eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج امیر کرمانشاهی_ولادت حضرت معصومه (س) 98 - سرود - یا حضرت معصومه با تو دلم آرومه-1564215958.mp3
12.95M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙حاج‌امیر 🗒 ولادت کریمه اهلبیت ⏱ ۰۵ دقیقه و ۱۲ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
دخترت رو خوشحال کن - پناهیان.mp3
5.11M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙 سخنران: 🗒 دخترت رو شاد کن ⏱ ۰۴ دقیقه و ۵۰ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📋 روزی ملانصرالدین از بازار رد می‌شد كه دید یک عده‌ ای برای خرید پرنده‌ كوچكی سر و دست می‌شكنند و روی آن ده سكه ‌ی طلا قیمت گذاشته‌ اند ملا با خودش گفت مثل این‌كه قیمت مرغ این روزا خیلی بالا رفته. سپس با عجله بزرگی گرفت و به بازار برد. دلالی بوقلمونِ ملا را خوب سبك سنگین كرد و روی آن ده سكه‌ی نقره قیمت گذاشت ملا که ناراحت شده بود گفت مرغ با این خوش قد و قامتی ده سكه‌ نقره و پرنده‌ ای قد كبوتر ده سكه ی طلا؟ دلال گفت آن پرنده‌ ی كوچک طوطی خوش زبانی است‌ كه مثال آدمی زاد بیش ازیک ساعت پشت‌ سرهم سخن می گوید نگاهی به بوقلمون انداخت، که داشت دربغلش چرت میزد وگفت اگر طوطی شما یک ساعت حرف می‌زند در عوض بوقلمون من‌دو ساعت تمام فكر می ‌كند. دلتون شاد انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
من از این دنیـا فقط ایـن را دریافتــم کــه اونی كـه بیشتر می‌ گـفت نمیدونم، بیشتـر می دونـست. اونی كه‌ قـوی تر بود، كمتر زور می گفت اونی كه راحت‌تر میگفت كــردم ، اعتمــاد به‌نفسش بالاتر بود. اونی کـه صـداش آرام‌ تـر بــود حرف هاش با نفوذتر بود. دکتر حسابی ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📋 بهلول در حالی که داشت از کوچه ای می گذشت شنید استادی به شاگردان خـود می گوید: مـن امام صادق علیه السـلام را قبول دارم اما در سه مورد با او کامـلا مخالفـم. اول ایـن کـه می گوید خداوند دیده نمی‌ شود پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد دوم اینکه می‌گوید خدا شیطان را در آتش جهنم می سـوزاند ، در حالی که از جنس آتـش است و آتش تاثیـری در او ندارد. سـوم این که می گوید انسان کارهای خـود را اختیاری انجام میدهد در حالیکه چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد بهلول تا این سخنان رااز استاد شنید فـورا کلوخ بـزرگی دست گـرفت و به طرف او پرتاب کـرد. اتفاقا به پیشانی استاد خورد و آن‌ را شکافت. استاد و شـاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه بردند. خلیفه گفت ماجرا چیست؟ استاد گفت داشتم به شاگردانم درس می دادم کـه بهلول با کلوخ به سرم زد و آن را شکست! بهلول پرسیـد آیا تو درد را می بینی؟ گفت نـه. بهلول گفت پس درد وجـود ندارد و بعد هم مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیر ندارد ومگر نمیگویی انسان ها از خود اختیار ندارند؟ پس مـن مجبور بودم و سزاوار نیستم. استاد وقتی سخنان بهلول را شنید خجل شد و از آنجا رفت انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
