تربیت فرزند نوردیده
همایش کودک، رشد و #تربیت_جنسی، فردا پنجشنبه ۲۷ تیرماه از ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۲ به صورت رایگان در سالن شهی
🔴 توجه
فردا جهت همایش #تربیت_جنسی، حدود ساعت 10.15در آمفی تئاتر حاضر باشید تا جلسه راس ساعت شروع بشه
دوم اینکه اگر میتونید بچههاتونو به اقوام نزدیک بسپارید، تا بهتر از همایش استفاده کنید
اگه نمیتونید، میتونید بچههاتونو بیارید تاجایی که مقدور باشه توسط مربیان نگهداری و سرگرم میشن البته با مسئولیت خودتون
تقاضایی که داریم اینهکه، بچههارو مدیریت کنید تا نظم سالن بهم نخوره. جلسه قبل کمی بی نظمی بوجود اومد که باعث مزاحمت دیگر حضار شد
باتشکر
همایش تربیت جنسی به صورت لایو از اینستاگراممون پخش شد و تا 24 ساعت آینده میتونید مشاهده کنید، ابتدا فالو کنید👇
Instagram.com/hamidkasiri_ir
تصحیح كردن كودک در جمع ممنوع
تصحيح كردن كودک باعث خاموش شدن كودک ميشود. كودکان حساس نه فقط در جمع بلکه در مغز خود نیز ساكت میشوند چون به اين نتيجه ميرسند كه یک انسان اشتباه كار و بد هستند.
تصحيح كردن مستقيم كودک باعث حرمت نفس پايين، خجالتی شدن، احساس بد به خود و ديگران و لکنت ميشود. اگر كلمه ای را اشتباه گفت كلمه درست را در جمله های خود استفاده كنيد و او به راحتی خواهد آموخت یا بعدا به تنهایی به او آموزش درست کلمات را بدهید.
@nooredideh
تربیت فرزند نوردیده
مسئله ی بچه ها این است که وقتی به دنیا می آیند از مسیر میانبر بیشتر استفاده می کنند چون مسیر اصلی هن
ذهن فعال ذهنی است که بخش پردازش یا آگاه آن قوی است و ناخودآگاه یا بخش احساس را کنترل می کند. ذهن منفعل ذهنی است که بخش پردازش یا آگاه آن ضعیف است ولی ناخودآگاه آن یعنی مترجم و بخش احساس آن قوی است؛ برای هر پدیده ی کوچکی شرح و تومار می سازد و در کل احساسی عمل می کند، درک مقصر و مظلوم خیلی قوی دارد. به این تیپ آدم ها می گوییم که احساسی عمل می کنند. یک آدم افسرده، عقلانی عمل می کند یا احساسی؟ مسلم است که کاملاً احساسی عمل می کند و تحت تأثیر ناخودآگاهش قرار دارد. در روانشناسی تحلیل رفتار متقابل، بخش مترجم یا مفسر را«والد» و بخش پردازش را «بالغ» و بخش احساسات را «کودک»می نامند.
ما با دو الگوی رفتاری مواجه هستیم، شکل اول (ذهن فعال) و شکل دوم (ذهن منفعل). الگوهای رفتاری ما، بر اساس انباشته های مترجم و احساس ذهن منفعل هستند و بخش پردازش فقط تکرار کرده، رشد نکرده است چون پردازش نداشته و فقط در اختیار مترجم و احساس قرار گرفته. در ذهن منفعل دو بخش مترجم و احساس یعنی بخش نیمه آگاه، عمل می کنند و پایه ی رفتار ما هستند و پردازش، توجیه می کند.
اگر بخش آگاه (پردازش) رشد نکند و کوچک بماند، بخش ناخودآگاه (مترجم و احساس) بزرگ می شود. رشد یعنی بالا رفتن قدرت پردازش، شناخت، مهارت های فکری و به کنترل درآوردن بخش ناخودآگاه که همان مترجم و احساسات هستند.هر دو شکلی که نشان داده شد در ذهن صورت می گیرند. در ذهن منفعل تمام رفتارهای ما تابع ناخودآگاه است و بخش آگاه فقط توجیه گر است. در ذهن فعال بخش آگاه مدیریت می کند و دو بخش ناخودآگاه در خدمت عقل قرار دارند.
