بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_قمر_۴۹
ما هر چیزی را به اندازه آفریدیم ( همه کارهای خداوند از روی حساب و کتاب و مصلحت است.)
•°🌱
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمانم
#مهدےجان♥️
🏝خدا کند جز در هوای شما پرواز نکنم ...
خدا کند دلم هرگز از یاد شما خالی نشود ...
خدا کند بهجز شما به کسی امید نبندم ...
خدا کند یادم باشد که در حضور شما هستم ...
خدا کند قلبم فقط با شما آرام بگیرد ...
... خدا کند که دمی
غافل از شما نشوم ...🏝
⚘وَ أَظْهِرْ بِهِ مَا غُيِّرَ مِنْ حُكْمِكَ، حَتَّى يَعُودَ دِينُكَ بِهِ وَ عَلَى يَدَيْهِ غَضّاً جَدِيداً خَالِصاً مُخْلِصاً
و آنچه از احكامت دگرگون شده را آشكار ساز، تا دينت به وسيله او و به دست او شاداب، نوين، ناب و بي آلايش گردد⚘
📚مفاتیح الجنان،صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🏝تو آن خوبترین پدری و من آن یتیم چشم بهراه ...
تو آن سبزترین بهاری و من آن شاخهی خشکیده ...
تو آن زلالترین چشمهای و من آن تشنهترین عابر ...
تو آن موعود نجاتبخشی و من آن شبگرد کوچههای انتظار ...
باز میآیی و من در آیینه باران نگاهت ، سبز میشوم ، سیراب میشوم ، لبخند میزنم و زندگی میکنم ...
... به همین زودی،
به همین نزدیکی ...🏝
⚘فَإِنَّهُ عَبْدُکَ الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ وَ ارْتَضَیْتَهُ لِنَصْرِ دِینِکَ وَ اصْطَفَیْتَهُ بِعِلْمِکَ
چراکه او، بندۀ تو است، بندهای که او را برای خودت برگزیدی و برای یاریِ دینت پسندیدی و با علمِ خود انتخابش کردی⚘
📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
۲۱روزماندهتاپرواز #حاج_قاسم
#شهید_مصطفی_چمران
🌷🌷🌷🌷🌷
👈خدایا...مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان می کنم ببخش...
دکتر بود
#وزیر_دفاع بود
اما همه این کارها را ول کرد
و اسلحه به دوش گرفت
و به جبهه رفت و جنوب هم نرفت که پیش بنی صدر در پایگاه وحدتی دزفول بنشیند و مرغ بخورد و بگوید: من دارم در اینجا میجنگم .
نه ...
#شهادتش در سوسنگرد نشان داد که او چگونه در جبهه بود ..👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
🌹 سهم #روز صد_وبیست_ونهم : خطبه ۱۶۸ تا ۱۶۶ #نهج_البلاغه
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه ۱۶۸ : (پس از بيعت با امام علیه السلام در سال ٣٥ هجری، گروهی از صحابه گفتند: ای کاش شورشیان برضد عثمان را کیفر می دهی؟ پاسخ فرمود:)
1️⃣ واقع بينی در مبارزه با ناكثين
♦️ای برادران! از آنچه شما می دانيد بی اطّلاع نيستم، امّا قدرت اجرای آن را چگونه به دست آورم؟ آنان با ساز و برگ و نيرو به راه افتادند، بر ما تسلّط دارند و ما بر آنها قدرتی نداريم. هم اکنون بردگان شما با آنها می جوشند و باديه نشينانِ اطرافِ شما به آنها پيوسته اند. آنها در ميان شما زندگی می کنند و هر مشکلی را که بخواهند بر شما تحميل می کنند. آيا برای خواسته های خود تواناييد؟
2️⃣ مشكلات جنگ داخلی
♦️ کاری که پيش آمده از جاهليّت است، شورشيان يار و ياور دارند، اگر برای کيفر دادنشان حرکتی آغاز شود، مردم به چند دسته تقسيم می شوند: گروهی خواسته های شما را دارند و عدّه ای بر خلاف شما فکر می کنند و گروهی نه اين را می پسندند و نه آن را. پس صبر کنيد تا مردم آرام شوند و دل های مضطرب در جای خود قرار گيرد و حقوق از دست رفته با مدارا گرفته شود. اکنون مرا آسوده گذاريد و در انتظار فرمان من باشيد، کاری نکنيد که قدرت ما را تضعيف کند و اقتدار امّت ما را متزلزل سازد و سستی و زبونی به بار آورد. اين جريان سياسی را تا می توانم مهار می کنم، امّا اگر راه چاره ای نيابم، با آنان می جنگم (که سرانجام درمان، داغ کردن است).