باز هــم پنج شنبه ، هـمان روزی کـه امـوات می‌ آیند بـه سـمت خـود دستشان از دارِ دنیا کـوتاه است و محتـاج یاد کـردن ما هستند با قرآئت فاتحه و صلوات روح آنهــا را شــاد کنـیــم. مسافـران بهشتی مـا را مورد رحمت واسعه خود قـرار ده. الـهی آمین رحم الله من یقرأ الفاتحة مـع الاخلاص و الـصلوات eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📋 قصابی در نجف اشـرف نقل می کـرد که مرحـوم سید ابـوالحسن اصفهانی در آغـاز ورود به نجف ، با پـدرم قرار گذاشت که درطی ماه دفعه‌ ای حدود دویست و پنجاه گرم گوشت بگیرد و آن را در پایان هـر ماه بپردازد پدرم هـم موافقت کرد. پس از مـدتی از پدر سوال کردم بدهکاری این سید را به چه نامی در دفتـر بنویسم؟ پدر گـفت نامـش را نپـرسیدم و نمی دانم نامش چیست؟ بنویس سیدبا کمربند سبز رنگ سید در پایان هر ماه خود را می پرداخت و این برنامه، مدت های طولانی ادامـه داشت. پـدرم ماه های بعد گفت بدهی این آقا سید را به نام سید با وفا بنویس. به هر حال ، ما تا زمانی که این سید بزرگوار به مـرجعیت رسیدنـد ، نامشان را سوال نکردیم و نمی دانستیم انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
a3254cfa89d06c18c4fde48f94c0367f23312160-240p_00.mp3
12.89M
🎼 پاسُخِ توهینِ سروش 🎙سخنران : 🗒 آرزوی روضه خوانی ⏱ ۱۲ دقیقه و ۵۶ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📋 دو دوست برای تفریح به ییـلاق ‌های خارج از شهر رفتند، دربین راه بر سر زمـان و مکان استراحت اختلاف نظر پیدا کـردند و یکی از دوستـان در اثر عصبانیت بر روی دیگری سیلی زد دوست سیلی خورده سخت آزرده‌شد وبدون آنکه چیزی بگوید روی شنهای کـنار نـوشت امروز بهترین دوستم به من سیلی زد ازکنار رودخانه به راه خودشان ادامه دادند تا اینکه همان دوست که سیلی خورده بود پایش لغزید ودر رودخانه افـتاد و با جریان آب به سمت پرتگاه خطرناکی می رفت که دوستش او را نجات داد از آب که بیرون آمد ، سنگ تیزی پیدا کرد و با زحمت روی صخره‌ای نوشت امروز بهترین‌ دوستم ، جانم را نجات داد. دوستش با تعجب پرسید چرا آن دفعه روی شنها نوشتی واین بار روی صخره؟ لبخند زد و گـفت وقتی ‌بدی می‌ بینم روی شن‌ می‌ نویسیم تا بـه راحتی از بین برود و وقتی درحق من می کـنند باید روی سنگ سختی حک کنم تا برای همیشه بماند انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
Rafiei-10.mp3
3.83M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙 سخنران : 🗒 کجا سرعت مجازه؟ ⏱ ۰۷ دقیقه و ۰۰ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📋 از بایزیـد بسطامی ، این عـارف بزرگ پرسیدند: این مقام ارزشمندرا چگونه یافتی؟ گفت یک شب مادر از من آب درخواست، نگاه کردم ، در خانه نبود. کـوزه را برداشتم و به جوی آب رفتم وقتی باز گشتم ، مـادر خوابش بـرده بود . پس با خودم گفتـم اگر بیدارش کنم ، خطاکارم بـود. آنجا ایستـادم تا بیدار شود. هنگام بامداد ، از بیـدار شـد ، پرسید چـرا ایستاده ای؟ قصه را بـرایش گفتم. مـادرم مشغول نماز شد وپس از انجام فریضه دست بـه دعا بـرداشت و عرض کـرد: خدایا چنانکه پسرم را بزرگ وعزیز داشتی، اندر میان خلق نیز او را عزیز و بزرگ گردان پ‌ن: روزی مـردی نزد پیامبر صل الله علیه و آله آمـد و عرض کرد: من تمام گناهان را انجام داده ام ، آیا راه توبه برای من هست؟ حضرت فرمودند آیا پـدر و مادرت زنده هستند؟ گفت تنها پدرم زنده است. فرمـود: به پدر خود و نیکی کن؛ تا خداوند تو را ببخشد. وقتی که مـرد رفت ، حضرت به اطرافیانش فرمودند ای‌کاش مادر او زنـده بود ، چرا کـه محبت به مادر معجزه می کند. بحارالانوار ، جلد ۷۱ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