#احساس {قسمت10}
[مباحث کودک متعادل]
@nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده
هدایت شده از گالری روسری مُنیرا 🎀
دوران نوجوانی دوران نظارت
مستقیم والدین نیست
نوجوان وقتی خودش راتحت
نظارت مستقیم والدین می بیند
احساس می کند به حریم شخصیش
تجاوز شده است
بنابراین بسیار طبیعی است که
واکنش منفی نشان دهد
@nooredideh
با مقایسه کـودکـان، آنـهـا احـسـاس مـیکـنـنـد در مرتبه پایینتری قرار گرفتهاند و این راه مناسبی برای وا داشتن آنها به فعالیت نیست.
زمانی که کودک خود را پایینتر از دیگری احساس کند، روحیه خود را میبازد و دست از فعالیت خواهد کشید.
شما باید ضعف و قوت کودکان را بپذیرید و آنها را بر اصلاح رفتار خودشان تشویق کنید.
@nooredideh
هدایت شده از گالری روسری مُنیرا 🎀
هیچ گاه از ظاهر نوجوانتان در دوران بلوغ ، منفی نگویید:
به او آرامش بدهید و بگویید که شما هم در دوران بلوغ چه تغییرات ظاهری را تجربه کرده اید.
نشان دادن عکس هایتان در دوران بلوغ می تواند برای نوجوانتان خوشایند باشد.
@nooredideh_nojavan
تربیت فرزند نوردیده
همین اول بحث یه چیزی بگم تکلیف روشن بشه! توی دوره زیر شش سال حرکت و تحرّک یه رکن برای رشد کودک هست.
وقتی در مورد حرکت و نقشش توی رشد بچهها نوشتم خیلیها در مورد اینکه چه بازیهای حرکتی رو میتونیم توی خونه انجام بدیم، پرسیدند.
قبل از اینکه جواب سوال داده بشه باید بگم که خونهی مناسب برای بچه باید شبیه مسجد باشه 😁😁 یعنی چی؟ یعنی هیچ مانعی توش نباشه. دقت کردید وقتی ماها رو قدیما میبردن جاهایی که فضای بازِ بزرگ داشت چه کیفی میکردیم؟ جاهایی مثل حرم، صحرا، سالنهای ورزشی، مسجد و ... حتی همین امروز هم به ما حس خوب میده.
دقیقاً بچهها هم همین جوری هستن. توی فضاهای بزرگ، انگار که وسط کارخونه لیلیپوت رها شدن! 😬 پس اولین نکته اینه که خواهشاً هر روز یه چیز اضافی نخرید بیارید تو خونه، مدام فضای حرکت بچه رو تنگتر نکنید! یعنی بچه اگه خواست از این سر خونه تا اون سر خونه بره مجبوره نشه سه تا لایی و دو بار دستی بکشه! 😂😂
اما بعد؛
ببینید ما یه سری مهارتهای حرکتی داریم که اینا باید تا قبل از مدرسه رفتن تکمیل بشن. مثلاً دیدید بچهها وقتی میخوان از پله بالا برن، یه پاشون رو میزارن رو پله اول، بعد اون یکی رو میزارن روی همون پله. بعدش پای اول رو میزارن روی پله دوم و الی آخر. اما ما آدم بزرگا هر پله رو با یه پا میریم بالا. خب بچهها کِی میتونن شبیه ما از پلهها بالا برن؟! باید نهایتاً تا شش، هفت سالگی بتونن این کارو بکنن!
حالا اگر بچهای نتونه این کار یا کارای شبیه به این رو بکنه میگیم مهارتهای حرکتیش هنوز کامل نشده و راه درست شدنش اینه که بچه بازیهای جورواجور بکنه تا مهارتش کامل بشه.
