eitaa logo
سربازانقلاب | سیدفخرالدین موسوی
30.6هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
290 فایل
کوتاه‌نوشتها و تحلیل‌های روزانه: سیدفخرالدین موسوی @fakher56 گروه متصل: https://eitaa.com/joinchat/1366360084C09602dbad0 🚨شرایط تبلیغات: https://eitaa.com/tablighat_titrino
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️مقدمه تغيير شرايط و تحول در محيط فرهنگي و هنجاري، مسايل و پديده‌هاي جديد را به وجود مي‌آورد. اين پديده بنا به ماهيت خود، بر وضعيت ساير حوزه‌هاي نظام اجتماعي از جمله ثبات در حوزة سياسي نيز تأثير مي‌گذارد. هدف اصلي اين نوشتار، بررسي و تبيين موضوع «فرقه گرايي مذهبي» است و سؤالات اصلي آن عبارتند از: 👈🏻1. مفهوم و ماهيت فرقه‌گرايي مذهبي چيست؟ شاخص‌ها و مؤلفه‌هاي اساسي آن كدام است؟ 👈🏻2. فرقه‌گرايي مذهبي چه تأثيري در ثبات سياسي، نظم اجتماعي و امنيت عمومي مي‌گذارد و ساز و كار تبعات و كاركردهاي آن كدامند؟ @nofoz_shenasi
الف. ماهيت و مفهوم فرقه‌گرايي مذهبي @nofoz_shenasi
فرقه‌گرايي اساساً منشاء ديني دارد، هر چند كه مي‌تواند ماهيت، شكل و يا خاستگاه سياسي هم داشته باشد. اديان در طول تاريخ، مهم‌ترين منشاء شكل‌گيري آئين‌ها، دستجات و فرق بوده‌اند. شكل‌گيري نحله‌هاي مختلف در حوزه دين‌هاي بزرگ تاريخي پديده‌اي رايج بوده و هست. در دامان اديان، همواره كيش‌ها و آئين‌هايي به وجود آمده‌اند كه آنها نيز به نوبه خود مايه تولد فرقه‌هاي جديدتري شده‌اند. اما اين ويژگي با كاركرد اساسي دين در تناقض است. آن گونه كه در اكثر نظريه‌هاي جامعه شناختي به ويژه نظريه دوركيم آمده است، دين منشاء و عامل همبستگي و همدلي بين آحاد و اعضاي هر جامعه است زيرا باعث تقويت روح جمعي و اشتراك نظر مردم در خصوص باورها، ارزش‌ها و هنجارها ميشود. علت اين امر آن است كه در همة اديان و در همة دوره‌هاي تاريخي، همواره گروه‌ها و حركت‌هاي جديدي از بطن دين به وجود آمده‌اند كه همگي در ابتداي پيدايش، ماهيتي فرقه‌اي و محلفي داشته‌اند. در اين مقطع، اديان نه در جهت تقويت همبستگي اجتماعي بلكه بر خلاف آن عمل مي‌كنند . اما با فراگير شدن و اقبال عمومي به اين نحله‌ها، دوباره كاركرد انسجام بخش و پيوند دهندة خويش را ايفا مي‌كنند. @nofoz_shenasi
⭕️بر اين اساس، انواع انشعاب‌ها در درون يا حاشية اديان بزرگ را مي‌توان به نحو زير تقسيم بندي كرد: 👈🏻الف. فرقه‌هاي سنتي و قديمي كه به طور سنتي در دامن اديان تاريخي و بزرگ به وجود آمده‌اند. (مانند صوفي گري) 👈🏻ب. جنبش‌هاي جديد مذهبي 👈🏻ج. مذاهب، كه در اثر تكوين و گسترش فرقه‌ها و تبديل وضعيت اجتماعي آنها مطرح مي‌شوند. @nofoz_shenasi