آقا جان! بـه روسیاهی ما نگاه نکن و بـه دست های مــا که خالـی و گنهکارند، قلبمان را ببین که هر روز و تو را می‌ خوانند فقیر گوشه نشین محبتت هستم ، با دل آنکه فقط تو را دارد اَللّهُـمَّ عَجِّل لِـوَلیِّکَ الفَـرَج ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📋 علامه حِلّی می فرمـودند: شب جمعه ای به قصد امام حسین علیه السـلام به سـوی کربلا می رفتـم ، در حالی که تنها و سـوار بر الاغ بـودم و تازیانه ی کـوچکی برای رانـدن مَرکب در دست داشتم در بیـن راه عـربی پیاده آمـد و با مـن همراه و هم کلام شـد. کم کم فهمیدم شخص دانشمندی است ؛ وارد مسائل علمی شدیم، برخی از مشکلات علمی که داشتم ازاو پرسیدم، عجیب اینکه همه را پاسخ مناسب ودقیقی فرمود! شدم کـه او کیست؟ کـه این همه آمادگی علمی دارد؟! در این حال به فکرم آمد از او بپرسم آیا امکان دارد کـه انـسان امـام زمـان عجل الله فرجه الشریف را ببیند؟ که بدنـم لرزیـد و تازیانه از دستـم افتاد. آن بـزرگوار خم شـد و را در دستم گذاشت و فرمـود: چگونه امام زمان را نمی‌ توانی ببینی در حالی که اکنون دستِ او در دستِ توست پس از شنیدن ایـن جمله ، بی اختیار خـود را از روی چهارپا زمین انداختم تا پای امام را ببوسم. از شـدّتِ شوق، بیهوش بر زمین افتادم. پس از اینکه به هوش آمدم کسی را ندیدم. عبقری الحسان، جلد ۲، ص ۶۱. منتخب الأثر، جلد ۲ ، صفحه ۵۵۴ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
4_5929101961562424082(1).mp3
3.66M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙 سخنران : 🗒 ترسیم قبل از ظهور ⏱ ۰۳ دقیقه و ۱۸ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📋 داخل اتـوبوس پیرمرد بـه دختری که کنارش نشسته بود گفت: دخترم این چه حجابیه که داری؟ همه ی موهات بیرونه!!! خیلی بی‌ادب به پیرمرد گفت تو نگاه نکن. بعداز چند دقیقه پیرمرد کفشش رو بیـرون آورد ، بوی جوراب در فضا پخش شد دختر در حالی که دمـاغش رو گرفته بود گفت: اَه اَه، این چه کاریه میکنی خفمون کـردی؟ پیرمـرد با خونسردی گفت: تو بو نکن! امیرالمومنین على عليه‌السّلام فرمود و محفوظ داشتن زن مايه آسايش بيشتر و دوام زيبايى اوست. غررالحكم حدیث ۵۸۲۰ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
به وقت تو.mp3
8.4M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙 سخنران : 🗒 متقین هم می لغزند ⏱ ۱۳ دقیقه و ۴۴ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📋 جمعه به جمعه منـزل مادر بزرگ جمع می شديم ، ريز تا درشت از همهمه‌ ی زياد ، صـدا به صدا نمی‌ رسيد . آنقَدَر می گفتيـم و می‌ خنـديديـم كـه اصلاً متوجهِ گذر زمان نميشديم بوی غذای مادربزرگ را میان هم ميشد حس كـرد. روزهای هفته را روی دورِ تند ميزديم تا برسيم به روز جمعه جمعه های بچگی‌مان را با هيچ روزی عـوض نمی ‌كرديم گـذشت و گذشت. مادربزرگ هم از ميانمان رفت. دورتر و شديم. شايد ديگر در ماه و يا حتی در سال يك بار دورِ هـم جمع شويم. آن هم قبلش طی می ‌كنيم كه اينترنت داشته باشد ديگـر از صـدای همهمه خبـری نيست. همه سرها داخل گوشی شان هست و جُـك ها و اخبـارِ روز را نقـل قول می‌ كنند. غـذا را از بيرون می آورند و به لطفِ غـذا كنارِ هم می ‌نشينيـم. كاش هنوز بود. كاش جمعه ها را هنوز با مادربزرگ می ‌ساختيم... انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
