بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_ملک_آیه۱۲
#پاداش_پرهیزکاران
اما مسلماً کسانی که در خلوت و پنهان از پروردگارشان می ترسند, (و در نتیجه طغیان و تجاوزگری و گناه نمی کنند)
برای ایشان بخشش و آمرزش و پاداش بزرگی است.
🏝خودم را و روزم را
و عزیزانم را هر صبح
به دستان مهربان شما میسپارم
و ایمان دارم که شما همچون کشتی نجات،
ما را از غرقاب اضطرابها میرهانید
و به ساحل سبز و روشن امید میرسانید...
من هر صبح دلم را
با یاد شما پیوند میزنم
و در آسمان آبی مهر شما تا اوج پر میکشم...
چه غم دارم وقتی شما را دارم....🏝
⚘وَ اجْعَلْ دَائِرَةَ السَّوْءِ عَلَى مَنْ أَرَادَ بِهِ سُوءاً وَ اقْطَعْ عَنْهُ مَادَّتَهُمْ وَ أَرْعِبْ لَهُ قُلُوبَهُمْ
و حوادث بد را بر بدخواهانش مقرر گردان و از وجود مباركش ماده و ريشه فساد انها را نابود ساز و دلهايشان را از او ترسان و هراسان⚘
📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
۵روزماندهتاپرواز #حاج_قاسم
هدایت شده از سفیران فاطمیه
#السلام_ایها_غریب
#سلام
#یابنالحســـــن💚
🍁چشم هامان
سبد نور خدا میخواهنــد...
🍁بهر دیدار خدا
مهر و صفا میخواهند...
🍁یڪ ڪلام یابنالحســـن
در دو جهـــان...
🍁دیدن روی تــو را
رویتــورامیخواهنـــد...✋
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊ
🌷🌷🌷🌷🌷
برادران بسیجی را توصیه می کنم به تقوای الهی وایمان راسخ وبه شما تذکر می دهم از روزی که وارد ارگان بسیج شدید مسئولیتتان هزار برابر شد واینک مردم تو را به چشم یک بسیجی وپیرو قرآن می نگرند واز شما انتظار دارند .
برادرم اگریک شب نگهبانی می دهی هدفت خدا باشد واستقامت کن که تو اهل استقامتی وبه تو تبریک می گویم که مطیع امامی ،
پس سعی کن صحنه را خالی نکنی و به سپاه وارتش کمک کن که امری واجب است وخدا نکند که ملت وخانواده شهدا از تو دلسرد شوند ، پس از ریا ونفاق بپرهیزید واسلام را حفاظت کنید.
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۳۶ *═✧❁﷽❁✧═* وقت آمار لعنتی ، برادر ها در گرمای پنج
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۳۷
*═✧❁﷽❁✧═*
آنچه ما را بی تاب تر😢 از همیشه می کرد این بود که می دیدیم سه نفر که لباس اسیران را به تن داشتند ، لای دست و پای 👣خمیس و عبدالرحمن و حمزه می چرخیدند و برای بعثی ها خوش رقصی می کردند و دم تکان می دادند و انگشت نحس خود را به سمت برادران نشانه می گرفتند و به بهانه یک نخ سیگار🚬 که انعام سر سپردگیشان بود ، تن به خیانت می سپردند .
نگاه شوم شان به مثابه دندان گرگی 🐺بود که در گوشت بره های🐑 بی گناه فرو می رفت .
گرسنگی ، تشنگی ، گرما ، سرما ، تحقیر ، توهین و شکنجه ، همه چیز را می شد تحمل کرد اما نامردی و خیانت نفس گیر😬 بود . با صدای سوت سربازان بعثی همه برادران اسیر با تنی زخمی و دمپائی های پاره به حالت خبردار می ایستادند و با ظرفهای🍽 شوربا و لیوان های چای☕️ به سمت آشپزخانه راه می افتادند ، هر چند نه پائی برای ماندن و نه پائی برای رفتن بود .