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه ۱۶۷ : (سخنرانی امام علیه السلام در آغاز خلافت در سال٣٥ هجری نوشتند که نخستین سخنرانی آن حضرت است. )
1️⃣ ويژگيهای قرآن
♦️همانا خداوند بزرگ کتابی هدايت گر فرستاد، نيکی و بدی، خير و شر را آشکارا در آن بيان فرمود. پس راه نيکی در پيش گيريد، تا هدايت شويد و از شرّ و بدی پرهيز کنيد، تا در راه راست قرار گيريد. واجبات! واجبات! در انجام واجبات کوتاهی نکنيد، تا شما را به بهشت رساند. همانا خداوند چيزهايی را حرام کرده که ناشناخته نيست و چيزهايی را حلال کرده که از عيب خالی است و در اين ميان حرمت مسلمان را بر هر حرمتی برتری بخشيد و حفظ حقوق مسلمانان را به وسيله اخلاص و توحيد استوار کرد.
2️⃣ ويژگيهای مسلمانی
♦️پس مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و دست او آزاری نبينند، مگر آنجا که حق باشد و آزار مسلمان روا نيست، جز در آنچه که واجب باشد. به سوی مرگ که همگانی است و فرد فرد شما را از آن گريزی نيست بشتابيد، همانا مردم در پيش روی شما می روند و قيامت از پشت سر، شما را می خواند. سبکبار شويد تا به قافله برسيد، که پيش رفتگان در انتظار بازماندگانند. از خدا بترسيد و تقوا پيشه کنيد، زيرا شما در پيشگاه خداوند، مسئول بندگان خدا و شهرها، و خانه ها و حيوانات هستيد. خدا را اطاعت کنيد و از فرمان خدا سر باز نزنيد، اگر خيری ديديد برگزينيد و اگر شرّ و بدی ديديد از آن دوری کنيد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه ۱۶۶
1️⃣احترام متقابل اجتماعی
♦️بايد خردسالان شما از بزرگان شما پيروی کنند و بزرگسالان شما نسبت به خردسالان مهربان باشند و چونان ستم پيشگان جاهليّت نباشيد که نه از دين آگاهی داشتند و نه در خدا انديشه می کردند. همانند تخم افعی در لانه پرندگان نباشيد که شکستن آن گناه و نگهداشتن آن شر و زيانبار است. (به جای جوجه، ماری از آن بيرون می آيد.)
2️⃣ آينده بنی اميه
♦️ مسلمانان، پس از وحدت و برادری به جدايی و تفرقه رسيدند و از ريشه و اصل خويش، پراکنده شدند. تنها گروهی شاخه درخت توحيد را گرفتند و به هر طرف که روی آورد همسو شدند. امّا خداوند مسلمانان را به زودی برای بدترين روزی که بنی اميّه در پيش دارند جمع خواهد کرد، آن چنانکه قطعات پراکنده ابرها را در فصل پاييز جمع می کند. خدا ميان مسلمانان ألفت ايجاد می کند و به صورت ابرهای فشرده در می آورد، آنگاه درهای پيروزی به رويشان می گشايد، که مانند سيلی خروشان از جايگاه خود بيرون می ريزند. «چونان «سيل عَرِم» که دو باغستان «شهر سَبا» را در هم کوبيد و در برابر آن سيل هيچ بلندی و تپّه ای برجای نماند، نه کوه های بلند و محکم و نه برآمدگی های بزرگ توانستند برابر آن مقاومت کنند». خداوند بنی اميّه را مانند آب در درون درّه ها و رودخانه ها پراکنده و پنهان می کند، سپس چون چشمه سارها بر روی زمين جاری می سازد، تا حقّ برخی از مردم را از بعضی ديگر بستاند و گروهی را توانايی بخشيده، در خانه های ديگران سکونت دهد. به خدا سوگند، بنی اميّه پس از پيروزی و سلطه گری، همه آنچه را که به دست آوردند از کفشان می رود، چنانکه چربی بر روی آتش آب شود.