مطابق اين تقسيم‌بندي، فرقه به هر گونه انشعاب گروهي از دين اصلي و رايج اطلاق مي‌شود كه مبدع و يا بازآفرين ارزش‌هاي معنوي و اعتقادي جديد باشد. فرقه از بطن يك آئين يا دين مستقر به وجود مي‌آيد و ممكن است مانند برخي از جنبش‌هاي جديد ديني، تلفيق و تأليفي از عقايد چند دين متفاوت باشد. از نظر استارك و بين بريج، فرقه انحراف و رويگرداني از يك سازمان مذهبي جا افتاده است. حال آنكه كيش را بايد نوعي دين نو پديد و غير منشعب از سازمان مذهبي تثبيت يافته دانست. جنبش‌ها و انشعاب‌هاي ديني، غالبا با تقسيم‌بندي‌ها و كشمكش‌هاي اجتماعي همراه بوده‌اند؛ بنابر اين بررسي فرقه‌ها مي‌تواند تا اندازه‌اي به بررسي اختلاف‌هاي اجتماعي نيز منجر شود. به اين معنا، فرقه گروه كوچكي است كه به منظور اعتراض، اصلاح، تكميل و يا بازسازي اديان بزرگ به وجود مي‌آيد و طبيعي است كه در ابتدا بسيار بطئي بوده و با پيرواني اندك، كار خود را آغاز مي‌نمايد. @nofoz_shenasi
ويژگي‌هاي اصلي فرقه‌هاي مذهبي: 1. جدايي از اجتماع كلي و برخورداري از ارزش‌ها و نگرش‌هاي متفاوت 2. تمايل به تضعيف‌ نگرش‌ها و ساختار اجتماعي 3. تأكيد بر تجربه درون قلبي اعضا 4. عضويت داوطلبانه (در مقابل عضويت مادرزادي) 5. روحيه بازآفريني 6.غلبه روحيه فردي و اخلاق طبيعي @nofoz_shenasi
🚫بنابر اين در جمع بندي ويژگي‌هاي فرقه‌ها مي‌توان به موارد زير اشاره كرد: @nofoz_shenasi
👈🏻1. فرقه انشعاب و انحراف از سازمان مذهبي مسلط جامعه است. فرقه از جامعة بزرگتر جدا و با مذهب رسمي موجود، مخالف و ناسازگار است. 👈🏻2. در فرقه‌ها، رياضت جويي رايج است و اين امر به تدريج تعلقات دنيوي را در بين اعضا حاكم مي‌كند. چون در اثر رياضت جويي، امنيت مالي بهتري به وجود مي‌آيد. 👈🏻3. فرقه‌ها تماميت گرا هستند و با ساير گروه‌هاي مذهبي مخالفند. آنها تمايلي به رواداري و همزيستي با ديگران ندارند و خصوصياتي نظير آشتي جويي و تطبيق با شرايط، از شناسه‌هاي آنها نيست. 👈🏻4. فرقه‌ها، متعصب و بر درستي عقايد خود مصراند. بنابر اين، خود را درست آئين دانسته و مدعي انحصار در كشف حقيقت هستند. 👈🏻5. فرقه‌ها براي حفظ موقعيت و نفوذ خود، در عضو‌گيري قايل به محدوديت بوده و ريشه‌گرا (يا بنيادگرا) هستند. 👈🏻6. عضويت در فرقه ـ حداقل در نسل اول ـ داوطلبانه و اختياري است و منوط به كسب بعضي فضايل، آگاهي از آموزه فرقه و يا گرايش به نوع خاصي از تجربه مذهبي است. فرقه هر كسي را در درون خود نمي‌پذيرد و رويه‌هاي خاصي براي اخراج اعضا دارد. 👈🏻7. رهبران فرقه معمولاً از رهبران رده پائين سازمان مذهبي (رسمي) بوده‌اند كه اينك درصدد دستيابي به رده‌هاي بالاتري از اقتدار معنوي هستند. 👈🏻8. فرقه‌ها خود را حافظ تعاليم و اصول اوليه‌اي مي‌دانند كه به نظر اعضاء، سازمان رسمي مذهب، آنها را سست يا رها كرده است. @nofoz_shenasi
ب. جنبش‌هاي جديد مذهبي @nofoz_shenasi
