eitaa logo
نور
334 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
43 فایل
الا بذکر الله تطمئن القلوب لینک دعوت http:/ https://eitaa.com/noore1 @noore2 ارتباط با ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
12.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترجمه تصویری قرآن کریم صفحه ۵۱۵ مترجم مسعود ریاعی گوینده : بهروز رضوی https://eitaa.com/noore1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
احادیث آیه ۲۹ از سوره فتح - تفسیر روایی اهل بیت علیهم السلام 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 امام باقر (علیه السلام)- همانا پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) ده نام دارد که پنج تا از آن‌ها در قرآن آمده و پنج تا از آن‌ها در قرآن نیامده است: آنچه در قرآن آمده، عبارتند از: محمّد و احمد و عبدالله و یس و نون. 📚 تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۴۹۰ 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 http://alvahy.com/%D9%81%D8%AA%D8%AD/29
احادیث آیه ۱ از سوره حجرات - تفسیر روایی اهل بیت علیهم السلام 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 علی‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- این آیه درباره‌ی هیئت بنی‌تمیم نازل شد که چون [در سال نهم هجرت] خدمت رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) رسیدند پشت در اتاق حضرت ایستاده و فریاد زدند: «ای محمد (صلی الله علیه و آله) بیرون بیا»! و زمانی‌که رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) بیرون آمد پیشاپیش حضرت به راه افتادند؛ و هنگامی‌که [با حضرت] سخن می‌گفتند صدایشان را از صدای پیامبر (صلی الله علیه و آله) بالاتر برده و - آنچنان‌که با یکدیگر سخن می‌گفتند- به پیامبر (صلی الله علیه و آله) عرض‌می‌کردند: «ای محمد (صلی الله علیه و آله)! ای محمد (صلی الله علیه و آله)! نظرت در مورد فلان‌چیز چیست؟ خداوند نیز آیات یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ... إِنَّ الَّذِینَ یُنادُونَکَ؛ را نازل فرمود 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 http://alvahy.com/%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA/1
احادیث آیه ۲ از سوره حجرات - تفسیر روایی اهل بیت علیهم السلام 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ابن‌عباس (رحمة الله علیه)- این آیه درباره‌ی ثابت‌بن‌قیس‌بن‌شماس که گوشش سنگین بود و صدای بلندی داشت نازل شد؛ او هنگامی‌که سخن می‌گفت، صدایش را بالا می‌برد و چه بسا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از صدای او اذیّت می‌شد. 📚 تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۰۸ 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 پیامبر (صلی الله علیه و آله)- از انس‌بن‌مالک نقل‌شده: هنگامیکه این آیه نازل شد، ثابت‌بن‌قیس ناپدید شد. رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) سراغش را گرفت؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله) را از حال او باخبر ساختند؛ حضرت ثابت را نزد خویش فرا خوانده و از او [درباره‌ی علّت ناپدید شدنش] پرسید. او عرض کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! این آیه نازل شد و من هم شخصی هستم که صدای بلندی دارم، می‌ترسم که عملم نابود شود [به‌همین‌خاطر در محضر شما حاضر نمی‌شوم]». رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «تو مصداق این آیه نیستی، تو به خیر و نیکی زندگی خواهی کرد و به نیکی خواهی مُرد و از اهل بهشت خواهی بود». 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۰۸ 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 http://alvahy.com/%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA/2
احادیث آیه ۳ از سوره حجرات - تفسیر روایی اهل بیت علیهم السلام 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ربعی‌بن‌خِراش گوید: امیرالمؤمنین (علیه السلام) در «رحبه» برای ما خطبه‌ای خواند و فرمود: «در صلح حدیبیّه، گروهی از قریش و اشراف مکّه که سهیل‌بن‌عمرو نیز جزو آنها بود نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمدند و گفتند: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! تو همسایه، هم پیمان و عموزاده‌ی ما هستی؛ گروهی از فرزندان، برادران و خویشاوندان ما به تو پیوسته‌اند، آنها هیچ شناختی از دین نداشته و تمایلی نسبت به آن‌چه نزد توست ندارند، بلکه به‌خاطر فرار از [کارکردن در] کشتزارهای ما و همکاری با ما و [نگهداری از] دارایی‌های ما به‌سوی تو آمده‌اند؛ بنابراین آنها را به ما بازگردان». رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ابوبکر را خواسته و به‌او فرمود: «نظرت در مورد سخنان اینها چیست»؟ ابوبکر عرض‌کرد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! اینها راست می‌گویند؛ تو همسایه ایشان هستی؛ پس این افراد را به آنها باز گردان»! آنگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله) عمر را فرا خواند. او نیز سخن ابوبکر را تکرار کرد. در این هنگام پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ای قریش! شما دست از دشمنی بر نخواهید داشت، مگر زمانی‌که خداوند فردی که خدا دلش را برای تقوا خالص نموده بر ضدّ شما برانگیزد و او گردن‌های شما را بر اساس [دستور] دین بزند»! ابوبکر گفت: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! آیا آن شخص من هستم»؟ آن حضرت پاسخ منفی داد. عمر گفت: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! آیا آن شخص من هستم»؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خیر! بلکه او کسی است که اکنون در حال وصله‌زدن کفش است»؛ [در آن هنگام] من مشغول وصله‌زدن کفش رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) بودم». [در ادامه] ربعی‌بن‌خِراش گوید: سپس علی (علیه السلام) رو به ما کرده و فرمود: از رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که می‌فرمود: «هرکس عمداً به من دروغی نسبت دهد، برای خود جایگاهی در دوزخ مهیّا کند». 📚 تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۱۰ 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 http://alvahy.com/%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA/3
احادیث آیه ۴ از سوره حجرات - تفسیر روایی اهل بیت علیهم السلام 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 پیامبر (صلی الله علیه و آله)- [زمخشری در «ربیع الابرار»] نوشته است: گروهی از نادانان بنی‌تمیم به محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمدند و فریاد زدند: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! از خانه خارج شو؛ می‌خواهیم با تو صحبت کنیم». رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از این عمل و بی‌ادبی آن‌ها اندوهگین شد. به همین دلیل خداوند آیه: إِنَّ الذِینَ یُنَادُونَکَ مِن ورَاء الحُجُرَاتِ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلونَ را نازل فرمود. 📚 تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۴، ص۵۱۴ 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 http://alvahy.com/%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA/4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃همراه با کاروان اسرای کربلا از کوفه تا شام 🍃 قسمت نهم ۱۷ – حماه از «سیبور» رهسپار «حماه» شدند، در آنجا نیز دروازه‏‌ها را بر روی آنان بستند و از ورودشان به آنجا جلوگیری کردند ۱۸ – حمص به ناگزیر، از «حماه» گذشته تا به «حمص» رسیدند، والی آنجا را از ورود خود آگاه ساختند و از او خواستند تا به «حمص» وارد شوند، ولی در آنجا نیز با مقاومت مردم روبرو شدند، و با پرتاب سنگ از آنان پذیرایی کردند تا تنی چند از مأموران را کشتند. آنان مسیر خود را تغییر دادند تا از دروازه شرقی شهر در آیند! آن دروازه را نیز بستند و گفتند: «لا کفر بعد ایمان و لا ضلال بعد هدی» هرگز اجازه نخواهیم داد که سر مبارک امام را وارد این شهر کنید، و حاملان آن سر مقدس ار از آنجا دور کردند و آنان به جانب «بعلبک» حرکت کردند. ۱۹ – بعلبک چون حاملان سر مقدس امام علیه‏‌السلام به «بلعبک» رسیدند، والی آنجا را از ورود خود باخبر ساختند، و او اهالی آنجا را به پیشواز فرستاد در حالی که پرچم‌هایی را با خود حمل می‏‌کردند و فرزندان خود را به تماشای اسیران آورده بودند! و در بحار آمده است که: ام کلثوم علیهاالسلام گفت: «اباد الله خضراتهم و لا اعذب الله شرابهم و لا رفع الله ایدی الظلمه عنهم»!(۵۳) چون علی بن الحسین علیه‏‌السلام این کلمات را شنید، گریست و فرمود: این، همان زمان است که شگفتی‌هایش از نظر بزرگان پایان‏‌پذیر نیست و مصائب آن نامشخص است؛ ای کاش می‏‌دانستم که مشغله‏‌های زمان تا به کجا ما را به دنبال خود می‏‌کشاند و می‏‌بینی که ما او را به خود نمی‌کشانیم؛ ما را بر شتران عریان و بی جهاز در هر شهر و دیاری می‏‌گردانند و کسانی از دنبال، دارندگان مهار شتران را حمایت می‏‌کنند ؛ گویا ما در میان آنان چون اسیران رومیان و گویا آنچه را پیامبر بیان فرموده است، نادرست بود!، وای بر شما، نسبت به رسول خدا کفران پیشه کردید و شمایان به گم کرده راهی می‏‌مانید که راهها را نمی‌شناسد». ۵۵- بحار الانوار ۴۵/۱۲۶٫ کوفیان آن شب را در «بعلبک» خفتند و بامدادان به راه افتادند ۲۰ – دمشق به هرحال اهل بیت رسول اکرم (ص) را همراه سرهای نورانی و پاک به طرف «دمشق» آوردند، چون نزدیک دروازه دمشق رسیدند، ام کلثوم علیها السلام، شمر لعنه الله علیه را صدا زد و فرمود: ما را از دروازه‌‏ای وارد دمشق کنید که مردم کمتر اجتماع کرده باشند و سرها را از میان محمل‌ها دور کنید تا نظر مردم به آنان جلب شده به نوامیس رسول خدا (ص) نگاه نکنند. شمر ملعون کاملا” بر خلاف خواست ام کلثوم علیها السلام عمل کرد و کاروان اهل بیت را در روز اول ماه صفر(۵۹) از دروازه ساعات که برای ورود کاروان تزیین شده بود و مردم زیادی در آنجا اجتماع کرده بودند – وارد شهر دمشق کرد، و اهل بیت عصمت علیه‏م السلام و سرهای مقدس را در این دروازه نگاه داشت تا در معرض تماشای مردم قرار گیرند، سپس آنان را در نزدیکی درب مسجد جامع دمشق، در جایگاهی که اسیران را نگاه می‌‏دارند، نگاه داشت!! در بعضی از نقل‌ها آمده است که: اهل بیت را سه روز در این دروازه نگاه داشتند. همچنین نقل شده است که: عبیدالله بن زیاد پس از آنکه سر مبارک امام را برای یزید فرستاد دستور داد تا بانوان و کودکان آن حضرت برای سفر به شام آماده شوند و فرمان داد تا بر گردن علی بن الحسین علیه‏‌السلام زنجیر نهادند و مجفر بن ثعلبه و شمر بن ذی الجوشن را به دنبال آنان روانه کرد، تا رفتند و به آن گروهی که سر امام را برده بودند رسیدند و علی بن الحسین علیه‏‌السلام با کسی سخن نگفت تا به دمشق رسید. و از این نقل چنین استفاده می‌‏شود که سر مقدس امام را عبیدالله قبل از اهل بیت به شام فرستاده است و این همان چیزی است که قبلا نیز بدان اشاره کردیم. 🍃 🍀🍃🍃🍃🍃 https://eitaa.com/noore1