3️⃣ علل پيروزی و شكست ملتها
♦️ای مردم! اگر دست از ياری حق بر نمی داشتيد و در خوار ساختن باطل سُستی نمی کرديد، هيچ گاه آنان که به پايه شما نيستند، در نابودی شما طمع نمی کردند و هيچ قدرتمندی بر شما پيروز نمی گشت، امّا چونان امّت بنی اسرائيل در حيرت و سرگردانی فرو رفتيد. به جانم سوگند! سرگردانی شما پس از من بيشتر خواهد شد، چرا که به حق پشت کرديد و با نزديکان پيامبر(صلی الله علیه و آله) بريده، به بيگانه ها نزديک شديد. آگاه باشيد! اگر از امام خود پيروی می کرديد، شما را به راهی هدايت می کرد که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) رفته بود و از اندوه بيراهه رفتن در امان بوديد و بار سنگين مشکلات را از دوش خود بر می داشتيد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌸🌿❀✿┅┅┄┄
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۲۱ *═✧❁﷽❁✧═* ما توانستیم 💪با امید و توکل به خدا از
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۲۱
*═✧❁﷽❁✧═*
ما توانستیم 💪با امید و توکل به خدا از سیاهچال هایی که به گفته داوود ؛ رئیس زندان《 باید تا آخر عمر در آن می ماندیم 》خلاص شویم ، بله خواست خداست که برهمه چیز حاکم است✔️
نیروهای صلیب سرخ به امید دیدار بعدی با ما خداحافظی✋ کردند و گفتند ما از دولت عراق خواسته ایم تا بهبودی کامل در بیمارستان بمانید . شما هم به دستورات پزشک👨⚕ توجه کنید ، وضعیت جسمانی هیچ کدام مان بهتر از دیگری نبود . دچار خونریزی معده و روده شده بودیم . به محض خوردن غذا - حتی غذای سبک - دچار استفراغ خونی🤮
- هذا قفس الاسرا
واژه قفس مفهوم اردوگاه را سخت و رقت بار می کرد . ساختمانی با سیم های خاردار و دژهای بلند به یاد یکی از قصه های بی بی👵 افتادم که درآن دختری زیبا در قلعه ای با دیوار های بلند و دست نیافتنی گرفتار و زندانی بود بلافاصله بعد از پیاده شدن ما را به اتاق فرمانده اردوگاه بردند 🚶♂او خودش را نقیب احمد معرفی کرد و گفت :
- اهنانه قفص اسری ، للوصل وعده قوانین الخاصه انتن لازم اتکونن داخل وکت اللی ایطلعون الرجال الاسری ممنوع تتکلمن مع الاسری الاخرین اذا تحتاجن شی اتکلمن ویا الحارس العراقی ،هو مثل اخوجن (اینجا قفس اسرای موصل است و قوانین خودش را دارد . شما نباید زمانی که اسرای مرد 🙍♂بیرون هستند ازآاسایشگاه بیرون بیایید ، حرف زدن بااسیران دیگر ممنوع 🚫است ،اگر تقاضایی داشتید از نگهبان عراقی بخواهید او مثل برادر شماست )
تصور روشنی از اردوگاه نداشتم جز آنچه که در فیلم های📺 جنگی دیده بودم فقط می دانستم همه اسیران جنگی در اردوگاه نگهداری می شوند . بی قرار دیدن👀 بقیه اسرا بودم ولی به هر جا چشم می چرخاندم فقط نیروهای چاق و سرحال یعنی با کلاه های🎩 قرمز و مشکی را می دیدم که در حال قدم زدن بودند همراه با سه سرباز دیگر و نقیب احمد وارد اردوگاه شدیم هیچ کس در محوطه نبود و هیچ صدایی شنیده نمی شد❌ تمام اسرا را در داخل آسایشگاه هایشان برده بودند نقیب احمد می خواست اردوگاه را به ما نشان دهد .
