eitaa logo
﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
12.4هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
8.4هزار ویدیو
587 فایل
تقدیم به امام زمان علیه السلام [ کپی حلال ] دعامون کنید باعمل کردن به قرآن نورانی شویم اسرائیل رفتنی است فلسطین کلیدرمزآلودظهور است امام خامنه ای 👇 تبلیغات کانال نورالقران @Noorghran 👇ادمین رزرو تبلیغات مدیر @Eerfan313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 وَ أَقْبَلَتْ فی لُمَّةٍ (يا لمةٍ)[3] مِنْ حَفَدَتِها وَ نِساءِ قَوْمِهٰا يعنی حضرت زهرا سلام الله علیها همراه با گروهی كه به اصطلاح همسن و سال، يا هماهنگ، يا از ياران و اعوان و خويشاوندان ايشان بودند حركت كردند. تا اينجا يكی از مسائل قابل توجه مسئلۀ پوشش حضرت است كه ايشان برای وارد شدن در مسجد كه مردان در آنجا حضور داشتند چگونه خودشان را از نظر آماده كردند. نكتۀ ديگر توجه به جماعتی است كه آن حضرت را در حركت به سمت مسجد همراهی كردند و احتمال زياد دارد كه منظور همراهان از اين كار ياری حضرت زهرا سلام الله علیها باشد. همان‏طور كه امروز اگر كسی برای حضور در مجلس احتجاج حركت می‏كند گروهی از همفكرانش نيز او را همراهی می‏كنند. پس در اين اقدام حضرت دو احتمال وجود دارد اوّل آنكه شخصيت ظاهری ايشان محفوظ بماند، دوّم اينكه حضرت هم در بين مردها نمايان نشود و در بماند. 🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت چهارم
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 تَطَاُ ذُيُولَها يعنی حضرت در راه رفتن پا روی پايين لباسش می ‏گذاشت. يا بر اثر ناراحتی با شتاب حركت می‏ كرد. در اين‏جا به طور مسلّم منظور اين است كه بود كه گاه می‏ گرفت و چون ممكن است از اين عبارت استشمام شود كه حضرت در راه رفتن عجله داشتند در ادامه آمده است: * ما تَخْرِمُ مِشْيَتُهٰا مِشيَةَ رَسُولِ‏ اللّه صلوات الله علیه و آله يعنی حضرت هيچ كم از اكرم صلوات الله علیه و آله نداشت. از نظر ما طلبه‏ ها مشية بر وزن فعله نوع و هيئت فعل را می ‏رساند. يعنی روش راه رفتن حضرت هيچ از روش راه رفتن پدرشان كم نداشت يعنی با همان و رسول اكرم صلوات الله علیه و آله حركت می‏ كرد و آن عظمت و وقار و متانت در راه رفتن او بود و همۀ آنچه را كه است رعايت كرده بود. در اين عبارت دو نكته وجود دارد: اوّل آنكه رفع اين شبهه است كه چرا حضرت تند می‏ رفت و عجله داشت كه پاسخ می‏ گويد مشی او مثل پدرش رسول اكرم صلوات الله علیه و آله بود يعنی با همان متانت و وقار، و دوّم اين كه شايد به دليل بلند بودن، لباس قهراً زير پا قرار می‏ گرفته است. 🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت پنجم
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 آغاز سخن در مقدمه خطبه آمده است حضرت زهرا (سلام الله علیها) قبل از ای کرد و ناله‌اش آنچنان بود که تمام مهـاجرین و انصار و زن و مردی که در مسجد بودند شروع کردند به اما گریـه ای که معمـولی و . (ص ۲۷) و   حضرت با این کلام خطبه را آغاز کردند: «فَقالتَ: اَلْحمد للهّ علی ما أنعْم و لهَ الشّکْرُ علی ما ألَهم.» ستایش خداوند را بر آنچه انعام فرمـود و شـکر خـدای را بـر آنچـه کـه بـه انسانها الهام کرد. ، ستایش نسبت به است و شکر عبارت از نسبت به فعل است. شکر یا به این معنا است که یا انسان در خود ، را میکند و یا  اینکه از بـه مـنعم راه می‌یابد و لـذا در ابعـاد وجـودی انسان آثار مختلفی دارد. در بـه صـورت ،  ، ، و امثال این صفات مـی کنـد . # شـکر در زبـان بـه شـکل و حمـد وستایش خود را نشان می دهد و در و قالبیه انسان بـه صـورت و به در راه و… بنابراین حمد و شکر از نظر و بـه اصـطلاح زبـانی نسبت به خداوند یکی است. اما اگر مثلاً از ملکه سـتایش شـود صـورت گرفتـه زیرا از است اما از اسـت کـه فعـل خـود ناشـی از صفت است. پس دایره شکر محدودتر از حمد است. کتاب ایت الله مجتبی تهرانی (ص ۳۱) 🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت ششم
