eitaa logo
نوربین
261 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
490 ویدیو
8 فایل
یا نور! تاریکی‌های روی هم انباشته نمی‌گذارند ببینیم؛ ما را به "خودت" برسان. ن.ملکی؛ کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی م.فخریه؛ کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی و کارشناسی ارشد مدیریت 🌷ارتباط با ما: @mfakhrieh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اسمشان را گذاشته‌ام مرغ عشق، هر صبح دست در دست هم مسیر پیاده‌روی را لنگان لنگان می‌روند و می‌آیند. از همان روز اول که دیدمشان، دوستشان داشتم. نمی‌شود گفت بی‌دلیل که اصلا دوست داشتن آدمها عین دلیل است، آن هم نوع پدربزرگ و مادربزرگشان... پیرمرد قد بلندی دارد با لباس‌هایی که همیشه مرتب و یک‌شکل هستند. یک کلاه شاپوی خاکستری با پیراهن و شلوار راحتی چهارخانه به رنگ کلاهش، سخت راه می‌رود و به نظر پارکینسون دارد. پیرزن خیلی کوتاه‌تر از شوهرش، لباس روشن می‌پوشد و بخش کوچکی از موهای سپیدش از جلوی روسری دیده می‌شوند، گاهی هم برای اینکه سردش نباشد یک کلاه زیر روسری می‌پوشد. او هم سخت راه می‌رود. طوری دست هم را می‌گیرند که درست نمیدانی کدامشان به کدام تکیه کرده است! و همه اینهارا وقتی از کنارشان عبور میکنم دیده‌ام. از روزی که سلام کردم، دلم بیشتر برایشان تنگ شد. هرروز کارم این بود که عبور کنم و سلام کنم و آنها صورتشان پر شود از لبخند و مهربانانه جواب بگویند. امروز اما اختیار از کف دادم. برای اولین بار عبور نکردم و کنارشان ایستادم. حالشان را پرسیدم و اینکه کدام خانه زندگی‌ میکنند. نشانم دادند. پرسیدم تنها هستید یا با فرزندان... گفتند تنها هستیم. عاشقانه گفتم می‌شود اگر کاری دارید به من بگویید؟ مثلا خرید دارید یا هر کاری که از دست من برمی‌آید؟... گل از گل هردویشان شکفت. پیرزن با همان دستان لرزانش در آغوشم کشید و گفت میدانی با همین حرف دنیا را به ما داده‌ای؟ بغضم گرفت... چشمانش پر از اشک بودند و پیرمرد داشت می‌خندید. دلم نمیخواست از آغوش مهربانش جدا شوم. چقدر شبیه مادربزرگ بود. دوباره التماس کردم و قرار شد پیش‌شان بروم. آنها نمی‌دانند که من و امثال من به این مهربانی‌ها نیازمندتریم. به اینکه دستمان در دست بزرگترها گره بخورد و کمرمان پیش‌شان خم شود و دعای خیرشان همراهمان باشد. ف. حاجی وثوق @banoye_roshanaee
📌رهایی و لذت یا مسئولیت پذیری و تکلیف سخن درباره‌ی نوعی زیست، به اسم زیست توسعه‌ یافته است. در زیست توسعه‌ یافته لذت است که اصالت دارد. مادر اگر فرزندان کمتر داشته باشد یا اصلا فرزند نداشته باشد، لذت و تمتعش در دنیا بیشتر است. اگر مبنا لذت باشد عقل حکم می‌کند که بچه‌دار نشود، چون با دشواری‌هایی همراه است: نُه ماه بارداری و پس از آن نامتناسب شدن بدن و بعد هم دو سال زحمت شیر دادن و تروخشک کردن و نگرانی‌های بعدی... بشری که در زندگی‌اش لذت اصل باشد، مسئولیت نمی‌پذیرد. تفاوتی بنیادی در کار است، دنیای توسعه‌یافته مبتنی بر رهایی و لذت است و دنیای متدین مبتنی بر تکلیف. 📚 ماجرای فکر آوینی 🔅@banoye_roshanaee