به سمت آسایشگاه ها که نزدیک شدیم از پشت تمام پنجره های آسایشگاه ها فقط چهره هایی با گونه های برجسته و چشم های فرورفته و صورت های تراشیده پیدا بود صورت هایی که همه شبیه هم بودندآنچنان از سر و کول هم بالا رفته بودند که تنه و گردن آنها پیدا نبود❌ بی اختیار به آسایشگاه ها نزدیک شدیم چهره ها حتی پلک نمی زدند چشم هایی 👀که حیا می کردند در چشم ما خیره بمانند اما نمی توانستند نگاه خود را بدزدند . باز هم چند قدم 👣نزدیک تر رفتم مثل اینکه وارد میدان مین می شدم نقیب احمد فریاد 🗣کشید :
- لا تتقد من! (جلو نروید)❌
تصاویر زیبا و فراموش ناشدنی بودند می خواستم مطمئن شوم آنچه می بینم عکس و تصویر نیست ، خواب و خیال نیست، مثل کودکی که به آتش ♨️دست می برد تا گرما را حس کند که این آتش است باز دو قدم 👣جلوتر رفتم هرچه به آنها نزدیکتر می شدم در نگاه آنان تصویر واضح تری از خودم می دیدم .
انگشت👆 اشاره را سریع به سمت پنجره بردم ، شیشه پنجره را که لمس کردم مثل تصویری که در آب افتاده باشد و ناگهان سنگینی در آن بیفتد و تصویر در برابر چشمانت بلغزد ، همه آن چهره های بی تن و گردن بر هم لغزیدند و به حرکت در آمدند فهمیدم 😇آنها از شدت اشتیاق صامت و ساکت شده اند ، مثل اینکه دکمه رادیو📻 را زده باشم ، ناگهان یکصدا پشت سر هم صلوات فرستادند و سرود بسیار زیبایی را که از قبل تمرین و آماده کرده بودند ، خواندند . صدا🔉 از یک پنجره قطع می شد و از پنجره بعدی آغاز می شد .
هیچ گروه و ارکستر نظامی را با این نظم و آراستگی ندیده بودم😳 آنقدر تحت تاثیر همدیگر قرار گرفته بودیم که حین خواندن گریه😭 می کردند و اشک هایشان را با آستینشان پاک می کردند . ما هم با آنها گریه می کردیم و گاهی به نشانه تشکر لبخند😊 می زدیم و دست و سرمان را تکان می دادیم .
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_رحمان_۱۳
شما ای گروه جن و انس, پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید?
🏝خدا کند حال دل مهربانتان
خوب باشد ...
خدا کند در حوالی شما
پر از آفتاب و باران و پروانه باشد ...
خدا کند چهرهی مصفایتان همیشه پر از لبخند باشد ...
خدا کند قلب صبورتان،
آرام و بیغصه باشد ...
... خدا کند تمام شود این دلتنگی ...
... این فراق ...
... این چشم بهراهی ...
... جان به لب شده ایم ...🏝
⚘اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الْأَئِمَّهِ الطَّاهِرِینَ وَ عَلَى شِیعَتِهِ الْمُنْتَجَبِینَ وَ بَلِّغْهُمْ مِنْ آمَالِهِمْ [أَفْضَلَ] مَا یَأْمُلُونَ
بار خدایا، بر او و بر پدرانش، آن امامانِ پاک، و بر شیعیانِ ناب و زبدهاش درود فرست و آنان را به برترین آرزوهایشان برسان⚘
📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
۲۰روزماندهتاپرواز #حاج_قاسم
#فاطمیه
#السلام_ایها_غریب
❤️ #سلام_امام_زمانم❤️
💝 #سلام_پدر_مهربانم💝
🌼سر فدای قدمت،
ای مــــه کنعانی من
🌼قدمی رنجه کن،
ای دوست به مـهـــمانی من
🌼عمـــرمان رفت...
بــه تکرار نبـــودنهایت
🌼غیبتت سخت شد،
از دست مـسـلمــــانی من
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
#یاصاحب_الزمان_عج💚
اي قبله ي نمازگزارانِ آسمان
هجر تو کرده قامتِ اسلام را کمان
خورشید تابه کی به پس ابرها نهان
عجِّل علي ظهورکَ ياصاحب الزمان
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
سلام امام زمانم ✨
🌹🍃🌹🍃
#گرگیج
#نفوذ
#حاج_قاسم
#امام_خامنه_ای
#شهید_محمد_علی_حجتی
🌷🌷🌷🌷🌷
تا مي توانيد در استقرار يافتن احكام الهي در روي زمين كوشش كنيد و سستي به خود راه ندهيد و كار شكني نكنيد
كه اگر خداي نكرده اهمال كاري يا كارشكني کنید و يا عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي نقشه بکشید ، مديون خون شهدا هستيد .
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه ۱۶۵
4⃣ شگفتی رنگ آمیزی پرهای طاووس
♦️بر فراز گردن طاووس به جای يال، کاکلی سبز رنگ و پر نقش و نگار روييده و برآمدگی گردنش چونان آفتابه ای نفيس و نگارين است و از گلوگاه تا روی شکمش به زيبايی وَسْمِه يمانی رنگ آميزی شده، يا چون پارچه حرير بَرّاق يا آيينه ای شفّاف که پرده بر روی آن افکندند. در اطراف گردنش گويا چادری سياه افکنده که چون رنگ آن شاداب و بسيار می باشد، می پنداری با رنگ سبز تندی در هم آميخته است، در کنار شکاف گوش طاووس، خطی است باريک، مانند سَرِ قلم به سفيدی گل بابونه که در کنار سياهی آن جلوه خاصّی دارد. کمتر رنگی می توان يافت که طاووس از آن در اندامش نداشته باشد يا با شفّافيّت و صيقل فراوان و زرق و برق جامه اش آن را جلای برتری نداده باشد. طاووس چونان شکوفه های پراکنده ای است که باران بهار و گرمای آفتاب را در پرورش آن نقش چندانی نيست و شگفت آور آن که هر چند گاهی از پوشش پرهای زيبا بيرون می آيد و تن عريان می کند، پرهای او پياپی فرو می ريزند و از نو می رويند، پرهای طاووس چونان برگ خزان رسيده می ريزند و دوباره رشد می کنند و به هم می پيوندند تا ديگر بار شکل و رنگ زيبای گذشته خود را باز می يابد، بی آنکه ميان پرهای نو و ريخته شده تفاوتی وجود داشته باشد يا رنگی جابجا برويد. اگر در تماشای يکی از پرهای طاووس دقّت کنی، لحظه ای به سرخی گل و لحظه ای ديگر به سبزی زَبَرجَد و گاه به زردی زر ناب جلوه می کند.
5⃣ عجز انسان از درك حقائق موجود در پديده ها
♦️راستی! هوش های ژرف انديش و عقل های پُرتلاش، چگونه اين همه از حقايق موجود در پديده ها را می توانند درک کنند؟ و چگونه گفتار توصيف گران، به نظم کشيدن اين همه زيبايی را بيان توانند کرد؟ و در درک کمترين اندام طاووس، گمان ها از شناخت درمانده و زبان ها از ستودن آن در کام مانده اند. پس ستايش خداوندی را سزاست که عقل ها را از توصيف پديده ای که برابر ديدگان جلوه گرند ناتوان ساخت، پديده محدودی که او را با ترکيب پيکری پرنقش و نگار، با رنگ ها و مرزهای مشخّص می شناسد، باز هم از توصيف فشرده اش زبان ها عاجز و از وصف واقعی آن درمانده اند. (حال چگونه خدا را می توانند درک کنند؟)
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم #روز صد_وسی_ام : خطبه ۱۶۵ #نهج_البلاغه
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه ۱۶۵
1⃣ شگفتی آفرينش انواع پرندگان
♦️خداوند پديده های شگفتی از جانداران حرکت کننده و بی جان، برخی ساکن و آرام، بعضی حرکت کننده و بی قرار، آفريده است و شواهد و نمونه هايی از لطافت صنعت گری و قدرت عظيم خويش بپاداشته، چندان که تمام انديشه ها را به اعتراف واداشته و سر به فرمان او نهاده اند و درگوش های ما بانگ براهين يکتايی او پيچيده است. آن گونه که پرندگانِ گوناگون را بيافريد و آنان را در شکاف های زمين و رخنه درّه ها و فراز کوه ها مسکن داد. با بال های متفاوت و شکل و هيأت های گوناگون که زمام آنها به دست اوست، پرندگانی که با بال های خود در لابلای جوّ گسترده و فضای پهناور پرواز می کنند. آنها را از ديار نيستی در شکل و ظاهری شگفت آور بيافريد و استخوان هاشان را از درون در مفصل های پوشيده از گوشت به هم پيوند داد. برخی از پرندگان را که جثّه سنگين داشتند از بالا رفتن و پروازهای بلند و دور بازداشت، آن گونه که آرام و سنگين در نزديکی زمين بال می زنند. پرندگان را با لطافت قدرتش و دقّت صنعتش، در رنگ های گوناگون، با زيبايیِ خاصّی رنگ آميزی کرد، گروهی از آنها را تنها با يک رنگ بياراست که رنگ ديگری در آن راه ندارد؛ دسته ای ديگر را در رنگ مخالف آن فروبرد، جز اطراف گردنشان که چونان طوقی آويخته، مخالف رنگ اندامشان است.
