🏴حضرت امام رضا علیه السلام🏴
🔹إنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا بِأَرْضِ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ وَ أَوْرَثَتْنَا الْكَرْبَ وَ الْبَلَاءَ إِلَى يَوْمِ الِانْقِضَاء
▪️حقّاً روز حسین، پلک چشمان ما را مجروح و اشکهایمان را جاری و عزیز ما را در زمین کرب و بلاء غریب و تنها قرار داده و آن زمین تا قیامت برای ما کرب و بلاء (غصّه و مصیبت) به یادگار گذاشته است.
📚«الامالی» شیخ صدوق ص ۱۲۸
🆔 @nooremojarrad_com
🏴اشعاری از علّامه طباطبائی قدّس الله نفسه الزکیة🏴
▪️گفت آن شاه شهیدان که بلا شد سویم
▪️با همین قافله ام راه فنا می پویم
▪️دستِ همّت ز سراب دو جهان می شویم
▪️شورِ یعقوب کُنان، یوسف خود می جویم
🔹که کمان شد ز غمش قامت چون شمشادم
▪️گفت هرچند عطش کنده بن و بنیادم
▪️زیر شمشیرم و در دام بلا افتادم
▪️هدف تیرم و چون فاخته پر بگشادم
▪️فاش می گویم و از گفتۀ خود دلشادم:
🔹بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
▪️من به میدان بلا روز ازل بودم طاق
▪️کشتۀ یارم و با هستی او بسته وثاق
▪️من دل رفته کجا، وَ کجا دشت عراق!
▪️طایر گلشن قدسم، چه دهم شرح فراق
🔹که در این دامگه حادثه چون افتادم
▪️لوحۀ سینه من گر شکند سُمّ ستور
▪️ور سَرم سیر کند شهر به شهر از ره دور
▪️باک نبود که مرا نیست به جز شوق حضور
▪️سایه طوبی و غلمان و قصور و قدِ حور
🔹به هوای سر کوی تو برفت از یادم
▪️تا در این بزم بتابید مه طلعت یار
▪️من خورم خون دل و یار کند تیر نثار
▪️پرده بدریده و سرگرم به دیدار نگار
▪️نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار
🔹چه کنم؟ حرف دگر یاد نداد استادم
▪️تشنۀ وصل وی ام آتش دل کارم ساخت
▪️شربت مرگ همی خواهم و جانم بگداخت
▪️از چه از کوی تواَم دست قضا دور انداخت
▪️کوکب بخت مرا هیچ منجّم نشناخت
🔹یارب از مادر گیتی به چه طالع زادم؟
🆔 @nooremojarrad_com
🏴نماز ظهر و نماز عصر سیّدالشهداء علیه السلام در روز عاشورا🏴
علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی قدّس سرّه
▪️...آنگاه حضرت ایستاد برای نماز ظهر و زهیر بن القین و سعید بن عبدالله پیش روی آن حضرت ایستادند و خود را هدف تیر و سنان کردند.
▪️حضرت با یک نیمه از اصحاب، نماز خوف بجا می آورد و نیمی دیگر در مقام دفع دشمن بودند...
▪️و امّا نماز عصر را در قتلگاه در آن حالات خوش که تنها سرگرم مناجات با قاضی الحاجات بود، به جای آورد؛ در آن وقتی که جلوۀ ذات احدی چنان تابش نموده بود که هر که برای قتلش می آمد، بدنش می لرزید و برمی گشت.
▪️و در آن حالات بود که غرق انس با خدای خود، ناگهان لشکر به (سوی) خیام حرکت کرد. آقا با آن حالتِ ضعف و انکسار و جراحات نشست و فریاد برآورد با لحن ضعیفی که: یا شیعة آل أبی سفیان ...
📚 «أنوارالملکوت» ص ۲۱۸
🆔 @nooremojarrad_com
14410110-4.mp3
10.08M
🏴روز عاشورا - زمینه نوحه «وای من ای حسین»
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
14410110-5.mp3
6.18M
🏴روز عاشورا - نوحه «یک لحظه تو خیمه گاه»
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
14410110-6.mp3
5.15M
🏴روز عاشورا - دودمه «ای عزیز فاطمه دستم به دامانت نرو»
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
14410110-7.mp3
4.61M
🏴روز عاشورا - شور «یا عبّاس جی بالمای لسکینة»
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
14410111-1.mp3
21.37M
🏴روضه یازدهم محرّم
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
14410111-3.mp3
6.15M
🏴روضه یازدهم محرّم
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
14410111-4.mp3
8.07M
🏴 یازدهم محرّم - نوحۀ «نبودی ببینی که زینب چه دیده»
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
14410112-1.mp3
18.17M
🏴روضه دوازدهم محرّم
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
14410112-3.mp3
4.41M
🏴روضه دوازدهم محرّم
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
14410112-4.mp3
12.58M
🏴 دوازدهم محرّم - نوحۀ «هر کی اینجا مهمون میشه»
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
14410112-5.mp3
4.27M
🏴 دوازدهم محرّم - نوحۀ «ای که به عشقت اسیر»
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
🔹ای پسر شبیب...🔹
حضرت امام رضا علیه السلام
🔸یا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَيْكَ فَزُرِ الْحُسَيْنَ عَلَیْهِ السَّلَامُ
▪️ای پسر شبیب، اگر دوست داری خداوند عزّوجل را در حالی ملاقات کنی که هیچ گناهی نداری، حسین علیه السلام را زیارت کن.
📚 «عیون اخبار الرضا علیه السلام» ج ۱ ص ۳۰۰
🆔 @nooremojarrad_com
▪️حکایت یک زیارت▪️
علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین طباطبائی رضوان الله علیه
🔹عيال ما زن بسيار مؤمن و بزرگوارى بود. ما در معيّت ايشان براى تحصيل بنجف اشرف مشرّف شديم، و ايّام عاشورا براى زيارت بكربلا مى آمديم،
🔹و پس از پايان اين مدّت چون به تبريز مراجعت كرديم؛ روز عاشورائى ايشان در منزل نشسته و مشغول خواندن زيارت عاشورا بود، مى گويد:
🔹دلم ناگهان شكست؛ و با خود گفتم ده سال در كنار مرقد مطهّر حضرت أباعبد الله الحسين در روز عاشوراء بوديم، و امروز از اين فيض محروم شده ايم.
🔹يكمرتبه ديدم كه در حرم مطهّر در زاويه حرم بين بالا سر و روبرو ايستاده ام، و رو بقبر مطهّر مشغول خواندن زيارت هستم. و حرم مطهّر و خصوصيّات آن بطور سابق بود؛
🔹ولى چون روز عاشورا بود، و مردم غالباً براى تماشاى دسته و سينه زنان مى روند، فقط در پائين پاى مبارک، مقابل قبر سائر شهداء چند نفرى ايستاده؛ و بعضى از خُدّام براى آنها مشغول زيارت خواندن هستند.
🔹و چون بخود آمدم ديدم در خانه خود نشسته، و در همان محلّ مشغول خواندن بقيّه زيارت هستم.
📚 «مهر تابان» ص ۴۱
🆔 @nooremojarrad_com