📌 کودک بیهمتا
🔰 مگر میشود از نسل علی و زهرا باشی و جواد نباشی؟ جود و کَرَم، رسم و عادتِ بزرگ و کوچک این خاندان است که اینبار در نُهمین فرزندشان متجلی شده.
🔆 همان که در کودکی عهدهدار رهبری امت شد و با همان خردسالی در فضل و دانش همتا نداشت. همان که قائم آل محمد سومین فرزند از نسل اوست.
🔺 همان قائمی که انتظار در زمان غیبتش و اطاعت در هنگام ظهورش را به ما سفارش فرمودند.
🌸 ولادت #امام_جواد و حضرت #علی_اصغر مبارک باد.
#امام_جواد_علیه_السلام
#حضرت_علی_اصغر
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۰
*═✧❁﷽❁✧═*
سال📆 بعد، پس از
تلخی هایی که آن سال برای خانواده ی ما داشت، عروسی فاطمه شور و شوق 😍عجیبی در خانه ایجاد کرد.
حال و هوای خانه عوض شد عبدالله همکلاسی 📚و دوست کریم داماد خانواده ی ما شد. تا زمانی که آنها ازدواج 💞نکرده بودند حس نمی کردم عبدالله برادرم نیست; چون همیشه با ما زندگی می کرد و در غم و شادی هایمان شریک بود✅
فضای پر شور و نشاط عروسی توانست چهره های مغموم 😢و در هم رفته ی خانواده را باز کند.
اگرچه اختلاف سنی من و فاطمه ده سال بود اما به او انس💞 داشتم و این عروسی برایم به معنای فراق و جدایی 💔از فاطمه بود.
بعد از عروسی آنها برای این فراق راه حلی یافتیم; من و احمد و علی هر روز از راه مدرسه🏦 به منزل خواهرم می رفتیم و فاطمه با بیسکویت و چای☕️ شیرین مثل همیشه خستگی و تنهایی ما را می تکاند.
آقا برای حمید👶 که دوسالش بود کالسکه خریده بود. هنوز بعضی مادرها بچهایشان را در ننو می گذاشتند و خانواده ها آنقدر پرجمعیت 👥👤بودند که مادرها نیازی به بردن بچه هایشان به بیرون از خانه نداشتند❌
همیشه کسی بود که از بچه نگهداری کند👌 تازه اگر در خانه هم کسی نبود آنقدر محله پر از خاله بود که هیچ نوزادی 👼تنها نمی ماند.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
❤️ #سلام_امام_زمانم ❤️
💝 #سلام_پدر_مهربانم 💝
🍃🌸 درگوشه گوشۂ جهان طنین
استوار گامهای تو پیچیده! 🌼🍃
🍃🌸 در ذات ذره تا جان خورشید!
اشارهی سرانگشتان توست، 🌼🍃
🍃🌸 که نبض زندگی را
جاری کرده است! 🌼🍃
🍃🌸 فقط می ماند قلب من
چونان ،کویری تشنه و تفتیده! 🌼🍃
🍃🌸 یک قطره کافیست!
فقط یک قطره ببار و بهارم کن! 🌼🍃
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🥀🌱🥀🌱
#سوره مبارکه ی بقره آیه ۱۰
🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺
فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا
وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ .
👈در دلهای آنان یك نوع بیماری است؛
خداوند بر بیماری آنان افزوده؛ و به
خاطر دروغهایی كه میگفتند، عذاب
دردناكی در انتظار آنهاست.
👈 "....فی قلوبهم مرض...."
انواع بیماری
۱. بیماری جسمی
۲. بیماری روحی
👌که این ایه اشاره به بیماری روحی
است
که یکی از بیماری های روحی👈 نفاق هست
نفاق:
👈 باعث سقوط انسان میشه
👈 دروغ گویی از روش های متداول
منافقان است
🥀🌱🥀🌱
🤲 #سلام_بر_تو
❤️ سلام بر تو ای تلاوت کنندهٔ کتاب خدا و تفسیرکنندهاش
📚 زیارت #آل_یاسین
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #از_زبان_پدر
🔆 امام مهدی در نامه ای خطاب به عثمان بن سعید فرمودند: از مخالفت با خدا بپرهیزید و تسلیم ما باشید و امر را به ما واگذارید.
