ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۶۰ *═✧❁﷽❁✧═* ما و لوسینا با دیدن هم هیجان زده و مش
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۶۱
*═✧❁﷽❁✧═*
نگهبان حاجی نزدیک غروب سه عدد چادر دوخته شده را به ما تحویل داد .
فردا صبح🌄 که حاجی در را باز کرد ، بلافاصله با چادرهای مشکی در حد فاصل قفس تا چاه فاضلاب که تنها مسیر ترددمان بود ، با افتخار شروع به قدم زدن👣 کردیم . با وجود اینکه هیئت صلیب سرخ هنوز داخل آسایشگاهها بود و همیشه بچهها دور آنها جمع میشدند ، اینبار همه برای تماشای👀 ما پشت پنجره هاي آسايشگاه ها ايستاده بودند و فاتحانه و لبخند زنان😊 به ما تبريك مي گفتند . بقيه برادران هم هر كدام از گوشه و كناري ؛ يكي از آشپزخانه ، يكي از درمانگاه ، يكي از آسايشگاه خودش را به ما مي رساند🚶♂ و با لبخندي رضايت خود را به ما نشان مي داد . يك نفر از برادران ، دست برادر نابينايي را گرفته بود و به سمت درمانگاه مي رفتند ،
اما سرعت قدم هايشان را طوري تنظيم مي كردند كه با ما هم مسير شوند ؛ درست مثل مورچه ها 🐜كه وقتي به هم مي رسند شاخك هايشان را به هم مي زنند تا خودي را از غير خودي تشخيص دهند ، وقتي به ما نزديك شدند ، آن برادر همراه ، برادر نابينا را متوجه كرد كه به ما نزديك شده اند . برادر نابينا با صداي بلند🗣 گفت : امروز چشم ما را روشن و قلب❤️ ما را شاد كرديد !
آن قدر اين تصوير در آن هواي گرم🌞 مهيج بود كه هيئت صليب سرخ را هم به جمع تماشاچيان دعوت كرده بود . لبخند لوسينا هم سرشار از غرور و رضايت بود . اگرچه خيلي از زن هاي عراقي عبا سر مي كردند و عراقي ها با اين حجاب آشنا بودند ، اما نگهبان ها از گوشه و كنار با غيظ و عصبانيت و گاه با نيشخند هاي😏 تلخ به تماشا ايستاده بودند . نگاه هاي غضب آلود آنها حكايت از آغاز داستان جديدي داشت كه بايد خودمان را برايش آماده مي كرديم👌
با رفتن هيئت صليب سرخ ، در ساعتي كه نگهبان بايد در قفس را باز مي كرد ، متأسفانه در باز نشد❌ اما سر و صداي زيادي پشت در و پنجره بود . ابتدا فكر كرديم شايد طبق وعده آقاي هيومن مشغول برداشتن پرده فلزي پشت پنجره هستند ، اما پنجره هيچ تغييري نمي كرد . هرچه به در مي كوبيديم كه حاجي را متوجه ساعت آزاد باش كنيم مثل اينكه او كر شده بود😒
فهميديم براي
انتقام از ماجراي چادر سركردنمان و لبخند رضايت😊 برادران جدال تازه اي به راه انداخته اند. در تمام شانزده ساعت داخل باش ، مثل مار به خودمان می پیچیدیم . هر چه فالگوش نشستیم فقط صداهای عجیب و غریب آدم هایی را می شنیدیم👂 که صدایشان به گوشمان تازگی نداشت . از لابه لای همهمه ها صدای خش خش نی هایی را می شنیدیم که گه گاه به در و پنجره می خوردند . در هول و ولای این که این صدا ، صدای چیست و موضوع از چه قرار است می خواستیم با دستگاه المنت کمی شیرینی🍰 درست کنیم که ناگهان سیم آن به آب خورد و اتصالی کرد و با صدایی مهیب پریز برق سوخت و المنت از کار افتاد . خیلی افسوس خوردیم 😢 آن المنت در زمستان می توانست برایمان کارآیی بیشتری داشته باشد ، چون با آن می توانستیم آب گرم کنیم و از شر حمام هایی🚿 که اغلب بین شان چهل تا پنجاه روز فاصله می افتاد خلاص شویم و لااقل همیشه یک تشت آب گرم داشته باشیم
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#کلیپ_مهدوی
🎙حجت الاسلام پناهیان
🔸امام زمان عجل الله در قلب ما...