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 در اینجا منظور از آن و اسـت کـه خداونـد بـه انسان عنایت فرموده است. از است زیرا   وحـی نسـبت بـه اطلاق می شود؛ حتی حیواناتی مثل و… اما اش_محدودتر است. شاید در قرآن اصلاً را نسبت به به کار است. پس یـک الهـام عمـومی نسبت به انسـانها داریـم کـه حضرت(سلام الله علیها) فرمودند: «و لهَ الشّکْرُ علی ما ألَهم»؛ از این آنچه که عمومی اسـت و  به اصطلاح عقل عملی می گویند یعنی و که هر انسانی از نظر به این و مفطور است و امور مثل عدل و زشتی امـوری مثل ظلم را هر انسانی از نظر درون درک می‌کند. خدا خود این را به انسـان یـاد داده و به همه کرده است. (ص ۳۳) به هر حال همان است که از و دارد 🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت هفتم
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 ثنای الهی و هدف از خلقت حضرت در ادامه با جملاتی آسمانی به ثنای حق تعالی و به اقرار می پردازند و سپس ایشان پس از بیان اینکه خداوند موجودات را خلق کرد بدون آنکه محتاج به آنان باشد یا سودی از این کار برای او حاصل شود به اشاره می کند: خداوند موجودات را برای کرد. به معنـای قـدرت بـریک شی ء است اما بر طبق . در اینجا حضرت می فرمایند به یک معنا می کند و البته فضل خداوند و هـم از طـرف دیگـر اقتضـاء خلقـت می کند.(ص ۴۷) و نیز این خلقت برای انسانها است برای . در حقیقت حضرت می فرمایند که امری نیست بلکه انسان مفطور به اطاعـت اسـت و این که اسـت. (ص ۴۸) و نیز برای آن است که را کند تا او را . (ص ۴۹) و برای این است که او را کنند.در نتیجه اش این است که مخلوقات او بی چون و چرا او را کرنش می کنند(ص ۵۰) این و نظام آفرینش و پشتوانه دعوت انبیا به سوی است. به تعبیر دیگر و به بزرگتـرین بـرای و است. (ص ۵۱)    🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت هشتم 📚کتاب شرحی بر خطبه فدکیه 📝حاج آقا مجتبی تهرانی
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 شهادت به و اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) سپس ضمن و ، حضرت به و شهادت می دهد و به انتخاب رسول گرامی اسلام از طرف خداوند قبل از دیگر موجودات اشاره می فرمایند و در این موضوع می فرمایند: از آنجا که خداوند به دارد و بـر ی همـه امـور از ازل تـا ابـد و به دارد، پـس گـل سرسـبد ایـن و را هـم می شناخت و او را که اشرف مخلوقات است از میان همه انسانها برای خـود برگزیـد. و اشاره می فرمایند به مردم قبل از بعثت پیامبر خاتم (صل الله علیه و آله و سلم) و و امت از . 🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت نهم 📚کتاب شرحی بر خطبه فدکیه 📝حاج آقا مجتبی تهرانی
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 روی سخن حضرت زهرا س با حاضران تکلیف امت بعد از پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) به مردم یادآور شد که مورد امر و نهی خدا هستند و بخاطر درک پیامبر خاتم، برای آیندگان هستند و دیگران در آینده آنها را محور قرار می دهند. سپس حضرت به آنها کرد و آنها را مورد عتاب قرار داد که به خیانت کردند و را بعد از پیامبر منحرف کردند. حضرت برای اثبات این اتهام به و دستورات آن اشاره فرمودند که مهمترین آنها عبارت است از: و قرآن آشکار است یعنی در آن پیچیـدگی ای وجود ندارد. مورد و امت‌های دیگرند. و منظور از پیروان کسانی هستند که به می کنند. به واسطه قرآن، آدمی به حجتهای نورانی خدا دست پیدا می کند. و منظور از این حجت های نورانی، سنت و عترت