#سوره مبارکه اعراف آیه ۵۱
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
👈الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَهْواً وَلَعِباً وَغَرَّتْهُمُ
الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُواْ
لِقَاء يَوْمِهِمْ هَـذَا وَمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا
يَجْحَدُونَ .
👈كسانى كه (در دنيا) دين خويش را به
بازى و سرگرمى گرفتند و زندگى دنيوى
مغرورشان ساخت، پس همان گونه كه
آنان ديدار اين روزشان را فراموش كرده
و آيات ما را انكار مى كردند، (ما نيز)
امروز آنان را به فراموشى مى سپاريم.
👌«لَهو»، به معناى غفلت انسان از
كارهاى اساسى است و «لَعِب» آن است
كه انسان هدفى خيالى و غير واقعى
داشته باشد.
امام رضا عليه السلام فرمود: «ننساهم»
يعنى آنان را ترك مى كنيم، چون آنان
قيامت و آمادگى براى آن روز را رها
كرده بودند، ما نيز در آن روز آنان را به
حال خود رها مى كنيم.
•°🌱
#السلام_ایها_غریب
سلام مولای ما،مهدی جان !
خبر آمدنش را همه جا پخش کنید
می رسد لحظه میعاد ، به امید خدا
منتقم می رسد و روز ظهورش حتما
می شود فاطمه دلشاد به امید خدا
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
#حدیث_مهدوی
☑️قالَ رَسُولُ اللّهِ صلي الله عليه و آله: مَنْ اَنْكَرَ الْقآئِمَ مِنْ وُلْدى فى غَيْبَتِهِ ماتَ ميتَةَ الجاهِلَّيةِ.❌
📚[بحارالأنوار، ج51، ص73]
💥💥رسول خدا صلی الله عليه و آله فرمود: كسى كه در زمان غيبت،
حضرت قائم را كه از فرزندان من است، انكار كند همانند مردگان جاهليت مرده است👌
#مهدویتدرقرآن
🔅آیهای از سوره النّبأ
📖يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً ...[آیه ۱۸ سوره نباء]
🔸روزی كه در «صور» دميده میشود و شما فوج فوج (به محشر) میآييد.
💠از امام صادق علیه السلام سوال شد:
آيا رجعت (یعنی بازگشت به دنیا) حق است؟
حضرت فرمودند: آری،
عرض شد: اول كسی كه بر میگردد كيست؟
💢حضرت فرمودند: حسين بن علی(علیه السلام) است، كه پس از قيام "قائم" خارج ميشود،
آن شخص پرسید: مردم هم همراه ايشان هستند؟
💢 امام فرمودند: نه، چنانكه خداوند (در قرآن) میفرمايد: دسته دسته بيايند، به ترتيب خواهند آمد، قومی پس از قوم ديگر.
📚کتاب الوافی، ج۲ ص۲۶۷
🌷🌷🌷🌷🌷
《ببین برادر من اصلا کاری ندارم به کی رای می دی؛ولی حضور باید حداکثری باشد.》
این حرف را بعد کلی جر و بحث به همه اون هایی می گفت که نظرشان مخالف نظرش بود.کافی بود بفهمه کسی نمی خواهد رای بدهد،می رفت سراغش.
یک وقت می دیدی طرف را برده پای صندوق.رای که داده بودهیچ،اسم کاندیدایی را هم نوشته بود که مهدی گفته بود👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۳۸ *═✧❁﷽❁✧═* چند کیلومتری از سر بندر دور شده بودیم
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۱۳۹
*═✧❁﷽❁✧═*
دوباره یاد نامه ی 💌سید افتادم و در دلم گفتم بعد از پشت سر گذاشتن این امتحان حتما"به آینده و زندگی و سید فکر😇 خواهم کرد.
سرعت ماشین آنقدر زیاد بود که گویی ما را باید سر ساعت به مقصد می رساند که به پروازمان✈️ برسیم و جا نمانیم.
کم کم به تابلوی راهنمای 12 کیلومتری آبادان نزدیک می شدیم.تعدادی سرباز👮♂ در کنار جاده زیر لوله های نفت به حالتربه حالت سینه خیز دراز کشیده بودند و چند خودروی خودی متوقف🚫 شده توجهم را جلب کرد.
گفتم:خواهر بهرامی سرباز ها را بببن👀خدا خیرشان دهد،زیر این آفتاب 🌞داغ،زیر این لوله های نفت،با چه زحمتی پاسداری می دهند...
هنوز جمله ام را تمام نکرده بودم که ناگهان خودروی ما با صدای انفجار مهیبی متوقف شد و همان سربازهای وظیفه شناس😳با سرعت به سمت خودروی ما خیز برداشتند.با بهت و حیرت به آنهاخیره شده بودم.
نه راننده می خواست فرمان ماشین را ول کند و پیاده شود،نه سرنشین جلو و نه ما که عقب نشسته بودیم.نمی توانستم هیچ حرفی بزنیم🤐فقط دور و برمان را نگاه می کردیم.چقدر تانک!
چقدر خودروی نظامی🚔خوب که دقت کردم آرم سپاه پاسداران را روی لباس شان دیدم اما انگار یادشان رفته بود کج کلاه قرمز نیروهای بعثی را از سرشان بردارند.از راننده پرسیدم:چی شد❓
گفت:اسیر شدیم.
_اسیر کی شدیم؟
_اسیر عراقی ها
_اینجا مگه آبادان نیست؟تو ما را دادی دست عراقی ها⁉️
_الله اکبر خواهر😱همه مون اسیر شدیم.
سربازهای عراقی سریع خودشان را به ماشین 🚕ما رساندند.من که کنار پنجره بی حرکت نشسته بودم،شیشه ماشین را بالا کشیده،سریع قفل 🔒در ماشین را زدم اما آنها شیشه ی ماشین را با قنداق تفنگ شکستند.
از ترس خودم را روی خواهر بهرامی انداختم.تعدادی از سربازهای👮♂ عراقی شیشه ی پنجره ی سمت خواهر بهرامی را هم شکستند.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️