eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 مرحوم آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی فرمودند: برای دیدن یکی از دوستانم به نام آقای مصطفوی به یکی از روستاهای قائن رفته بودم. بعد از ورود به خانه ایشان، متوجه شدم که صاحب خانه خواب بوده و به خاطر من، بنده خدا را بیدار کرده اند. وقتی که آمد، در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود ، گفت: چرا مرا از خواب بیدار کردید؟! الان در عالم رویا مولایم امام حسین علیه السلام را با بدنی پر از زخم و جراحت دیدم، وقتی چشمم به آن حضرت افتاد، گریه ام گرفت و هر چه بیشتر گریه می‌کردم، زخم‌های بدن آن بزرگوار التیام پیدا می کرد؛ از این رو گریه ام را ادامه دادم. با تعجب متوجه شدم دو زخم همچنان به حال خود باقی است و گریه من در بهبود آن تأثیر نمی کند. در این وقت به من فرمودند: هر اندازه هم که گریه کنی آن دو زخم التیام پیدا نمی کند. عرض کردم: آقا جان! مگر این دو زخم چه خصوصیتی دارد؟ فرمودند: یکی از این زخم ها داغ برادرم عباس علیه السلام و دیگری داغ شهادت فرزندم علی اکبر علیه السلام است. انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1950565_681.mp3
9.93M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله 🎙 حـاج منصـور ارضی 🏴 زیـارت روز اربـعـیـن ⏱ ۰۹ دقیقـه و ۴۲ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 چهل روز گذشت از آن غروب خون آلود ، هنگامی که خنجرهای شقاوت و نامردی ، گلوی آخرین مبارز را...، آنگاه که زنان و فرزندان داغدیده در میان رقص شعله های آتش خیمه های ‎شان ، به سوگ مردان در خون غلتیده خود نشسته بودند، دشمن به جشن و سرور ایستاد ، خیابان ها و کاخ ها را برای جشن ها مهیا ساخت و به انتظار ماند تا در میان دلهای چون لاله پرخون اسیران، به برپایی جشنی تمسخرآمیز بپردازد. اما زینب سلام الله علیها، این ستون پابرجای کاروان اسرا ، همه چیز را به گونه ای دیگر رقم زد . به راستی چه کسی می داند که چگونه زینب سلام الله علیها با وجود سنگینی مصیبت ها بر شانه هایش ، بغض غم ها را فرو داد و قدم بر قله رفیع عزت و آزادگی گذاشت. با سخنان حضرت زینب سلام الله علیها، کربلا به بلوغ رسید و خون شهدا جوشید، و جوشید تا آن جویبار خونی که در غریبانه ترین حالت ممکن بر زمین جاری شده بود ، در اربعین حسینی، رودی خروشان شد . چهل روز بود که یزیدیان جز رسوایی و بدنامی چیزی ندیده بودند و بزم و شادی شان آلوده به شرم و ندامت شده بود. چهل روز بود که درخت اسلام ریشه در خون شهدا ، استوارتر و راسخ‌تر از همیشه، به سوی فلک قد می کشید. چهل روز بود.... انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
Panahian-42.mp3
3.51M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله 🎙حاج‌ علیرضا پناهیان 🏴 نوکر خـوبی نبـودیم ⏱ ۰۷ دقیقـه و ۰۰ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 عبدالرحمن ابن عبدریه انصاری از ياران امام حسين عليه السلام و از شهدای عاشورا و همان کسی است که در شب عاشورا ، جناب برير بن خضير حمدانی از شوق شهادت با وی شوخی می کرد. اهل کوفه و از اصحاب رسول خدا صلی الله عليه و آله و سلم بود . او پس از شهادت آن حضرت نيز از کسانی بود که به اميرالمؤمنين عليه‏ السلام ، اخلاص داشت واز آن حضرت قرآن آموخته بود. در الموالات حدیثی از اَصبَغ بن نُباتَه آمده که وقتی امیرالمومنین علی علیه السلام در رَحبَه ، فرمود: هر کدام از شما که سخنان پیامبر در غدیرخم را شنیده است ، بلند شود و گواهی دهد. عده‌ ای بلند شدند و گواهی دادند. یکی از آنان که گواهی داد عبدالرحمن بود که گفت: من از پیامبر شنیدم که فرمود خداوند ولی من است و من ولی مؤمنانم. پس هر کس من مولای او هستم ، این علی مولای اوست. او از شخصيت های بارز شيعی کوفه محسوب می شد و در ايام نهضت مسلم بن عقيل علیه السلام ، از مردم به نفع حسين بن علی عليه‏ السلام بيعت می گرفت انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
