الاجل الاجل الاجل الاجل 🤲
مولایم یابن الحسن جانم 🤲
قدم اول یاری صاحب الزمان
ترک گناه است پس مولایمان را
با ترک گناه یاری کنیم و دلشان را
خوشنود ان شاء الله به یاری حق
13.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"ازدواج"
گزیده ای از بیانات استاد سائلی حفظه الله تعالی
⚜نشر مبین⚜
🌱حفظ و نشر آثار آیت الله علی سائلی🌱
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
4_5971902057991374857.mp3
3.32M
... پادشاه همه لذتش در حکومتش است، در مُلکش است، خوشش میاید، اقتداری دارد، قدرتی دارد، عزتی دارد، همه را تحت فرمان خودش در آورده است... اما اگر براستی بتوانند یک ذره آن ذوقی را که عاشقان (عاشقان بی سر و پا) در مجلس خودشان دارند...
...این است که وقتی انسان تا به آنجا نرسد، تا از آن باده در کامش نریخته باشند، نمی تواند بفهمد (واقعاً نمی تواند بفهمد) آن زنان مصر که ملامت می کردند زلیخا را که تو چرا... آنها نمی دانستند که از باده محبت یوسف چقدر سرمست است، او از آن باده چشیده بود، از آن باده محبت چشیده بود...
هر چه میگفت زیباست، میگفتند خُب زیبا باشد، تو باید با این موقعیتت، اینطور خودت را... کاری که کرد زلیخواه خواست از آن باده محبت یوسف در کام آنها هم بچکاند، به شهود برساندشان... حالا درست است که در ظاهر ترنجی به دست آنها داد اما در باطن از آن شراب عشق در کام آنها چکاند، این بود که بیخود شدند...
...از همان شراب به تو هم بدهند بعد اگر مست نشدی، مغازه و منصب و مقام و همه را رها نکردی بعد ملامت کن، بعد بگو چرا...
💿برگرفته از جلسه ۳ شرح مثنوی
🔰#علامهمروجیسبزواری
#فایل_صوتی_کوتاه
@allamedahr
كلمه 199، کتاب هزار و یک کلمه، مولانا حضرت نجم الدين شيخ حسن حسن زاده آملی رضوان الله تعالی علیه
مرحوم ملّا اسماعيل سبزوارى در مجلس چهل و نهم، حياة الحيوان به نام مجمع النورين گويد:
بز نر بسيار غيور است وقتى كه گله راه مى رود بز نر پيشاپيش همه گوسفندها راه مى رود نمى گذارد گوسفندى بر او پيشى بگيرد. و اين به جهت آنست كه چون سايه خود را در آفتاب مى بيند خود را به جهت شاخ هاى بلند و ريش درازى كه دارد بهتر از ديگران مى پندارد و نمى گذارد گوسفندان ديگر بر او تقدّم بجويند و آنها را شاخ مى زند.
مكتوب في التوراة لا يغرّنك طول اللّحى فإن التيس له لحية. يعنى فريب ريش بلند نخوريد و گمان نكنيد كه هر كه ريش بلندى دارد از ساير مردم بهتر است بجهت آن كه تكه و بز نر هم ريش بلند دارد و حال آن كه با گوسفندان ديگر فرقى ندارد.
شريح قاضى اطلس بود، مرد يهودى همسايه اش بود ريش بلندى داشت، شريح مى گفت: اگر ريش بيع و شرى مى شد من به ده هزار درهم چنين ريشى را مى خريدم.
«حياة الحيوان» ص 347، رحلى، چاپ سنگى.
***********
آه آه از دست صرافان گوهر ناشناس
هر زمان خر مهره ای با درّ برابر می کنند...
24.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیزار گردند از شهی شاهان اگر بویی برند
زان بادهها که عاشقان در مجلس دل میخورند…
#توحید