eitaa logo
🚩سربازانقلاب| سیدفخرالدین موسوی
17.8هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
274 فایل
🚩 درگاهی برای معرفی #شبکه_نفوذ @fakher56 گروه متصل: https://eitaa.com/joinchat/1366360084C09602dbad0 کانالهای دیگرم: @mostanadsazam @parvandeha @roshana_media
مشاهده در ایتا
دانلود
❌پاسخ به یک شبهه! به این جمله دقت کنید: آیت الله علم الهدی: رهبری فرمودند رای به جلیلی رای به جوهره نظام بود. ❇️پاسخ: ورای اینکه آیا واقعا این جمله متعلق به آقای علم الهدی هست یا خیر، ابتدا باید بررسی کنیم که این گونه جملات آیا با منطق گفتاری و منظومه فکری رهبری، سنخیتی دارد یا خیر. برای این مهم به این فرمايشات رهبری که در موقعیتی مشابه متن بالا، در پاسخ به سوالی که از ایشان شده است دقت کنید: رهبرمعظم انقلاب: آن جمله‌اى كه اين برادر يا خواهرمان در مورد «رأى به اصلاح» نوشتند، تحليل ايشان است؛ تحليل من از قضيه اين نيست. بالاخره بيست ميليون نفر، با انگيزه‌هايى به رئيس جمهور رأى دادند. شما از كجا مى‌دانيد كه همه اين بيست ميليون نفر، رأى به اصلاح دادند؟ انگيزه‌هاى گوناگونى داشتند؛ به اين انگيزه‌هاى گوناگون، رأى دادند. آنچه كه مسلّم است، اين است كه اين رئيسان جمهور، منتخب بيست ميليون جمعيت است؛ اين چيز باارزشى است. اما اين‌كه شما از اين بيست ميليون نفر رفراندم كرده باشيد و به شما گفته باشند ما رأى به اصلاح داديم، نه؛ من نمى‌توانم اين را باور كنم و بپذيرم. نتیجه: این دو منطق را کنار هم قرار دهید و قضاوت کنید که کدامیک منطبق بر منظومه فکری ایشان است! | يجاهدون في سبيل الله ولايخافون لومة لائم | سرباز انقلاب | سیدفخرالدین موسوی 🆔@nofoz_shenasi👈عضو شوید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بررسی و نقد شیوه ها و عملکرد و در قالبهای دینی @nofoz_shenasi
✅خلاصه ی آنچه خواهید خواند: دين همواره نيرومندترين عامل ايجاد نظم و ثبات در ابعاد گوناگون روابط اجتماعي و سياسي بوده است و باورهاي مذهبي، تداوم اجتماع را از طريق معنابخشي به حيات جمعي و قاعده‌مند‌سازي مناسبات گروهي، تضمين كرده‌اند. در عين حال دين مقوله‌اي تفسيرپذير است و از اين رو منشاء تاريخي شكل‌گيري نحله‌ها، فرقه‌ها و دستجات مختلف بوده است كه پيامد آن شقاق اجتماعي و ناپايداري سياسي است. در اين شرايط، گروه‌هاي منشعب غالباً در جستجوي تشكيل جماعتي كوچك‌تر از جامعه ملي هستند و فرآيند ادغام اجتماعي را مختل مي‌كنند. مقاله حاضر ضمن اذعان به كاركردهاي انتظام بخش و انسجام‌آور آئين‌‌هاي مذهبي؛ تنها به بررسي و تبيين جامعه‌شناختي تأثيرات مختل كننده فرقه گرايي مذهبي در روند استقرار نظام و ثبات سياسي مي‌پردازد و اين فرضيه را به آزمون مي‌گذارد كه فرقه‌گرايي مذهبي، تهديدي نرم براي ثبات سياسي و محملي براي بروز خشونت در اجتماع است. 👈🏻بر اين اساس، فرقه‌ها در مقام اپوزيسيون اجتماعي هيأت حاكمه، نقش مهمي در تزلزل وحدت سياسي و تضعيف مباني مشروعيت حكومت ايفاد مي‌كنند. اين گروه‌ها ممكن است سياست خارجي دولت را تحت تأثير قرار داده و عامل تحريك خارجي عليه دولت مستقر باشند. @nofoz_shenasi