امام زمان عجـل الله تعالی فرجه الشریف فرمودند: ما دررعايت حال شما کوتاهی نمی ‌کنيم و شما را از خاطر نبرده‌ ايم که اگرجز اين بود گرفتاری ها به شمـا روی می‌ آورد و شما را ريشـه کن می کـــردنـد. پس از خـــدا بترسيــد و مـا را پشتيبانی کنيد. بحارالأنوار ، جلد ۵۳ صفحه ۱۷۵ ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 مرحوم سید محمدمهدی طباطبایی معروف به بحرالعلوم به‌قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در مسیر، شدیداً در فکر فرو رفته بود. شخص عربی "امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف" سوار بر اسب به او رسید و فرمود: سید ، درباره چه به فکر فرو رفته ای؟ سید گفت اینکه چطور می شود خدا این همه ثواب به زائرین و گریه کنان سیدالشهدا علیه السلام می دهد؟ مثلا در هر قدمی ثواب یک حج و یک عمره و برای قطره ای اشک، گناهان صغیره و کبیره شان آمرزیده می شود؟ آن سوار عرب ضمن بیان داستانی بسیار زیبا و بامفهوم فرمود: جناب بحرالعلوم، امام حسین علیه السلام هرچه از مال و منال و اهل و عیال و پسر و برادر و سر و پیکر داشت همه را در راه خدا داد. پس اگر خدا به زائرین و گریه کنان آن حضرت این همه اجر و ثواب بدهد، نباید تعجب کرد ، چون خدا که خدایی اش را نمی تواند به سیدالشهدا بدهد، پس هر کاری که می تواند برایش انجام می‌دهد. یعنی صرف نظر از مقامات عالی خود امام حسین علیه السلام ، به زوار و گریه کنندگان ایشان هم درجاتی عنایت میکند و درعین حال این ها را جزای کامل برای فداکاری ایشان نمی داند. وقتی شخص عرب این مطالب را فرمود ، از نظر سید بحرالعلوم غائب شد. منبع کتاب : برکات حضرت ولیعصر ، صفحه ۲۱۸ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
تخصصی زندگی کن.mp3
4.84M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله 🎙استاد محمد شجاعی 🗒 پیـوند با امـام زمـان ⏱ ۰۵ دقیقه و ۴۷ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 استاد شاگردش ﺭﺍ ﺻﺪﺍ کرﺩ ، شاگرد ﭘﺎی ﺗﺨﺘﻪ ﺭﻓﺖ ، استاد ﮔﻔﺖ: ﺷﻌﺮ بنی ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ. شاگرد ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩ: بنی ﺁﺩﻡ ﺍﻋﻀﺎی ﻳﻜﺪﻳﮕﺮﻧﺪ ، ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﺯ ﻳﻚ ﮔﻮﻫﺮﻧﺪ. ﭼﻮ ﻋﻀﻮی ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ، ﺩﮔﺮ ﻋﻀﻮﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻗﺮﺍﺭ. به ﺍﻳﻨﺠﺎی شعر ﻛﻪ ﺭﺳﻴﺪ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺷﺪ، استاد ﮔﻔﺖ: ﺑﻘﻴﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ! شاگرد ﮔﻔﺖ: ﻳﺎﺩﻡ نمی ﺁﻳﺪ. استاد ﮔﻔﺖ: یعنی چه؟ یادم نمی آید! ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﺳﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺘﻮﺍنستی ﺣﻔﻆ کنی؟ شاگرد ﮔﻔﺖ: ﺁﺧﺮ ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﻳﺾ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﺷﻪ ی ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ، ﭘﺪﺭﻡ ﺳﺨﺖ ﻛﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﺎﻻﺳﺖ ﻣﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﻛﺎﺭﻫﺎی ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﻫﻢ ﻭ ﻫﻮﺍی ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ. استاد ﮔﻔﺖ: ﺑﺒﺨﺸﻴﺪ، ﻫﻤﻴﻦ؟! ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺍﺭی ﻛﻪ ﺩﺍﺭی ﺑﺎﻳﺪ ﺷﻌﺮ ﺭﻭ ﺣﻔﻆ می کرﺩی ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﻧﻤﻴﺸﻪ! ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻟﺤﻈﻪ شاگرد ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﻛﺰ ﻣﺤﻨﺖ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ بی غمی ، ﻧﺸﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﺖ ﻧﻬﻨﺪ ﺁﺩمی و قرآن کریم زیبا می فرماید: یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفعَلُونَ. سوره مباركه صفّ، آیه۲. کسانی که ایمان آوردید، چرا چیزی می‌گویید که به آن عمل نمی کنید؟ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