خُب، حالا شما تو خونه چی کار کنید؟! امیدورام توقع نداشته باشید مثلاً تو یه پست کل بحث حرکت کودکان رو ببندم! 😄
عجالتاً بدونید که ما هشت دسته بازیهای ادراکی - حرکتی داریم که فقط یه دستهاش مربوط به تعادل و توازن کودکان هست و شامل این شش مهارته:
راه رفتن، دویدن، خزیدن، پریدن، پرتاب کردن هدفدار و گرفتن چیزی که پرتاب شده
طبق مشاهدات اکثر بچهها و خیلی از بزرگترها 😳 توی این مهارتهایی که اسم بردم مشکل دارن!!
نکته دیگه اینکه خلاف انتظار خیلی از بزرگترها، بچهها نباید تیتیش مامانی بار بیان و همهاش مثل آقا و خانم برخورد کنن یعنی بچه باید از لبهی جوب راه بره، شبیه اسب، کلاغ و گوسفند راه بره، پابرهنه تو خاک راه بره، از ارتفاع بپره و مثلاً تو خونه بعد از جمع کردن لباسای شسته شده از روی بند، نیم ساعت با مامانش لباسا رو پرت کنن سمت همدیگه، کلی هم کیف و ذوق کنه، هم عضلاتش تقویت بشه و هم مهارتهای حرکتیش توسعه پیدا کنه ...
#حمید_کثیری
@hamidkasiri_ir
دوران کودکی تکرار نمی شود.
بگذاریم فرزندمان بچگی ایمن
و شاد را تجربه کنند.
کودکان را به دنیا نیاورده ایم تا
زیر بار حجمی از توقعاتمان، آرزوهای
بر باد رفته ما را برآورده سازند.
ناکامی های ما، از آن ماست...
فرزندمان را به قیمت فخر فروشی
به اقوام و دوستان، تبدیل به
بزرگسالانی ناخشنود نکنیم.
#کانال_تربیتی_نوردیده 👇
Join @nooredideh
تربیت فرزند نوردیده
ذهن فعال ذهنی است که بخش پردازش یا آگاه آن قوی است و ناخودآگاه یا بخش احساس را کنترل می کند. ذهن منف
ما چهار گروه احساس داریم: شادی، غم، ترس و خشم. همه ی احساس ها خوب هستند. احساس اصلی انسان، شادی است. شادی حاصل صراط المستقیم و رشد است. تا زمانی که در مسیر درست قرار داریم شاد هستیم. ما به دنیا آمده ایم که رشد کنیم پس به دنیا آمده ایم که شاد زندگی کنیم. سه احساس دیگر آمده اند تا به ما اعلام خطر کنند و هشدار دهند که "مواظب باش در مسیر شادی نیستی" برگرد به مسیر و برگرد به شادی.
زمانی که در ذهن فعال باشیم، احساسات در کنترل ما خواهند بود. زمانی که در ذهن منفعل باشیم، ما در اختیار و کنترل احساسات و تفسیرها خواهیم بود. احساسات بد نیستند بلکه بسیار خوب هستند. خشم هنگامی که در جهت خواسته ها و انتظاراتمان به مانع برخوریم، بروز می کند. اگر خشم نداشته باشیم نمی توانیم در مسیر رشد حرکت کنیم چون مرتب مانع جلوی راه ما می آید و مرتب خشم می آید که به ما کمک کند تا از موانع عبور کنیم.
زمانی که به یک جوب میرسید که بلند است و نمی توانید از آن بپرید، چه کار می کنید؟ حاضرین: دورخیز می کنیم و باسرعت می پریم. استاد: می افتید وسط جوب حالا چه کار می کنید؟ دوباره بلند می شوید و می خواهید دوباره بپرید؟ به ا ین میگن لجبازی.
حالت صحیح این است که بگردید دنبال یک پل که به راحتی بتوانید از روی آن عبور کنید؛ آن چیزی که باعث می شود که به دنبال پل بگردید، خشم است. اگر خشم نبود، جوب را که می دید برمی گشتید و از ادامه ی راه منصرف می شدید. خشم ما را به حرکت وا می دارد و ما را مجبور به پیدا کردن راهکار می کند. فقط مشکل در این است که کسی همه ی زندگی را مانع ببیند مثل درک مقصر و مظلوم که خشم بالایی دارند و همه چیز را مانع می بینند.
