مرحوم كليني در كتاب كافي روايتي از امام صادق عليه السلام نقل ميكند كه فرمودند: علي بن ابيطالب يك روز دچار درد چشم شد. پيامبر وقتي آمدند تا از علي عيادت كنند ديدند آن حضرت از شدت درد فرياد ميكشد، پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: يا علي جزع و فزع ميكني؟ آيا واقعا درد تو بسيار شديد است؟
علي عليهالسلام عرض كرد: يا رسولالله تا به حال چنين دردي نداشتهام. پیامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: يا علي!وقتي كه ملك الموت ميآيد تا جان انسان كافري را بگيرد سفودي (مثل سيخ كباب) در دست دارد و بوسيله آن جان او را ميگيرد و اين قبض روح آن چنان دردناك است كه كافر فرياد ميزند...
حضرت علي (عليهالسلام) همين كه اين را شنيد از بستر خود برخاست و گفت: يا رسولالله يك بار ديگر هم اين مطلب را بگوييد، چون آنقدر از شنيدن آن وحشت كردم كه درد چشم خودم را فراموش كردم.
بعد فرمود: يا رسول الله آيا اين اختصاص به كافران دارد يا بعضي ديگر از امت تو هم اينطور هستند؟ پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: سه دسته از امت من هم اينطور قبض روح ميشوند:
كسي كه مسئوليتي دارد و ظلم ميكند ، گروهي كه مال يتيم ميخورند و شاهدي كه به دروغ شهادت دهد. بحارالانوار،ج ٢١ ، ص ٢٨
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
همه نعمت های الهی از باب رحمت است، هر آنچه در عالم وجود دارد از نعمت های الهی است، حتی علف های هرز بیابان هم نعمت است که حیوانات از آن می خورند و شیر و گوشت آنها مورد استفاده انسان قرار می گیرد. در آخر بعضی از دعاها، می گوییم: برحمتک یا ارحم الراحمین، یعنی همه نعمت ها به رحمت الهی برمی گردد. علم و قدرتی که خداوند به بشر داده است، از رحمت اوست. بعضی از نعمت های الهی جنبه اعجازی هم دارد، به این معنا که بشر نمی تواند یک زردآلو بسازد. آن، مصنوع خدا و قدرت الهی است. توحید یکی از نعمت های الهی است. گمان نکنید توحید و نماز و روزه مشقت دارد، بلکه همه رحمت است.
اگر انسان نماز الهی را بخواند. منکرات بر او مسدود می شود، معراج تکاملی پیدا می کند و نفس، مملوک عقل می شود و نفس، مالک انسان نیست که او را به هر سو حرکت دهد. اگر نفس مملوک عاقله باشد، انسان دنبال حرام نمی رود و کار او اصلاح خواهد شد. گمان نکنید که اگر دنبال حرام نروید، رزق ندارید، این طور نیست. انسان با بصیرت عقلی تا بدان جا پیـش می رود کـه اکـمل و اشـرف مـوجـودات می شـود. انسـان با همـت، انسـانی اسـت کـه همان استفاده های مادی و معنوی که انبیا و اولیا و اتقیا از این جهان کردند، بکند.
