eitaa logo
نکته های عاشورایی
340 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
27 ویدیو
24 فایل
نکات تاریخی، مذهبی، فرهنگی بهمراه مطالب معرفتی و نغزوحکایات اخلاقی، عرفانی،تشرفات ودستور العملها از زندگی اولیاءالهی ومعارف مذهب تشیع ارتباط باادمین @tavakol220 @
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنیت زیارتش هر روز میخوانیم صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک یااباعبدالله صلی الله علیک یااباعبدالله السلام علیک یابن رسول الله السلام علیک یابن امیرالمومنین وابن سید الوصیین السلام علیک یابن فاطمه سیده النساء العالمین, السلام علیک ورحمت الله وبرکاته. @nokteha14
احساس مسئولیّت و عاقبت اندیشی بعد از آن که عثمان، روز جمعه هیجدهم ذی الحجّه کشته شد، مسلمین متوجّه امیرالمؤمنین امام علیّ بن ابی طالب علیه السلام گشتند تا با آن حضرت بیعت کنند. پس هنگامی که حضرت در یکی از باغات مشغول کار بود، عدّه ای از مهاجرین و انصار به همراه طلحه و زبیر وارد شدند؛ و چون خواستند با حضرت بیعت کنند، اظهار فرمود: شما نیازی به من ندارید و هر که غیر از من انتخاب کنید، من راضی خواهم بود. جمعیّت حاضر گفتند : کسی غیر از شما برای این کار وجود ندارد؛ و این مقام تنها شایسته شما می باشد؛ ولیکن حضرت در مقابل اظهارات آن ها زیر بار نمی رفت. و این جریان چند روزی به طور مکرّر ادامه یافت؛ و در نهایت مسلمین به آن حضرت عرضه داشتند: امروز کسی شایسته تر از شما نیست، به جهت آن که باسابقه ترین افراد، در اسلام و نزدیک ترین فرد به رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله هستی. حضرت فرمود: چنانچه دیگری را خلیفه کنید؛ و من وزیر او باشم بهتر است. گفتند: خیر، کسی غیر از شما سزاوار این مقام وجود ندارد و بایستی که ما با تو بیعت کنیم. حضرت امیر علیه السلام اظهار نمود: اکنون که چنین است، باید به مسجد برویم و در حضور همگان با من بیعت نمائید، چون که این امر مهمّ، نباید مخفی بماند. و جمعیّت حاضر پیشنهاد آن حضرت را پذیرفتند، پس هنگامی که حضرت سلام اللّه علیه وارد مسجد گشت، جمعی دیگر از مهاجرین و انصار نیز وارد شدند؛ و به همراه آن افراد خواستند با آن حضرت بیعت کنند، که دوباره حضرت امتناع ورزید و فرمود: مرا رها نمائید؛ و غیر از مرا، برگزینید. ولیکن جمعیّت برای بیعت با آن حضرت پافشاری می کردند. و در نهایت اوّل کسی که با حضرت بیعت کرد، طلحه و سپس زبیر بود. 📚اعیان الشّیعه: ج 1، ص 444 همین دو نفر چون به مقاصد دنیوی و شهوی خود نرسیدند اوّلین کسانی بودند که با آن حضرت مخالفت و عهد شکنی کردند تا جائی که به سرکردگی عایشه، جنگ جمل را به راه انداختند و آن همه خونریزی و کشتار انجام شد. @nokteha14
قالَ علیه السلام : لَقَدْ فارَقَکُمْ رَجُلٌ بِالْأمْسِ لَمْ یَسبِقْهُ الْأوَّلُونَ، وَلا یُدْرِکُهُ أَلْآخِرُونَ. #ترجمه : امام حسن علیه السلام پس از شهادت پدرش امیرالمؤمنین علیّ علیه السلام ، در جمع اصحاب فرمود: شخصی از میان شماها رفت که در گذشته مانند او نیامده است، و کسی در آینده نمی تواند هم تراز او قرار گیرد. 📚احقاق الحق ، ج۱۱ @nokteha14
#عشق_به_نجف حضرت استاد عبدالکریم کشمیری همیشه در فکر حرم امیرالمؤمنین ونجف اشرف و وادی السلام بودند، وقتی سخن از دیار عاشقان می شد با شور و میل و با احساسی خاص از آن یاد می کردند . این هجران سبب شد که در روح و جسم ایشان اثر بگذارد، و در خلوت خانه سکوت بنشینند، و می فرمودند: من اگر نجف بروم حالم خوب می شود . می فرمودند: نجف چیز دیگری است، حتی مساجد کوچک آن جا دارای یک معنویتی است که مساجد بزرگ ایران مثل مسجد گوهر شاد خراسان آن معنویت را ندارد . در نجف 360 پیامبر دفن هستند و در کربلا 260 پیامبر . قبر حضرت آدم و نوح (ع) در کنار قبر امیرالمؤمنین (ع) می باشد . آنقدر نجف مهم است که مانند مرحوم شیخ زین العابدین مرندی که مجتهدی مسلم و با تقوا بود، گاهی می آمد جلو درب صحن امیرالمؤمنین (ع)، آنجا که گداها می نشستند، می نشست، می گفتند: آقا اینجا خوب نیست؟ ! می فرمود: اینجا جایی است که امام زمان (عج) و حضرت خضر به طرف حرم می روند، من هم نشسته ام تا شاید توجهی به من کنند. @nokteha14