سهم #روز صد_وهفتاد_ودوم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۶۸ تا ۶۵
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه ۶۸ : (پس از آنكه محمّد بن ابی بكر در مصر در سال ۳۸ هجری شهيد شد فرمود:)
🔹ستودن هاشم بن عتبه برای فرمانداری مصر پس از شهادت محمد بن ابی بكر
♦️می خواستم هاشم بن عُتبه را فرماندار مصر کنم، اگر او را انتخاب می کردم ميدان را برای دشمنان خالی نمی گذارد و به آنها (عمرو عاص و لشکريانش) فرصت نمی داد، نه اينکه بخواهم محمدبن ابی بکر را نکوهش کنم، که او مورد علاقه و محبّت من بوده و در دامنم پرورش يافته بود.
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه ۶۷ : (وقتی در ۲۸ صفر سال ۱۱ هجری ماجرای سقيفه را به امام رساندند پرسيد: انصار چه گفتند پاسخ شنيد كه انصار گفتند: زمامداری از ما و رهبری از شما مهاجرين انتخاب گردد. پس امام عليه السّلام فرمود)
🔹ردّ استدلال انصار و قريش نسبت به امامت در سقيفه
♦️چرا با آنها به اين سخن رسول خدا(صلی الله علیه و آله)استدلال نکرديد که آن حضرت درباره انصار سفارش فرمود: با نيکان آنها به نيکی رفتار کنيد و از بدکاران آنها در گذريد. [پرسيدند: چگونه اين حديث انصار را از زمامداری دور می کند؟. پاسخ داد:] اگر زمامداری و حکومت در آنان بود، سفارش کردن درباره آنها معنايی نداشت. [سپس پرسيد: قريش در سقيفه چه گفتند؟. جواب دادند: قريش می گفتند ما از درخت رسالتيم، امام(علیه السلام) فرمود:] به درخت رسالت استدلال کردند، امّا ميوه اش را ضايع ساختند.
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه ۶۶ : (در يكی از روزهای آغازين جنگ صفّين در سال ۳۷ هجری برای لشكريان خود ايراد فرمود)
🔹 آموزش تاكتيكهای نظامی
♦️ای گروه مسلمانان! لباس زيرين را ترس خدا و لباس رويين را آرامش و خونسردی قرار دهيد. دندان ها را بر هم بفشاريد تا مقاومت شما برابر ضربات شمشير دشمن بيشتر گردد. زِرِه نبرد را کامل کنيد، پيش از آنکه شمشير را از غلاف بيرون کشيد چند بار تکان دهيد، با گوشه چشم به دشمن بنگريد و ضربت را از چپ و راست فرود آوريد و با تيزی شمشير بزنيد و با گام برداشتن به پيش، شمشير را به دشمن برسانيد و بدانيد که در پيش روی خدا و پسر عموی پيغمبر(صلی الله علیه و آله)قرار داريد. پی در پی حمله کنيد و از فرار شرم داريد، زيرا فرار در جنگ، لکه ننگی برای نسل های آينده و مايه آتش روز قيامت است. از شهادت خرسند باشيد و به آسانی از آن استقبال کنيد. به آن گروه فراوان اطراف خيمه پر زرق و برق و طناب در هم افکنده (فرماندهی معاويه) به سختی حمله کنيد و به قلب آنها هجوم بريد که شيطان در کنار آن پنهان شده، دستی برای حمله در پيش و پايی برای فرار آماده دارد، مقاومت کنيد تا ستون حق بر شما آشکار گردد. «شما برتريد، خدا با شماست و از پاداش اعمالتان نمی کاهد».
