◾️ سَحَرِ جمعه کم بود غروب جمعه هم اضافه شد. بار دیگر جواب حقانیت اسلام و مسلمان را با ترور دادند و فراموش کردند حکومت آن حضرت با تمام این شهدا و ضربههای مهلکِ دشمن بیدارتر و بر اهداف خود استوارتر میشود.
🔺 و بدون شک هستند سلیمانیها و فخریزادههایی که سینه را سپر کرده و انتقام خون به ناحق ریخته شدهی آنان را میگیرند.
🔆 آقا جان جمعههای این روزهایمان دیگر نه رَمقی دارد برای گذشتن و نه جانی دارد برای آمدن، ای کاش زودتر برگردی تا تمام شود تک تک ثانیههای بی تو بودن...
#شهید_محسن_فخری_زاده
شهید#محمود_فاتح
🌷🌷🌷🌷🌷
👈امروز استکبار جهانی و نوکرانش میخواهند تا مقاومت و حدود انقلاب رهایی بخش و عزت آفرین اسلامی را نابود کنند ،
پس بار سنگین این انقلاب که خون و شرف درسآموزان مکتب سرخ شهادت است بر دوش ما است👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
رفته بودی که بیایی چقدر طول کشید
عرض کردیم نبودی و سحر طول کشید!
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج 🌱
📌 #عکس_نوشته
🔆 حجت خدا در میان خلق
📝 #چکیده_پادکست شناخت امام زمان از استاد #محمودی (قسمت ششم)
#عباس_فریدونی
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۱۹۷ *═✧❁﷽❁✧═* جمیعتی👤👥که تو حیاط ایستاده بودند با حر
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۱۹۸
*═✧❁﷽❁✧═*
صمد همچنان سرش را پایین انداخته بود و گریه می کرد😭 مردها آمدند. زیر بازوی صمد را گرفتند و او را بردند توی اتاق مردانه. جلو رفتم و کمک کردم تا خواهرشوهر و مادرشوهرم و صدیقه را ببریم توی اتاق☑️
از بین حرف هایی که این و آن می زدند، متوجه شدم جنازه ستار مانده توی خاک دشمن😔صمد با اینکه می توانسته جسد را بیاورد، اما نیاورده بود.
به همین خاطر مادرشوهرم ناراحت بود و یک ریز گریه می کرد و می گفت: «صمد! چرا بچه ام را نیاوردی⁉️»
آخر شب🌌 وقتی خانه خلوت شد؛ صمد آمد پیش ما توی اتاق زنانه. کنار مادرش نشست. دست او را گرفت و بوسید و گفت: «مادر جان! مرا ببخش🙏 من می توانستم ستارت را بیاورم؛ اما نیاوردم❌چون به جز ستار جسد برادرهای دیگرم روی زمین افتاده بود.
آن ها هم پسر مادرشان هستند. آن ها هم خواهر و برادر دارند👌 اگر ستار را می آوردم، فردای قیامت جواب مادرهای شهدا🌷 را چی می دادم. اگر ستار را می آوردم، فردای قیامت جواب برادرها و خواهرهای شهدا 🌷را چی می دادم.» می گفت و گریه می کرد.
تازه آن وقت بود متوجه شدم😔 پشت لباسش خونی است. به خواهرشوهرم با ایما و اشاره گفتم: «انگار صمد مجروح 🤕شده.》
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
💫🥀💫🥀
#سوره مبارکه ی یس آیه ۶۸
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
👈وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا
يَعْقِلُونَ .
👌و هر كه را عمر دراز دهیم، در آفرینش
دگرگونش كنیم [كه ناتوان شود]، پس
آیا نمیاندیشند؟
🥀💫🥀💫