6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ «شباهت حضرت مسیح و مهدی»
👤 استاد #رائفی_پور
🔅 مهدی و مسیح باهم باز خواهند گشت...
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۳۲ *═✧❁﷽❁✧═* بلافاصله بعد از اینکه از دستشویی بیرو
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۳۳
*═✧❁﷽❁✧═*
آقای لبیبی وقتی نگاه👀 خیره من به دست خود و چهره ملتمسم را دید همین که فهمید نامه ای💌 که روی دیگر نامه هاست مال من است آن را به سمتم گرفت
، نامه را گرفتم ، بوسیدم 😘، دستان گرمش را روی کاغذ نامه حس می کردم به رد قطرات اشک😭 که هنگام نوشتن از چشمانش برنامه چکیده بود دست می کشیدم نامه بوی پدرم🧔 را می داد بوی اسطوره زندگی ام را بوی مهربانی و عشق💞 می داد تمام کلماتی که پدرم با دستان لرزان نوشته بود را مثل شربتی خنک وگوارا نوشیدم 😍و کلمه به کلمه خواندم .
« نور دیده کجایی ؟ از کجا باور کنم تویی ، سلامت کنم همه جا را گشتم سراغ تو را از مرده ها و زنده ها گرفتم از رود🌊 کارون و خاک زمین و برگ های درخت و گل سرخ و شقایق🌹 پرسیدم همه گلها بوی تو را داشتند و همه تو را صدا می زدند حتی مترسک باغ حیاط که لباس های تورا می پوشید از فراق تو مُرد . به خدا می سپارمت تا همیشه زنده باشی 👌»
خدای من 😍 این نامه ای است که پدر با دستان مهربانش برای من نوشته است . باور کردنی نبود که پدرم از فرسنگ ها فاصله سرانجام مرا پیدا کرده . از تک تک کلماتش هم شادی☺️ را و هم غم را حس می کردم . نامه اش بغضم را ترکاند . کلمات آن نامه برایم تداعی کننده قیافه پدر بود ؛ می توانستم از پس آن سطرها چهره دوست داشتنی و مهربانش💞 را ببینم اما نمی دانستم چرا دست خط زیبای او به هم ریخته شده بود . نمی دانستم این به هم ریختگی از غم دوری من است یا برای دست های پدرم اتفاقی افتاده .
نامه 💌را که چند بار خواندم ، با خودم گفتم لابد غافلگیر شده که نه از حال خودش خبری داده و نه از حال خانواده .
در نامه دیگری رحیم نوشته بود 📝که مادر به نهضت سوادآموزی می رود تا خودش خط تو را بخواند و برایت نامه بنویسد . .
ما چهار نفر با تمام اعضای خانواده هم آشنا بودیم . نامه ها را شریکی و با هم می خواندیم و از بر می کردیم . انگار همه به ایران 🇮🇷سری زده بودیم . هوایی شده بودیم .
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
ندبه هاے دلتنگے
🗒 #وصیت_نامه آسمانی ۲ #شهیدسپهبدحاجقاسم سلیمانی 💖«#قسمت_دوم» 🌴💫🌴💫🌴 🌸پ
🗒 #وصیت_نامه آسمانی ۳ #سپهبدشهیدحاجقاسم سلیمانی
💖«#قسمت_سوم»
🌴💫🌴💫🌴
🔸 سارُق، چارُقم پر است از امید به "تو و فضل و کرَم تو"
⚜️همراه خود دو چشم بسته آورده ام، که ثروت آن در کنار همه ناپاکیها یک ذخیره ارزشمند دارد...!
و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است...گوهر اشک بر اهل بیت است....گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم..... دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم....
✨😭💔🌺
💗خداوندا!
در دستان من چیزی نیست؛
• نه برای عرضه چیزی دارندو نه قدرت دفاع دارند....•
🔅 اما در دستانم چیزی را ذخیره کرده ام که به این ذخیره امید دارم....!!
•||و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است||•
🌷 وقتی آنها را به سمتت بلند کردم، وقتی آنها را برائت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی.
🤲💐
❣️خداوندا!
پاهایم سست است.رمق ندارد.😔
جرأت عبور از پلی که از «جهنّم»
عبور میکند،ندارد...
💠من در پل عادی هم پاهایم میلرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازکتر است و از شمشیر بُرنده تر؛ اما یک امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم.
🌺من با این پاها در حَرَمت پا گذارده ام...
و دورِ خانه ات چرخیده ام...
و در حرم اولیائت در بین الحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم...و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم...!!
🔹و در دفاع از دینت
دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. 🥀
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_تغابن_آیه_۳
#ظاهر_انسان_در_نهایت_تناسب
خداوند آسمانها و زمین را به حق آفرید, سپس شما را به تصویر کشید,
تصویری زیبا و دلپذیر( آراسته و متناسب و در باطن عقل و خردی نیرومند)
و سرانجام بازگشت همه چیز به سوی اوست.
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمان
#مهدی_جانم
🍂ای بودنت برای عبادت دلیل من
کعبه پر از بت است،کجایی خلیل من؟
🍂آقا خودت برای ظهورت دعا بخوان
دل خوش نکن به چند نفر از قبیل من...
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──