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه ۶۵: (در سال ۳۸ هجری پس از پايان جنگ صفّين در مسجد كوفه اين سخنرانی را ايراد كرد)
🔹خدا شناسی «شناخت صفات خدا»
♦️ستايش خداوندی را سزاست که صفتی بر صفت ديگرش پيشی نگرفته تا بتوان گفت، پيش از آنکه آخر باشد اوّل است و قبل از آن که باطن باشد ظاهر است. هر واحد و تنهايی جز او اندک است. هر عزيزی جز او ذليل و هر نيرومندی جز او ضعيف و ناتوان است. هر مالکی جز او بنده و هر عالمی جز او دانش آموز است، هر قدرتمندی جز او گاهی توانا و زمانی ناتوان است. هر شنونده ای جز خدا، در شنيدن صداهای ضعيف کر و برابر صداهای قوی، ناتوان است و آوازهای دور را نمی شنود. هر بيننده ای جز خدا، از مشاهده رنگ های ناپيدا و اجسام بسيار کوچک ناتوان است. هر ظاهری غير از او پنهان و هر پنهانی جز او آشکار است. مخلوقات را برای تقويت فرمانروايی و يا برای ترس از آينده يا ياری گرفتن در مبارزه با همتای خود و يا برای فخر و مباهات شريکان و يا ستيزه جويی مخالفان نيافريده است. بلکه همه آفريده های او هستند و در سايه پرورش او، بندگانی فروتن و فرمانبردارند. خدا در چيزی قرار نگرفته تا بتوان گفت در آن جاست و دور از پديده ها نيست تا بتوان گفت از آنها جداست. آفرينش موجودات او را در آغاز ناتوان نساخته و از تدبير پديده های آفريده شده باز نمانده است. نه به خاطر آنچه آفريده قدرتش پايان گرفته و نه در آنچه فرمان داد و مقدّر ساخت دچار ترديد شد. بلکه فرمانش استوار و علم او مستحکم و کارش بی تزلزل است. خدايی که به هنگام بلا و سختی به او اميدوار و در نعمت ها از او بيمناکند.
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_بقره_آیه_۴۵,۴۶
#فایده_صبر_و_نماز_خاشعین
( در انجام تکالیف دینی و برای پیروزی در مشکلات خودتان) از نماز و روزه کمک گیرید.البته آن دشوار است مگر برای خاشعان( فقط خاشعان این حقیقت را درک می کنند که آثار معنوی نماز و روزه چقدر برای تقویت روحیه در انجام تکالیف وحل مشکلات موثر است)
خاشعین کسانی هستند که یقین دارند در روز قیامت با پروردگارشان ملاقات خواهند نمودو حتما به سوی خداوند باز می گردند.
❣#سلام_امام_زمانم❣
🔅 السلام علیک یا میثاق الله الذی اخذه و وکّده...
🌱سلام بر تو ای مولایی که در عالم عهد از همه پیمان گرفته شد تا چشم به راهت باشند و دعاگوی ظهورت.
📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان
#اللهمعجللولیکالفرج
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
گل نرگس چه شود بوسه به پایت بزنم
تا به کی خسته دل از دور صدایت بزنم
گل نرگس نکند مهر ز من برداری
داغ دیدار رخت را به دلم بگذاری
#امام_عصر علیهالسلام
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
#شهید_علیرضا_حیدریان
🌷🌷🌷🌷🌷
آمده ام تا در ميان مبارزه فرامين الهي را با خون خود ثابت كنم كه سرباز ولایت ، تن به زير خفت نمي دهد
و خونش را براي اثبات مقاومت حسيني بودنش به پاي درخت انقلاب سرازير مي كند و به اين سرازير كردن خون خود افتخار مي كند👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#شبتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
🌹سهم #روز صد_وهفتاد_وسوم: خطبه ۶۴ تا ۵۹ #نهج_البلاغه
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه ۶۴: تشويق به عمل صالح
🔹 شتافتن به سوی اعمال پسنديده
♦️ای بندگان خدا! تقوا پيشه کنيد و با اعمال نيکو به استقبال أجل برويد. با چيزهای فانی شدنی دنيا آنچه که جاويدان می ماند خريداری کنيد. از دنيا کوچ کنيد که برای کوچ دادنتان تلاش می کنند. آماده مرگ باشيد که بر شما سايه افکنده است. چون مردمی باشيد که بر آنها بانگ زدند و بيدار شدند و دانستند دنيا خانه جاويدان نيست و آن را با آخرت مبادله کردند. خدای سبحان شما را بيهوده نيافريد و به حال خود وا نگذاشت. ميان شما تا بهشت يا دوزخ فاصله اندکی جز رسيدن مرگ نيست. زندگی کوتاهی که گذشتن لحظه ها از آن می کاهد و مرگ آن را نابود می کند، سزاوار است که کوتاه مدّت باشد. زندگی که شب و روز آن را به پيش می راند به زودی پايان خواهد گرفت. مسافری که سعادت يا شقاوت همراه می برد، بايد بهترين توشه را با خود بردارد. از اين خانه دنيا زاد و توشه برداريد که فردای رستاخيز نگهبانتان باشد. بنده خدا بايد از پروردگار خود بپرهيزد، خود را پند دهد و توبه را پيش فرستد و بر شهوات غلبه کند، زيرا مرگ او پنهان و پوشيده است و آرزوها فريبنده اند و شيطان همواره با اوست و گناهان را زينت و جلوه می دهد تا بر او تسلّط يابد. انسان را در انتظار توبه نگه می دارد که آن را تأخير اندازد و تا زمان فرا رسيدن مرگ از آن غفلت نمايد. وای بر غفلت زده ای که عمرش بر ضدّ او گواهی دهد و روزگار او را به شقاوت و پستی کشاند. از خدا می خواهيم که ما و شما را برابر نعمت ها مغرور نسازد، و چيزی ما را از اطاعت پروردگار بازندارد و پس از فرا رسيدن مرگ دچار پشيمانی و اندوه نگرداند.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه ۶۳ : روش برخورد با دنيا
♦️آگاه باشيد، دنيا خانه ای است که کسی در آن ايمنی ندارد، جز آنکه به جمع آوری توشه آخرت پردازد و از کارهای دنيايی کسی نجات نمی يابد. مردم به وسيله دنيا آزمايش می شوند؛ پس هر چيزی از دنيا را که برای دنيا به دست آورند از کفشان بيرون می رود و بر آن محاسبه خواهند شد و آنچه را که در دنيا برای آخرت تهيّه کردند به آن خواهند رسيد و با آن خواهند ماند. دنيا در نظر خردمندان چونان سايه ای است که هنوز گسترش نيافته، کوتاه می گردد و هنوز فزونی نيافته کاهش می يابد.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه ۶۲ : ( در سال ۴۰ هجری روزهای آخر عمر شریف امام علیه السلام در کوفه در پاسخ به برخی از تهدیدها و کشته شدن ناگهانی فرمود:)
🔹موضع گيری امام برابر تهديد به قتل و ترور
♦️پروردگار برای من پوششی استوار قرار داد که مرا حفظ نمايد، هنگامی که عمرم بسر آيد، از من دور شده و مرا تسليم مرگ می کند که در آن روز نه تير خطا می رود و نه زخم بهبود می يابد.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه ۶۱ : ( در سال ۳۸ هجری، پس از پایان جنگ نهروان، نسبت به آینده خوارج فرمود: )
🔹نهی از كشتار خوارج
♦️بعد از من با خوارج نبرد نکنيد، زيرا کسی که در جستجوی حق بوده و خطا کرد مانند کسی نيست که طالب باطل بوده و آن را يافته است. (مَنظور امام علیه السلام از گروه دوم معاويه و ياران او هستند.)