چرا وقتی فرزندتان درس نمی خواند عصبانی می شوید؟
حاضرین: مانع پیشرفتش می شود. استاد: خوب به شما چه ربطی داره؟ شما چرا عصبانی می شوید، یکی دیگه درس نمی خونه شما عصبانی می شوید؟
حاضرین: کلی هزینه کردیم.
استاد: خوب باید هزینه کنید البته به خاطر هزینه دچار غم می شوید چون پول از دست داده اید.
حاضرین: می ترسیم آدم حسابی نشه.
استاد: بالاخره یک چیزی میشه دیگه و اگر می ترسید باید بترسید چرا خشمگین می شوید؟ ما وقتی در مقابل مانع قرار می گیریم خشم سراغمان می آید.
حاضرین: خودمون زیر سؤال می رویم.
استاد: بله درسته؛ بین من و کودک ایده آل من مانع ایجاد شد، درس نخوندن تو نمی ذاره من به کودک ایده آلم برسم. عصبانی میشم تا تو را وادار کنم که درس بخونی تا من صاحب بچه ی درسخوانی باشم و بین من و خواسته ام مانع ایجاد نشود.
در مورد ترس هم همین طور، ترس در خطر است. کسانی که ترس زیادی دارند بسیار آدم های برنامه ریز و محافظه کاری هستند، همه ی اطراف را کنترل می کنند که یک موقع خطری تهدیدشان نکند. پس ترس هم خوب است حتی ترس از مرگ هم خوب است چون باعث می شود آدم مراقبت و برنامه ریزی کند اما وقتی از یک حدی گذشت دیگر ترسویی می شود.
غم در فقدان است. می دانید اگر غم نبود چه می شد؟ دیگر نمی توانستیم شاد باشیم چون دیگر هیچ چیز برایمان ارزش نداشت؛ سپاسگزار و قدرشناس نبودیم. حق شناسی و قدرشناسی و سپاسگزاری به خاطر وجود غم است. (ادامه دارد...)
#احساس {قسمت11}
[مباحث کودک متعادل]
@nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده
هدایت شده از تربیت فرزند نوردیده
براي تقويت عزت نفس فرزندتان:
گاه روي شانه او بزنيد وبگوييدچقدرعزيز است
در آغوشش بگيريدو بگوييد"دوستت دارم"
هرگزاسم او را بدون اضافه كردن "جان"،صدا نكنيد
توجه و ابراز عشق،
اولين منبع تقويت عزت نفس است
تربیت فرزند نوردیده
وقتی در مورد حرکت و نقشش توی رشد بچهها نوشتم خیلیها در مورد اینکه چه بازیهای حرکتی رو میتونیم تو
✍️ میدونید نورون، اتصالات سیناپسی، دندریت، آکسون و ... چی هستند؟!
احتمالاً خیلیهامون ندونیم که هیچ اشکالی هم نداره اما اگر این پست رو بخونید یه مقدار بیشتر به اهمیت کارایی که تو دوران کودکی میکنیم پی میبرید.
نورون نام سلولهای مغزی هست و البته به تازگی دانشمندان فهمیدن یه تعداد زیادی نورون هم توی روده داریم! 😳 در واقع ما حدود نُه نوع سلول توی بدنمون داریم که در بین اونها نورونها منحصربهفرد هستند. نورونها در کنار همدیگه شبکه عصبی درون مغز رو میسازند و باقی لغتها رو هم نمیخوام توضیح بدم چون جا نمیشه! شمام میتونید فکر کنید جهت خودنمایی بود 😜
خُب، حالا که چی؟!