حضرت علّامه سیّد موسی زرآبادی بر نهان های یزدانی آگاه و بر تصرّفات ملکی توانابود. بروزکرامات وفیض بزرگ «تشرّف» به خدمت ولی الله الاعظم و آگاهی ازاسم اعظم ورازهای آن،خلع بدن وخلسات پیاپی وهمیشگی روانی وجانی زیادی ازایشان زبانزدمردمان است . 📚آيت عرفان؛كرامات وسرگذشت شيخ علي اكبر الهیان @nokteha14
خانم سیّده قدسیه (فیروزه) حافظیان نقل می‌نمودند: «علّامه حافظیان بعد از رحلت سیّدموسی سالی یک بار به قزوین آمده و مشرف به زیارت قبرعلّامه زرآبادی می‌شدند. یک سال ایشان همراه با دایی‌ام سیّدابوالقاسم شریفی برای زیارت قبرسیّدموسی زرآبادی به قزوین آمده بودند. هنگام ورود به صحن امامزاده، جمعی در حال تشییع جنازۀ پیرزنی بودند، دایی‌ام به دلیل حضور در کنار پدرم لحظه‌ای پرده‌ها کنار رفته، مشاهده می‌کنند که پیرزن در حال عذاب کشیدن و فریاد زدن است همین که از کنار مزارعلّامه زرآبادی می‌گذرند، ناگهان آرامشی بر وی غالب می‌شود. دایی بی‌اختیار چندبار تکرار می‌کنند: آقا! آقا! پدرم به ایشان می‌فرمایند: «آرام باش! آنچه تو می‌بینی من نیز می‌بینم! آرامشی که حاصل شد، به برکت حضور روح طیّبۀ آقاسیّدموسی زرآبادی است.» خانم حافظیان نقل می‌کردند بعد از این حادثه بود که دایی‌ام منقلب شده، گوشۀ عزلت اختیار نموده و از دنیا دست کشیدند که البته با نصایح پدر دوباره زندگی خود را از پیش گرفتند. ✍به نقل از خانم قدسیه حافظیان @nokteha14
_های_روحی  آیت الله سیدعلی قاضی برای اضطراب و ناراحتیهای روحی، خواندن این کلمات را سفارش می کردند: «لا الهَ الّا الله وحدَه لا شریک له و له الحمدُ و له الملکُ و هو علی کلّ شیء قدیر. اعوذ بالله من هَمزات الشیاطین و اعوذ بکَ ربّی مِن أن یحضُرون، إن الله هو السمیع العلیم»؛ #ترج معبودی جز خداوند یکتای بی شریک وجود ندارد و ستایش و حکومت مخصوص اوست و او بر هر کاری تواناست. از وسوسه های شیاطین به خدا پناه میبرم و به تو پناه می برم - ای پروردگارم - از اینکه نزد من حاضر شوند، همانا خداوند شنوا و داناست. @nokteha14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنیت زیارتش هر روز میخوانیم صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک یااباعبدالله صلی الله علیک یااباعبدالله السلام علیک یابن رسول الله السلام علیک یابن امیرالمومنین وابن سید الوصیین السلام علیک یابن فاطمه سیده النساء العالمین, السلام علیک ورحمت الله وبرکاته. @nokteha14
برخورد امام علیه السّلام با شیر حارث همدان، که یکی ازاصحاب باوفای امیرالمؤمنین علیّ علیه السلام است، گوید: روزی به همراه آن حضرت در بیرون یکی از محلّه های شهر کوفه قدم می زدیم که ناگهان شیری درّنده از دور نمایان شد و جلو آمد، پس ما راه را برای حرکت آن شیر باز کردیم. وقتی آن شیر نزدیک ما رسید، خود را در مقابل حضرت امیر علیه السلام خاضعانه روی زمین انداخت، در این هنگام حضرت علیّ علیه السلام خطاب به شیر کرد و فرمود: برگرد، حقّ ورود به شهر کوفه را نداری، همچنین پیام مرا به دیگر حیوانات درّنده نیز می رسانی که آنان هم حقّ ورود به این شهر را ندارند؛ و چنانچه بر خلاف دستور من عمل نمائید، خودم در بین شما حکم خواهم کرد. حارث همدانی گوید: تا زمانی که امام علیّ بن ابی طالب علیه السلام زنده بود، هیچ درّنده ای نزدیک شهر کوفه نمی آمد. موقعی که حضرت به شهادت رسید، زیاد بن أبیه، استاندار کوفه شد؛ و در آن موقع درّندگان از هر سو وارد کوفه و باغستان های آن شهر می شدند و ضمن این که خسارت وارد می کردند، به مردم هم، نیز حمله می کردند. 📚شجره طوبی: ص 33، مجلس 12 @nokteha14
#استخاره_های_دقیق یکی از بزرگان و خانمهای عشایر عراق برای ازدواج پسرش با دختری که مورد علاقه پسر بود، استخاره نزد استاد گرفت و بد آمد. پسر که عاشق دختر بود ناراحت شد و کاردی زیر لباس گذاشت و آمد صحن امیرالمؤمنین علیه السلام نزد استاد، گفت: یک استخاره بگیرید. استاد استخاره گرفتند و با صدای بلند فرمود: دور شو قصد داری کعبه را خراب کنی!! جوان متوجه شد که استخاره ایشان دقیق است و از قصدش خبر داده، خود را معرفی کرد و گفت: اگر استخاره خوب می آمد قصد داشتم شما را با کارد بزنم. بعد لباس خود را کنار زد و آن را نشان داد، سپس توبه کرد و از استاد عذرخواهی نمود. @nokteha14