eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
290 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
955 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 «مطلق یعنی بی چون و چرا» (جزء پنجم)
📌 «مطلق یعنی بی چون و چرا» 📖 «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیْ ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلا» *۱ 🌸 جابر می‌گوید: «در هنگام نزول این آیه به حضرت رسول الله عرض کردم، ما خدا و رسول را شناختیم ولی این اولی الامر که اطاعت آنها با اطاعت خدا و رسول قرین شده است، چه کسانی هستند؟» پیامبر فرمودند: «این افراد خلفای من هستند. ای جابر! اینان پیشوایان مسلمین اند که پس از من خواهند آمد؛ اول آن ها علی بن ‌ابی‌طالب است، ... پس از این ها [کسی که] همنام و صاحب کنیه من که حجت پروردگار و نشانه او در زمین است...او از شیعیان و پیروان و دوستان خود غیبت خواهد کرد و جز افرادی که در ایمان امتحان داده باشند، کسی در امامت او باقی نخواهد ماند.» *۲ 🔹 اطاعت از خداوند فقط در سایه اطاعت از رسول و جانشینان او امکان پذیر است. در این آیه از ما خواسته شده است به طور مطلق از «أُولِی الْأَمْرِ» اطاعت نماییم و این جز به خاطر عصمت آنان نیست. 🔺 از مهمترین آزمون های دوران غیبت، استقامت بر ولایت دوازدهمین «أُولِی الْأَمْرِ» و اطاعت و الگو قرار دادن اوست. زیرا تنها راه بهره‌مندی از نور امام در دوران غیبت و ظهور، پيروی بی چون و چرا از امام است. ۱-نسا آیه ۵۹ ۲-شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۲۵۳، باب ۲۳ (جزءپنجم) ✅
شرح دعای افتتاح، جلسه 5.mp3
7.24M
🔊 🔖 👤استاد ؛ جلسه ۵ 📝 فرازهایی از ابتدا ما را اهل امید و حسن ظن به خدا میکند، تا در مرحله بعد برای فرج دعا کنیم. 🔖 ویژه ماه
آیه از جزء ۵ قرآن کریم می فرماید: 👈" الرجال قوامون علی النساء...." امام صادق علیه السلام می فرماید مردی از انصار قصد سفر کرد و به همسرش گفت که تا زمانی که من برنگشتم از خانه خارج نشو☹️ پس از چند روز پدر آن زن مریض شد و زن پیغام بری پیش پیغمبر فرستاد که به عیادت برود یا نه؟ پیغمبر فرمود در خانه بمان👌 پدرش به رحمت خدا رفت و دوباره پیغمبر فرمود درذخانه بمان پدرش را دفن کردن، پیغمبر مژده بشارت داد و فرمود که بخاطر اطاعت از شوهر 👈 خداوند تو و پدرت را آمرزید عده ای با دیدن این روایت اشکال می کنند که چگونه با حقوق زن مناسب است؟ شهیدمطهری ره که در آستانه سالروز شهادتش هم هستیم در کتاب 👈حجاب ص ۸۸ پاسخ قشنگی داده می فرماید مصلحت خانوادگی ایجاب می کند که خارج شدن زن از خانه توام با اجازه ی شوهر باشد .....(رجوع شود) لذا همین مصلحت ممکن هست که پبغمبر چنین دستوری را فرموده باشد✔️ و شاید خیـــــــلی از اختلاف هایی که بین زن و شوهر بوجود میاد بخاطر رفت و آمد زن با مادر و خواهر و ... هست☹️ یعنی زندگی از این لحاظ آسیب پذیر تر هست نسبت به طرف مرد البته انصاف را باید رعایت کرد 👌 و این داستان و این گونه رفتارها امتحان برای همه ی ما هست خب این یه طرف قضیه بعضی ها وقتی این آیه را می خونن شبهه وارد می کنند که ایه با حقوق زن مخالف است❌ سه مطلب در مورد آیه ۱. 👈 "قوام" به کسی گفته میشه که تدبیر و اصلاح دیگری را برعهده داره نه اینکه زورگو باشه📛 یعنی مرد مدیر و مربی خانه است ۲. شرط سرپرستی و مدیریت؛ لیاقت تامین و اداره ی زندگی است و بخاطرهمین مردان نه تنها در امور خانواده بلکه در اجتماع و..... هم بر زنان مقدم اند👌 و آیه نفرمود 👈 قوامون علی ازواجهم بلکه قوامون علی النساء نکته ی سوم که خیلی مهم است و شاید در اکثر خانه ها این نکته رعایت نمیشه☹️ و اگه رعایت بشه خیلی از زندگی ها درست میشه و اونم اینکه 👈مرد به عنوان مدیر کل و سرپرستی دارد و زن 👈 مدیر داخلی خانواده است پس نباید مرد بیش از حد در امور خانواده دخالت کند❌ که متاسفانه بعضی از مردان در امور جزئی خانه هم دخالت می کنند و مدیریت زن را نادیده می گیرند😏 لذا اگه می خواهیم زندگی درستی داشته باشیم کارها را تقسیم کنیم،مدیریت خونه با زن و مدیریت بیرون با مرد باشه✋