ببینید ما بین شصت تا صد میلیارد نورون داخل مغزمون داریم که اینها توسط پایانههای سیناپسی به همدیگه وصل میشن! 🤔 بخش اعظم این شبکهی شگفتانگیز در سالهای اولیه زندگی یعنی تا حدود شش سالگی ساخته میشه و این یعنی کودکی خیلی خیلی مهمه. در واقع کیفیت و کمیت این شبکه که توی شش سال اول ساخته میشه، شخصیت و احساسات ما آدمها رو میسازه! 😱
اما بعد؛
میدونم یه خورده بحث پیچیده شد، شما مثالهای زیر رو بخونید ایشالا براتون جا میفته:
1️⃣ درصد زیادی از مولفههای شخصیتی ما مثل اعتماد به نفس، مسئولیتپذیری، عاطفی یا منطقی ودن، جسور و خلاق بودن و ... در زیر شش سال و با توجه به تجربیات ما در سالهای اولیه زندگی ساخته میشه! یعنی از اون به بعد شبکه عصبی درون مغز با مراجعه به اونها تصمیم میگیره که در هر موقعیت چی کار کنیم!
2️⃣ اینکه مثلاً ماها از یه غذایی خوشمون یا بدمون میاد در اکثر اوقات به زیر شش سال و تجربههای ثبت شده در شبکه عصبی مغزمون برمیگرده.
3️⃣ خیلی از ترسها و اضطرابهای ما در بزرگسالی ریشه در کودکیمون داره چون اینها در مغز ما ثبت شده ولو اینکه ما یادمون نیاد!
4️⃣ وسواس، حساس بودن نسبت به نظافت، اینکه از جنسیت خودمون خوشمون بیاد یا نه و ... در اکثر موارد به کودکی ما و همون شبکه عصبیه برمیگرده و البته کلی چیزای دیگه 😉
خُب حالا که اینا رو فهمیدیم باید اینم بدونیم که حرکت، بازیهای حرکتی و کلاً انواع بازیها (هر شش دسته بازی) مهمترین چیز برای شکلگیری شخصیت و بالا رفتن تجربیات ما هستند.
نکته جالب دیگه اینکه خیلی از کارها به هم ربط دارن که از نظر ما بیربط هستن! و اون هم به خاطر اتصالات سیناپسی هست. مثلاً سینهخیز رفتن تأثیر مستقیم روی دیکته بچهها داره 😳 خیلی از بازیهای حرکتی هم مستقیم روی یادگیری کودک تأثیر دارند و ...
#حمید_کثیری
@hamidkasiri_ir
به دنیا آمدن فرزند دوم
بهترین موقع گفتن و توضیح دادن برای کودک، همان چندماه آخر دوران حاملگی است. مادر باید در مورد نوزاد جدید، به زبانی ساده و قابل فهم و دور از اصطلاح های پزشکی با کودک صحبت کند. به او بگویید: «نوزاد بسیار کوچکی خواهیم داشت که نمی تواند راه برود، گریه زیاد میکند، باید به او شیر بدهیم و از او مراقبت کنیم تا بزرگ شود.
زمانی که برای خرید وسایل و لوازم نوزاد به بازار می روید، کودک را با خود ببرید و او را در هنگام خرید، شرکت دهید. او از شرکت کردن، احساس خوشحالی خواهد کرد اما زمان و خرید شما با کودک، باید بسیار کوتاه باشد تا خسته نشود. هنگام خرید لوازم، برای کودک نیز چیزی بخرید تا احساس نکند که با تولد نوزاد جدید، کنار گذاشته شده است.
#کانال_تربیتی_نوردیده 👇
Join @nooredideh
چگونه از #خشم خود استفاده کنیم؟
وقتی بچه بودیم به ما نیاموختند که چگونه با خشم به عنوان واقعیتی از زندگی برخورد کنیم. ما را وادار کرده بودند که وقتی خشمگین می شویم، احساس گناه بکنیم و وقتی ابراز خشم می کنیم، خودمان را گناهکار بحساب آوریم. این عقیده را در ذهنمان جا داده بودند که خشمگین بودن یعنی بد بودن . در واقع خشم تنها یک گناه نبود بلکه جنایت هم بحساب می آمد.