شیــرین باش! کنــار چـای تلخ همیشه یا قنــد هست یا شکر به همین خاطرهم هست که می‌شود. یادت باشد بعضی ها مثل چای‌اند؛ یعنی تلخ هستند. پـس با آن ها شکــر بــاش یعنی شـیرین حــرف بزن، شیـرین رفتار کن؛ به قول سعــدی شیــرین حــرکات باش ایــن خــداست: ادفَــع بِالَــتی هِـیَ اَحـسَنُ؛ بـــدی هــای دیگــران را با خوبی هـای خود دفـع کن، یــعنی اگـــر دیگــران تلـخ بودند تو شیرین باش ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 بعضی از ما آدما تا یک جا دور هم جمع می شیم شروع می کنیم به عیبجویی و حرف زدن راجبِ این و اون. میخوام به خودم و اونایی که به این کار عادت کردن عرض کنم، امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: در شگفتم از كسی كه عيب های مردم را بد ميداند ، در حالی كه خودش از همه پر عيب‌ تر است و آنها را نمی‌ بيند. و بدترين مردم كسی است كه دنبال عيب های مردم باشد و كور عيب های خود. غررالحكم. پس بیاییم منصف باشیم و یه کمی هم دنبالِ عیب‌های خودمون بگردیم. چون خدا برای عیب جویان ، عذاب در نظر گرفته به خاطر همین هم در قرآن فرمود: وَیلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَه ، وای بر هر عیب جوی هرزه زبان. بیاییم برای اینکه عادت کنیم و عیب جویی رو بزاریم کنار ، به خودمون بگیم بی‌ عیب خداست. حتما ما هم عیب های زیادی داریم که خودمون بهتر میدانیم. رسول خدا صلی الله عليه وآله فرمودند: خوشا به حال كسی كه عيب خودش، او را از پرداختن به عيب های برادران مؤمنش باز دارد. بحارالانوار ، جلد ۷۷ ، صفحه ۱۲۶ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
Rafiei-26.mp3
3.97M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله 🎙 دکتــر ناصــر رفـیعی 🗒 باورهای سیدالشهداء ⏱ ۰۷ دقیقـه و ۰۰ ثانـیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 در بدو ورود به نیروی هوایی باید یک سری‌ آموزش‌ ها می‌ دیدیم که از آن جمله آموزش زبان انگلیسی بود. در کلاس زبان من به عنوان هنرجو سمت ارشدی کلاس را داشتم. با ورود عباس بابایی به کلاس به عنوان دانشجو می‌ بایست ایشان ارشد کلاس می‌ شد‌ اما عباس از این کار ‌امتناع می‌ کرد. در این کلاس من با این شهید بزرگوار آشنا شده و با هم رفیق شدیم. ایشان شخصیت خاصی داشتند و از همه متمایز بودند. در آن دوران بیشتر استادان زن بودند از جمله استاد کلاس زبان که یک زن ‌امریکایی بود. آمریکایی‌ ها می‌ خواستند از این طریق فرهنگ منحوس غربی را به جوانان این مرز و بوم تحمیل کنند. عباس همیشه می‌ گفت: اینها ماموران CIA هستند و در قالب استاد ، جاسوسی می‌ کنند. همانطور که گفتم ایشان اخلاق بخصوصی داشتند. انسانی متواضع و با اخلاص بودند که من شیفته او شده و تا پایان دوره با هم بودیم. این استاد زبان برای اینکه فرهنگ مبتذل غرب را رواج دهد، به دانشجویان پیشنهاد شرم‌ آوری داد که ، اگر کسی‌ امتحان پایان ترم را ۲۰ بگیرد من یک شب با او خواهم بود. بعد از اعلام نمرات عباس از همه نمره‌ اش بیشتر بود. او ‌امتحان را ۱۹ گرفته بود. من برگه او را که دیدم تعجب کردم زیرا او یک کلمه ساده را غلط نوشته بود و آن استاد هم به عباس گفت: تو عمدأ این کلمه را غلط نوشته‌ ای تا با من نباشی. آنجا بود که من به عظمت روحی عباس پی بردم. ایشان با این کار درس تقوا و عفت و بزرگواری را به دیگران آموخت. راوی عظیم دربند سری. خبرگزاری دانشجو کد خبر ۳۳۷۸۶۱ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