است. خداوند ایمان را قرار داد برای پاکی شما از شرک؛ نماز شما را می کند از ؛ زکات را قرار داد تا نفس از آلودگی پاک شود و روزی وسعت یابـد؛ روزه را برای قرار داد؛ حج را برای قرار داد؛ عدالت را قرار داد برای اینکه دلها به هم وابسته و با هم هماهنگ شود؛ را واجب کرد زیرا موجب نظم شریعت و ملتّ می شود؛ امامت ما را محوری برای جلوگیری از قرار داد. (ص ۷۳-۷۵) و در ادامه تذکر نسبت به دستورات قرآن به جهاد، بردباری، امر به معروف، نیکی به پدر و مادر، صله رحم، قصاص وفای به نذر وفا درکیل، نهی از شراب، دوری از نسبت زشت دادن به دیگران، ترک دزدی، حرام کردن شرک به خدا اشاره می فرمایند و توصیه‌هایی به مردم برای از   می فرمایند. 🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت دهم 📚کتاب شرحی بر خطبه فدکیه 📝حاج آقا مجتبی تهرانی
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 حضرت زهرا(سلام الله علیها) خود را معرفی می کند   حضرت برای جلب توجه مردم نسبت به مسائل مهمی که می خواهند مطرح کنند  خود را معرفی می کند که:  «ای مردم بدانید من فاطمه ام و پدرم محمد (صل الله علیه و آله و سلم) است و هیچگـاه در نـدارم و کارهایی که انجام می دهم بر نیست. اگر کنید به نسب پیغمبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) و او را بشناسید می فهمید کـه او پـدر مـن است نه شما و او اسـت نـه شـما. و چه سعادتمند است کسی که به او نسبت داده شـود.» حضرت به زیبایی بـدون اینکه اسم علی(سلام الله علیه) را ببرد می گوید پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خدا برادر پسـرعموی مـن اسـت و          بـدین ترتیـب اشاره می کند به ماجرای عقد اخوّت. (ص ۷۹) حضرت در ادامه به آغاز رسالت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اشاره می فرمایند و که ایشان به کردند و از که دچار ، ، و بودند، آنها را به وارد کرد. 🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت یازدهم 📚کتاب شرحی بر خطبه فدکیه 📝حاج آقا مجتبی تهرانی
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 گروههای مختلف مردم  حضرت می فرمایند در آن زمان مردم سه دسته بودند: منتظرین شکست اسلام، بی تفاوت ها، آنها که  در صحنه بودند اما به محض خطر خود را کنار می کشیدند. سپس رو به مردم حاضر، آنها را در زمره این سه دسته برمی شمارند. گـویی حضـرت مـی فرمایـد: ای منافقهـا، ای بی تفاوتها، ای بزدلها، ای فرصت طلبها،  شما کسانی هستید که قبلا  بودید و حال که دور دسـت شـما افتـاده بـر خـلاف دسـتور پیغمبر (صل الله علیه و آله و سلم)، تراشی می‌کنید و می‌گذارید.    👇 حضرت علی(سلام الله علیه)  در ادامه حضرت زهرا (سلام الله علیها) به ویژگی های علی (سلام الله علیه) اشاره می کنند: در کرد و در انجام دستورات الهی و بود.   به رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم) بود.        او آقا، ، سرور و سالار اولیای خدا بود.  مهیای بود و در این راه و داشت . هم در او که در راه خدا می‌کرد اثر نداشت. (ص ۹۰-۹۱) حضرت(سلام الله علیها) پس از این که بیان کرد زمانی که حضرت علی(سلام الله علیه) در کوران و بود شما در امنیت و رفاه بودید و پس از اشاره بـه ایـن کـه همسـر ایشـان در فکـر و و بـه از بـود و شـما بـر عکـس در سـایه اسـلام بـه مشغول شـدید، بـه بیـان وضـع گروههـای مختلـف از همـین مـردم در مقابـل می پردازد. 🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت دوازدهم 📚کتاب شرحی بر خطبه فدکیه 📝حاج آقا مجتبی تهرانی