2⃣ شگفتيهای آفرينش طاووس
♦️و از شگفت انگيزترين پرندگان در آفرينش، طاووس است که آن را در استوارترين شکل موزون بيافريد و رنگ های پر و بالش را به نيکوترين رنگ ها بياراست. با بال های زيبا که پرهای آن به روی يکديگر انباشته و دُم کشيده اش که چون به سوی مادّه پيش می رود، آن را چونان چتری گشوده و بر سر خود سايبان می سازد، گويا بادبان کشتی است که ناخدا آن را برافراشته است. طاووس به رنگ های زيبای خود می نازد و خوشحال و خرامان دُم زيبايش را به اين سو و آن سو می چرخاند و سوی مادّه می تازد، چون خروس می پرد و چون حيوانِ نرِ مستِ شهوت، با جفت خويش می آميزد، اين حقيقت را از روی مشاهده می گويم، نه چون کسی که بر اساس نقل ضعيفی سخن بگويد. اگر کسی خيال کند، باردار شدن طاووس به وسيله قطرات اشکی است که در اطراف چشم نر حلقه زده و طاووس مادّه آن را می نوشد آنگاه بدون آميزش با همين اشک ها تخم گذاری می کند، افسانه بی اساس است، ولی شگفت تر از آن نيست که می گويند، زاغ نر، طعمه به منقار ماده می گذارد، که همين عامل باردار شدن زاغ است!. گويا نی های پر طاووس چونان شانه هايی است که از نقره ساخته و گِردی های شگفت انگيز آفتاب گونه که به پرهای اوست از زر ناب و پاره های زَبَرجد بافته شده است. اگر رنگ های پرهای طاووس را به روييدنی های زمين تشبيه کنی، خواهی گفت دسته گُلی است که از شکوفه های رنگارنگ گل های بهاری فراهم آمده است و اگر آن را با پارچه های پوشيدنی همانندسازی، پس چون پارچه های زيبای پرنقش و نگار يا پرده های رنگارنگ يَمَن است و اگر آن را با زيورآلات مقايسه کنی، چون نگين های رنگارنگی است که در نواری از نقره با جواهرات زینت داده شده است.
3⃣ روانشناسی حيوانی طاووس
♦️طاووس، چون به خود بالنده مغرور راه می رود، دُم و بال های زيبايش را برانداز می کند، پس با توجّه به زيبايی جامه و رنگ های گوناگون پر و بالش قهقهه سر می دهد، امّا چون نگاهش به پاهای او می افتد، بانگی برآورد که گويا گريان است، فرياد می زند گويا که دادخواه است و گواه صادق دردی است که در درون دارد، زيرا پاهای طاووس چونان ساق خروس دورگه (هندی و پارسی) باريک و زشت و در يک سویِ ساقِ پايش ناخنکی مخفی روييد است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه ۱۶۵
6⃣ شگفتی آفرينش جانداران كوچک
♦️پاک و برتر است خدايی که در اندام مورچه و مگس ريز، پاها پديد آورد و جانداران بزرگتر از آنها، از ماهيان دريا و پيلان عظيم الجثّه را نيز آفريد و بر خود لازم شمرد، که هيچ کالبد جانداری را وانگذارد و به درستی اداره اش نمايد، جز آن که ميعادگاهش را مرگ و پايان راهش را نيستی قرار داد.