اکبر اسدی ، نردبان آسمان ، «مجموعه ای از درسهای اخلاق حضرت آیة الله بهاءالدینی» قم ،پارسیان ، چاپ یازدهم ، 1389 ، ص224
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
در تاريخ نوشته اند: در كربلاى معلى عطارى بود شديدا مريض می شود، جميع اجناس دكان و اثاث البيت منزل خود را به جهت معالجه فروخت، خرج كرد، اثر نكرد، روز به روز بدتر شد و اثر خوبى مشاهده نمیكرد، جميع اطباء اظهار يأس نمودند،
راوى گفت: يك روز من رفتم به عيادتش ديدم بسيار بد حال است و به پسرش میگويد: فلان ظرف را بردار، ببر بازار بفروش و پولش را بياور كه به مصرف خود صرف نمايم، شايد راحت بشوم به مردن يا خوب شدن، گفتم: معنى اين حرف را نفهميدم و ندانستم چه چيز است، ديدم آهى كشيد، گفت: فلانى من سرمايه زيادى داشتم و جهت ترقى من اين بود كه در فلان سال مرضى در كربلا شايع شد كه اطبا علاج آن را منحصر كردند به آبليموى شيرازى از اين جهت آب ليمو خيلى گران شد و كمياب هم شد من قدرى آب ليمو داشتم، دوغ زيادى مخلوط كردم به او بوى آب ليمو از آن فهميده میشد و آن را به قيمت آب ليمو خالص میفروختم تا آن كه منحصر شد وجود آب ليمو به دكان من، من هم غش زيادى میزدم و میفروختم و سرمايه من زياد شد. و در ميان صنف خودم مشهور شدم به ابوالالوف، پدر ميليونها، تا اينكه مبتلا شدم به اين مرض و هر چه داشتم فروختم و از براى من چيزى باقى نماند بغير همين متاع، گفتم اين را هم بفروشند شايد خلاص شوم يا بميرم و يا خوب بشوم.
اين هم اثر و نتيجه غش و خيانت به مردم كه عاقبت چنين است كه ملاحظه فرموديد، هيچ چيزى براى خودش نماند الا بدبختى و عذاب اخروى. جامع الدرر ج ۲ ص۶۸
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
استاد فاطمی نیا: حديثي زيبا از امیرالمومنین علیه السلام نقل شده است كه موارد بسياري به بنده مراجعه كردند كه بعد از عمل به اين روايت مشكلشان حل شده است! حضرت در یک جمله کوتاه میفرمایند:
(( الاحتمال ، قبر العیوب ))
" تحمل و بردباری قَبر عیب هاست"
چه طور جسد در قبر پنهان میشود، همه عیب ها با بردباری پنهان میشود.
مردي برايم نقل ميكرد كه من تا به منزل ميرسيدم، همسرم شروع به دعوا میکرد كه چرا تو فقيري؟! چرا من را بيست سال اسيرخود كردي؟! و...! مرد میگفت من هم جوابش را ميدادم و تا شب مدام دعوا میکردیم! و به همين منوال روزهاي ديگر! از وقتي كه این حدیث را شنيد و عمل كرد، کارشان درست شد!
مرد نقل ميكرد که همسرم طبق معمول ، تا من رسيدم شروع کرد به تكرار همان حرف ها!میگوید یاد این روايت افتادم که "الاحتمال قبر العیوب" هیچی نگفتم و سكوت كردم! با همين سكوتم ،تمام شد! دعوا ریشه کن شد!
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
حضرت ایوب را نماد صبر میدانیم. اما ایشان یکجا از شیطان به خدا شکایت میکند:
به یاد آر بنده ما ایوب را آنزمان که پروردگار خود را ندا داد که شیطان مرا دچار عذاب وگرفتاری نموده
سوره مبارکه صاد آیه ۴۱
ایوب نبی از چه چیزی خسته شد و زبان به شکایت گشود؟ امام صادق(ع) پاسخ این سوال را در روایتی داده اند: شیطان به خدا گفت، چون به ایوب نعمتهای زیادی عطا کرده ای او شاکر است.
خداوند برای اینکه به همه عبودیت و اخلاص ایوب را ثابت کند؛ نعمتها را از او یکی یکی گرفت تا دچار به ابتلا و بیماری شود. تا آن زمان ایوب نبی شاکر بود اما پس از آن به مقام صبر میرسد.