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 نقش علی(سلام الله علیه) در   حضرت می فرمایند که این با بسیار به دست آمد و در اینجاست که به (سلام الله علیه) اشاره می کند که: «پیامبر هرگاه می شد یا هرگاه ای_از_مشرکین دهان باز می‌کرد و می خواستند به راه اندازند، برادرش را در می انداخت.» (ص ۸۹) می فرماید که پدرم مثل ، … را توسط (سلام الله علیه) و از سر راه برداشت و الا شما که همواره خود را از می داشتید، فقط علی(سلام الله علیه) بود که به رفت و بر ایـن است. (ص ۸۹) ذکر این نکته ضروری است که از شواهد معلوم است که زمانی که حضرت زهرا(سلام الله علیها) این را در می کند حضرت علی(سلام الله علیه) در خانه است و دائماً نگران است کـه (سلام الله علیها) کی از مسجد برمی گردد. 🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت سیزدهم 📚کتاب شرحی بر خطبه فدکیه 📝حاج آقا مجتبی تهرانی
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 حضرت در این بخش از سخنان خود که اصلی بیانات ایشان است به مردم بعد از رحلت پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) پرداختند و حالات ایشان را چنین توصیف کردند: در شما ظاهر شد. بین شما شد. در نتیجه آن که بودند درآوردند و شدند افراد در صحنه شدند. یک نوع افراد بی باک از گروه به صدا درآمده‌اند.» (یعنی همان کفاّر و مشرکینی که در زمان حیات پیغمبر(صل الله علیه و آله و سلم) شده بودند و تا پیامبر زنده بـود جـرأت حـرف زدن نداشتند حالا به سخن درآمده‌اند.) همین‌ها در جمع شما مشغول اند و دمشان را مـی جنباننـد . شیطان هم سرش را از بیرون کشید و شما را صـدا زد . پس شما را دید که دعوت او را اجابت می‌کنید. و آن گاه از شما خواست برخیزید پس دریافـت کـرد کـه شـما هستید. و شیطان شما را تحریک کرد پس دید شما شدید.» (ص ۹۵-۹۹) 🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت چهاردهم 📚کتاب شرحی بر خطبه فدکیه 📝حاج آقا مجتبی تهرانی
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 حضرت در این بخش از خطبه خود به بهانه واهی اهل سقیفه برای تعیین خلیفه مسلمین اشاره میکند و می فرماید: «با کردید و خیال کردید که اگر این کار را نکنید بدانید که با این کار شما در کردید.» (ص ۱۰۱-۱۰۲) حضرت در حقیقت دست ایشان را رو می‌کند که کـه شـما کردید، آیا شما می خواستید جلوی اختلاف را بگیریـد؟ شـما کـه خود ایجاد اختلاف کردید و یا با این عمل و را کاشتید. و در ادامه با اشاره به آیه قرآن را تلقی می کنند و مهاجرین و انصار را مورد عتاب قرار می دهند که : «این کار از شما دور بود و چه شده است شما را که چنین کردید، با این که از جریانات آگاه بودید و حال آن که شما بود.» (ص ۱۰۲-۱۰۳) شاید منظور حضرت این است که چرا مردم گول عده معدود و محـدودی را خوردنـد و از مسیر شدند؟ و نیز به ایشان یادآور می شود که شـما قـبلاً از مـی‌کردیـد و دسـتورالعمل از قرآن می‌گرفتید پس چه شد که قرآن را ؟ منظور حضرت این است که قرآن در مورد و شرایط کلّی را بیان کرده است. (ص ۱۰۳-۱۰۴) 🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت پانزرهم 📚کتاب شرحی بر خطبه فدکیه 📝حاج آقا مجتبی تهرانی
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 عجله در غصب خلافت حضرت (سلام الله علیها) در ادامه خطاب به غاصبین خلافت، نقشه ایشان برای این خیانت را از قبل طراحی شده می داند و دلیل آن را عجله ایشان برای پیاده کردن برنامه خود بعد از رحلت پیامبر می دانند، لذا می فرمایند: « شما صبر نکردید مگر به اندازه ای که این مرکب خلافت ساکت و آرام شود. و به مقداری که شتر آرام گیرد و افسار آن در اختیار شما قـرار گیـرد.» (ص ۱۰۷) حضرت(سلام الله علیها) فتنه زمان خلافت را به شتر تشبیه کردند یعنـی شما با عجله و بدون اطلاع اهل بیت و گروه کثیری از مهاجرین و انصار در سـقیفه تشـکیل جلسه دادید و خلیفه تراشی کردید. سپس به دامنه وسیع فتنه ای که ایجاد کردند اشاره می فرماید که شما آتشی که ایجاد کردید فقط به غصب خلافت ختم نشد بلکـه آتش ظلم اوّلیه را گسترش دادید و فدک را غصب کردید و بعد به خانـه اهـل بیـت پیغمبر (صل الله علیه و آله و سلم)ریختید و به بیت آن حضرت(صل الله علیه و آله و سلم) تعرض کردید. 🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت شانزدهم 📚کتاب شرحی بر خطبه فدکیه 📝حاج آقا مجتبی تهرانی
