eitaa logo
تربیت فرزند نوردیده
80.2هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
23 فایل
کانال قصه و شعر نوردیده 👇 eitaa.com/joinchat/2079785181Cb3e7c100b0 نظرات و پیشنهادات نوردیده .مشاوره نداریم @nasman تبلیغات @nooredid کانال مدیر نوردیده حسین دارابی👇 eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
مشاهده در ایتا
دانلود
ما از طریق خلاقیت باید به درآمد برسیم، تولید و ابداع چه مادی و چه معنوی با خلاقیت است. خرج کردن، با تفکر و هوش اقتصادی است، چون ما اجازه نداریم هر چی که به دست می آوریم را خرج کنیم. ما با خلاقیت می توانیم هرچه می توانیم حلال و پاک به دست آوریم اما با تفکر اقتصادی اجازه نداریم هر جور که دلمان می خواهد خرج کنیم. وقتی تفکر مالکیت شکل می گیرد و مادی می شود، درآمد هم به جای اینکه خلاقیت بدست آید، با تفکر اقتصادی صورت می گیرد و آنوقت فاجعه ی اقتصادی رخ می دهد که امروزه گریبان گیر خیلی از کشورها هست، کمتر تولید می کنیم و بیشتر خرید و فروش می کنیم. هر تولیدی متوازن با خودش یک شبکه ی توزیع لازم دارد ولی وقتی یک کالای تولید شده را چند دست بین خودمان می چرخانیم و به آن زرنگی و شم اقتصادی می گوییم و دائم ارزش افزوده ایجاد می کنیم این یعنی درآمد ما از حوزه ی تفکر اقتصادی است نه از خلاقیت. الآن به اکثر جوان ها می گوییم چه کار می خواهید کنید؟ می گویند مغازه باز می کنیم؛ یک چیزی بخریم و بفروشیم. کمتر به ذهنمان می آید که یک کالایی را تولید کنیم، چه کالای مادی و چه کالای معنوی. فوری تفکر خرید و فروش به ذهنمان می رسد. این نتیجه ی سقوط ما به پایین چرخه ی هوش متعادل یا زندگی است و تفکر مادی بر اقتصاد حاکم شده است نه هماهنگی بین خلاقیت و اقتصاد و این مسئله خاص کشور ما نیست بلکه در کشورهای سرمایه داری هم صدق می کند و متخصصین عقیده دارند که ادامه ی این روند باعث نابودی بشریت خواهد شد. به همین دلیل دغدغه ی اندیشمندان بزرگ است که بشر را از این وضعیت نجات دهند و امروزه شاهد هستیم که جهان به سمت معنویت رو آورده است تا بتواند انسان را از نیمه ی پایین چرخه به بالا و به سمت معنویت پیش ببرد و مادیت را کاهش دهند. (ادامه دارد....) {قسمت 4} [استادسلطانی] @nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده
برای جلوگیری از حسادت فرزند اول به نوزاد تازه متولد شده، وقتی میهمان ها برای دیدن نوزاد به منزل می آیند شرایطی رو فراهم کنید وبامیهمان ها هماهنگ باشید که وقتی میهمان ها آمدند انگار نه انگار خبریه بعد فرزند اول خودش بگه من یه خواهر یا برادر کوچولو دارما، همه بگن عه؟ کوش؟ بعد فرزند اول ببره مهمون هارو پیش نوزاد فرزند اول باید کانون توجه باشد نه نوزاد {دکتراسلامی} Join @nooredideh
حكايت كسي كه در كودكي مي آموزد، مانند نقش روي سنگ است. (ماندگار و بادوام است و جزئی از وجودش می شود) "پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله" #کانال_تربیتی_نوردیده 👇 Join @nooredideh
ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﻮ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﯾﮑﯽ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺁﻥ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ! و احترام مهمان واجب است با کودک همسایه چگونه برخورد می نمایی؟ سرش داد میزنی؟ خشونت به خرج میدهی؟ join @nooredideh
گاهی کودک باش! جدی بودن را فراموش کن. بزرگتر که می شوی زیباتر سخن می گویی ولی احساس و طراوتت را از دست می دهی. کودک بودن کوچک بودن نیست لذت بردن‌ است! join @nooredideh
💑عضو کانال همسرداریمون هم بشید 👇 http://eitaa.com/joinchat/113508352Cdd1d77aefa
