#تفسیر آیه ای از جزء ۲۸ #از_کوره در رفتن خداونددمتعال در آیه اول سوره ی مبارکه طلاق می فرماید 👈 یا ایها النبی اذا طلقتم النساء ........ همه ی شما داستان زندگی لقمان حکیم را می دانید که غلام سیاهی بود و در اغاز جوانی هم برده بود☹️ ولی فکر و قلب پاک و صافی داشت صاحب ایشان از زندگی نا شکیبا بود و در مشکلات زندگی صبور نبود و زیاد شکوه و گلایه می کرد❌ و این کار باعث آزار لقمان میشد و راه چاره ای هم پیدا نمی کرد تا اینکه یک روز شخصی خربزه ای برای خواجه فرستاد و او در حضور لقمان قطعه قطعه کرد و تعارف کرد به لقمان و لقمان هم خربزه را با یک عشق و میل خاصی خورد😋 خواجه لذت برد و تا آخر خربزه را داد به لقمان آخرین تکه ای که باقی مانده بود را خود خواجه خورد😖 فریاد زد و از دهانش بیرون انداخت و به لقمان گفت که چقدر تلخ هست❌ لقمان از فرصت استفاده کرد خواجه را تادیب کرد و به او گفت واضح است که من تلخی این میوه را به خوبی احساس کردم😊 اما سال های متمادی من از دست شما لقمه های شیرین و گوارا گرفته بودم😍 سزاوار نبود که با دریافت اولین لقمه؛ شکایت کنم خواجه به فکر فرو رفت🤔 وقتی زندگی ما بر وفق و مرادمون هست انسان هایی آرام و شاکر هستیم😉 اما به محض برخورد با سختی ها و ناملایمات سریع از کوره در میریم و شروع به شکایت و ناله و شکوه می کنیم وغافل میشیم که سختی ها و دشواری های زندگی جزئی از روال عادی زندگی است👌 و از سویی نوعی آزمایش برای انسان هاست یه آماری هست برای سال ۹۴ در همون شش ماهه ی اول سال 👈 ۸۳ هزار و ۲۷۷ مورد طلاق ثبت شده که ۷۴ هزار و ۹۴۲ مورد در مناطق شهری و ۸هزار و۳۳۵ مورد در مناطق روستایی اتفاق افتاده😏 امروزه هم این آمار را اگه بررسی کنیم قطعا بیشتر شده متاسفانه مساله ی طلاق خیلی مهم است؛ منتهی امروزه تا هیچی نشده همون مرحله ی اول میرن برا طلاق❌ این امر عوامل بسیار زیادی داره ۱. توقعات نامحدود زن یا مرد که متاسفانه هیچ کدوم جایگاه خودشونو نمی دونن😏 و امروزه،زن ها مرد شده اند و مردها زن ۲.حاکم شدن روح تجمل پرستی و اسراف و تبذیر بر خانواده ها😏 این عامل زن ها را در یک حالت نارضایتی قرار میده و چشم هم چشمی ها باعث شده که به این سمت برن اقا چون خواهرم فلان سرویس غذا را داره ما باید یه مارک بهتر بخریم😒 یا طرف مبل خونه اش را اول عید عوض کرده اخر سال باز میگه عوض کنیم❌ یا اینکه برا عروسی خواهر زاده اش یه دست لباس گرفته دو روز دیگه عروسی اون خواهر زادش هست میگه بزار برم یه دست دیگه بیگیرم😏 ۳. بی اعتنایی زن و مرد به خواسته های یکدیگر مخصوصا آنچه که به مسائل عاطفی و جنسی برمیگرده📛 لاینبغی للمراه ان تعطل نفسها سزاوار نیست که زن بدون زینت و آرایش برای شوهر بماند❌ ولی متاسفانه آرایش خانم ها شده برای کوچه و بازار تو خونه انگار یک زن غربتی اند جسارت نشه به خواهران بزرگوار✋ ۴. عدم تناسب فرهنگ خانوادگی و روحیات زن و مرد با یکدیگر که متاسفانه پسرها دنبال یه خانواده ای هستند که تک دختر باشه و پولدار و پدرشون رو به فوت😖 و از طرف دیگه دخترا هم دنبال پسری که شاغل و فلان مدرک و ... ۵. دخالت های بیجای اقوام و بستگان و .. و یکی از علت ها هم همین سبک زندگی غربی است که از طریق رسانه ی ملی و فضای مجازی و .... داره تزریق میشه❌ که باید به این قدرت برسیم تا بتونیم این ناخلف ها را نابود کنیم💪 و نذاریم برای مملکت ما دندون تیز کنن ما اگه چندتا کار رو انجام بدیم قطعا جلو طلاق گرفته میشه📛 الف.احترام متقابل زن و مرد ب. توقعات رو کم کنند و از اسراف بپرهیزند ج. زن اقتدار مرد را حفظ کنه و مرد هم توجه کنه به خانم خونه همین الان خانم ها به مردشون یه پیامک بدهند و یه جمله در این زمینه بگن👌 و اقایون هم همین طور😍 د. سعی کنند مسائل زندگی را خودشون حل کنن و. گذشت داشته باشند و اشتباهات هم را نادیده بگیرند و ...

