بکشید ما را بیدارتر می شویم
اگر تا دیروز گرفتار روزمرگی های زندگی شده بودیم ، اگر تا دیروز یادمان رفته بود فراتر از این که وظیفه مادری و همسری بر دوش داریم، به عنوان یک زن وظایف دیگری نیز داریم ، مسئولیت های اجتماعی ای که فقط یک زن با روح ظریفش از عهده اش بر می آید امروز یادمان آمد.
بکشید ما را بیدارتر می شویم
اگر تا دیروز فکر کردیم زن بودن به این است که همیشه خانه ات برق بزند ، هر روز یک غذای جدید یاد بگیری و بپزی ، همیشه شیک بپوشی و ...
امروز یادمان آمد که ما از نسل همان زنانی هستیم که با وجود تمام مشغله ها با تلاش شبانه روزی جبهه جنگ را پشتیبانی می کردند.
آخر آن قدر مردان سرزمینم برایمان آسایش و آرامش به ارمغان آورده بودند که باورمان نمی شد هنوز هم دشمن همان دشمن است و در کمین نشسته.
بکشید ما را بیدارتر می شویم
امروز اما از خواب غفلت بیدار شده و به خوبی درک کردیم دشمن واقعی است
دشمن رذل است ، دشمن پلید است
و امروز چون غرق شده ای که به هرچیزی چنگ می زند ، به هر روشی متوسل می شود که شاید بتواند کاری بکند.
این انقلاب که به فرموده امام امت ، به عنایت الهی تا آخر پیش خواهد رفت و با انقلاب امام زمانم ادامه خواهد یافت.
اما هر کدام از ما سهمی جدا در آن خواهیم داشت ، نکند سهمی در آن نداشته باشیم و پناه بر خدا از این که به من سهمی از ضد انقلاب ها بدهند چون قطعا هر کس در سپاه حق قرار نگیرد در سپاه باطل قرار گرفته است.
امروز می دانیم که باید به عنوان یک زن و یک مادر که بهتر از دیگران و به شکل غریزی به ظرائف روحی انسان اگاهی دارد به فرمان رهبرم لبیک گوییم و به جدّ پا در عرصه جهاد تبیین گذاریم و فرزندان این مرز و بوم را در آغوشمان بگیریم تا تیر فتنه های دشمن به آن ها اصابت نکند.
بکشید ما را بیدارتر می شویم
هوشیار تر می شویم و جان بر کف پا در عرصه جهاد می گذاریم.
🔅@banoye_roshanaee
👆این حلواها رو امروز درست کردم، دادم دخترم ببره مدرسه به همکلاسی هاش و معلمای مدرسه ش بده.
✨خواستم اهمیت این شهدا و خون های به ناحق ریخته شده شون برای این بخش از جامعه که باهاشون ارتباط داریم، پر رنگ تر بشه...
به امیدظهور🌺
#ارسالی_از_اعضای_عزیز
#اهمیت_ابلاغ_حقایق
#جهاد_تبیین_در_قاب_ملموس
🔅@banoye_roshanaee
#حاصل_مدرسه_منهای_هزار
#قیصر_امین_پور
فصل گل بود و بهار
فصل پرنقش و نگار
باد بی رحم خزان
ناگهان از سر دیوار، پرید
و بر این باغ وزید
بهترین گل ها را
از دل باغچه ی مدرسه چید
چارگل، چار شهید
همه ی مدرسه ی ما غم بود
چار تا غنچه ی سرخ
در دل باغچه ی ما کم بود
من به خود می گفتم:
باید این مسئله را حل بکنیم!
حاصل مدرسه منهای چهار
می شود: مدرسه منهای هزار
می شود: مدرسه منهای بهار
باید این مسئله را حل بکنیم
من به دنبال قلم می گشتم
پدرم نیز به دنبال تفنگش می گشت
#مثل_چشمه_مثل_رود
🔅@banoye_roshanaee
خدایاااا
روز شلوغی بود. بخاطر بچهها و آزادی و آیندهشان باید میرفتم. خسته شدم از اینهمه محدودیت. زن، زندگی، آزادی بالاخره روزی محقق میشود و من با آسودگی هر طور که بخواهم از خانه میروم بیرون. بدون این شال و روسری دست و پاگیر.