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 ایشان را از شیطان می دانند یعنی حرکت آنان در سقیفه شیطانی و پیروی از بود و به خاطر و پیروی کردند. و این پیروی پیامدهای ناگواری برای اسلام و مسلمین داشت از جمله:   « را که بود کردند؛ را کردند؛ به تدریج .» (ص ۱۰۹-۱۱۰) (یعنی آنان در ظـاهر عنـوان کردند کـه می‌خواهند مسئله خلافت عقب نیفتد و به اسلام لطمه نخورد و نشود و از این حرفها، 《اما در باطن جنبشی خزنده》داشتند و می‌خواستند را تا همیشـه تـاریخ از کنند.) «به صورت مخفی بر علیه اهلبیت و فرزندان پیغمبر(صل الله علیه و آله و سلم) قدم برداشتند»(ص ۱۱۲) حضرت ضمن تاکید بر برنامه های ایشان و اینکه از همه آنها می باشند اما می فرمایند برای و نداریم. 🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت هفدهم 📚کتاب شرحی بر خطبه فدکیه 📝حاج آقا مجتبی تهرانی 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
شرحی کوتاه بر
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 حضرت زهرا (سلام الله علیها) در ادامه به موضوع فدک می پردازند و می فرماید: « شما می کنید که ما از پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) نمی بریم. آیا شما حکم زمان جاهلیت را انتخاب کرده اید؟ چه کسی در نظر آنان که ؟ آیا شما نمیدانید؟ آری برای همه شما مثل خورشید روشن است که من دختر پیغمبر (صل الله علیه و آله و سلم) هسـتم . از بمانم؟» (ص ۱۷۵ و ۱۱۷)   اولآ که بر طبق آنچه عامه و خاصه نقل کرده‌اند منطقه ای بود و بـا زور و جنگ فتح نشده بود که مثل داشته باشد، یعنی از و خود یهودیان بدون درگیری و جنگ این زمین را بـه پیغمبـر اکـرم (صل الله علیه و آله و سلم) دادنـد؛ لـذا فدک اصلاً جزو نیست بلکه از اموال شخصی آن حضرت بود و مربوط به مسلمانان نمی‌شد. دوم این که عامه و خاصه نوشته اند که وقتی آیه (و ات ذاَ القرُبی حقَّه) نازل شد که به خویشاوندانت حقشان را بده، پیغمبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) در زمـان حیاتشـان حضـرت زهرا(سلام الله علیها) را خواستند و فدک را تقدیم ایشان کردند. هیچ کس هم این را انکار نکرد و لذا زمانی که پیغمبر (صل الله علیه و آله و سلم) رحلت کردند این زمین در تصرّف حضرت زهـرا(سلام الله علیها) بـود و کارگرهـای ایشان روی آن زمین کار می‌کردند و پس از ، سـردمداران سـقیفه کـارگران حضرت(سلام الله علیها) را از فدک بیرون کردند. 🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت هیجدهم 📚کتاب شرحی بر خطبه فدکیه 📝حاج آقا مجتبی تهرانی
شرحی کوتاه بر
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 📌اما چه شد که فدک را کردند بـا ایـن کـه حضـرت علـی(سلام الله علیه)، ام ایمن و بعضی از موالی پیغمبر(صل الله علیه و آله و سلم) هم به دادند؟ 📌 پاسـخ ایـن کـه پس از سقیفه احساس کردند فدک حکم پشتوانه مالی برای اهل بیت را دارد، از طرفی هـم نمی توانستند آیه قرآن را انکار کنند، پس اول متوسل شدند به اینکه گفتند این ملک پیامبر بوده اما ایشان آن را بخشش و هبه نکرده است بعد دیدند کـه اگـر ایـن ملـک ارث پیـامبر باشد، باز هم به حضرت زهرا(سلام الله علیها) می رسد زیرا بنابر فرض سردمداران سقیفه و از آنجا کـه زوجات از زمین مزروعی ارث نمی برند پس باز هم این زمین به عنوان ارث بایـد بـه یگانـه وارث پیغمبر (صل الله علیه و آله و سلم) یعنی حضرت زهرا (سلام الله علیها) داده شود. پـس آمدنـد حـدیثی از پیـامبر (صل الله علیه و آله و سلم) جعـل کردند و گفتند در حدیث است که «نحَنُ معاشرَ الأْنبِیاء لا نوُرثُ و ما ترَکنْاه صدقَهٌ» یعنـی مـا گروه انبیاء چیزی را به گذاریم و آنچه از ما باقی بماند صدقه است. پس از این گفتند اگر این زمین پیامبر هم بوده طبق این حدیث بـه ارث نمـی رسـد و کارگرهای حضرت(سلام الله علیها) را از فدک بیرون کردند و لذا (سلام الله علیها) دقیقـاً  و جزء به جزء همه مسائل را بازگو می کند تا هیچ چیـز در تـاریخ نمانـد و مشـت ایـن گروه را باز کند و را نشان دهد. (ص ۱۱۵-۱۱۷) 🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت نوزدهم 📚کتاب شرحی بر خطبه فدکیه 📝حاج آقا مجتبی تهرانی
شرحی کوتاه بر
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 حضرت به خصوص رو به ابوبکر کرده می فرماید که مسلمانان را در مورد همه چیز از جمله مشخص کرده است و در این مورد فرقی بین مسلمانان نیست. لذا چگونه است که تو ای پسر ابی قحافه از پدرت ارث ببری ولی من باشم. حضرت ابتدا موضوع را از دیدگاه قرآن مطرح می‌کند و کلام را محکم می کند اما چون می داند آنها به متوسل می شوند بلافاصله می فرماید: «همانا یک سخن دروغی را نسبت دادی. آیا شما کتاب خدا را ترک کردید و پشت سـر انداختیـد؟ آنجا که قرآن می گوید سلیمان از داود ارث برد.» (ص ۱۱۸-۱۱۹) حضرت(سلام الله علیها) یکی یکی آیات قرآن را قرائت کرده و مستدل می‌کند کـه حرف آن گروه در مورد_ارث نبردن از پیامبران خلاف قرآن است. و آنها را در دوراهی قرار می‌دهد  و می فرماید یا باید بگویید این حکم ارث برای من نیست، یا باید بگویید تو فرزند پیغمبر (صل الله علیه و آله و سلم) نیستی. راه سومی ندارید. از طرفی همه شما که قبول داریـد مـن دختـر پیغمبر (صل الله علیه و آله و سلم)هستم. هم که استثنایی در مورد حکم ارث ندارد بلکـه تصـریح دارد کـه همـه فرزندان حتی پیغمبرزاده‌ها ارث می برند. و در ادامه می فرماید یک راه برای شما می ماند و آن اینکه بگویید من مسلمان نیستم و لذا طبق آیه قرآن از پدرم ارث نمی برم.  🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت هجدهم 📚کتاب شرحی بر خطبه فدکیه 📝حاج آقا مجتبی تهرانی
🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 حضرت در این هنگام نگاهشان را به گروه انصار انداختند و آنها را جداگانه مورد خطاب قرار دادند که: « ای و ای و و شمایی که از اسلام می‌کردید؛ پس چه شده که در شما نسبت به حقّ خودم می‌بینم؟ (ص ۱۲۷-۱۲۸)  حضرت با کنایه به ایشان می فرماید شما دست روی دست گذاشتید، تماشاگر شدید و به تعبیری عملاً آنچه واقع شد را پذیرفتید، از طرفی شما که سوابقتان خوب بـود و در گسترش اسلام نقش داشتید، پس از دو حال خارج نیسـت یـا از آن مسـیری کـه در آن حرکت می‌کردید بکلّی شده اید و صد و هشتاد درجه داده ایـد و دیگـر و از حق نمـی‌کنید یا ایـنکه نیرویتـان را از دست داده‌اید، یعنی می خواهید از کنید اما نمی توانید، یعنی مشی شما هنوز عوض نشده اما و از را از دست داده اید. (ص ۱۲۸-۱۲۹) در ادامه اما حضرت قدرت ایشان را به رخشان می کشد و آنها را دعوت به قیام می‌کند. در حقیقت حضـرت زهـرا(سلام الله علیها) بـرای اینکـه برخی نگویند اگر حق بود چرا دختر پیغمبر (صل الله علیه و آله و سلم) ساکت نشسته است این چنین وارد صحنه شـده و ، را به و از دعوت می‌کند و این حرکت حضرت تا در می شود. 🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺◾️🔺 قسمت نوزدهم 📚کتاب شرحی بر خطبه فدکیه 📝حاج آقا مجتبی تهرانی