ﻫﻤﻪ میتوانند ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ ﻭﻟﯽﻫﻤﻪ نمیتوانند ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﺷﻮﻧﺪ. ﭘﻮﻟـﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﻭ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ ﻫﻤﻪمیتوانند ﺩﺭﺱﺑﺨﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎﻫﻤﻪ نمیشوند؛ ﺑﺎﺳـﻮﺍﺩﯼ ﯾـﮏ ﻣﻬﺎﺭﺗـﻪ ﺍﻣــﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ می گیـرند ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﻣــﺎ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗـﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﮐﻨﻨـﺪ ﺯﻧﺪگی یک ﻋــﺎﺩﺗﻪ و ﺯﯾﺒــﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ يك ﻓﻀﯿﻠﺖ ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📋 ... اگر خداوند بخواهد اشرف مخلوقات پیامبر صل الله علیه وآله را در غار با سست‌ تریـن خانه "أوهن البیوت" کـه همان تار عنکبوت است حفظ می‌ کند اگر خداوند بخواهد صاحب قـدرت را "وَ فِرْعَـوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ" ، بـه وسیله‌ ی آب که به آن مینازید "وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی"، غرق میکند. اگر خدا بخواهد درخت خشک ، میوه‌ دار میشود "وَهُزِّی إِلَیْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْكِ رُطَبًا جَنِیًّا" اگر خدا بخواهد برادران یوسف او را به ته چاه می‌ اندازند، "اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا" اما او عزیز وحاکم مصر می شود اگر خـدا بخواهد را از آتش سخت نمرود نجات می‌ دهد ، "قُلْنا ي نارُ كُونِی بَرْداً وَ سَلامـاً عَلی إِبْراهيـم"َ ما خطاب كرديـم كه ای آتش ، سرد و سالـم برای ابراهيـم باش. پس با خدا باشیم ... انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
موانع استجابت دعا_1.mp3
11.57M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙 سخنران : 🗒 چی میخوای از خدا ⏱ ۱۵ دقیقه و ۳۴ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📋 جوانی در بنی اسرائیل زندگی میکرد او به عبادت مشغول بود، روزها را به روزه و شب ها را به نماز و طاعت، تا بیست سال کارش همین بود تاکه یک روز فریب خورد و کم‌ کم از خدا دور شـد و را تبدیـل بـه معصیت و گناه کرد و از جمله گنه کاران شد او در گناه بیست سـال باقی ماند یک روز آمد جلو آئینه خود را ببیند، نگاه کرد دید موهایش سفید شـده و گناه اورا غافل کـرده. از معصیت‌های خود بدش آمـد و از کرده های خود سخت پشیمان گردید. با اشک چشمش گفت خداوندا بیست سال وگناه کـردم اگر برگردم آیا قبولم می کنی صدائی را شنید که می‌ فرمود اجبتنا فاحببنـاک ترکتنا فتـرکناک و عصـیتنا فامهلناک وان رجعت الینا قبلنا. تا آن وقتی که مـا را دوست داشتی مـا هم تو رادوست داشتیم. ترک ما کردی ما هم تو را ترک کردیـم ، معصیت کردی تو را دادیم . پس اگر برگردی به جانب ما، تو را قبول می‌کنیم. این مرحمت ها از خـداوند نسبت به همه گـنه کاران بوده و هست... الهی العفو انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