7⃣ وصف ويژگيهای بهشت
♦️ اگر با چشم دل به آنچه که از بهشت برای تو وصف کرده اند بنگری، از آنچه در دنياست دل می کنی، هر چند شگفتی آور و زيبا باشد و از خواهش های نفسانی و خوشی های زندگانی و منظره های آراسته و زيبای آن کناره می گيری و اگر فکرت را به درختان بهشتی مشغول داری که شاخه هايشان همواره به هم می خورند و ريشه های آن در توده های مشک پنهان و در ساحل جويباران بهشت قرار گرفته، آبياری می گردند و خوشه هايی از لؤلؤ آبدار به شاخه های کوچک و بزرگ درختان آويخته و ميوه های گوناگونی که از درون غلاف ها و پوشش ها سر بيرون کرده اند، سرگردان و حيرت زده می گردی. شاخه های پر ميوه بهشت که بدون زحمتی خم شده در دسترس قرار گيرند، تا چيننده آن هر گاه که خواهد برچينَد، مهمانداران بهشت، گِرد ساکنان آن و پيرامون کاخ هايشان در گَردشند و آنان را با عَسَل های پاکيزه و شراب های گوارا پذيرايی کنند. آنها کسانی هستند که همواره از کرامت الهی بهره مندند تا آنگاه که در سرای ثابت خويش فرود آيند و از نقل و انتقال سفرها آسوده گردند. ای شنونده! اگر دل خود را به منظره های زيبايی که در بهشت به آن می رسی مشغول داری، روح تو با اشتياق فراوان به آن سامان پرواز خواهد کرد و از اين مجلس من، با شتاب به همسايگی اهل قبور خواهی شتافت. خداوند با لطف خود، من و شما را از کسانی قرار دهد که با دل و جان برای رسيدن به جايگاه نيکان تلاش می کنند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۲۱ *═✧❁﷽❁✧═* ما توانستیم 💪با امید و توکل به خدا از
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۲۲
*═✧❁﷽❁✧═*
نقیب احمد تحت تأثیر آن فضا مبهوت👀 مانده بود و فقط تماشا می کرد ،
اوضاع از کنترل او خارج شده بود ، از کنار آسایشگاهی که در بیمارستان اردوگاه بود گذشتیم اما نقیب احمد اجازه نداد 🚫وارد آسایشگاه شویم.
در آن قفس بی صبرانه منتظر بیرون آمدن بقیه پرندگانی🕊 بودیم که به بند کشیده شده بودند ولی حضور دائمی نگهبان بعثی ، تصویر پشت پنجره را مخدوش می کرد و ما ناگزیر از پنجره فاصله می گرفتیم ، از سلول ما یک پنجره رو به برادرانمان باز می شد و روبه روی پنجره آسایشگاه باغچه سرسبزی🌱☘ بود که در آن صیفی جات و سبزیجات کاشته بودند و باغ بازی های دوران کودکی 👧را برایم تداعی می کرد.
نقیب احمد مجددا همراه با سرباز 👨🏭نگهبان و مترجم وارد آسایشگاه شده و دوباره چند نکته جا افتاده از دایره المعارف ممنوعیت ها را گوشزد کرد.
- شما به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی با اسیران دیگر حتی به اندازه یک سلام نباید❌ ارتباط برقرار کنید فقط عدنان که نگهبان شریفی است و مثل برادر شماست ، برای شما ناهار و شام 😋می آورد و در مواقع ضروری در آسایشگاه را برای استفاده از سرویس بهداشتی🚽 باز می کند .
شما نباید از پشت پنجره به بیرون نگاه کنید امروز به خاطر برنامه استقبال و خواندن سرود و صلوات ، همه اسرا در قفس می مانند و تنبیه می شوند 😔
این تذکر ها و نادیده گرفتن این پنجره برای ما که بدون آموزش از طریق مورس دیوار های سپاه زندان امنیتی را به صدا در آورده و توانسته بودیم تا آخرین بند را شناسایی کنیم و از یک سوراخ عدسی در زیر در، کلی خبر بگیریم تذکر مسخره و محالی به نظر می رسید ، به او گفتم :
- حالا که ما نباید از داخل بیرون را نگاه کنیم ، عدنان هم نباید از بیرون پنجره ، داخل آسایشگاه ما را نگاه کند👌
قرار شد با دو ملحفه پنجره را بپوشانند و محوطه را کاملا محصور کنند تا عدنان دیگر نتواند داخل آسایشگاه را ببیند❌
با اشاره سر نشان داده که تفهیم شده✅ و آسایشگاه را ترک کرد . ولی برادر ها در همان روز اول با آن استقبال پر شور، حال نقیب احمد و عدنان و دار و دسته شان را گرفته بودند . قطعا خودشان را هم آماده مشت و مال کرده بودند.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_رحمان_۷۸
مبارک و پایدار است نام پروردگارت که صاحب شکوه و کرم است.
#یاصاحب_الزمان_عج💚
اي قبله ي نمازگزارانِ آسمان
هجر تو کرده قامتِ اسلام را کمان
خورشید تابه کی به پس ابرها نهان
عجِّل علي ظهورکَ ياصاحب الزمان
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
سلام امام زمانم ✨
#حاج_قاسم
#ایام_فاطمیه
🌹🍃🌹🍃