یاد حرفها و شعارها میافتم. بعضی از آنها را قبول ندارم اما چارهای نیست فعلا باید یکصدا شد. بعد که نظام سقوط کرد همه چیز درست میشود.
با صدای شیون زنها که از کوچه شنیده میشود، از پنجره نگاه میکنم. چند مرد با موها و ریشهای بلند، با هیکلی تنومند سه دختر جوان را با خود میبرند. دختران التماس میکنند اما بیفایده است. کوچه پر است از این مردان عجیب و غریب بالباسهایی سیاه و پرچمی منقش به لااله الا الله. چشم یکی از مردها به من میفتد! فریاد میزند و با اشاره من را نشان میدهد. سریع میایم داخل. نفسم به شماره میافتد. صدای کوبیده شدن در خیلی زود توی خانه میپیچید و صدای مرد که فریاد میزند:«در رو باز کن یالا»
بچهها هم از خواب پریدهاند. با ترس دورم جمع شدهاند و گریه میکنند. سعی میکنم آرامشان کنم اما خودم بیشتر ترسیدهام.
با همسرم تماس میگیرم اما در دسترس نیست. شماره پلیس را میگیرم اما فقط بوق ممتد میشنوم. صدای در محکمتر میشود و بعد صدای شکسته شدنش تمام وجودم را به لرزه میاندازد. چند مرد با نگاههایی که نفرت از آنها میبارد میآیند داخل. زبان بچهها بند آمده من هم دست کمی از آنها ندارم.
بچهها را با زور از من جدا میکنند. گریه امانم نمیدهد. التماس بیفایده است. جنازه دهها مرد و کودک بیگناه روی زمین افتاده و مردهای وحشی، بیتفاوت از روی آنها رد میشوند. قلبم تیر میکشد. با صدای تیراندازی برمیگردم چند بسیجی را به رگبار بستهاند. میفتم روی زمین. مرد اسلحه را میگیرد سمتم. مجبورم میکند از جا بلند شوم. کمی جلوتر چندزن دیگر ایستادهاند، با دستان بسته. دستان من را هم میبندند. همه ترسیدهایم. قلبم تیر میکشد. فریاد میزنم:«خدایااااا کمکم کن» از خواب میپرم. پسر کوچکم کنارم غرق خواب است. اشک امانم نمیدهد. گوشی را برمیدارم خبر سنگین است:«شیراز تسلیت»
✍ #باران
#شیراز_تسلیت
#ایران
#شاهچراغ
🔅@banoye_roshanaee
#کتاب_آباد
یک مجموعه 5 جلدی خواندنی برای کودک و نوجوان با معرفی 5 قهرمان:
🔹آقامعلم: داستانهایی از استاد مطهری
🔹عموقاسم: درباره سردار سلیمانی
🔹داداش ابراهیم: درباره شهید ابراهیم هادی
🔹آقامحسن: درباره شهید محسن حججی
🔹علی لندی: نوجوان قهرمانی که...
به بچهها هدیه بدهیم و برای خواندنش جایزه بگذاریم، خواندن کتاب خوب یک فرصت طلایی در مسیر رشد است.
این فرصت را به بچهها بدهیم.
🔅@banoye_roshanaee
#تجربه_نگار
#او_و_دخترش
من و دخترم، او و دخترش نشستهایم و منتظریم کارمان راه بیفتد، دخترش موهای #کراتینه اش را دور شانهاش ریخته و یک #روسری کوچک روی موهایش طوری نشانده که از پشت و جلو کاملا بیرون باشند. مادر اما #چادر پوشیده و با حجاب کامل نشسته است.