هنوز طعم شیرین خاطره دیروز را دارم مزمزه میکنم که پیرزن را از دور می‌بینم، دست تکان می‌دهد، خودش تنهاست. کنارش که میرسم می‌گوید بدون عصا آمدم، باور میکنی؟ بعد از سالها بدون عصا آمدم، میپرسم چرا؟ می‌گوید از دیروز که شمارا دیدم و گفتی هوای مارا داری، قدرت پیدا کردم! (خجالت میکشم، از همه‌ی کارهایی که می‌توانستیم در زندگی انجام بدهیم و ندادیم، از همه‌ی لبخندهایی که می‌شد بزنیم و نزدیم،...) می‌گویم خدا حافظ شما باشد مادر، میخواهید تا خانه با هم برویم؟ می‌گوید نه یواش یواش دارم تمرین میکنم، شوهرم نگران بود که بدون عصا هستم. همراهش می‌شوم تا در خانه می‌رویم، یک خانه ویلایی که برگهای پاییزی کف حیاطش را پوشانده‌اند. وقتی برمیگردم و نگاهش میکنم با دست برایم بوسه‌ای می‌فرستد و نگاهش پر از انتظار می‌ماند. دلم برایش غنج می‌رود. میروم نانوایی محله... کیف پول نیاورده‌ام و برایم گفتنش سخت است، تا میگویم پول نیاورده‌ام، یکی از بندگان خوب و خوش‌روزی خدا می‌گوید من حساب میکنم و دو نان گرم دستم می‌دهد. خودم را دوباره به خانه پیرزن می‌رسانم، پیرمرد با همان کلاه شاپو و عینک دودی و بیماری‌اش دارد برگهای حیاط را جارو می‌زند، نان گرم را به پیرزن می‌رسانم و می‌گویم یک نفر خریده برای صبحانه شما، صورتش بیشتر می‌شکفد، حالا روسری هم ندارد و موهای یکدست سفیدش را در همان فاصله با سلیقه شانه زده و شبیه فرشته ها شده است. مداوم می‌گوید من فدایت شوم الهی هرچه میخواهی خدا به تو بدهد. می‌گویم مادر من نخریدم دعایتان باشد برای کسی که زحمتش را کشیده، حالا برای همه دعا می‌کند. دوست دارد صبحانه مهمانش باشم اما نمیتوانم، دوباره بغلم می‌کند درست مثل یک مادر و خداحافظی میکنیم به امید دیدار دوباره شاید صبح پاییزی فردا... 🍁🍂 ف. حاجی وثوق 🔅@banoye_roshanaee
4_5773616401621192509.mp3
18.39M
آب زنید راه را...🎉✨ با صدای سید رضا نریمانی🎙 ولادت حضرت زینب که سلام خدا بر او باد را تبریک عرض می کنیم. ان شاءالله با نگاه ایشان، امشب شاهد زمین خوردن آمریکا باشیم.💐 🔅@banoye_roshanaee
✍ آیت الله بهاء الدینی(ره) میفرمودند : من سیزده ساله بودم، سیدی در کوه خضر می نشست که به او می گفتند: سید سکوت. بیست سال بود که حرف نمی زد. من با بعضی بچه ها رفته بودیم کوه خضر و او را دیدیم. شخصی از روستائی آمد گفت: مریض داریم او را دعا کنید! سید با حرکات دست و اشاره به او تفهیم کرد که مریض خوب شد، بعد معلوم شد که مریض خوب شده است! همچنین مثل اینکه فهمیده بود ما بچه ها گرسنه هستیم ، با اشاره دست به ما بچه ها فهماند که در فلان منطقه پائین کوه دارند اطعام می کنند، بروید بخورید، ما رفتیم پائین به همان مکانی که آدرس داده بود، دیدیم در یک باغی آش پخته اند و به مردم می دهند. پس از بیان این مطلب آیت الله بهاءالدینی فرمودند: بزرگان هم به او سر می زدند. استاد فاطمی نیا می فرمودند: خدمت آیت الله بهاءالدینی رسیدم. گفتم آقا راز مقام و رتبه سید سکوت چه بود؟ آقا دستشان را بردند به طرف لبشان و فرمودند: «درِ آتش را بسته بود» دوستان در حرف زدنمان باید خیلی زیاد دقت داشته باشیم شاید یکی از حکمت هایی که خدا دو گوش و یک زبان برای ما گذاشته این باشد که باید دو برابر آنچه میگوییم گوش دهیم! روزی حضرت استاد علامه حسن زاده آملی در محفل درس فرمودند: یکی از دوستان می‌گفت، در مراقبتی که داشتم، مکاشفه‌ای روی داد به حضور حضرت رسول الله الاعظم(صلی الله علیه و آله) شرفیاب شدم از آن حضرت ذکر خواستم، فرمودند: «من به شما ذکر سکوت می‌دهم» 👌 یک تکنیک ساده و مهم برای مهار زبان بی حساب : «قاعده مکث» این را تمرین کنید و بر زندگی خود ««ملکه»» کنید که قبل از هر سخنی؛ مثلا ده ثانیه مکث کنید و خوب فکر کنید 🍃که این حرفی که میزنم رضایت خدا در آن است یا رضایت شیطان؟! 🔑آیا این حرفی که میزنم مشکلی را حل میکند یا نه؟! ☺️آیا این سخن من امید می دهد یا افسردگی وناامیدی به ارمغان می آورد😣؟؟ 👌اینکه این حرفی که میزنم آیا واجب است یا حرام؟! 🤔این مکث واین چند ثانیه تفکر را ملکه کنید و تمرین کنید... بعد از یک مدت خود به خود کم حرف خواهید شد. نکته پایانی و مهم: به قول معروف؛ کلمات بیشتر از گلوله ها آدم کشتند! حال انسان یا خودش را میکشد و اهل النار میشود، یا شخص دیگری را! 🔅@banoye_roshanaee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زبان ما هم حقی به گردن ما دارد! باید برای زبانمان شخصیت قائل باشیم و اکرامش کنیم درست مثل مهمان. زبان ما در آخرت به صورت مستقل محشور می شود و سخن می گوید. لابد این روایت معروف را از امام سجاد شنیده اید: هر بامداد زبان آدمی بر همه اعضای تنش سرکشد و گوید: حالتان چطور است؟ گویند: اگر ما را رها کنی بخیر است، و می گویند: خدا را خدا را درباره ما و او را قسم می دهند و می گویند: همانا به خاطر تو یا ثواب گیریم یا به عذاب الهی دچار شویم. پس اعضای ما درک و فهم دارند. مراقب شان باشیم و به دستور امام چهارم مان در رساله ی حقوق به خیر عادتش بدهیم و غیر از ضرورت مزاحمش نشویم.😊 ما هیچگاه مالک اعضای بدن خود نبوده ایم! 🔅@banoye_roshanaee
اگر شخصیت فاطمه‌زهراۜ برای ذهن‌های ساده و چشم‌های نزدیک بین‌ ما آشکار می‌شد، ما هم تصدیق‌ می‌کردیم که فاطمه زهراۜ سرور همه زنان عالم است. بانویی که در سنین‌ کم و در عمر کوتاه به مقامات معنوی و علمی و معرفتی و به مرتبه‌ای برسد که برابر مرتبه انبیا و اولیا است. در واقع فاطمه زهرا س فجر درخشانی‌ست که از گریبان او، خورشید امامت و ولایت و نبوّت درخشیده است. آسمان بلند و رفیعی است که در آغوش آن، ستاره‌های فروزان ولایت قرارگرفته است. همه ائمّه ع برای مادر بزرگوار خود تکریم و تجلیلی قائل‌بودند که برای کمتر کسۍ این همه احتـرام و تجلیل را از آن بزرگواران می شود دید. 🌿_ رهبر معظم انقلاب 🔅@banoye_roshanaee