💚جامعترین‌کانال حرزامام‌جواد"ع"💚 👇♨️ ♨️👇 💠💛"ع" 💛💠 💠💛"ع" 💛💠 💠💛"ع" 💛💠 💠💛"ع" 💛💠 😍😍⬇️⬇️ ✅توضیحات کامل درباره خواص این مجرب و انواع محصولات مرتبط با آن در منصف ترین کانال امام جواد"ع" ایتـــــــاااا🧡👇 https://eitaa.com/joinchat/1006829614Ced77a8d935 💯❌ ❌💯
هدایت شده از امام‌ زمانی ام ³¹³
نیت کن با نام مبارک امام جواد (ع) بزن روی ببین چی نشون میده برات😍👇 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 تخفیف ویژه🌸 یه حرز بخر یکی جایزه ببر😍👆
🌙ماه رمضان همراه با شهید ابراهیم هادی 💫 🌙غروب ماه رمضان بود. ابراهيم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسي يــک قابلمه از من گرفت! بعد داخل کله پزي رفت. به دنبالش آمدم و گفتم: ابرام جون کله پاچه براي افطاري! عجب حالي ميده؟! گفت: راســت ميگي، ولي براي من نيست. يك دست کامل کله پاچه و چند تا نان ســنگک گرفت. وقتي بيرون آمد ايرج با موتور رسيد. ابراهيم هم سوار شد و خداحافظي کرد. ‌ 🍃با خودم گفتم: لابد چند تا رفيق جمع شــدند و با هم افطاري ميخورند. از اينکه به من تعارف هم نکرد ناراحت شــدم. فــرداي آن روز ايرج را ديدم و پرسيدم: ديروز کجا رفتيد!؟ گفت: پشت پارک چهل تن، انتهاي کوچه، منزل کوچکي بود که در زديم و کله پاچه را به آنها داديم. چند تا بچه و پيرمردي که دم در آمدند خيلي تشکر کردند. ابراهيم را کامل ميشناختند. آنها خانواده‌اي بسيار مستحق بودند. بعد هم ابراهيم را رساندم خانه‌شان. ‌ 📚سلام بر ابراهیم۱/ص۱۸۶ ☘امام رضا علیه السلام میفرمایند: 🥀افطاری دادن تو به برادر روزه دارت، فضلیتش بیشتر از روزه داشتن توست. پ.ن: 📌بیایید در ماه رمضان، به نیابت از شهید ابراهیم هادی، به اندازه یک جعبه خرما هم که شده، به یک خانواده نیازمند کمک کنیم. 🌷🌷🌷🌷🌷 هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 ۱۵ *═✧❁﷽❁✧═* چیزی برای گفتن نداشتم☹️ چادرم را سفت از زیر گلو گرفته بودم و زل زده 👀بودم به اتاق روبه رو. وقتی دید تلاشش برای به حرف درآوردنم بی فایده است🚫 خودش شروع کرد به سؤال کردن. پرسید: «دوست داری کجا زندگی کنی⁉️» جواب ندادم🤐دست بردار نبود. پرسید: «دوست داری پیش مادرم زندگی کنی⁉️» بالاخره به حرف آمدم؛ اما فقط یک کلمه: «نه😕» بعد هم سکوت. وقتی دید به این راحتی نمی تواند من را به حرف درآورد، او هم دیگر حرفی نزد🤐از فرصت استفاده کردم و به بهانه کمک به خدیجه رفتم و سفره را انداختم. غذا🥗 را هم من کشیدم. خدیجه اصرار می کرد: «تو برو پیش صمد بنشین با هم حرف بزنید تا من کارها را انجام بدهم»، اما من زیر بار نرفتم، ایستادم و کارهای آشپزخانه را انجام دادم👌صمد تنها مانده بود. سر سفره هم پیش خدیجه نشستم. بعد از شام، ظرف ها 🍽را جمع کردم و به بهانه چای☕️ آوردن و تمیز کردن آشپزخانه، از دستش فرار کردم🙊 صمد به خدیجه گفته بود: «فکر کنم قدم از من خوشش نمی آید😢 اگر اوضاع این طوری پیش برود، ما نمی توانیم با هم زندگی کنیم.»✅ خدیجه دلداری اش داده بود و گفته بود: «ناراحت نباش. این مسائل طبیعی ست. کمی که بگذرد، به تو علاقه مند💞 می شود. باید صبر داشته باشی و تحمل کنی.»👌 صمد بعد از اینکه چایش را خورد😋 رفت. به خدیجه گفتم: «از او خوشم نمی آید☹️ کچل است.»😔 خدیجه خندید ☺️و گفت: «فقط مشکلت همین است. دیوانه؟! مثل اینکه سرباز است. چند ماه 🌙دیگر که سربازی اش تمام شود، کاکلش درمی آید.»😍 بعد پرسید: «مشکل دوم⁉️» ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