا ایران🇮🇷 تستضعی
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۲۷۱
*═✧❁﷽❁✧═*
وقتی با اصرار و سماجت ما روبه رو شد دوباره تاکید و تکرار کرد:
-وجود چن اهنا ماله دخل بالحرب او بانهاءالحرب .(بودن شما در این زندان هیج ارتباطی به جنگ یا پایان جنگ ندارد)❌
معنی این حرفش را نمی فهمیدیم🤔این جمله برای ما تازگی داشت.
در ادامه گفت: شما می خواهید به چه قیمتی درفهرست صلیب سرخ ثبت نام شوید❓
خانم 🧕مترجم وقتی اصرار ما را دید دوباره به نصیحت های ساختگی و دلسوزانه اش ادامه داد. گاهی دست مادرانه سرمان می کشید و به آرامی می گفت:آن اسیران جنگی الان وحشی شده اند و ظرفیت دیدن 👀شما را ندارند .اصرار نکنید که شما را از زیر مراقبت خودشان خارج کنند .اینها نمی گذارند خار به پای👣 شما برود .
هنوز ناخن های افتاده ی ما کاملا سبز نشده بود و بدون اینکه حرفی بزنیم به دست هایمان🤚 نگاه می کردیم تا او متوجه آن خاری که به پایمان فرو رفته بود بشود....
بعداز یک ساعت ⌚️بحث و گفت و گوی بی نتیجه به سلول برگشتیم .اما یک سوال بزرگ مرا به دیوارهای سلول می کوباند:یعنی چی؟«بودن شما در این زندان هیچ ارتباطی به سرنوشت جنگ ندارد»🙄
با خودم گفتم ،یعنی ما حبس ابد هستیم.در کدام دادگاه محاکمه شده ایم.اصلا به چه جرمی؟کدام قاضی چنین حکمی صادر کرده❓
عرق مرگ بر پیشانی ام نشست 😓در چهار دیواری به نام زندان به جرم ناکرده
و گناه نامعلوم از همه موهبت هایی که خدا در اختیارمان گذاشته بود محروم شده بودیم😢
اما نه،خدای ما نیرومندتر از دیوارهایی است که این نامردان 😖برای ما ساخته اند.این سقف ها و دیوارها نمی تواند ❌ما را در خود حبس کند.شاید جسم مان اسیرزندان باشد.اما روح مان هنوز آزاد است و هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند ما را تسلیم کند✅
چون خدا با ماست و ما یقین داریم که هیچ چیز خارج از اراده و خواست او انجام نمی گیرد .ما در آزمون بزرگ قرار گرفته ایم و نباید ناامید شویم💯
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️