هدایت شده از تبلیغات گسترده منتخب | آموزش تبلیغ
4.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سـلام جاااان 💕
من سارام ، شمالی ام ✋ 🌳ولی ساکن مشهــد✨
یه خانواده ۳۰ هزار نفــری از بانوان شاد و قوی داریم کنار هم از #آشپزی_شمالی و #ورزش و #خانه_داری و #ترفنــد گرفته تا پستای آموزشــی و #پزشکـی ،همه چی داریــم ...
🌻یه کانال جامع برای بانــوان 🫀🌻
خوشحال میشم به جمع ما بیای
🥰💕👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3367240459C7396aac2b7
هدایت شده از تبلیغات عجایب
☎️اگه نظرات مخاطبینــش رو بخونــی تو این لینک👇 مونــدگار میشــی
https://eitaa.com/sarapour/18746
یکیشون گفته تو بنر بگو سارای گربه شور
😅😳🙈🐈💦
یه کانال #روزمرگی انگیزشی فوق العاده😍
راستی #سرگذشت سارا هم خوندن داره
679.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همه ی آدم ها ظرفیت
بزرگ شدن را ندارند،
اگر بزرگشان کنیم، گم می شوند ...
و دیگر نه شما را می بینند
و نه خودشان را ...!
بیایید به اندازه ی آدم ها دست نزنیم ...!
"سیمین بهبهانی"
645.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میدونی اینکه یه نفرو داشته باشی
تو زندگیت که همیشه تشویقت کنه
بهت انگیزه بده
مدام بگه که بهت ایمان داره
خیلی خوبه خیلی موثره
چون همه ی آدما یه جایی تو مسیرشون
خسته میشن
حس میکنن نمیتونن نا امید میشن
اینکه تو اون لحظه ها خودت به خودت
انگیزه بدی خیلی سخته
خواستم بگم اگه کسیو دارید که
اینجوری حمایتتون میکنه
خیلی قدرشو بدونید
این آدما کم پیدا میشن
هدایت شده از تبلیغات عجایب
من #عسلم،تک فرزند خانواده رضاوند، پدرم کارخونه داره و مادرم پرستار! توی پر قو بزرگ شده بودم و دست روی هر چیزی میگذاشتم در ثانیه برام فراهم میشد!
عشق و علاقهی زیادی به کتاب و کتابخونی داشتم،توی کتاب خونه فروشندگی میکردم و شب ها دیر موقع میرفتم خونه!
ی شب ماشینم توی خیابون خراب شد و چند تا اراذل سر راهمو گرفتن، و برام مزاحمت ایجاد کردن، زمانی که کلا ناامید شده بودم پسری با قد بلند پیداش شد و نجاتم داد،که ای کاش پیداش نمیشد...
میگفت تعمیرگاه ماشین داره و همین الان ماشینمو درست میکنه،بی خبر از همه جا باهاش رفتم ولی با رسیدن به #اونجا با چیزی که دیدم مغز سرم سوت کشید و از هوش رفتم اونا...😱😱👇
https://eitaa.com/joinchat/214368321C8c116b6ca3
#بر_اساس_واقعیت
🌸در این عصر دلانگیز
💖چشمتون از
🌸هرچه زیبایی لبریز
💖دلتون از هر چه تازگی مملو
🌸وجـودتون از هـر
💖چه ناملایمات مصون باد
🌸 عصرتون بخوشی 🌸
⬇️🇯🇴🇮🇳⬇️
🌏 @Ajaieb_Jahan
هدایت شده از تبلیغات عجایب
پادشاهی تخته سنگی را در وسط جاده قرار داد
و برای دیدن عکس العمل مردم،
خودش را در جایی مخفی کرد.
بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بیتفاوت از کنار تخته سنگ میگذشتند؛
بسیاری هم غر میزدند
که این چه شهری است که نظم ندارد؛
حاکم این شهر عجب مرد بیعرضهای است
تا اینکه نزدیک غروب ...🤦♀🪨
☠مشاهده ادامه داستان ☠
☠مشاهده ادامه داستان ☠
چه حرکت خفنی زد پادشاهه 😱👆
مادر بزرگ با چارقدش اشکش را پاک کرد و گفت: "انقد دلم می خواست عاشقی کنم" ولی نشد. دلم پَر می کشید که حاجی بگه "دوستت دارم" و نگفت ... گاهی وقتا یواشکی که کسی نبود، زیر چادر چند تا بِشکن می زدم.
آی می چسبید. به چشم های تارش نگاه کردم و حسرت ها را ورق زدم. گفتم: "مادر جون حالا بشکن بزن، بذار خالی شی
گفت:"حالا که دستام دیگه جون ندارن؟" انگشت های خشک شده اش رو به هم فشارداد ولی دیگر صدایی نداشتن!
خنده ی تلخی کرد و گفت:
" این قدر به هم هیس نگین!
بذار بچه ها حرف بزنن
بذار کودکی کنن .
بذار جوونی کنن .
بذار زندگی کنن "
ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ
ʝѳiɳ→☞ @madarpedar ↜
از مادرت بخاطر غذایی
که برای تو پخته
قدردانی کن
بعضی ها غذا ندارن،
و بعضی ها مادر
ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ
ʝѳiɳ→☞ @madarpedar ↜
زمین
و زمان
و فلک
فدای یه تار موی سفیدت پدرم ...
ⓟⓔⓓⓐⓡ&ⓜⓐⓓⓐⓡ
ʝѳiɳ→☞ @madarpedar ↜