اَلْحَمْدُلِلَّهِ عَلی ما اَنْعَمَ وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلی ما اَلْهَمَ وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ اِبْتَدَاَها وَ سُبُوغِ الاءٍ اَسْداها وَ تَمامِ مِنَنٍ اَوْلاها جَمَّ عَنِ الْاِحْصاءِ عَدَدُها وَ نَأى عَنِ الْجَزاءِ اَمَدُها وَ تَفاوَتَ عَنِ الْاِدْراكِ اَبَدُها وَ نَدَبَهُمْ لاِسْتِزادَتِها بِالشُّكْرِ لاِتِّصالِها وَ اسْتَحْمَدَ اِلَى الْخَلائِقِ بِاِجْزالِها وَ ثَنی بِالنَّدْبِ اِلى اَمْثالِها  حمد و سپاس خداى را برآنچه ارزانى داشت، و شكر او را در آنچه الهام فرمود، و ثنا و شكر بر او بر آنچه پیش فرستاد، از نعمت هاى فراوانى كه خلق فرمود و عطایاى گسترده اى كه اعطا كرد، و منّتهاى بى شمارى كه ارزانى داشت، كه شمارش از شمردن آنها عاجز، و نهایت آن از پاداش فراتر، و دامنه آن تا ابد از ادراك دورتر است، و مردمان را فراخواند، تا با شكرگذارى آنها نعمتها را زیاده گرداند، و با گستردگى آنها مردم را به سپاسگزارى خود متوجّه ساخت، و با دعوت نمودن به این نعمتها آنها را دو چندان كرد.  صفحه 1⃣
👇👇 اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریكَ لَهُ، كَلِمَةٌ جَعَلَ الْاِخْلاصَ تَأْویلَها، وَ ضَمَّنَ الْقُلُوبَ مَوْصُولَها، وَ اَنارَ فِی التَّفَكُّرِ مَعْقُولَها، الْمُمْتَنِعُ عَنِ الْاَبْصارِ رُؤْیَتُهُ، وَ مِنَ الْاَلْسُنِ صِفَتُهُ، وَ مِنَ الْاَوْهامِ كَیْفِیَّتُهُ. اِبْتَدَعَ الْاَشْیاءَ لا مِنْ شَىْ ءٍ كانَ قَبْلَها، وَ اَنْشَاَها بِلاَاحْتِذاءِ اَمْثِلَةٍ اِمْتَثَلَها، كَوَّنَها بِقُدْرَتِهِ وَ ذَرَأَها بِمَشِیَّتِهِ، مِنْ غَیْرِ حاجَةٍ مِنْهُ اِلى تَكْوینِها، وَ لا فائِدَةٍ لَهُ فی تَصْویرِها، اِلاَّ تَثْبیتاً لِحِكْمَتِهِ وَ تَنْبیهاً عَلی طاعَتِهِ، وَ اِظْهاراً لِقُدْرَتِهِ وَ تَعَبُّداً لِبَرِیَّتِهِ، وَ اِعْزازاً لِدَعْوَتِهِ، ثُمَّ جَعَلَ الثَّوابَ عَلی طاعَتِهِ، وَ وَضَعَ الْعِقابَ عَلی مَعْصِیَتِهِ، ذِیادَةً لِعِبادِهِ مِنْ نِقْمَتِهِ وَ حِیاشَةً لَهُمْ اِلى جَنَّتِهِ. و گواهى مى دهم كه معبودى جز خداوند نیست و شریكى ندارد، كه این امر بزرگى است كه اخلاص را تأویل آن و قلوب را متضمّن وصل آن ساخت، و در پیشگاه تفكر و اندیشه شناخت آن را آسان نمود، خداوندى كه چشم ها از دیدنش بازمانده، و زبانها از وصفش ناتوان، و اوهام و خیالات از درك او عاجز مى باشند. موجودات را خلق فرمود بدون آنكه از ماده اى موجود شوند، و آنها را پدید آورد بدون آنكه از قالبى تبعیّت كنند، آنها را به قدرت خویش ایجاد و به مشیّتش پدید آورد، بى آنكه در ساختن آنها نیازى داشته و در تصویرگرى آنها فائده اى برایش وجود داشته باشد، جز تثبیت حكمتش و آگاهى بر طاعتش، واظهار قدرت خود،و شناسائى راه عبودیت و گرامى داشت دعوتش، آنگاه بر طاعتش پاداش و بر معصیتش عقاب مقرر داشت، تا بندگانش را از نقمتش بازدارد و آنان را بسوى بهشتش رهنمون گردد.  صفحه 2⃣
👇 قسمت سوم اَشْهَدُ اَنَّ اَبی مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اِخْتارَهُ قَبْلَ اَنْ اَرْسَلَهُ، وَ سَمَّاهُ قَبْلَ اَنْ اِجْتَباهُ، و اصْطَفاهُ قَبْلَ اَنْ اِبْتَعَثَهُ، اِذ الْخَلائِقُ بِالْغَیْبِ مَكْنُونَةٌ، وَ بِسَتْرِ الْاَهاویلِ مَصُونَةٌ، وَ بِنِهایَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ، عِلْماً مِنَ اللَّهِ تَعالی بِمائِلِ الْاُمُورِ، وَ اِحاطَةً بِحَوادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَواقِعِ الْاُمُورِ. و گواهى مى دهم كه پدرم محمّد بنده و فرستاده اوست، كه قبل از فرستاده شدن او را انتخاب، و قبل از برگزیدن نام پیامبرى بر او نهاد، و قبل از مبعوث شدن او را برانگیخت، آن هنگام كه مخلوقات در حجاب غیبت بوده، و در نهایت تاریكى ها بسر برده، و در سر حد عدم و نیستى قرار داشتند، او را برانگیخت بخاطر علمش به عواقب كارها، و احاطه اش به حوادث زمان، و شناسائى كاملش به وقوع مقدّرات. 