نکته جالب اینجاست که ایوب نبی از یک حرف آزرده خاطر شد، وقتی در بیماری سخت بود، علمای بنی اسرائیل نزد او آمدند و گفتند: ای ایوب چه گناهی کرده ای که خداوند تو را اینگونه عذاب کرده است؟ این زخم زبان علمای بنی اسرائیل باعث شد ایوب نبی رنجیده شود. او در اوج نعمت، شاکر بود و امتحان شد... و در اوج سختی و از دست دادن نعمت صابر بود و امتحان شد...خدا در هر حال بندگانش را امتحان میکند
علل الشرایع جلد ۱
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
روزى شيطان در گوشه مسجد الحرام ايستاده بود. حضرت رسول (ص) هم سرگرم طواف خانه كعبه بودند. وقتى آن حضرت از طواف فارغ شد، ديد ابليس ضعيف و نزار و رنگ پريده، كنارى ايستاده است، فرمود: تو را چه مى شود كه چنين ضعيف و رنجورى ؟! گفت : از دست امت تو به جان آمده و گداخته شدم . فرمود: مگر امت من با تو چه كرده اند؟ گفت : يا رسول الله ! چند خصلت نيكو در ايشان است، من هر چه تلاش مى كنم اين خوى را از ايشان بگیرم نمى توانم. فرمود: آن خصلت ها كه تو را ناراحت كرده كدام اند؟ گفت:
اول اين كه هرگاه به يكديگر مى رسند سلام مى كنند و سلام يكى از نامهاى خداوند است. پس هر كه سلام كند حق تعالى او را از هر بلا و رنجى دور مى كند و هر كه جواب سلام دهد، خداوند متعال رحمت خود را شامل حال او مى گرداند.
دوم اين كه وقتى با هم ملاقات كنند به هم دست مى دهند و آن را چندان ثواب است كه هنوز دست از يكديگر برنداشته حق تعالى هر دو را رحمت مى كند.
سوم، وقت غذا خوردن و شروع كارها "بسم الله" مى گويند و مرا از خوردن آن طعام و شركت در آن دور مى كنند.
چهارم، هر وقت سخن مى گويند: "ان شاءالله" بر زبان مى آورند و به قضاى خداوند راضى مى شوند و من نمى توانم كار آنها را از هم بپاشم، آنان رنج و رحمت مرا ضايع مى كنند.
پنجم، از صبح تا شام تلاش مى كنم تا اينان را به معصيت بكشانم. باز چون شام مى شود، توبه مى كنند و زحمات مرا از بين مى برند و خداوند به اين وسيله گناهان آنان را مى آمرزد.
ششم، از همه اينها مهمتر اين است كه وقتى نام تو را مى شنوند با صداى بلند "صلوات"مى فرستند و من چون ثواب صلوات را مى دانم، از ناراحتى فرار مى كنم؛ زيرا طاقت ديدن ثواب آن را ندارم
هفتم ؛ ايشان وقتى اهل بيت تو را مى بينند، به ايشان مهر مى ورزند و اين بهترين اعمال است... انوارالمجالس
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
بارتان را سبك كنيد !
آيت الله مرعشي نجفي - رحمه الله عليه ميفرمودند: «من خيلي بارم سبك است و هيچ نگراني ندارم، تنها يك چيز مرا زجر ميدهد و آن اين است كه ميترسم در ايام زندگيم نوشته من يا صحبتهاي من در هر موردي باعث شده باشد كه حقي ناحق شود، يا در همسايگي ما گرسنهاي بوده باشد و ما غذاي سير خورده باشيم كه و الله و بالله و تالله اگر چنين چيزي بوده من آگاهي نداشتهام و نصيحت ميفرمودند كه شما هم بارتان را سبك كنيد و از تجمل پرستي و (داشتن) خانه (های) بزرگ و... بپرهيزيد، كه همه چيز ظرف چند دقيقه نابود ميشود.»
( عقيقي بخشايشي - فقهاي نامدار شيعه، ص 566
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
استاد فاطمی نیا: ما که اهل دزدی نیستیم، شراب که نمیخوریم، ربا که نمیگیریم ، پس مشکل از کجاست؟ مشکل بیشتر ما از ناحیه زبان هاست. وقتی در خانه ات به فرزندت سر یک موضوع ساده میگویی خفه شو ! داری دل بچه را میشکنی ،حواست هست؟ وقتی شخصی اشتباهی میکنه یا حرف ناپسندی میزند ، جوابشو با خوش رفتاری بده .
