سلام مولای ما💞
🏝با هر صبح
بارقهای از نور،
طلوع خورشید مهربانی را
نوید میدهد،
ومن دلگرم به بودنتان
حضرت پدر!
برای شروعی زیبا سلام میکنم!🏝
⚘الْمُؤَمَّلِ لِلنَّجَاةِ، الْمُرْتَجَى لِلشَّفَاعَةِ، الْمُفَوَّضِ إِلَيْهِ دِينُ اللَّهِ
همان كه از او آرزوي نجات برند، و اميد شفاعت از او دارند، آن كه دين خدا به او واگذار گشته⚘
📚مفاتیح الجنان،صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌷🌷🌷🌷🌷
شنیده بودم نماز جماعت و اول وقت برایش اهمیت دارد، ولی فکر نمیکردم اینقدر مصمم باشد! صدای اذان که بلند شد، همه را بلند کرد.
انگار نه انگار که عروسی است، اون هم عروسی خودش! یکی را فرستاد جلو بقیه هم پشت سرش، نماز جماعتی شد به یادماندنی👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
#غدیر
#خوزستان
#جواد_فروغی
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
استاد قرائتی🔻
💎 امام مهدی (علیه السلام) «واسطه فیض» است.💎
✨ همانطور که یک لامپ کوچک نمیتواند مستقیماً به نیروگاه متصل شود و به یک ترانس نیاز دارد؛
📝ما هم نمیتوانیم فیض را مستقیم از خداوند متعال بگیریم
و به واسطه نیاز داریم که این واسطه «امام» است.
❤️بیُمنِهٕ رُزِقَ الوَریٰ... از برکت او، بندگان روزی یافتهاند...
📚تمثیلات مهدوی، ص۸۲ - دعای عدیله
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۸۳ *═✧❁﷽❁✧═* حلیمه بیقرار 💔نادر بود و مرتب جویای ح
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۱۸۴
*═✧❁﷽❁✧═*
ناگهان سربازی در میان فریادها در🚪 را باز کرد. به جای یک نفر، هر چهار نفر بیرون پریدیم. یکباره با صدای نکرهاش که بیشباهت به صدای آدمی بود همراه با قفلها🔓 و گیرههای آهنی در سلول را به هم پیچید و ما را توی سلول انداخت و در را بست. پشت هم میگفت: بالصبح، بالصبح افتح الباب (صبح، صبح 🌄در را باز میکنم)
به ساعت ⌚️نگاه کردم. تا صبح چهار ساعت دیگر مانده بود. ثانیهها مثل کوه⛰ بر دوشم سنگینی میکرد. چطور چند ساعت را تاب بیاورم. دوباره سناریوی فریاد و به در کوبیدن را شروع کردیم.
از پشت در فریاد زد: بس نفر واحد. (فقط یک نفر)
بالاخره پایم را از آن خراب شده بیرون گذاشتم. عینک امنیتی بر چشمانم گذاشت و با زور و فشار اسلحه🔫 مرا در مسیر راهنمایی کرد.
از سلول تا آنجایی که رفتم حدود دویست قدم👣 فاصله داشت. چشمبند بر چشمانم بود اما باز هم سرم را به این طرف و آن طرف میچرخاندم تا شاید چیزی ببینم اگرچه از پشت این عینک جز تاریکی مطلق چیزی پیدا نبود❌
یک لحظه تصمیم گرفتم برای رهایی از این کوری خودم را از شر عینک خلاص کنم اما بیماری ترس😰 بدتر از کوری بود؛ ترس از اینکه قبل از مقصد دوباره به مبدأ برگردانده شوم.
ترس از مقصدی که نامعلوم و ناشناس بود، ترس از سربازی 👨🏭که نگهبان من بود. بوی تند و تیز مدفوع💩 باران خورده، نزدیک شدن به مقصد را خبر میداد.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
هدایت شده از امام زمانی ام ³¹³
🌷امام باقر(علیهالسلام):
هر كس بعد از "وضو گرفتن" یك بار آیة الكرسى بخواند،
🌺خدا ثواب چهل سال عبادت را به او عطا كند و مقامش، چهل درجه بالا میرود.
📕اصول کافی،ج6
@Emamzamaniam313