👇 قسمت چهارم اِبْتَعَثَهُ اللَّهُ اِتْماماً لِاَمْرِهِ، وَ عَزیمَةً عَلى اِمْضاءِ حُكْمِهِ، وَ اِنْفاذاً لِمَقادیرِ رَحْمَتِهِ، فَرَأَى الْاُمَمَ فِرَقاً فی اَدْیانِها، عُكَّفاً عَلی نیرانِها، عابِدَةً لِاَوْثانِها، مُنْكِرَةً لِلَّهِ مَعَ عِرْفانِها. فَاَنارَ اللَّهُ بِاَبی مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ و الِهِ ظُلَمَها، وَ كَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَها، وَ جَلى عَنِ الْاَبْصارِ غُمَمَها، وَ قامَ فِی النَّاسِ بِالْهِدایَةِ، فَاَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغِوایَةِ، وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعِمایَةِ، وَ هَداهُمْ اِلَى الدّینِ الْقَویمِ، وَ دَعاهُمْ اِلَى الطَّریقِ الْمُسْتَقیمِ. ثُمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ اِلَیْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ اخْتِیارٍ، وَ رَغْبَةٍ وَ ایثارٍ، فَمُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ و الِهِ مِنْ تَعَبِ هذِهِ الدَّارِ فی راحَةٍ، قَدْ حُفَّ بِالْمَلائِكَةِ الْاَبْرارِ وَ رِضْوانِ الرَّبِّ الْغَفَّارِ، وَ مُجاوَرَةِ الْمَلِكِ الْجَبَّارِ، صَلَّى اللَّهُ عَلی أَبی نَبِیِّهِ وَ اَمینِهِ وَ خِیَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ صَفِیِّهِ، وَ السَّلامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُاللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ. او را برانگیخت تا امرش را كامل و حكم قطعى اش را امضا و مقدّراتش را اجرا نماید، و آن حضرت امّتها را دید كه در آئینه اى مختلفى قرار داشته، و در پیشگاه آتشهاى افروخته معتكف و بت هاى تراشیده شده را پرستنده، و خداوندى كه شناخت آن در فطرتشان قرار دارد را منكرند. پس خداى بزرگ بوسیله پدرم محمد صلى اللَّه علیه و آله تاریكى هاى آن را روشن، و مشكلات قلبها را برطرف، و موانع رؤیت دیده ها را از میان برداشت، و با هدایت در میان مردم قیام كرده و آنان را از گمراهى رهانید، و بینایشان كرده،و ایشان را به دین استوار و محكم رهنمون شده، و به راه راست دعوت نمود. تا هنگامى كه خداوند او را بسوى خود فراخواند، فراخواندنى از روى مهربانى و آزادى و رغبت و میل، پس آن حضرت از رنج این دنیا در آسایش بوده، و فرشتگان نیكوكار در گرداگرد او قرار داشته، و خشنودى پروردگار آمرزنده او را فراگرفته، و در جوار رحمت او قرار دارد، پس درود خدا بر پدرم، پیامبر و امینش و بهترین خلق و برگزیده اش باد، و سلام و رحمت و بركات الهى براو باد.