طبق ناخودآگاه عاشقم که #کودک و #نوجوان را از هر نوعش میپرستد، با دخترک حرف میزنم. میگوید تولد 20 سالگیاش شده و میخواهد مژه بکارد و عکس بگیرد تا یادگاری بماند. میگویم چقدر نوجوانطور است چهرهات، از آنها که اصلا پیر نمیشوند. محجوبانه میخندد و به واقع حجب و حیای دخترانه دارد و چهرهای که از همان نگاه اول دوستش دارم.
مادرش وارد صحبت میشود با لحنی که ارتعاش دارد و هنوز نمیدانم چرا... میگوید قرار بود به مناسبت تولدش کلیپ درست کند و در اینستاگرام بگذارد اما دسترسی نداریم و مجبور است فقط عکس بگیرد. به شکل و شمایل محجبه #مادر این حرفها نمیخورد اما چیزی نمیگویم و دوباره با #دختر جوان مشغول صحبت میشوم. حتی خندیدنهایش محجوبانه است. میگویم وارد بهترین دهه زندگی داری میشوی خوش به حالت... میگوید برای همین میخواهم تولد متفاوتی بگیرم. داریم با هم حرف میزنیم که مادر با صدایی که همان ارتعاش عجیب را دارد میآید وسط کلاممان و میپرسد دختر شماست؟! میگویم بله... میپرسد چه رشتهای میخواند و بعد ابراز حیرت میکند از پاسخی که میشنود و هنوز نمیدانم چرا... بعدتر با صدایی که حالا دیگر کاملا مرتعش است و چشمانی که حتی مردمکش دارد تکان میخورد، میگوید به زودی سرنگون میکنیم اینهارا و از شرشان راحت میشویم. برای لحظاتی میمانم و بعد خیلی عادی میگویم هرچه خدا بخواهد و خیر باشد!
با عصبانیتی که ربطی به آن جمع و فضا و دوستی چنددقیقهای من و دخترش ندارد، صدایش را بلند میکند و میگوید من آدم معتقدی هستم اما از دخترم خواستهام حجابش را بردارد و به خیابان برود تا اینها سرنگون بشوند. با لبخند میپرسم چطور معتقد هستید اما از دخترتان این را خواستهاید؟! میگوید بخاطر گرانیها، اختلاسها، دروغگوییها... میگویم اینها که گفتید قبول اما چرا دخترتان باید حجابش را بردارد؟... میگوید به نشانه اعتراض... میگویم حکم خدا چه ربطی به خطای مسئولین دارد؟ میگوید جواب خدا را خودم میدهم مشکلی نیست اما اینها باید ادب شوند. میپرسم با برداشتن #حجاب دختر شما اینها ادب میشوند؟ صدایش را بلندتر میکند و میگوید بله هرکاری میکنم که اینها ادب شوند و بعد حرفهایی میزند که نوشتنش را هم دوست ندارم و عجیب است که دخترک 20 ساله در تمام این مدت محجوبانه نگاهش به پایین است. بغضم میگیرد برای دختری که هنوز #حیا دارد هنوز #عفیف است و هنوز یاد نگرفته صدایش را بلند کند.
دوباره سر صحبت را با دخترک باز میکنم و میگویم ان شاء الله جشن بعدی جشن دوتاشدنت باشد #خوشگل خانوم... لبخند محجوبانهای میزند و مادرش غرشوار میان کلامم میآید و میگوید عروسش نمیکنم تا وقتی که از این کشور بفرستمش برود و آنجا هرکاری که خواست بکند...دخترک همچنان در سکوت است و مادر دارد با صدای بلند به #حاکمیت بدوبیراه میگوید و من این میان دلم میخواهد دخترک زیبا را در بر بگیرم و از چنگال مادری که عقدههای فروخفتهاش را دارد سر دخترک جوانش جبران میکند و اصلا نمیدانم چگونه مادر شده است، بیرون بیاورم...
ف. حاجی وثوق
🌿🌼🌿🌼🌿🌼
"لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِق"؛ اطاعت از مخلوق که به معصیت خالق منجر شود از هیچ کسی پذیرفته نیست.