Mahdi-Daneshmand--Tars-Az-Marg-Va-Roze-Ghiamat.mp3
5.41M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙 سخنران: 🗒 ملا چقندر اصفهانی ⏱ ۰۳ دقیقه و ۲۶ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📋 در کتـاب مظفرنامه حکایت شـده کـه در ایران گـوشت از قـرار هر کیلـو دو ریال "قِران" بوده، روزی قصابی‌ های تهران خود سرانه گوشت را یک ریال گران کردند. مـردم چون چنیـن دیدند عصبانی شدند و به خیابانها ریخته و بـر علیه ها شعار دادند این خبر به‌گوش مظفر رسید و اعضا دولت برای آرام کردن مردم‌از او کمک خواستنـد. سلطان فکـری کرد و گفت برویـد و به قصاب ‌ها بگویید گوشت را دو ریال گران‌تر از آنچه خود گران کرده اند به مردم بفروشند یـعنی هـر کیلو گوشت شـد از قـراری پنـج ریال. مـردم چـون دیدنـد قیمت گوشت بالاتر رفته اینبار به خیابان‌ها ریخته و مغازه‌ها را به آتش کشیدند. هـیئت نـزد مظفر رفتنـد و به او گفتند که تدبیر شاه شاهان کارساز نـشد و مـردم این کردنـد و آن نمودند این دفعه مظفر الدین‌ شـاه گفت حالا برویـد و یک ریال گـوشت را ارزان تر کنید یعنی هر کیلو گـوشت شـد چهار ریال و مردم هم چون دیـدند گـوشت یک ریال ارزان تـر شد بـرای سـلامتی شـاه دست به دعا شـدند. به این نوع اقتصاد، اقتصاد مظفری گفته میشود انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
هیچ وقت حسرت زندگی آدمایی کــه از درونشــون نداری رو نخور. هر قلبی یه‌دردی دارد ونحوہ ابــراز آن درد هم متفاوته بعضی آنـرا در چشماشون می کنند و بعضی‌ توی لبخند خودشون به‌ قـول سهـراب سپهــری چشــم هــا را بایـد شست جــور دیگــر بایـــد ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📋 وقتى كه نمرود حضرت ابراهيم عليه السـلام را در آتـش انـداخت ، مـلائكه آسمان ها بـه گريه در آمدند ، جبرئيل عـرض كرد خدايا ، روى زمين يك نفر تو را پرستش میكرد و حالا دشمن بر او شـده ، خطاب شـد من هر وقت بخواهم او را يارى مى كنم ملائكه عـرض كردنـد ، پروردگارا پس اذن بـده ما بـه يـارى او بشتابيـم ، از طرف حضرت حق خطاب شد برويد، اگر اذن داد او را يارى كنيد. ملكى كه موكل آب‌بود آمد، ملائكه‌اى كه موكل باد و خاك و آتش بودند آمدند، عرض كردند: اى اجـازه بـده تو را نجات دهيم‌ و دشمنانت را هلاك كنيم حضرت ابراهيم اجـازه نـداد. جبرئيل آمد عرض كرد اى ابراهيم آيا حاجتى دارى حضرت ابراهيم فرمود حاجتى دارم ولى به تـو ندارم. جبـرئيل گفت: به آن کس حـاجت دارى بگو. حضرت فرمود حسبى‌من‌ سؤالى علمه بحالى فرمـود: او خـودش از حـال من مطلع است نيست، افوض امرى الى الله ان الله بصيـر بالعباد. خطاب شـد اى‌آتش بر ابراهيم سرد وسلامت شو. منبع: نقصص الله يا داستـان هايى از خدا. از احمـد ميـرخلف زاده و قـاسم ميرخلف زاده انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50