⭕️در جمع بندي علل شكل گيري فرقه‌ها و آئين‌هاي مذهبي مي‌توان به دو نكته مهم اشاره نمود: 👈🏻اول آنكه، ميزان ادغام دين رسمي با ساختار حكومتي و سياسي در رشد انواع جنبش‌هاي جديد ديني موثر است. اين ادغام، باعث مي‌شود تا ناراضيان سياسي، مباني ديني حاكميت را انكار و دست به ابتكار عمل در اين باره بزنند. 👈🏻دوم آنكه، عملكرد فرقه‌اي حكومت مي‌تواند فرقه‌گرايي مذهبي را دامن بزند. به اين معني كه حكومت متعلق به يك فرقه باشد و يا با افراط گرايي ديني و تعصب مذهبي و استفاده از ابزارهاي رسانه‌اي، پاره‌اي ويژگي‌هاي مذهب رسمي را تبليغ كرده و بر خلاف اكثريت جامعه ـ دينداران معمولي و متعادل ـ سعي در تثبيت وقايع و يا ترويج مفاهيم خاصي داشته باشد. 👈🏻از سوي ديگر، بحران ارزش‌ها يا هنجارها، جانشيني آئين‌هاي جديد به جاي شورش‌هاي سياسي يا شورش‌هاي فرهنگي (مانند ناآرامي‌هاي دهه 1960 در اروپا)، غلبه دو روحيه فايده‌گرايي و مادي انديشي، مصرف گرايي نوين و عقلانيت فرهنگي تحت سلطه علم، به عنوان منشاء اين جنبش‌ها به حساب مي‌آيند. ⭕️بنابر اين در جوامع، با انواع انشعاب‌هاي مذهبي روبرو هستيم كه هر كدام به ميزان معيني با جامعه بزرگتر و دين رسمي فاصله و تمايز دارند. براي شناخت بهتر مي‌توان آنها را در دو دسته كلي فرقه‌هاي سنتي (مثل صوفي گري در اسلام) يا جنبش‌هاي جديد ديني (مثل ذن) تقسيم كرد. همة اين فرقه‌ها و گرايش‌ها، در انشعاب و انحراف از دين رسمي و مستقر مشترك هستند. بنابر اين، كاركرد همگي آنها، تعميق شكاف‌هاي مذهبي به عنوان يكي از ابعاد مهم شكاف‌هاي اجتماعي است. @nofoz_shenasi
🚫فرقه گرايي به مثابه يك تهديد نرم افزاري @nofoz_shenasi
از منظر كاركرد گرايي، هر نظام اجتماعي از طريق مجموعه‌اي از باورها و ارزش‌هاي نسبتاً مشترك در ميان اعضا قوام و تداوم مي‌يابد. مهم‌ترين كاركرد اين جهان بيني مشترك، تعديل تقاضاها، آرزوها و تمنيات و ايجاد حس خوش‌بيني و آرامش خاطر نسبت به شرايط موجود است. هر گونه عدم تعادل، صرف نظر از منشاء دروني و بيروني آن، در نظام باورهاي مشترك، ثبات اجتماعي را مختل مي‌سازد؛ به خصوص اگر عوامل مخل تعادل نيز «سريع» و تند آهنگ باشند. زيرا از لحاظ جامعه شناسي، سرعت تغيير از اصل تغيير مهم‌تر است. تغييرات سريع، ثبات جامعه را بر هم زده و مانع از بروز و ظهور تغييرات طبيعي در اجتماع مي‌شود. شكل‌گيري نظام‌هاي عقيدتي متفاوت با نظام ارزشي مستقر و رايج، يكي از منابع مهم عدم تعادل ارزشي و نهايتاً بي ثباتي به حساب مي‌آيد. فرقه‌هاي مذهبي جديد كه از ساختاري مدرن و غير مرسوم برخوردارند و از شيوه‌هاي امروزين (مثل موسيقي و كامپيوتر) بهره مي‌جويند، نه تنها در ميان عموم مردم و قشر گريزان از نظام باورهاي حاكم ـ به ويژه در بعد مذهبي ـ بلكه در دژهاي به ظاهر تسخير ناپذير مذهب سنتي نيز نفوذ مي‌كنند و نگرش‌هاي انتقادي عليه عقايد مسلط را گسترش مي‌دهند. @nofoz_shenasi