اگر کسی عاجز و خمیده و خسته راه می رفت 🚶♂، دوباره به جای اول برگردانده می شد . با دستهای لرزان و سینی های نیمه پر از شوربای بی خاصیتی که سهم هر اسیر از آن بیشتر از چند قاشق🥄 نمی شد ، راهی ویرانه هایشان می شدند ، ویرانه هائی که سهم هر کدامشان از آن برای نشستن و خوابیدن ، دو وجب و نیم بود . با همه این اوصاف ، برادرها نیمه های شب ، دزدکی و چهار دست و پا مشغول نماز📿 می شدند یا تعداد دیگری که بیمار و مجروح🤕 بودند آنقدر غلت می زدند تا استخوانهایشان روی آن زمین سخت آرام بگیرد به امید این که شاید به خواب😴 بروند و ساعتی از آن فضای بی رحم دور شوند .
و این داستان ، داستان دنباله داری هبوط انسانیت در کسانی بود که خود را به خواب زده بودند تا وجدانشان آنها را آزار ندهد و به خیال خود قهرمان✌️ جنگ باشند.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
🌹سهم #روز صد_وچهل_وپنجم : خطبه ۱۲۸ تا ۱۲۶ #نهج_البلاغه
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه ۱۲۸: (این سخنرانی در سال ۳۶ هجری پس از جنگ جمل، در شهر بصره در بیان حوادث سخت آینده ایراد شد.)
1⃣ پيشگويی امام (علیه السلام) نسبت به حوادث مهم شهر بصره
♦️ای أحنف! گويا من او را می بينم که با لشکری بدون غبار و سر و صدا و بدون حرکات لگام ها و شيهه اسبان به راه افتاده، زمين را زير قدم های خود چون گام شترمرغان در می نوردند، پس وای بر کوچه های آباد و خانه های زينت شده بصره، که بال هايی چونان بال کرکسان و ناودان هايی چون خرطوم های پيلان دارد. وای بر اهل بصره که بر کشتگان آنان نمی گريند و از گمشدگانشان کسی جستجو نمی کند. من دنيا را به رو بر زمين کوبيده و چهره اش را به خاک ماليدم و بيش از آنچه ارزش دارد، بهايش نداده ام و با ديده ای که سزاوار است به آن نِگريسته ام.
2⃣ وصف تركهای مغول
♦️ گويا آنان را می بينم با رخساری چونان سپرهای چکّش خورده، لباس هايی از ديباج و حرير پوشيده که اسب های اصيل را يدک می کشند و آنچنان کشتار و خون ريزی دارند که مجروحان از روی بدن کشتگان حرکت می کنند و فراريان از اسيرشدگان کمترند. (يکی از اصحاب گفت: ای اميرمؤمنان! تو را علم غيب دادند؟ امام(علیه السلام) خنديد و به آن مرد که از طايفه بنی کلب بود، فرمود:)
3⃣ جايگاه علم غيب
♦️ای برادر کَلبی! اين اخباری که اطّلاع می دهم علم غيب نيست، علمی است که از دارنده علم غيب (پيامبر«صلی الله علیه و آله») آموخته ام. همانا علم غيب علم قيامت است و آنچه خدا در گفته خود آورده که: «علم قيامت در نزد خداست. خدا باران را نازل کرده و آنچه در شکم مادران است می داند و کسی نمی داند که فردا چه خواهد کرد و در کدام سرزمين خواهد مُرد.» پس خداوند سبحان از آنچه در رَحِم مادران است، از پسر يا دختر، از زشت يا زيبا، سخاوتمند يا بخيل، سعادتمند يا شقی، آگاه است و از آن کسی که آتشگيره آتش جهنّم است يا در بهشت همسايه و دوست پيامبران است، از همه اينها آگاهی دارد. اين است آن علم غيبی (ذاتی) که غير از خدا کسی نمی داند. جز اينها علومی است که خداوند به پيامبرش تعليم داده (علم غيب اکتسابی) و او به من آموخته است، پيامبر(صلی الله علیه و آله) برای من دعا کرد که خدا اين دسته از علوم و اخبار را در سينه ام جای دهد و اعضاء و جوارح بدن من از آن پُر گردد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