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه ۶۰ : ( در پایان جنگ با خوارج، در سال ۳۸ هجری شخصی گفت: ای امیرالمومنین! خوارج همه نابود شدند:)
🔹خبر از تداوم تفکر انحرافی خوارج
♦️نه سوگند به خدا هرگز ، آنها نطفه هايی در پشت پدران و رَحِمِ مادران وجود خواهند داشت، هر گاه که شاخی از آنان سر برآورد قطع می گردد، تا اينکه آخرين شان به راهزنی و دزدی تن در می دهند.
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
📜 #خطبه ۵۹: (در سال ۳۸ هجری به هنگام حركت برای جنگ با خوارج شخصی گفت، خوارج از پل نهروان عبور كردند امام فرمود:)
🔹خبر از قتلگاه خوارج
♦️"قتلگاه خوارج اين سوی نهر است؛ به خدا سوگند، از آنها جز ده نفر باقی نمی ماند و از شما نيز ده نفر کشته نخواهد شد.
منظور امام(علیه السلام) از «نطفه» آب نهر است که از فصيح ترين کنايه در رابطه با آب است، هر چند زياد و فراوان باشد. ما به اين مطلب در گذشته، در مورد مسأله ای شبيه همين مطلب اشاره کرده ايم."
┄═❁❀••••❈◦🦋◦❈••••❀❁═┄
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۶۱ *═✧❁﷽❁✧═* نگهبان حاجی نزدیک غروب سه عدد چادر د
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۶۲
*═✧❁﷽❁✧═*
همچنان منتظر روشن شدن پنجره ها و ورود هوای بیشتر به داخل قفس بودیم اما لحظه به لحظه قفس تاریک تر و خفه تر😞 می شد . مثل همیشه بر گرده مریم بالا رفتم و از سوراخ بالای پنجره که به اندازه یک عدس بود به بیرون نگاه👀 کردم . از آن سوراخ فقط آشپزخانه و نبش آسایشگاه افسران قابل رویت بود و جز آن هیچ تصویری از اطراف قفس نمایان نبود❌ از پشت در و پنجره صداهای درهم و مبهمی به گوش 👂می رسید .
صدای به هم خوردن نی ها و چوب ها و برخورد آنها به پنجره کلافه مان 😖کرده بود . نزدیک ظهر صدای سرگرد محمودی و صبحی شنیده شد که با عصبانیت 😡می گفتند : « برای نفس کشیدنشان همین قدر کافی است » با شنیدن صدای محمودی با تعجب به هم نگاه😳 کردیم چون چند ماهی بود از شرش خلاص شده بودیم . ظاهرا چادر های سیاه ما محمودی را دوباره به اردوگاه کشانده بود😒
حالا او آمده بود تا با سیاه تر کردن قفس از ما انتقام بگیرد و حتی راه نفس کشیدن مان را ببندد🚫 از ساعت ناهار هم گذشته بود . آنها بی وقفه کار می کردند و همچون درازگوش 🐴چمن ندیده زیر آواز زده بودند و سیگاری را با سیگار🚬 دیگر روشن می کردند . بوی سیگار هوای قفس را خفه و نفس گیر کرده بود . با سرفه های پی در پی در جست و جوی ذره ای هوای تازه دست و پا می زدیم .