📚 کتاب الحتجاج، ج۲، ص۴۶۷
🔖 #روزشمار_نیمه_شعبان ؛ ۳۶ روز تا سالروز میلاد منجی عالَم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿 اول مؤدبانه نماز بخون!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖توی دعا کردن هم سعی کنیم «ادب» داشته باشیم...!!!
هدایت شده از امام زمانی ام ³¹³
🌸بسم رب بقیه الله اعظم(عج)🌸
⚠️ طرح #ثبتنام_استغاثه جمعه آخر سال
جهت ثبت نام اسم خود را اعلام کنید👇
@Monjy313 @Monjy313
✅فرصتی برای خواستن تمام خوبی ها در کنار هم، مجالی برای گام برداشتن به سوی او تا با صدایی رسا در صفوفی فشرده، با” حرکت مردمی استغاثه ” آمدنش را آرزو کنیم.
اگر تو هم از ظلم و بی عدالتی در گوشه کنار دنیا خسته و هراسانی، اگر فکر میکنی جهان مدرن، روز به روز در تاریکی بیشتر فرو می رود، اگر دل به آمدن امام خوبی ها بسته و ظهورش را بیش از پیش نزدیک میدانی، با این حرکت، هم قدم شو تا در کنار یکدیگر، در آخرین روزهای سال، دست تضرع بر آسمان برداریم و از صمیم دل او را بخوانیم…
بدین منظور در آخرین جمعه سال، برابر با 29اسفند ماه 1399، به صورت هماهنگ در گروه ندبه های انتظار دعا و ذکر مشخص انجام میدهیم و به درگاه خدا برای ظهورش، استغاثه می کنیم.
آدرس_گروه_ندبه_های_انتظار👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1608187940Ccb69ba07b6
جهت سهیم شدن در تعجیل فرج نشر دهید. قطعا شیطان نخواهد گذاشت...با بسم الله پخش کنید🌺🍃
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #از_زبان_پدر
🔆 امام مهدی فرمودند: هرگاه استغفار کنی و از خدا آمرزش بخواهی، خدا تو را میبخشد.
📚 کمال الدین، ج۲، ص۳۵۰
🔖 #روزشمار_نیمه_شعبان ؛ ۳۵ روز تا سالروز میلاد منجی عالَم
📎 #خودسازی
📌 در یک چشم برهم زدن
🔰 پس از سالها انتظار، لحظهٔ موعود فرا میرسد و ۳۱۳ نفر عاشقِ شیدا آمادهٔ یاری میشوند. هنگامی که بانگ دلنشینِ «انا المهدی، انا الامام المنتظَر» طنینانداز شود، خود را به محضر حضرت میرسانند.
💠 برخی شبهنگام در رختخواب غیب شده و به محضر حضرت میرسند و برخی دیگر که در اوج قلهٔ ایمان و اطاعت هستند در روز، سوار بر «سحاب» شده و به طوری که همهٔ مردم با نام و نشانِ آنها آشنایند،*۱ همانند تکهابرهای بهاری در بین رکن و مقام، به محضر نورانی حضرت مشرف میشوند و پروانهوار، شمع وجودِ حضرت را در بر میگیرند و با شعارِ کوبندهٔ «یا لثارات الحسین» عاشقانه در رکاب معشوقشان جانفشانی میکنند.
📚 ١. امام صادق، كمال الدّين، ج۲، ص۶۷۲
⚪️ #ویژگی_یاران_امام_زمان ۵
🌷🌷🌷🌷🌷
هـر صبـــح
زنـدگى
براى ادامه پيدا كردن،
به دنبـالِ بهانه ميگردد ..
