سلاممولای ما
🏝این جمعه ...
دلتنگتر از همیشه ،
چشم به راهتان نشستهام
سلام دلیل دلتنگی....🏝
⚘اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ، وَ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ، وَ حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
خدايا! بر محمّد درود فرست، آن سرور فرستادگان و پايان بخش پيامبران، و حجت پروردگار جهانيان⚘
📚مفاتیح الجنان،صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌷🌷🌷🌷🌷
بیائید کاری کنیم که در تأیید کارهای ما مهر خدا و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خورده باشد نه احسن و بارک الله های رئیس و دوستان و بندگان خدا و غیره .
ما باید در مقام عمل از آزمایشات سربلند و سرافراز بیرون آئیم و کارهایمان خدا پسندانه و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پسندانه باشد 👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
#فقطحیدراميرالمؤمنيناست💚
🔸بدانید که من با خدا بیعت کردهام و علی با من بیعت کرده است، و من از جانب خداوند برای او از شما بیعت میگیرم. «اِنَّ الَّذینَ یبایعُونَکَ اِنَّما یبایعُونَ اللّهَ...»: «کسانی که با تو بیعت میکنند در واقع با خدا بیعت میکنند، دست خداوند بر روی دست آنان است. پس هر کس بیعت را بشکند بر ضرر خود اوست، و هر کس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظیمی عنایت خواهد کرد».
📚فرازی از خطبه غدیر
#غدیر
#عید_غدیر
#شبهاتامامت
🏝پاسخ به شبهات آیهی اکمال🏝
👈قسمت دهم👉
۶- روز عرفه:
چنانچه معناى «الیوم» را «امروز» - یعنى: روز نزول آیه - بدانیم دو احتمال در این روز ذکر شده است
۱. روز عرفه
۲. روز غدیر.
🔸از قسمتهاى نخستین بحث روشن شد که هیچ کدام از خصوصیاتى را که آیه ی کریمه براى این روز ذکر کرده است در روز عرفه نمى توان یافت: یاس کافران، برداشته شدن زمینه ی ترس از مسلمانان، اکمال دین و اتمام نعمت، و رضایت پروردگار، هیچ یک با روز عرفه مطابقت ندارد.
#ویژهبرنامهاستقبالازعیدغدیر
ZiyaratAleYasin1399.mp3
10.28M
🤲 قرائت زیارت #آل_یاسین
🎙 بانوای: #حاجمیثممطیعی
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۸۰ *═✧❁﷽❁✧═* یکی دیگه گفت: شانس رو ببین، من فردا،
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۱۸۲
*═✧❁﷽❁✧═*
😒 هرچه فاطمه و حلیمه بیشتر به هم میچسبیدند او پهنتر مینشست. چشمهایش👀 را بسته بود که از چشمغرههای ما در امان باشد. هرچه سر و صدا میکردیم کمتر نتیجه میگرفتیم☹️
سرنشین جلویی هر پنج دقیقه پردهی پشت راننده را کنار میزد و تمام دندانهایش را که چند تا از آنها را طلا گرفته بود به نمایش میگذاشت. مریم گفت: انگار هنرپیشهی تبلیغ خمیردندان «کلگیت» است😏
با هر نمایش به او اشاره میکردیم که این سرباز مرده است اما اعتنایی نمیکرد☹️ برای این که تکلیف خودمان را با او روشن کنیم سر و صدا راه انداختیم.
فاطمه به شیشهی پشت پنجره کوبید و هر کدام با عصبانیت😡 فریاد زدیم. خودش را جمع و جور کرد و او هم شروع به فریاد 🗣زدن کرد. نه ما میفهمیدیم او چه میگوید و نه او میفهمید ما چه میگوییم.
در بین راه سرباز مرده را با هنرپیشهی تبلیغ خمیردندان کلگیت جابجا کردند.
به حلیمه گفتم: میتونی از این آقای خوشحال بپرسی ما را دارن کجا میبرن❓
حلیمه پرسید، اما هر بار که میپرسید آن آقای خوشحال فقط دندانهایش را نشان میداد😬 ماشین وارد یک ساختمان شد. ما را به اتاقی بردند و افسری با چند برگ کاغذ📑 آمد و شروع به بازجویی کرد:
شفتن البصره الهسة؟ (تا به حال بصره را دیده اید❓)
گفتم: نه قبلاً دیدم، نه الان، ولی متوجه شدهام اینجا بصره است.
- یا هو المنتصر ابهای الحرب؟ (کی برندهی✌️ این جنگ است؟)
- ما نظامی نیستیم، نمیدانیم.
تا حدودی فارسی میدانست. به زبان فارسی نیمبند ومخلوطی از عربی گفت:
اینجا ایرانی🇮🇷 زیاد است. دوست دارید اینجا زندگی کنید.
- در ایران هم عرب زیاد است، اما هر کس دوست دارد در کشور خودش زندگی کند👌
- خمینی گفته است جنگ بر زنان واجب است؟
- ما نجنگیدیم، دفاع💪 کردیم.
- اگر نمیجنگید پس رمز «من زندهام» چیست؟
- این رمز نیست، این خبر سلامتی😍 است.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️