|•🕊💔•|
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمان
#مهدی_جانم ❤️
بِنَفسۍاَنتَیٰـامَــۅلاۍ🌱
نیستۍ🥀
وقٺۍنێسټے؛
هیچچیزسࢪجاێشݩێسټ😓
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج✨
( #دعای_افتتاح )
📖 وَشِدّةَ الْفِتَنِ بِنا، وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَيْنا
🔆 خدایا ما به تو شکایت می.کنیم از شدت فتنهها علیه ما و همراهی روزگار بر ضد ما
✅
( #دعای_افتتاح )
📖 وَكَثْرَةَ عَدُوِّنا، وَقِلَّةَ عَدَدِنا
🔆 خدایا ما به تو شکایت میکنیم از فراوانی دشمنانمان و اندک بودن افرادمان
#شهید_حجت_ال_اسلام_فضل_
الله_کریمی
🌷🌷🌷🌷🌷
خدایا نصیبم گردان حب خودت را و دوستی اهل بیتت را.
سالها بسی دراین کوه ها و بیابانها در غم عشق شهادت می سوزم و می سازم.
ما امروز می بینیم که کشورهای استبدادی کشوری را علیه جمهوری اسلامی تجهیز می کنند و با او همکاری می کنند تا اینکه انقلابی را که برای اجرای دین حق واحیای دین حق به پا خاسته و می رود تا ملتهای مظلوم خفته را بیدار کند و از ارزشهای انسانی آنها دفاع کند نابود کند.
وظیفه ی ما همان است که امام حسین (علیه السلام) ظهر عاشورا مشخص فرمودند که باید مؤمن بشتابد به سوی شهادت و لقای حق را در یابد.
بدانید که این انقلاب یک پدیده ی الهی است و به هیچ وجه کسی توان مقابله بااو را ندارد. مادرم من می دانم که تو پیش حضرت زهراروسفید خواهی بود چرا که تو دین خود را به اسلام ادا کردی.
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_اﺳﺘﺎﻥ_ﻓﺎﺭﺱ
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۱۳ *═✧❁﷽❁✧═* او درست می گفت. تمام شهر را غیرت 💪و ج
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۱۱۴
*═✧❁﷽❁✧═*
دلم💔 برای آقا تنگ شده بود . تا کی باید منتظر می ماندم تا سلمان قصه ای بسازد و من بتوانم بدون ترس و دلهره❣ به خانه بروم.
رفتم توی انبار و آخرین رشن را جمع کردم . به جای این که عدس ها را به مسجد ببرم و آنجا پاک کنم رو به روی عکس آقا نشستم و مشغول پاک کردن عدس شدم .
زمان آمدن آقا نبود ❌اما یکباره آقا بالای سرم حاضر شد .
هر دو از دیدن هم جا خوردیم 😳 من از دیدن او خوشحال شدم اما او از دیدن من ناراحت
شده بود
آقا با تعجب 😳گفت:تو اینجا چه کار می کنی ؟ برای چی اینجایی? کریم چطور تو رو رها کرده؟ با کی اومدی ؟ چند روزه اینجایی؟ الان کجایی؟
چنان پشت سر هم سوال می کرد که فرصت نمی کردم به او جواب بدهم . با شرمندگی او را نگاه👀 کردم. وقتی برایش توضیح دادم طی این مدت چه کارهایی در مسجد انجام داده ام خوشحال😍 شد . قرار شد او بیرون از خانه با کیسه های شنی سنگری بسازد .
از من خواست هر شب🌃 بدون استثناء تحت هر شرایطی به خانه بیایم.من هم قول دادم شب ها برای استراحت به خانه برگردم🚶♀حالا دو تا قول داده بودم یکی به سلمان دیگری به آقا👌
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_آل_نساء_آیه_۴۰
#پاداش_کار_نیک_بخاطر_خدا
البته خدا ذره ای به کسی ظلم نمی کند.خداوند برا کسانی که اهل ایمان باشند اگر کار نیکی انجام دهند چندین برابر پاداش می دهد