حضرت باقر علیه السلام فرموده از زندگی دو قسم را نبین و یک قسم را ببین_یعنی زیرکی نکن .
ازش میپرسن فلانی چطور آدمیه؟ میگه نماز میخونه ، اهل دعا و زیارت عاشورا ست ، آدم خوبیه ولی یکم بداخلاقه! اصلاً مومنی که بداخلاقه به درد نمی خوره .انسان باید با صفا باشه. انسان بی صفا به درد نمیخوره.
کانال نکته های ناب کــوتاه
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
استاد ناصری : عدّهای موفّق نمی شوند حتی نیم ساعت قبل از اذان صبح بیدار باشند. اگر موفّق هم بشوند، آن قدر اضطرابِ روز بر آنها حاكم است كه اگر چهار ركعت نماز نافله هم بخوانند، بهرهای نمیبرند.
نگاه كنید حواریون ائمه علیهم السلام یا علمای بزرگ، نماز شب را به چه صورت میخواندند؟! مرحوم میرزا جواد آقا ملكی تبریزی قدّسسرّه وقتی از خواب بیدار میشدند، مدّتی در رختخواب گریه میكردند. وقتی برای وضو می رفتند، گریه میكردند. وقتی برمیگشتند، گریه میكردند. این نماز شب، با نماز شبی كه بعضی میخوانند خیلی متفاوت است؛ علت آن هم اندوخته های باطلی است كه انسان در گذشته و در طول روز، گرفتار و اسیر آنها است
کانال نکته های ناب کــوتاه
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
شاگرد مغازهی کتاب فروشی بودم. حاج آقا گفت: "میخوایم بریم سفر. تو شب بیا خونهمون بخواب." بد زمستونی بود. سرد بود. زود خوابیدم.
ساعت حدود دو بود که در زدن. فکر کردم خیالاتی شدم. در رو که باز کردم، دیدم آقا مهدی و چند تا از دوستانش از جبهه اومدن. آنقدر خسته بودن که نرسیده خوابشون برد.
هوا هنوز تاریک بود که باز صدایی شنیدم. انگار کسی ناله میکرد. از پنجره که نگاه کردم، دیدم آقا مهدی توی اون سرمای دمِ صبح، سجاده انداخته توی ایوان و رفته به سجده. شهید مهدی زین الدین
کانال نکته های ناب کوتاه
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
karimi.mp3
4.69M
خورشیدمحوروی درخشنده شماست
حاتم گدای سفـره بخشنـده شماسـت
ماه فلک از ایـن که شـده مـاه ، نام او
سر را به زیر برده و شرمنده شماست
میلاد باسعادت امام حسن عسکری
علیه السلام را خدمت شمـا خوبان
تبریک و تهنیت عرض مینمایم
استاد قرائتی فرمودند مى خواستم ازدواج ڪنم ، ولى پدرم مى گفت : هر موقع درس خارج رفتى زن بگير.
ديدم به هيچ صورت قانع نمى شود، اثاثيه را از قم برداشتم و به ڪاشان نزد پدرم آمدم .
او گفت : چرا آمدى ؟ گفتم : درس نمى خوانم ! شما حاضر نمى شوى من ازدواج ڪنم .
خلاصه هر چه به خيال خويش مرا نصيحت ڪرد اثر نگذاشت .بعضى از آقايان را ديد ڪه مرا براى درس خواندن نصيحت ڪنند،
من هم بعضى ديگر را ديدم ڪه او را براى موافقت به ازدواج من نصيحت ڪنند.
تا اينڪه يك روز به پدرم گفتم : يا به من بگو ايمانت مثل يوسف است ، يا بگو گناه ڪنم يا بگو ازدواج ڪنم . سرانجام موفّق شدم
کانال نکته های ناب کوتاه
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50