از بیرون صدای🗣 تعدادی عراقی به گوش می رسید که به نظر بیش از ده نفر بودند اما هیچ کدام به درخواست و فریاد های ما پاسخی نمی دادند❌
بالاخره عصر شد و یواش یواش سر و صداها و زمزمه ها و بروبیا ها خوابید و سر و کله حاجی پیدا شد . در🚪 که باز شد ، از آنچه در برابرمان بود حیرت کردیم ؛ هر چهار طرف قفسمان را با چوب های متراکم نی محصور کرده بودند و دورمان آغل کشیده بودند 😱 حصار را طوری کشیده بودند که نه ما بتوانیم کسی یا چیزی را ببینیم و نه کسی بتواند قفس ما را ببیند . دیگر حتی درِ ورودی اردوگاه
نیز دیده نمی شد 🚫چه دنیای بی رحمی ! یاد پدرم افتادم که با گرم شدن هوا حتی لانه مرغ🐔 و خروس ها را جا به جا می کرد که گرما کمتر اذیت شان کند ، اما اینها می خواستند ما را زنده زنده در گرما بسوزانند♨️
مطمئن بودیم مانور دیروزمان با چادر مشکی که با هیجان 😍و غرور ، برادرها و تعجب هیئت صلیب سرخ همراه بود ، کار سرگرد صبحی را ساخته و یک شبیخون بزرگ روحی - روانی به او و نوچه هایش وارد کرده است👌 همین قدر برایمان کافی بود .
بدون هیچ اعتراض و واکنشی مثل همیشه کارهای روزمره را انجام دادیم 🙁
بعد از ساخت آن آغل ، فشار و محدودیت ها بیشتر شد و ما به خود مختاری و بی قانونی رژیم بعث و ضعف قوانین بین المللی ژنو در مورد اسیران جنگی یقین پیدا کردیم 💯آنجا شهر بی قانون بود . با خودم گفتم کاش جنگیدن و آدم خواری هم قانون داشت .
هیومن قول داده بود ورقه ی فلزی را از پشت پنجره بردارد و حالا برعکس ، افق نگاه ما هم بسته شده بود😒
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
#سلام_امام_زمانم 💚💛
✅دعایی که در زمان غیبت باید بسیار خوانده شود
🔅اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
🔅فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
🔅 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،
🔅فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
🔅 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
🔅تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ
💎 دعای غریق 💎
♡💟دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان💟♡
🔅یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ🔅
🔺یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ 🔺
🔅 ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک🔅
《🚩انهم یرونه بعیداونراه قریبا🚩》
🥀اللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطمهَ و اَبیها و
بَعلِها و بَنیها و السِرِ المُستَودَعِ
فیها بعدَد ما اَحاطَ بهِ عِلمُک🥀
خدای مهربان🙏مارا بر اطاعت از امام زمانمان یاری فرما🤲
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_بقره_آیه_۶۶
#مجازات_تاریخی_عبرت_انگیز_
قوم بنی اسرائیل بخاطر تجاوز از قانون الهی
(پس آنها را به اراده الهی به شکل میمونهایی خوار و ذلیل و رانده شده ازرحمت الهی) قرار دادیم
تا آن مجازات درس عبرتی باشد برای مردم آن زمان و نسلهای آینده و پند و اندرزی برای پرهیزکاران.
❣#سلام_امام_زمانم ❣
🔅تویی بهانهی خورشیــد برای تابیدن
تویی بهانهی بــاران برای باریدن...
🔅بیا که عدالت مطلق مسیر میخواهد
سپاه منتظرانت امیــر میخواهد...
🌱به سرم رحمت بی واسعه یعنی مهدی
بهترین حادثه و واقعه یعنی مهدی
🌱اخم چشمش علی و خنده زهرا به لبش
جمع این جاذبه و دافعه یعنی مهدی
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
#شهید_محمود_صدیقی_راد
🌷🌷🌷🌷🌷
#تلنگر_شهدایی
بہ ما خورده نگیرید؛
ڪہ چرا اینقدر از #حجاب میگوییم...
بہ ازاے هر زینب؛
ما #عباس_ها داده ایم...
در جبهہ ها!!!👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#شبتون_شهدایی
هدیه محضر لرواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