🌙ماه رمضان همراه با شهید ابراهیم هادی 💫 #روز_بیست_و_هشتم ♦️بهش گفتن آرزوت چیه؟! گفت: آرزوی من #شهادت هست ولي حالا نه! من دوست دارم در نبرد با #اسرائيل شهيد شوم! ❤️رسول اکرم (ص) میفرمایند: 🌹خداوند به داوود وحی فرمود که هیچ بنده ای نیست که ستم دیده ای را یاری رساند یا در ستمی که بر او رفته با او همدردی کند، مگر اینکه گام های او را در آن روزی که گام ها میلغزد، استوار نگه دارم. 📚الدُّرالمنثور ، ۳/۱۲ ✊️مرگ بر آمریکا مرگ بر اسرائیل✊ هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات

🔊 #صوت_مهدوی 🔖 #شرح_دعای_افتتاح 👤 استاد #پناهیان ؛ جلسه ٢٨ 📝 فراز آخر #دعای_افتتاح ، به موضوع ‌فتنه های آخرالزمان می‌پردازد. این فتنه ها باعث رسوایی منافقان و سقوط افراد ضعیف الایمان و نجات مومنان است. 🔖 ویژه ماه #رمضان

🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۳۳ *═✧❁﷽❁✧═* رفتم کنار پنجره نشستم. پدرم هم کنارم نشست. می دانستم صمد از دستم ناراحت 😔شده، به همین خاطر تا به روستا برسیم، یک بار هم برنگشتم به او، که هم ردیف ما نشسته بود، نگاه کنم❌ به قایش که رسیدیم، همه منتظرمان بودند. خواهرها، زن برادرها و فامیل به خانه ما آمده بودند. تا من را دیدند👀 به طرفم دویدند. تبریک👏 می گفتند ودیده بوسی می کردند. صمد و پدرش تا جلوی در خانه با ما آمدند. از آنجا خداحافظی کردند✋ و رفتند با رفتن صمد، تازه فهمیدم در این یک روزی که با هم بودیم چقدر به او دل💞 بسته ام. دوست داشتم بود و کنارم می ماند. تا شب🌃 چشمم به در بود. منتظر بودم تا هر لحظه در باز شود و او به خانه ما بیاید، اما نیامد❌ فردا صبح موقع خوردن😋 صبحانه، حس بدی داشتم. از پدرم خجالت می کشیدم. منی که از بچگی روی پای او یا کنار او نشسته و صبحانه خورده بودم، حالا حس می کردم فاصله ای عمیق بین من و او ایجاد شده💔 پدرم توی فکر😇 بود، سرش را پایین انداخته و بدون اینکه چیزی بگوید، مشغول خوردن صبحانه اش بود. کمی بعد پدرم از خانه🏡 بیرون رفت. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که صدای🗣 مادرم را شنیدم. از توی حیاط صدایم می کرد: «قدم بیا آقا صمد آمده.»😍 ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷

✋سـلام بزرگواران به چند ادمین خانوم با وقت آزاد نیازمند هستیم جهت نظارت بر ختم های ڪه برای تعجیل در فرج امام زمان عج در گروه برگزار میشود. آیدی جهت هماهنگی👇👇 @Monjy313

😍گروه ختم صلوات👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1608187940Ccb69ba07b6 عاشقان منتظران برای تعجیل در فرج سهم شما چند صلوات⁉️‼️ http://eitaa.com/joinchat/1608187940Ccb69ba07b6