پنج فریب شیطان ملعون: هنوز جوانی‌خوش بگذران زندگی طولانی است؛ پس لذّت ببـر. هنگام عصبانیت آرام نمـان. همه این کار را می‌کنند پس افراطی فکر نکن. تو خیلی پس‌به گناهانت ادامه بده امـام صادق علیـه‌ السلام: اگـر شیطان دشـمن قـسم‌ خــورده تـوست پـس این همـه و بی‌ خبری چرا؟! بحار، ج٧٣ ، ص١٥٧ ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 شخص ثروتمندی که کلاهبردار بازار بغداد بود از بغداد عزم حج کرد. بار شتری بست و سوار بر شتر و عازم شد تا با آن به مکه رود. چون مراسم روز عید قربان شد ، شتر خودش را قربانی کرد و بعد از اتمام حج شتری خرید تا برگردد. از حج برگشت. بعد از یک ماه در بغداد باز در معامله‌ ای دروغ گفت و توبه‌ ی خود بشکست. عهد کرد که تا سال دیگر به مکه رود و رنج سفر ببیند تا خدا گناهان او را ببخشد. شخص ثروتمند باز شتری برداشت و سوار شد تا به مکه رود. وقت وداع ، پسرش به او گفت باز قصد داری این شتر را در مکه قربانی کنی؟ پدر گفت بله. پسرش گفت این بار شتر را قربانی و آنجا رها نکن. این بار نفس خودت را قربانی کن همانجا تا برگشتی دوباره هوس گناه نکنی. تو اگر نفس خود را قربانی نکنی اگر صد سال با شتری به مکه روی و گله‌ ای قربانی کنی ، تأثیر در توبه تو نخواهد داشت. انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
Aqatehrani-28.mp3
3.9M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله 🎙 استــاد آقـا تهـــرانی 🗒 حبیب یا عمر سعـد؟ ⏱ ۰۶ دقیقـه و ۵۰ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 راوی نقل می کند روزی به مرحوم آیت الله بهجت "ره" عرض کردم آقا جان می شود ذکری به ما یاد بدهید که دائمی باشد و خیلی بزرگ باشد؟ فرمودند در قبال این ذکری که من دارم به شما یاد میدهم اگر تمام گنج های عالم را جمع کنید بیاورید و بروید داخل کوه ها هر چه جواهر وجود دارد جمع کنید ، بروید در دریاها هر چه مروارید وجود دارد جمع کنید با این ذکری که به شما می دهم برابری نمی کند. گفتم آقاجان بفرمایید چه ذکری هست که همه جواهرات دنیا با آن برابری نمی کند؟ ایشان فرمودند استغفار ، استغفار ، استغفار ، اگر بدانید چه هست این استغفار! چه گنج هایی در این ذکر استغفار نهفته هست. زبانتان وقتی به ذکر استغفار باز می شود ، در حقیقت موانع همه بر طرف می شود و حوائج تان هم برآورده می شود. استغفار صیقل دهنده روح است انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
وقتی خـداوند حاجتت را به تاخیر می‌ انـدازد ، دارد چیز بزرگتری به تو میدهد منتهـــا تــو بــه خواسته‌ی خودت هست و مـتوجه نمی شــوی تو نان می‌ خـواهی، او به تو جان میدهـد. به نقل از مـرحوم حاج اسماعیل دولابی هیچ چیـز بهتـر از آن نیست کـه تـو بـرایـمان می‌ خواهی. خدایا شکرت ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 محمد باقر در اتاق خود در حوزه علمیه مشغول مطالعه بود که ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه اشاره کرد که ساکت باشد. دختر گفت: شام چه داری؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر در گوشه ای از اتاق خوابید و محمد به مطالعه خود ادامه داد. دختر شاهزاده بود و بخاطر اختلاف با زنان دیگر فرار کرده بود لذا شاه دستور داده بود تا سربازان شهر را بگردند ولی هر چه گشتند او را پیدا نکردند. صبح‌ که دختر از خواب بیدار شد. از اتاق طلبه خارج شد سربازان شاهزاده خانم را همراه محمد باقر به نزد شاه بردند شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی و... محمد باقر گفت: شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟ بعد از اثبات پاکدامنی، از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟ محمد باقر انگشتان خود را نشان داد شاه دید که