ما سعی می کنیم در رفتار با کودکان خود بردباری بخرج بدهیم؛ در واقع، آن قدر بردباری و احساس می کنیم داریم منفجر می شویم. می ترسیم که خشممان آسیبی به فرزندانمان برساند
به همین خاطر، همان گونه که يك غواص نفسش را در آب حبس می کند خشممان را در درون خود حبس می کنیم. با وجود این، در هر کدام از آن دو نمونه بردباری و یاخشم انجام این کار حد و اندازه ای دارد.
شاید در باطنمان از آن آگاه باشیم ولی نتوانیم از بروز آن جلوگیری کنیم خشم در زمانهای متوالی و موقعیتهای قابل پیش بینی طغیان می کند، با وجود این، همیشه ناگهانی و غیر منتظره به نظر می رسد. اگرچه ممکن است زمان خشم طولانی نباشد، اما خشم در آن لحظه، همیشگی و فناناپذیر به نظر می آید.
وقتی از کوره در می رویم و خلق و خوی معمولی خود را از دست می دهیم، طوری عمل می کنیم که گویی سلامت فکری خود را از دست داده ایم. به فرزندان خود چیزی می گوییم و یا طوری با آنها برخورد می کنیم که وقتی بخواهیم همان رفتار را در برابر دشمنان در پیش بگیریم، ابتدا تردید می کنیم. به آنها فحش می دهیم، بر سرشان داد می کشیم و آنها را مورد حمله قرار می دهیم و وقتی جارو جنجال به پایان می رسد، احساس گناه می کنیم و به طور جدی تصمیم می گیریم که هرگز این کار را تکرار نکنیم.
اما چیزی نمی گذرد که خشم دوباره ظاهر می شود و مقاصد و نیات نيك مارا بی اثر می سازد. و بار دیگر، به آنها که زندگی و دارایی مان را صرف آسایش و سعادتشان کرده ایم، وحشیانه حمله ور می شویم. تصمیمهایی که ما می گیریم تا دوباره خشمگین نشویم، نه تنها پوچ هستند بلکه از آن هم بدتر، آتش خشم را بیشتر دامن می زنند.
خشم، همچون يك گردباد، واقعیتی از زندگی است که وجود آن را باید پذیرفت و آنگاه برای مقابله با آن آماده شد. خانه صلح آمیز و بدون جنگ، همچون دنیای بی جنگ مورد امید، از این طریق حاصل نمی شود که تغییری ناگهانی در ماهیت بشر فراهم اید و دنیا گلستان شود. برای ایجاد صلح و آرامش در خانه می بایست از يك سری روشها و روندهای حساب شده استفاده کرد و بدین ترتیب تنشها را پیش از آنکه به انفجار ختم شوند، کاهش داد.
در تربیت کودك، خشم والدین هم سهمی برای خودش دارد. در واقع، اگر والدین نتوانند در لحظاتی معین خشمگین بشوند، نشان خواهند داد که نسبت به کودکشان بی تفاوت هستند. بروز ندادن خشم از طرف والدین خوبی آنها را ثابت نمی کند. روی هم رفته، والدینی که نسبت به فرزندانشان بی تفاوت نیستند ، نمی توانند از خشم پرهیز کنند.
کودکان نمی توانند در برابر طغیانهای خشم که همراه با بی حرمتی است بی تفاوت باشند و آن را تحمل کنند اما می توانند خشمی را که می گوید : “ صبر من هم اندازه ای دارد “ تحمل و درک کنند.
«برگرفته از کتاب رابطه بین والدین و کودکان نوشته دکتر هایم جی گینات »
ادامه دارد. . .
@negarestanebazi
هدایت شده از تربیت فرزند نوردیده
وقتی فرزند شما دوچرخه راتعمیر می کند و دستها و لباسهایش کثیف می شود
شما فقط چرک دست ولباس را می بینید اما خلاقیتی را که در تعمیر دوچرخه به کار برده و تجربه ای که کسب کرده است رانمی بینید
#کانال_تربیتی_نوردیده 👇
join @nooredideh