📗نهج البلاغه
🔅@banoye_roshanaee
🔴قابل توجه عموم مردم
🔹در آستانه سیزدهم آبان در مشهد مقدس برگزار میشود
🔺هفتمین روز شهادت شهدای شاهچراغ و اربعین شهادت بسیجی شهید «رسول دوست محمدی»
سخنران: حجت الاسلام پناهیان
مداح: حاج مجتبی رمضانی
🔹زمان: بعداز نماز و مغرب و عشا پنج شنبه دوازدهم آبان
🔹زمان: مسجد الزهرا(س) واقع در خیابان احمد آباد
🌷 @isaar_razavi
🌷 http://eitaa.com/isaar_razavi
#اتاق_شیشهای
کارگاه های همسرداری را دیده اید؟ گاهی البته هر کدام از زوجین دنبال کسب آگاهی از حقوق خودش است. بیش تر سمت حقوق خودش غش می کند تا وظایف حتمی خودش در مقابل همسر.
دوستم که چند جلسه ای بعد تر همراه ما شده بود ترس این را داشت که نکند خواندن #رساله_حقوق و آموزش آن به نسل بعد مان باعث شود آن ها منفعت طلب شوند و جویای سود و حق شخصی.
اما ماجرا در رساله حقوق این چنین نیست. رساله ی حقوق با روح حیوانی به شرح این وظایف نمی پردازد بلکه با مبنای آینده ای ابدی تنظیم شده است.
شرایط ما شبیه به اتاق شیشه ای ست که هر لحظه ناظرانی دقیق ما را رصد می کنند. آن ها حتی می توانند افکار، حافظه و حتی اموری از ما که حتی خودمان از وجودش بی خبریم در بانک اطلاعاتی ما ذخیره می کنند.
ما در اتاق شیشه ای تنها نیستیم
موجودات دیگری در کنار ما زندگی می کنند که هر کدام حقوق ویژه ای بر گردن ما دارند حتی حشراتی که از کنار ما رد می شوند!
در چنین فضایی آیا ما می توانیم به نحو گسترده ای درگیر حق و حقوق خودمان باشیم، در حالی که ریز ترین حرکات ما ثواب یا عقابی دارد که ما از آن هم ناآگاهیم و فقط می دانیم خیلی بزرگتر از ثواب و عقاب اتاق شیشه ای ست و این کار ما را سخت تر می کند.
اگر فرزند ما این حقوق را بداند بیش تر و حساس تر از قبل در تکاپوی ادای دین های خودش می افتد و این یعنی همان مسئولیت پذیری در نگاه بسیار کلان تر از آن چه امروز از انسان ها انتظار می رود.
آینده با این نگاه، ساخته خواهد شد.
#تربیت_با_قدمهای_رساله_حقوق
🔅@banoye_roshanaee
#مقاومت_ملت_ایران
همهی کارهای شماها و ماها، همه، و حرفهایمان و حرکاتمان یک پیامی به بیرون کشور میفرستد.
مواظب باشیم ببینیم ما چه پیامی میدهیم. پیام لازم نیست به زبان باشد؛
گاهی کیفیّت نشستن شما پیام دارد؛
گاهی #تجمّع شما در یک جا پیام دارد؛
گاهی #شعاری که میدهید پیام دارد. مراقب این پیامی که به دنیا میدهید باشید.
من میگویم مهمترین چیزی که باید از طرف ملّت ایران و از طرف جوانان ایران به جبههی دشمن منتقل بشود، عبارت است از قدرت مقاومت ملّت ایران.
۱۴۰۱/۸/۱۱
#همه_میآییم
🔅@banoye_roshanaee
7.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 عمه سادات...
گاهی زیارت ساده میشه این طوری که چشمت میفته به تصویر ضریح و یه سلام ولیّ خدا از بغل گوشِت رد میشه و یه خورده دلت تنگ میشه همین😭
#حضرت_معصومه(س)
🔅@banoye_roshanaee