📗کتاب باب الجواد (۱۰ داستانک درباره ی امام جواد علیهالسلام)
📌اسماعیل فقر شدیدی داشت.توی نداری دست و پا می زد.
یکبار پیش امام جواد نشست و سفرۀدلش را بازکرد. شروع کرد ازفقرش حرف زدن.
امام جواد سجاده ای که کنارش بود را کنار زد. یک مشت خاک از زمین برداشت و توی دست اسماعیل ریخت. اسماعیل متعجب شد که امام جواد چرا این کار کرد و اصلا این مشت خاک چه ارزشی دارد؟!
اسماعیل نگاهی دوباره به کفِ دستش انداخت.
آنچه می دیدخاک نبود.طلا، را برد بازار و فروخت. شانزده مثقال بود. همۀ مشکلات مالی اش حل شد. باهمان یک مُشت خاک فهمیدچه باب الجوادی است جواد!
❤️🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸
🔺مناسب نوجوان و بزرگسال
✍نویسنده: محسن نعما
▪️ناشر: انتشارات جمال
💰قیمت: ۷۹۰۰۰تومان
🎁قیمت باتخفیف: ۷۷.۰۰۰تومان
❤️🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/11299794
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
👤@Milad_m25
🆔@noketab
🔖برشی از کتاب #عارف_۱۲ساله:
🔺دو روز از تولدش میگذشت. خانه مادرم بودم و داشتم شیرش میدادم. سرم را که بلند کردم، ناگهان روی دیوار تصویری را دیدم که خشکم زد. بدنم خیس عرق سرد شد؛ گویا در میانه برفها منجمد شده بودم.
🌷میخواستم آنچه را دیده بودم به مادرم بگویم؛ اما زبانم نمیچرخید. نه آن روز، تا زمانی که رضا زنده بود، زبانم برای گفتنش نچرخید. در آن تصویر، صحنه درگیری را دیدم و رضا را در همین سن شهادت، که شهید میشود.
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/91754
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
👤@Milad_m25
🆔@noketab