⭕️مقدمه تغيير شرايط و تحول در محيط فرهنگي و هنجاري، مسايل و پديده‌هاي جديد را به وجود مي‌آورد. اين پديده بنا به ماهيت خود، بر وضعيت ساير حوزه‌هاي نظام اجتماعي از جمله ثبات در حوزة سياسي نيز تأثير مي‌گذارد. هدف اصلي اين نوشتار، بررسي و تبيين موضوع «فرقه گرايي مذهبي» است و سؤالات اصلي آن عبارتند از: 👈🏻1. مفهوم و ماهيت فرقه‌گرايي مذهبي چيست؟ شاخص‌ها و مؤلفه‌هاي اساسي آن كدام است؟ 👈🏻2. فرقه‌گرايي مذهبي چه تأثيري در ثبات سياسي، نظم اجتماعي و امنيت عمومي مي‌گذارد و ساز و كار تبعات و كاركردهاي آن كدامند؟ @nofoz_shenasi
الف. ماهيت و مفهوم فرقه‌گرايي مذهبي @nofoz_shenasi
فرقه‌گرايي اساساً منشاء ديني دارد، هر چند كه مي‌تواند ماهيت، شكل و يا خاستگاه سياسي هم داشته باشد. اديان در طول تاريخ، مهم‌ترين منشاء شكل‌گيري آئين‌ها، دستجات و فرق بوده‌اند. شكل‌گيري نحله‌هاي مختلف در حوزه دين‌هاي بزرگ تاريخي پديده‌اي رايج بوده و هست. در دامان اديان، همواره كيش‌ها و آئين‌هايي به وجود آمده‌اند كه آنها نيز به نوبه خود مايه تولد فرقه‌هاي جديدتري شده‌اند. اما اين ويژگي با كاركرد اساسي دين در تناقض است. آن گونه كه در اكثر نظريه‌هاي جامعه شناختي به ويژه نظريه دوركيم آمده است، دين منشاء و عامل همبستگي و همدلي بين آحاد و اعضاي هر جامعه است زيرا باعث تقويت روح جمعي و اشتراك نظر مردم در خصوص باورها، ارزش‌ها و هنجارها ميشود. علت اين امر آن است كه در همة اديان و در همة دوره‌هاي تاريخي، همواره گروه‌ها و حركت‌هاي جديدي از بطن دين به وجود آمده‌اند كه همگي در ابتداي پيدايش، ماهيتي فرقه‌اي و محلفي داشته‌اند. در اين مقطع، اديان نه در جهت تقويت همبستگي اجتماعي بلكه بر خلاف آن عمل مي‌كنند . اما با فراگير شدن و اقبال عمومي به اين نحله‌ها، دوباره كاركرد انسجام بخش و پيوند دهندة خويش را ايفا مي‌كنند. @nofoz_shenasi
⭕️بر اين اساس، انواع انشعاب‌ها در درون يا حاشية اديان بزرگ را مي‌توان به نحو زير تقسيم بندي كرد: 👈🏻الف. فرقه‌هاي سنتي و قديمي كه به طور سنتي در دامن اديان تاريخي و بزرگ به وجود آمده‌اند. (مانند صوفي گري) 👈🏻ب. جنبش‌هاي جديد مذهبي 👈🏻ج. مذاهب، كه در اثر تكوين و گسترش فرقه‌ها و تبديل وضعيت اجتماعي آنها مطرح مي‌شوند. @nofoz_shenasi
مطابق اين تقسيم‌بندي، فرقه به هر گونه انشعاب گروهي از دين اصلي و رايج اطلاق مي‌شود كه مبدع و يا بازآفرين ارزش‌هاي معنوي و اعتقادي جديد باشد. فرقه از بطن يك آئين يا دين مستقر به وجود مي‌آيد و ممكن است مانند برخي از جنبش‌هاي جديد ديني، تلفيق و تأليفي از عقايد چند دين متفاوت باشد. از نظر استارك و بين بريج، فرقه انحراف و رويگرداني از يك سازمان مذهبي جا افتاده است. حال آنكه كيش را بايد نوعي دين نو پديد و غير منشعب از سازمان مذهبي تثبيت يافته دانست. جنبش‌ها و انشعاب‌هاي ديني، غالبا با تقسيم‌بندي‌ها و كشمكش‌هاي اجتماعي همراه بوده‌اند؛ بنابر اين بررسي فرقه‌ها مي‌تواند تا اندازه‌اي به بررسي اختلاف‌هاي اجتماعي نيز منجر شود. به اين معنا، فرقه گروه كوچكي است كه به منظور اعتراض، اصلاح، تكميل و يا بازسازي اديان بزرگ به وجود مي‌آيد و طبيعي است كه در ابتدا بسيار بطئي بوده و با پيرواني اندك، كار خود را آغاز مي‌نمايد. @nofoz_shenasi
ويژگي‌هاي اصلي فرقه‌هاي مذهبي: 1. جدايي از اجتماع كلي و برخورداري از ارزش‌ها و نگرش‌هاي متفاوت 2. تمايل به تضعيف‌ نگرش‌ها و ساختار اجتماعي 3. تأكيد بر تجربه درون قلبي اعضا 4. عضويت داوطلبانه (در مقابل عضويت مادرزادي) 5. روحيه بازآفريني 6.غلبه روحيه فردي و اخلاق طبيعي @nofoz_shenasi
🚫بنابر اين در جمع بندي ويژگي‌هاي فرقه‌ها مي‌توان به موارد زير اشاره كرد: @nofoz_shenasi
👈🏻1. فرقه انشعاب و انحراف از سازمان مذهبي مسلط جامعه است. فرقه از جامعة بزرگتر جدا و با مذهب رسمي موجود، مخالف و ناسازگار است. 👈🏻2. در فرقه‌ها، رياضت جويي رايج است و اين امر به تدريج تعلقات دنيوي را در بين اعضا حاكم مي‌كند. چون در اثر رياضت جويي، امنيت مالي بهتري به وجود مي‌آيد. 👈🏻3. فرقه‌ها تماميت گرا هستند و با ساير گروه‌هاي مذهبي مخالفند. آنها تمايلي به رواداري و همزيستي با ديگران ندارند و خصوصياتي نظير آشتي جويي و تطبيق با شرايط، از شناسه‌هاي آنها نيست. 👈🏻4. فرقه‌ها، متعصب و بر درستي عقايد خود مصراند. بنابر اين، خود را درست آئين دانسته و مدعي انحصار در كشف حقيقت هستند. 👈🏻5. فرقه‌ها براي حفظ موقعيت و نفوذ خود، در عضو‌گيري قايل به محدوديت بوده و ريشه‌گرا (يا بنيادگرا) هستند. 👈🏻6. عضويت در فرقه ـ حداقل در نسل اول ـ داوطلبانه و اختياري است و منوط به كسب بعضي فضايل، آگاهي از آموزه فرقه و يا گرايش به نوع خاصي از تجربه مذهبي است. فرقه هر كسي را در درون خود نمي‌پذيرد و رويه‌هاي خاصي براي اخراج اعضا دارد. 👈🏻7. رهبران فرقه معمولاً از رهبران رده پائين سازمان مذهبي (رسمي) بوده‌اند كه اينك درصدد دستيابي به رده‌هاي بالاتري از اقتدار معنوي هستند. 👈🏻8. فرقه‌ها خود را حافظ تعاليم و اصول اوليه‌اي مي‌دانند كه به نظر اعضاء، سازمان رسمي مذهب، آنها را سست يا رها كرده است. @nofoz_shenasi
ب. جنبش‌هاي جديد مذهبي @nofoz_shenasi
⭕️در جمع بندي علل شكل گيري فرقه‌ها و آئين‌هاي مذهبي مي‌توان به دو نكته مهم اشاره نمود: 👈🏻اول آنكه، ميزان ادغام دين رسمي با ساختار حكومتي و سياسي در رشد انواع جنبش‌هاي جديد ديني موثر است. اين ادغام، باعث مي‌شود تا ناراضيان سياسي، مباني ديني حاكميت را انكار و دست به ابتكار عمل در اين باره بزنند. 👈🏻دوم آنكه، عملكرد فرقه‌اي حكومت مي‌تواند فرقه‌گرايي مذهبي را دامن بزند. به اين معني كه حكومت متعلق به يك فرقه باشد و يا با افراط گرايي ديني و تعصب مذهبي و استفاده از ابزارهاي رسانه‌اي، پاره‌اي ويژگي‌هاي مذهب رسمي را تبليغ كرده و بر خلاف اكثريت جامعه ـ دينداران معمولي و متعادل ـ سعي در تثبيت وقايع و يا ترويج مفاهيم خاصي داشته باشد. 👈🏻از سوي ديگر، بحران ارزش‌ها يا هنجارها، جانشيني آئين‌هاي جديد به جاي شورش‌هاي سياسي يا شورش‌هاي فرهنگي (مانند ناآرامي‌هاي دهه 1960 در اروپا)، غلبه دو روحيه فايده‌گرايي و مادي انديشي، مصرف گرايي نوين و عقلانيت فرهنگي تحت سلطه علم، به عنوان منشاء اين جنبش‌ها به حساب مي‌آيند. ⭕️بنابر اين در جوامع، با انواع انشعاب‌هاي مذهبي روبرو هستيم كه هر كدام به ميزان معيني با جامعه بزرگتر و دين رسمي فاصله و تمايز دارند. براي شناخت بهتر مي‌توان آنها را در دو دسته كلي فرقه‌هاي سنتي (مثل صوفي گري در اسلام) يا جنبش‌هاي جديد ديني (مثل ذن) تقسيم كرد. همة اين فرقه‌ها و گرايش‌ها، در انشعاب و انحراف از دين رسمي و مستقر مشترك هستند. بنابر اين، كاركرد همگي آنها، تعميق شكاف‌هاي مذهبي به عنوان يكي از ابعاد مهم شكاف‌هاي اجتماعي است. @nofoz_shenasi