و چه بهانه اى
زيبــاتـر از نگاه شما . . .👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
شبتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
#میلاد_امام_جواد
#ماه_رجب
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
#نهضت_انتظار ۱۷۰
بسم رب المهدی الذی وعدالله به الامم
دومین اصل در مدیریت عرض شد که
👈 محبت و همدلی هست
اگه این محبت حاکم نباشه چه اتفاقی میفته؟
دیگه مدیریت موفق نیس❌
و این اصل موفقیت برای یک مدیر
در جامعه و خانواده و اجتماع است✔️
برید بررسی کنید ببینید مدیران موفق جامعه
چجوری موفق شدن؟
اکثر این مدیران محبوب کارمندانشون هستن!😍
چرا؟
چون غم کارمندش رو غم خودش میدونه
درد زیردستش رو؛ درد خودش میدونه👌
نه این که اصلا دردی حالیش نشه
مدیری که همدل با جامعه باشه
اگه خدای نکرده اتفاقی بیفته و بره سر بزنه
اولا برای سرزدن نمیره📛
درثانی هدفش خالصانه و برا حل مشکل هس
بعدشم بره اون منطقه مثلا با کفش داخل چادرها و روی فرش های اون بزرگواران نمیره😏
ولی الان چجوری تو مدیریت جامعه ما؟؟؟
اکثرا دنبال روابط اند 😒
و رفیق بازی و .......
همینه که جامعه فشل میشه و دردی از مردم دوا نمیشه
الهی که تو مدیریت رفیق بازی بشه😳😳
یعنی یه مدیر👈 رفیق همه ی مردم بشه
نه رفیق یه عده ی خاص❌
همه بتونن با مدیران جامعه خودشون ارتباط بگیرن
مشکلاتشونو بتونن مطرح کنن و بگن✔️
صلی الله علیک یااباعبدالله الحسین
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت✅🌷✋
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۱
*═✧❁﷽❁✧═*
به محض اینکه بچه نوپا👣 می شد و راه می رفت دیگه نیازی به دایه نداشت.آن زمان کالسکه یک کالای مدرن بود که حالا وارد خانه ی🏡 ما شده بود; کالایی که برای ما در ردیف اسباب بازی ها قرار داشت.
یک روز تصمیم😇 گرفتیم حمید را توی کالسکه بگذاریم و با احمد و علی، چهار نفری میمهان آبجی فاطمه شویم. روپوش مدرسه را عوض کردیم و لباس👕 میهمانی پوشیدیم و کالسکه را راه انداختیم.
برای اینکه مدت بیشتری کالسکه دستمان باشد مسیرمان را عوض کردیم و از راه نخلستان🌴 رفتیم.
کالسکه را نوبتی می راندیم. بعضی وقت ها دنده چهار میزدیم.
و یادمان می رفت حمید داخل کالسکه است😱 ناگهان در حالی که احمد کالسکه را می راند; چند تا از بچه های نخلستان🌴 پا برهنه ، با چوب و چماق به ما حمله ور شدند😵 من و علی را از پشت گرفتند و سخت زدند. ما هم کتک 👋می خوردیم و هم کتک می زدیم اما زور آنها بیشتر از ما بود.
دویدم🏃♂ بیرون ببینم چه خبراست که بادیدن من با عصبانیت😡 گفتند: کی گفته پاتو اینجا بذاری؟ خواستم بگویم با زری آمده ام اما رحیم نگذاشت حرفم تمام شود و با غیظ 😣گفت:
صاحب زری کس دیگه ایه ولی زری هم بی خود کرده اومده اینجا. در آن لحظه فکر 😇کردم، عجب جایی آمده اییم . مگر اینجا کجاست که اینقدر زود خبرش پیچیده و برادرهایم را تا این حد عصبانی 😡کرده و پشت در خانه ی🏡 نغمه خانم کشانده.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️