وقتی بچه رو از پوشک میگیریم یعنی کنترل ادرارش رو کامل به دست میاره باید یک ماه و نیم دو ماه دیگه منتظر باشیم که این بچه کنترل مدفوع اش را هم به دست بیاره این دوتا همزمان نیست. یه تاخیری داره. اول کنترل ادرار به دست میاد بعد با یه فاصله یک ماه و نیم دو ماه بلکه برای بعضی بچه ها تا سه ماه کنترل مدفوع را به دست می آورند. این فاصله زمانی فاصله زمانی طبیعی و برای رشده. چون از دو ناحیه بدن باید این کنترل به دست بیاد یکی مثانه و یکی همون قسمت رکتوم مقعد .این دو تا دو جایگاه متفاوت در بدن است و عملکردشان تقریباً جداگانه است و برای همین فاصله زمانی بین این دو برای بچه ها هست که اکثریت مثلاً کنترل ادرار رو زودتر بدست میارن و بعد کنترل مدفوع رو ،پس به بچه ها تو این پروسه از پوشک گرفتن که شروع می کنیم نباید فشار بیاریم و بگیم خب الان که ادرارش رو میگه پس تو این مرحله باید مدفوعشم بگه. نخیر چنین چیزی نیست و ما چنین انتظاری از کودک نداریم. {قسمت3} 👇 Join @nooredideh
دوسال اول كودك نياز دارد با شخصى در تماس باشد كه به او عشق و توجه دهد تا مغز رشد سالم داشته باشد. اگر كودك بارفتن طولانی مدت به مهد اين توجه مادر را نداشته باشد قسمتهايى از مغز او به طور سالم رشد نخواهد كرد. #کانال_تربیتی_نوردیده 👇 join @nooredideh
بچه هایی که انرژیشون زیاده، کلاس زبان انگلیسی و کلاس نقاشی سم هست براشون. هر کلاسی که این بچه را بنشونن و بخوان چیز بهش یاد بدن این کلاس ها را به هیچ وجه نذارید برن. به جاش کلاس شنا، ژیمناستیک، بسکتبال ..خوبه براشون. {دکتر اسلامی} 👇 Join @nooredideh
موبایل ڪه آمد، دیدن را به صدا فروختیم! تلگرام ڪه آمد صدا را به ڪلمه فروختیم! امروز هم واژه را به استیڪرها می فروشیم از آینده می‌ترسم.. #کانال_تربیتی_نوردیده 👇 Join @nooredideh
خانم معلم در دفتر تنها بود که پسر کوچکی آرام درِ دفتر را باز کرد و با لحن محتاطی او را صدا کرد. خانم معلم او را شناخت، اما بدون آن که بخواهد نارضایتی خودش را به رویش بیاورد، گفت: تو در امتحان نمره 9 گرفتی. تو تنها کسی هستی که نمرۀ قبولی نگرفته پسرک با خجالت و در حالی که صورتش سرخ شده بود سرش را بلند کرد و گفت: خانم معلم چِن ، می‌شود... می‌شود یک نمره به من ارفاق کنید؟ خانم چِن با عتاب مادرانه‌ای سرش را تکان داد و گفت: یک نمره ارفاق کنم؟! این ممکن نیست. من طبق جواب‌هایی که در برگۀ امتحانت نوشته‌ای به تو نمره داده‌ام. او اضافه کرد: نگران نباش. من که نمی‌خواهم به خاطر ضعفت در امتحان، تو را تنبیه کنم. تو باید در امتحان بعد تلاش بیشتری کنی و نمرۀ بهتری بگیری. پسر با صدایی که نشان می‌داد خیلی ترسیده گفت: اما مادرم کتکم می‌زند. خانم معلم ساکت شد. او آرزوی والدین را درک می‌کرد که می‌خواهند بچه‌هایشان بهترین نمره‌ها را کسب کنند و موفق باشند؛ از طرفی نمی‌توانست در برابر بچه‌های بازیگوشی که در امتحاناتشان ضعیف هستند، نرمش نشان دهد. اما یک موضوع دیگر هم بود. او می‌دانست که کتک خوردن بچه‌ها هم هیچ کمکی به تحصیلشان نمی‌کند و حتی تأثیر منفی آن ممکن است آن‌ها را از تحصیل بازدارد. نمی‌دانست چه تصمیمی بگیرد. یک نمره ارفاق بکند یا نه. او در کار خود جداً اصول را رعایت می‌کند. اما به هر حال قلب رئوف مادرانه هم داشت. نگاهی به پسرک کرد. هنوز تمام تن پسرک از ترس می‌لرزید و به گریه هم افتاده بود. عاقبت رو به پسرک کرد و گفت: ببین!، این پیشنهادم را قبول می‌کنی یا نه؟ من به ورقه‌ات یک نمره «ارفاق» نمی‌کنم. فقط می‌توانم یک نمره به تو «قرض» بدهم. تو هم باید در امتحان بعدی 2برابر آن را، یعنی2نمره، به من پس بدهی. خوب است؟ پسرک با شادی گفت: چشم! من حتماً در امتحان بعدی 2نمره‌ به شما پس می‌دهم. او با خوشحالی از خانم معلم تشکر کرد و رفت. از آن پس برای این که بتواند در امتحان بعدی قرضش را به خانم معلم پس بدهد، با دقت زیاد درس می‌خواند. تا این که در امتحان بعد نمرۀ بسیار خوبی کسب کرد. از طرف مدرسه به او جایزه‌ای داده شد. از پسِ آن «درس» که خانم معلم به او داده بود، مقطع دبیرستان را با نمرات عالی پشت سر گذاشت و وارد دانشگاه شد. او همیشه ماجرای قرض نمره را برای دوستانش تعریف می‌کند و از بازگویی آن همیشه هیجان زده می‌شود. زیرا می‌داند که نمره‌ای که خانم معلم آن روز به او قرض داد، سرنوشتش را تغيير داد. 🔺 آن پسرک جوان اکنون جزو ده ثروتمند دنیاست... او " لی کا- شینگ " رییس بزرگترین کمپانی عرضه کننده محصولات بهداشتی و آرایشی به سراسر جهان است! 📌مراقب تاثیر تصمیماتمان بر سرنوشت افراد باشیم...! join @nooredideh