تمام انگشتانش سوخته. علت را پرسید ، طلبه گفت چون او به خواب رفت ، نفس اماره مرا وسوسه می‌ نمود هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می‌ گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به‌ فضل خدا شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمان و شخصیتم را بسوزاند. شاه‌ عباس از تقوا و پرهیزکاری محمد باقر خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام دوستداران علم از او به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. مهمترین شاگرد او ملاصدرا است انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
موانع استجابت_28.mp3
14.56M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله 🎙استاد محمد شجاعی 🗒 نگاه تنـد بـه والـدین ⏱ ۱۸ دقیقه و ۱۳ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 تعریف می کرد یک روز با اصرار بعد از درس آیت الله مجتهدی ، ایشان را برای ناهار به منزل خودم بردم ، بعد از یک بار غذا کشیدن از من خواست دوباره برایشان غذا بکشم، با تعجب غذا کشیدم ولی چیزی نگفتم. بعد از جمع کردن سفره تحمل نکردم از استاد پرسیدم ببخشید که ازتون این سوال رو میپرسم ، آخه شما اهل غذا نبودید چطور دو بار غذا کشیدید؟ البته برایم باعث افتخارِ و خوشحال شدم. استاد فرمود سوال رو از من کردی برو جواب رو از خانومت بگیر. رفتم از همسرم پرسیدم موقع پختن غذا چکار کردی؟ کمی فکر کرد و گفت با وضو بودم. رفتم به ایشان گفتم خانومم با وضو بوده. فرمود این که کار همیشگی شان است ، بپرس دیگر چکار کرده؟ رفتم پرسیدم، خانوم کمی فکر کرد و گفت وقتی داشتم غذا می پختم کمی با خودم روضه سیدالشهدا علیه السلام رو زمزمه کردم و قطره ی اشکی هم ریختم. نزد استاد رفتم و موضوع را خدمت ایشان عرض کردم. استاد لبخند زدند و گفتند بله دلیل رفتارم این بود. اگر نیت کنید که ثواب این‌ غذای هر روز نذر یکی از ائمه شود، آنوقت هم آشپزی برایت دلنشین تر است ، هم این که خانواده هر روز سر سفره یکی از ائمه نشسته اند. انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
همیشـه امیــدتان بـه خــدا باشــد نـه به بنـــدگانش ... چـون بستـن به غیر خدا همچون خانه عنکبوت است. سـست ، شکننــده و بـی اعـتبار خداونـد به ‌تنهایی برایتان کافی است ، در هـمـه حال به او کنیم ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 ريّان بن صَلت می گوید قصد سفر داشتم ، و به همين جهت به قصد وداع راهى منزل امام عليه السلام شدم ، در بين مسير با خودم گفتم: وقت وداع ، پيراهنى از حضرت تقاضا مى‌نمايم كه چنانچه مرگ من فرا رسيد ، آن پيراهن را كفن خود قرار دهم و مقدارى درهم و دينار طلب می‌ كنم تا براى خانواده خود سوغات وهدايا تهيّه نمايم. وقتى به محضر امام رضا عليه السلام وارد شدم ، خواستم خداحافظى كنم ، گريه ام گرفت و از شدّت ناراحتى براى جدائى از حضرت، همه چيز را فراموش كردم. پس از خداحافظى برخاستم كه از بيرون بروم ، هنوز چند قدم برنداشته بودم كه ناگهان حضرت مرا صدا زد و فرمود: اى ريّان بازگرد. آقا فرمود ریان دوست دارى كه يكى از پيراهن هاى خودم را به تو هديه كنم تا اگر وفات يافتى ، آن را كفن خود قرار دهى؟ و آيا ميل ندارى تا مقدارى دينار و درهم از من بگيرى تا براى خانواده ات هدايا و سوغات تهيّه نمائى؟ با تعجّب عرض كردم مولای من چنين چيزى در ذهن خود داشتم و میخواستم از شما تقاضا كنم ، ولى فراموشم کردم. سپس حضرت يكى از پيراهن هاى خود را با مقدارى درهم به من هدیه داد. منبع عيون اخبارالرّضا جلد۲ ، صفحه ۲۱۱ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
Qarati-21.mp3
3.83M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله 🎙استاد محسن قرآئتی 🗒 حــراج ارزش نیست ⏱ ۰۷ دقیقـه و ۰۰ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50