#آثار_وضعی_خوراک_بر_قلب
روزی یکی از اهالی روستای خیر آباد که به نجف آمده بود، گفت من نمازهایی را که در روستا میخواندم با حالتر از نمازهایی است که در بالا سر حضرت امیر علیه السلام میخوانم.
به او گفتم شما گوشتهایی را که از قصابی میخرید میشویید؟
گفت نه.
به او سفارش کردم گه گوشتها را تطهیر کند.
پس از آن حضور قلب و حال و توجه او خوب شد.
📚«روزنهای به عبودیت فقیهانه» خاطراتی از عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی
@nokteha14
💠زیارت حضرت حجت (عجل الله)
در هر صبحگاه
اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلاىَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها وَسَهْلِها وَجَبَلِها، حَيِّهِمْ وَمَيِّتِهِمْ، وَعَنْ والِدِيَّ وَوَُلَْدي وَعَنّي مِنَ الصَّلَواتِ وَالتَّحِيّاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَمُنْتَهى رِضاهُ وَعَدَدَ ما اَحْصاهُ كِتابُهُ وأحاط بِهِ عِلْمُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في هذَا الْيَوْمِ وَفي كُلِّ يَوْم عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً في رَقَبَتي اَللّـهُمَّ كَما شَرَّفْتَني بِهذَا التَّشْريفِ وَفَضَّلْتَنى بِهذِهِ الْفَضيلَةِ وَخَصَصْتَنى بِهذِهِ النِّعْمَةِ، فَصَلِّ عَلى مَوْلايَ وَسَيِّدي صاحِبِ الزَّمانِ، وَاجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأشياعه وَالذّابّينَ عَنْهُ، وَاجْعَلْني مِنَ الْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ طائِعاً غَيْرَ مُكْرَه فِي الصَّفِّ الَّذي نَعَتَّ اَهْلَهُ في كِتابِكَ فَقُلْتَ: (صَفّاً كَاَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصوُصٌ) عَلى طاعَتِكَ وَطاعَةِ رَسُولِكَ وَآلِهِ عليهم السلام، اَللّـهُمَّ هذِهِ بَيْعَةٌ لَهُ في عُنُقي اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ.
@nokteha14
💐امام جواد ارواحنا فداه:
قائم ما، همان مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
او كسی است كه در زمان غیبتش، واجب است انتظار كشیده شود و هنگامیكه ظهور كرد، اطاعتش كنند.
او سومین فرزند از فرزندان من است.
قسم به آن خدایی كه محمد(صل الله علیه و آله) را به نبوت مبعوث گردانید و ما را به امامت انتخاب نمود،
اگر از عمر دنیا فقط یك روز باقی مانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانی گرداند تا اینكه قائم ما در آن روز خارج شده و ظهور نماید.
پس با ظهورش جهان را از عدل و داد پر كند، چنانكه از ظلم و ستم پر شده است.
📚كمال الدين، ج۲، باب ۳۶
@nokteha14
#آرزوی_حضرت_مریم_(س)_بعد_از_مرگ
پس از آن که حضرت مریم (س) از دنیا رفت حضرت مسیح (ع) جنازه مادرش را پس از تطهیر به خاک سپرد.
پس روح مادر را در خواب دید. مسیح پرسید: مادر! آیا هیچ آرزویی داری؟
مریم (س) پاسخ داد: آری، آرزویم این است که برگردم به دنیا تا نماز بخوانم در شبهای سرد زمستان و روزه بگیرم در روزهای گرم تابستان.
@nokteha14
مکاشفه شیخ محمّدحسین اژه ای در تخت فولاداصفهان
✅ مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ فضل الله اژه ای فرزند دوم آیت الله عالم عامل مرحوم میرزا محمّدحسین اژه ای تعریف می کند:
پدرم رسم داشت تمام شب های جمعه برای شب زنده داری برود تخت فولاد. یکی از همراهان وی تعریف می کرد که یک دفعه از این شبها نزدیک قبر آخوند کاشی سر به سجده گذاشته و گریه می کرد.
علی قدسی تعریف می کرده آرام به سمت میرزا محمّدحسین رفتم. دست بر شانه اش گذاشتم.
گفت: «اینجا سرزمین عزیزی است. دست زد بر مکانی که در آن بود. گفت:
من امشب واقعه عجیبی در عالم مکاشفه دیدم. مشغول گفتن ذکر بودم. دیدم آسمان شکاف برداشت و حضرت محمّد (صلی الله علیه واله) از آسمان به زمین هبوط کرد.
مرحوم ملک التجار و آخوند کاشی هم همراه رسول الله بودند. دیدم هر سه مشغول کاشتن گل های لاله در این سرزمین هستند».