🚫فرقه گرايي به مثابه يك تهديد نرم افزاري @nofoz_shenasi
از منظر كاركرد گرايي، هر نظام اجتماعي از طريق مجموعه‌اي از باورها و ارزش‌هاي نسبتاً مشترك در ميان اعضا قوام و تداوم مي‌يابد. مهم‌ترين كاركرد اين جهان بيني مشترك، تعديل تقاضاها، آرزوها و تمنيات و ايجاد حس خوش‌بيني و آرامش خاطر نسبت به شرايط موجود است. هر گونه عدم تعادل، صرف نظر از منشاء دروني و بيروني آن، در نظام باورهاي مشترك، ثبات اجتماعي را مختل مي‌سازد؛ به خصوص اگر عوامل مخل تعادل نيز «سريع» و تند آهنگ باشند. زيرا از لحاظ جامعه شناسي، سرعت تغيير از اصل تغيير مهم‌تر است. تغييرات سريع، ثبات جامعه را بر هم زده و مانع از بروز و ظهور تغييرات طبيعي در اجتماع مي‌شود. شكل‌گيري نظام‌هاي عقيدتي متفاوت با نظام ارزشي مستقر و رايج، يكي از منابع مهم عدم تعادل ارزشي و نهايتاً بي ثباتي به حساب مي‌آيد. فرقه‌هاي مذهبي جديد كه از ساختاري مدرن و غير مرسوم برخوردارند و از شيوه‌هاي امروزين (مثل موسيقي و كامپيوتر) بهره مي‌جويند، نه تنها در ميان عموم مردم و قشر گريزان از نظام باورهاي حاكم ـ به ويژه در بعد مذهبي ـ بلكه در دژهاي به ظاهر تسخير ناپذير مذهب سنتي نيز نفوذ مي‌كنند و نگرش‌هاي انتقادي عليه عقايد مسلط را گسترش مي‌دهند. @nofoz_shenasi
فرقه‌ها با طرح عقايد و باورهاي جديد و جذاب و ايجاد امكان ارتباط با منابع معنوي و روحاني، به نياز روحي و رواني شهرونداني كه از نظم عقيدتي مستقر ناراضي بوده يا نسبت به آن كم عقيده هستند، پاسخ گفته و اخلال در نظام باورها را تسريع مي‌بخشند. اين امر مي‌تواند در نهايت به فروپاشي مذاهب سنتي بيانجامد. اين فرقه‌ها؛ آرمان‌ها، نهادها و سلسله مراتب مذاهب سنتي را به طور مستقيم يا غير مستقيم تخطئه نموده و درهاي جديد را براي نسل گريزان از ايدئولوژي رسمي اما طالب معنويت مي‌گشايند. بنابر اين، فرقه‌ها و جنبش‌هاي جديد ديني مهم‌ترين منبع تعارض ايدئولوژيك به شمار مي‌آيند و اين تعارض در نظام‌هاي سياسي مبتني بر ايدئولوژي جدي‌تر است . در نظام‌هاي لائيك و ليبرال، اين تضاد در سطح نظام اجتماعي باقي مي‌ماند اما در نظامهاي ايدئولوژيك و عقيدتي كه بر قرائت مشخصي از مذهب استوار شده‌اند، فرقه‌گرايان به سرعت مباني مشروعيت حكومت را هدف گرفته و چهره اپوزيسيون به خود مي‌گيرند. براي مثال مي‌توان از فرقه فالون گونگ در چين نام برد. اين فرقه در طي 14 سال، صد ميليون پيرو جذب كرده و از حزب كمونيست اين كشور با 60 ميليون عضو پرقدرت‌تر است. اين فرقه، به سرعت ماهيت اعتراضي پيدا كرده و حتي به نظر «انجمن بين‌المللي مطالعات استراتژيك لندن»، «فالون گونگ از تهديد‌هاي اصلي حاكميت چنين است». @nofoz_shenasi
🚫 فرقه گرايي و خشونت @nofoz_shenasi
⭕️برخي از ويژگي‌هاي جامعه شناختي فرق: @nofoz_shenasi
1. تعصب و جزميت اعضا برآئين و باورهاي فرقه، خصيصة ذاتي فرقه‌ها به شمار مي‌آيد. فرقه‌ها براي خود، رسالت جدي(هزاره‌اي) قايل‌اند. 2. كوچكي گروه و محدوديت اعضا و «احساس در اقليت بودن»، در بين فرق مشهود است. به نظر كاستلز، هويت‌هاي جديد ديني نوعي «هويت مقاومت» عليه جهاني شدن است. درحقيقت، فرقه‌گرايي نوعي تلاش براي هويت يابي نسل جديد در شرايط مدرن است. 3. افراط گري و تندروي در بعضي فرقه‌ها وجود دارد و اين موضوع از طريق ضديت با ديگران معنا مي‌يابد. گاهي فرق، هويت خود را در نفي ديگران جستجو مي‌كنند. بنابر اين فرآيندهاي خصومت ورزي، تضاد و تكفير از سوي فرق و در درون آنها همواره ساري و جاري است. 4. قطبيت و اهميت محوري سران، رهبران و قطاب، ويژگي ديگر فرقه‌هاست؛ تا حدي كه اغلب با مرگ و كناره‌گيري اقطاب اصلي و بنيانگذار، تحرك فرقه نيز كاهش يافته و يا از بين مي‌رود. 5. تا زماني كه عقايد فرقه رواج عمومي نيافته است، فرقه‌ها رسميت پيدا نمي‌كنند. بنابر اين تصور غير قانوني و غير آشكار بودن براي اعضاي فرقه به وجود مي‌آيد. تصور پنهاني بودن زمينه را براي استفاده از ابزارهاي خشونت‌آميز آماده مي‌كند. 6. انشعاب و جريان سازي دردرون فرقه‌ها، به صورت جدي مشهود است. @nofoz_shenasi
ويژگي‌هاي فوق موجب سوق يافتن اعضاي فرقه به استفاده از خشونت مي‌شود. @nofoz_shenasi
⭕️نتيجه‌گيري و پایان بندی در مقام جمع‌بندي اين مقاله، مي‌توان به دو كاركرد منفي و به ظاهر متفاوت فرقه‌گرايي مذهبي در جوامع مختلف اشاره نمود: 1. اختلال در همبستگي و نظم اجتماعي 2. اختلال در ثبات سياسي و مشروعيت حكومت هر چند اين دو كاركرد در نظام‌هاي فرقه‌اي و فرقه‌گرايي، قابل مشاهده است؛ اما با نگاهي واقع بينانه بايد اذعان كرد كه فرقه‌ها كانون‌هايي از انرژي هستند كه در عين ايفاي كاركردهاي منفي، مي‌توانند كاركردهاي مثبتي را نيز به همراه داشته باشند كه اين مقاله در مقام بررسي آنها نبوده است. @nofoz_shenasi
اگر ما خودمان را به صلاح نزدیک کنیم،آن روز(ظهور) نزدیک خواهد شد. امام خامنه‌ای دام ظله @nofoz_shenasi
♨️ نفوذی در پشت بام نیست؛ در خود خانه است ! ✅ امیرکبیر روزی متوجه شد که اسرار و اطلاعات جلسات خانه اش به سفارت خانه‌های بیگانه خبر داده می شود. ✔️ خیلی برایش گران آمد ، خادمی در خانه داشت که مورد اعتمادش بود، ماجرا را بهش گفت، شب ها با همان خادم چراغ دست می‌گرفتند و در پشت بام دنبال افرادی که احتمالا گوش می‌ایستادند می‌گشتند . 👈 مدّتی بعد مکشوف شد که همان خادم مورداعتماد، نفوذی سفارت‌های انگلیس یا روسیه در خانه‌ی امیرکبیر بوده‌است! اگرچه امیرکبیر بادادن همان مبلغی که سفارت خانه ها به او می‌دادند، از وی خواست که برای گمراه کردن بیگانگان اطلاعات غلط بدهد! ولی معلوم می‌شود که خیلی جاها نباید درپشت بام دنبال نفوذی گشت چون نفوذی‌ها عموماً در درگاهند! 🇮🇷 و سرانجام امیرکبیر به مکر درباریان و عاملان انگلیس و روسیه، خدمتگزاری که تمام شده است معرفی شد و درغربت رگ زده شد، و میرزا آغاسی‌های انگلیسی همیشه در درگاه ماندند، و ناصرالدین شاه هم چندسال بعد کشته شد و شاه شهیدش گفتند ولی به امیر خیر، هردو رفتند ولی قضاوت شان ماند برای تاریخ و محکمه‌ی الهی! 🌿 و العاقبة للمتقین!