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 مهم ترین وظیفه ما در هجوم رسانه ها! 🔻 لازم است به این توجه کنیم که ما چه کسانی را خوب می‌شناسیم؟ از چه کسانی اطاعت می‌کنیم و شکل چه کسانی می‌شویم؟ ♨️ خیلی وقتها اطلاعات و معرفت‌های بچه‌های ما از یک بازیکن فوتبال، یک خواننده، یا یک هنرپیشه به جزئیاتی وارد می‌شود که حتی می‌دانند شماره کفش او چند است؟ چه رنگی را دوست دارد؟ قد و وزنش چقدر است؟ با چه کسانی دوست است؟ اینها همان چیزهایی است که ما با آنها می‌گوییم «معرفت». ✴️ آن چیزی که به ما اطلاعات ارسال می‌کند، معرفت ما به نسبت به آن بالا را می‌برد و باعث می شود آن را بیشتر دوست داشته باشیم و درنتیجه از او اطاعت کنیم. 🔹 این مکانیسم رسانه‌هاست و به همین دلیل از ما خواسته شده تاریخ بخوانیم تا معرفتمان بالا برود. ❓ چند وقت قبل به واسطه‌ای از حضرت آیت الله باقری پرسیده بودم که مهمترین وظیفه ما در شرایط فعلی چیست تا بتوانیم سیر و سلوک درستی داشته باشیم؟ ایشان فرموده بودند مهم ترین کار این است که به تاریخ اسلام و تاریخ صد ساله اخیر ایران مسلط باشید. ☑️ بنابراین مهم است که ما نسبت به چه چیزی معرفت پیدا می‌کنیم. "جناب آقای اسماعیلی" ⚠️ ما در کرامت، برایتان از اندیشه های مختلف تربیتی می گوییم، چراکه نگاه نقادانه ی شما ارزشمند است. ⚠️ 🔗 بله / ایتا / اینستاگرام / تلگرام@keraamat_ir
امروز جلسه دوستانه ای داشتیم. تو آشپزخونه بودیم که جیغ دوستم منو متوجه یه سوسک کرد. بنده خدا بی حال در حال تردد بود. منم دیگه شجاعتم سر ریز شد به سمت خاک انداز برای کشتن سوسک بینوا. ولی همونم برام بدون ریسک نبود برای همین بسم الله رو کامل گفتم،بعدش یه ضربه و تمام. دوستم به شوخی گفت جالبه اسم رحمان و رحیم خدا رو میاری برای کشتن؟! اون لحظه به شوخی گرفتم ولی بعدش فکری شدم. یاد خاطره ای ازمیرزا جواد آقای تهرانی افتادم. "نقل شده ایشون یه روز یه مقدار سبزی خریدن. بعد از نیم ساعت دیدم ایشان سبزی به دست به طرف مغازه م میان، خیلی ناراحت شدم چون با خودم فکر کردم که شاید سبزی ها خراب بوده و آقا پس آوردن. خیلی خجالت کشیدم. توفکر بودم که چی بگم. توهمین خیالات بودم که دیدم ایشون با اون قد خمیده و چهره ملکوتی وارد مغازه شدن و فرمودن: این سبزی ها را از کجا برداشتی و به من دادی؟ عرض کردم: چطور مگه؟ فرمودند: وقتی سبزی ها را منزل بردم، دیدم یک مورچه در میان سبزی هاست و احتمال دادم که لانه ی مورچه باید داخل مغازه شما باشه و من آواره ش کردم، حالا خودم آوردم تا از جایی که برداشتی بگذارم تا به راحتی به سمت لانه ش بره." مِن بعد حواسم هست اگه مجبور به کشتن مخلوقی میشم احساس خوبی نداشته باشم. فهمیدن حیات غیر هم نوع، فهمیدن روابط موجودات دیگه برای امثال من سخته. عمل ملکوتی ولی خدا لقمه ی بزرگتر از دهن منه، فقط از پس ادا در آوردن برمیام،همینو برای شروع بلدم.❣ 🔅@banoye_roshanaee
🎞 فیلم" یک پنجشنبه "A Thursday 2022 در مورد معلم مهدکودکی است که 16 دانش آموز کوچک خود را گروگان گرفته و چندین خواسته‌ برای آزادی آنان مطرح می‌کند و همه را شوکه می کند. 📽"یک پنجشنبه" تبیین دقیق و چند جانبه ای برای مجازات اعدام در برابر تجاوز به عنف دارد. این روزها که ورد نه به اعدام بر سر زبان های بی خبر از وحشت افتاده، دیدن این فیلم برای باور به حدود اسلام ریل گذاری مناسبی ست. وقتی در یک مصداق حقانیت اعدام، به قلب بنشیند، تنور اثبات بقیه ی حدود هم گرم می شود. 🔅@banoye_roshanaee