👈50 سال بعد از این مکاشفه بود که جنگ ایران و عراق شروع شد و گلستان شهدا اصفهان شکل گرفت .
📚فروغی، خورشید، ص223
@nokteha14
تو فقیر خود ما هستی
آقای حاج فتحعلی می گفتند: هنگامی که آقای مجتهدی به منزل ما در قزوین تشریف آورده بودند من از امراض و کسالتهایی که به ایشان عارض شده بود بسیار رنج می بردم،
یک روز در این فکر فرو رفتم که این مرد، با این همه وقار و سکینه، نه عیالی دارند که از ایشان پرستاری کند! نه فرزندی! نه خانه ای! و اینطور خانه بدوش! از این شهر به آن شهر! آیا عاقبت ایشان به کجا می انجامد؟! و سخت در این افکار غوطه ور بودم.
روز بعد آقای مجتهدی مرا صدا زده و فرمودند: آقا جان، دیروز با خود فکر می کردم و به حضرت مولا عرض کردم: این پیر مرد با این وقار و سکینه و طمأنینه، خانه بدوش و مریض، بی کس و تنها، نه عیالی نه فرزندی، آیا عاقبت او به کجا می کشد؟یکمرتبه حضرت مولا به من فرمودند:شیخ جعفر؛ الحمدالله تو فقیر خودمان هستی، ما خودمان تو را کفایت می کنیم.
آقای حاج فتحعلی می گفتند: آقای مجتهدی عین عبارتهایی که روز قبل به حضرت مولا عرض کرده بودم بیان کردند!!اینجا بود که متوجه شدم آقای مجتهدی امروز، اینگونه در قالب ادب، جواب افکار دیروز مرا می دهند،
همچنین آقای حاج فتحعلی می گفتند: در دوران عمرم در بین بزرگان و عرفا غریب تر از آقای مجتهدی ندیدم و واقعاً ایشان غریب ترین افراد بودند.
📚لاله ای از ملکوت
@nokteha14
نکاتی در باب استجابت دعا
بخش اول
مولوي تمثيل آورده است كه فردي نشسته بود و "ياربّ" ميگفت.
شيطان براو ظاهر ميشود وميگويد: تابه حال اين همه "ياربّ" گفته اي، چه فايده داشته است!؟
مرد دلش شکست و ازدعا کردن منصرف شد و خوابيد.
شب كسي به خواب او آمد و گفت چرا ديگر "ياربّ" نمي گويي!؟
جواب داد : چون جوابي نمي شنوم و ميترسم ازدرگاه خدا مردود باشم ، پس چرا دعا بكنم!؟
گفت خدا مرا فرستاده است تا به تو بگويم اين "ياربّ" گفتن هایت همان لبّيك و جواب ماست!
يعني اگر خداوند نخواهد صداي ما به درگاهش بلندشود ، اصلا نميگذارد " ياربّ" بگوييم!
✨بیانات استاد فاطمی نیا
@nokteha14
رؤیایی که باعث شد جدل را ترک کنم
اوائلی که از مشهد مقدس به نجف اشرف رفته بودم، جوان بودم و بسیار اهل بحث و جدل. چون نزد استاد ادیب نیشابوری دوم و غیر ایشان ادبیات را به خوبی فرا گرفته بودم، در ادبیات وارد بودم. لذا با هر که بحث میکردم غلبه مینمودم.
تا این که شبی در عالم خواب دیدم دو نفر از اهل فضل که میشناختمشان (ظاهرا) با یکدیگر بحث میکنند.
در همان عالم خواب میدانستم حق با آن کسی است که بنیه علمی کمتری دارد، ولی طرف مقابل چون در مسائل علمی چیره دست بود سفسطه میکرد و زیر بار حق نمیرفت.
جدل ادامه یافت. این بنده خدا بار اول که مطلب را بیان کرد، طرف مقابل انکار کرد.
برای بار دوم مطلب را تقریر کرد، طرف باز هم انکار کرد.
در بار سوم که انکار کرد، ناگهان دیدم آن شخص که باسوداتر بود مسخ شد و از صورت انسان خارج گردید و از سینه به بالا به صورت یک حیوان بسیار وحشتناک در آمد.
آن چنان وحشت کردم که از خواب پریدم. در حالی که خیس عرق شده بودم.
پس از این رؤیا برای همیشه جدل را ترک کردم
لذا هرگاه در مجامع علمی بحثی میشد ایشان سکوت میکردند و در آخر نظر خود را میگفتند و دیگر ادامه نمیدادند.
📚«روزنهای به عبودیت فقیهانه» خاطراتی از عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی
@nokteha14