گفت‌زهراجان‌؛چندماهه‌نگاه‌به‌صورت‌علیت نمیکنی(:دلم‌براصورتت‌تنگ‌شده(:

صورتش کبوده امام علی خانوم خونشو عشقشو جلو چشاش زدن و نتونست کاری کنه درد نداره عشقتو بزنن و فقط بشینی نگاه کنی؟ 🙂💔

آخ‌بمیرم‌برادلت‌مولا‌جان(:💔 نشست‌زهراشو‌یه‌دل‌سیرنگاه‌کرد... دست‌کشیدبه‌موهاش... آخ‌ابروش‌شکسته.. آخ‌کبوده‌گونه‌هاش... بشکنه‌دستت‌نانجیب... گریه‌میکرددرحالی‌که‌دستاشو‌مشت‌میکرد...

علی‌دردشوبه‌کی‌بگه‌خانومم.. منه‌سس‌ورفاطیمه فاطمه‌جواب‌من‌بده خانیم‌خانیم‌مهربان‌خانیم... خانوم‌مهربونم... خانوم‌خونه‌م... گوزلریوه‌قربان فدای‌چشمات‌بشم.. چشماتوروعلی‌نبندفاطمه‌جان...(:💔

تنهامونس‌علی‌رفته‌ها... تنهاهمدمش‌رفته‌ها...

تنهاسرپناهم‌تویی... تنهایاورم‌تویی.. خودت‌به‌دادم‌بر‌س‌یااماه(:💔 من‌غیرشماکسیوندارم‌یااماه(:💔 مادر...منتظرته‌ها(:💔

صداش بزنین... مامان زهرا

میدونی‌قشنگترین‌دردچیه؟ اون‌دردی‌که‌بعدازنوکری‌میادسراغت‌ازخستگی سینی‌انقدسنگین‌بودازچایی که‌دستام‌الانم‌می‌لرزه ولی‌بین‌‌همون‌چایی‌پخش‌کردنا همون‌‌خم‌وراست‌شدن‌‌‌جلوی‌مهمونای‌مادر روبه‌پسرفاطمه‌گفتم:دردکشیدن‌واس‌تووخونوادتو دوس‌دارم‌حسین(: دردکشیدن‌واس‌‌‌شماوخونواده‌ت‌قشنگه؛خیلی قشنگ💔🙂

به‌اینجاش‌که‌می‌رسید صداناله‌م‌‌بلندمیشد میگفتم‌درسته‌سیدنیستم؛اولادت‌نیستم ولی‌مگه‌نگفتی‌دخترتم(:

ازخودظهرتاغروب‌شه یه‌گوشه‌نشستم‌‌فقط‌‌گریه‌کردم مداحی‌خوندم‌گریه‌کردم دلم‌داش‌آتیش‌میگرفت مداح‌میگفت‌‌چی‌میشدمثل‌بچه‌سیدا من‌‌پسرتوباشم(:؟

توروخدانگین‌‌‌فاطمیه‌‌ست ولی‌هیئت‌نمیتونیم‌بریم نوکری‌نمیتونیم‌کنیم(:

رفقا ببخشید ی کاری پیش امده واسم حلال کنین محفل رو پایان میدم میون اشکاتون واسه منه حقیرم دعاکنین یاعلی مدد(: