سلام و رحمت🌱
امشب ساعت 20
پخش زنده خواهیم داشت از کربلای معلی
با سخنرانی» استاد زهرا مهرجویی
موضوع سخنرانی» فعالیت های امام سجاد
بعد از عاشورا
منتظر حضور سبزتون هستیم🌱
#سرای_راهبردی_نورهان
https://eitaa.com/joinchat/440270952Cbbebfbe249
🌱🌱🌱
روایت اول:
دنبال ورودی موکب خانم ها بودیم برای نماز. دیدیم دم در یک اتاق کفش های زنانه است. گفتیم حتما همینجاست.
وارد شدیم. همه عراقی بودند و از دیدن ما کمی جا خوردند. هرچه چشم چرخاندم، مامان را ندیدم. امده بود نماز بخواند، ولی بین جمعیت نبود.
خانم های عراقی با کلی تعارف مهمانمان کردند، جای خالی نشانمان میدادند، کسی که وسط موکب خوابیده بود بلند شد و جا برای نمازمان باز کرد، آن یکی قبله را نشانمان داد، ان یکی برایمان مهر اورد. همه با لبخند نگاهمان میکردند.
کمی که دقت کردم، دیدم انگار اینها همه همدیگر را میشناسند. یک نفر ایرانی هم بینشان نبود. پس ایرانی ها کجا بودند؟!
از موکب بیرون امدم و کمی ان طرف تر یک در ورودی دیگر دیدم. وارد شدم. موکب زوار آنجا بود. تازه فهمیدم که انگار من به اتاق خود موکب داران رفته بودم. احتمالا همه شان باهم فامیل بودند. اینکه بگویند به موکب زوار برویم که هیچ، حتی نگذاشتند یک ذره احساس غریبی کنیم. صدایش را هم در نیاوردند.
#اربعین
#امام_حسین
#کربلا
🌱@noorhan_strategic_house
🌱🌱🌱
نهمین پخش زنده خوانش گروهی دعای صحیفه سجادیه
⏰ زمان: سهشنبه ساعت ۱۸:۱۸ دقیقه
📱با حضور: سرکار خانم دکتر زهرا دلاوری پاریزی
منتظر حضور سبزتون هستیم.
☺️🌹🦋
#سرای_راهبردی_نورهان
#سهشنبههای_صحیفه
#جلسه_نهم
۱۴۰۲/۶/۱۴
گروه سرای راهبردی نورهان
https://eitaa.com/joinchat/440270952Cbbebfbe249
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
دعای هشتم صحیفه سجادیه برای خود و دوستان (ترجمه استاد حسین انصاریان)
https://B2n.ir/d46339
🌱@noorhan_strategic_house
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱🌱🌱
روایت دوم:
خانه اش خیلی خیلی کوچک بود. دیوارهایش سیمانی، اتاق هایش سیمانی، سرویس هایش سیمانی...
آشپزخانه اش اندازه ی رد شدن یک ادم، و خلاصه اگر به ما بود، اسمش را خانه نمیگذاشتیم.
با روی گشاده، با محبت، با عشق با ما رفتار میکردند. همان اولش خانم خانه چادر سر کرد و رفت برایمان صبحانه گرفت. میگفت بچه هایش می نشستند و میگفتند:«چرا زائر نمی اید؟!» ببینند شما امده اید، خوشحال میشوند.
#اربعین
#امام_حسین
#کربلا
🌱@noorhan_strategic_house
🌱🌱🌱
روایت سوم:
امشب، شب اربعین، نزدیک کربلا، مسیر در نهایت شلوغی است.
امشب حال و هوای همه موکب ها فرق دارد. بعضی از عراقی ها در حال جمع کردن موکبشان هستند و انگار خیلی بابت این کار احساس شرمندگی میکنند. همه شان می ایستند پای داربست موکب و سینه زنی راه می اندازند.
به سینه میکوبند و اشک میریزند، ولی دلشان نمی آید ستون های موکب را باز کنند.
به یاد اقایی که به وقت کشیدن عمود خیمه ی برادرش، دلش از نگاه خیس خواهر، خون بود. به یاد دل کوچک رقیه که با افتادن خیمه ی عمو، فروریخت. به یاد تو حسین(ع)، ای قهرمان بی بدیل تاریخ، که ستون تک تک خیمه ها را کشیدی و با افتادن همه شان اشک ریختی.
به یاد تو، ای تنها تر از تنها...
#اربعین
#امام_حسین
#کربلا
🌱@noorhan_strategic_house
25.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱🌱🌱
به محضر حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه اربعین حسینی را تسلیت میگوییم..
🌱@noorhan_strategic_house
🌱🌱🌱
روایت چهارم:
مردی میانسال و عرب بود. وسط جاده ایستاده بود و ظرفی در دست داشت. داشتم دقت میکردم که چه نذری میدهد. اما چون شب بود، نمیدیدم. فقط چند ثانیه طول کشید، اما او در همین چند ثانیه متوجه نگاه من که به دنبال دستش کشیده میشد، شده بود.
فهمیدم خرماست. میخواستم بروم، او به سمتم آمد و ظرف را پیش رویم گرفت.
اینجا همه چیزش فرق میکند
مهمانی اش،
میزبانی اش،
حتی نگاه کردن هایش.
اینجا همه با دل هایشان زندگی میکنند.
#اربعین
#امام_حسین
#کربلا
🌱@noorhan_strategic_house
🌱🌱🌱
روایت پنجم:
روی صندلی نشستیم. گفتم:« اونقدرا هم که میگن گرم نیست!»
فاطمه سرش را پایین انداخت و زیر لب گفت:«گرماهایش را حسین کشیده...»
از چیزی که گفت سوختم. چیزی در گلویم جوشید و پشت پلک هایم جمع شد.
فدای تو حسین(ع) جان!
گرماهایش را تو کشیدی،
سختی هایش را تو کشیدی،
تشنگی هایش را تو کشیدی،
خستگی هایش را تو کشیدی،
علی دادن هایش را تو کشیدی،
و هر لحظه میگویی من میکشم، جاهای سختش با من، شما فقط بیائید تا نجاتتان دهم. بیایید تا شما را به بهشت ببرم...
#اربعین
#امام_حسین
#کربلا
🌱@noorhan_strategic_house
🌱🌱🌱
روایت ششم:
مرد میانسالی، از یکی از موکب ها خوشه ای انگور گرفت. کنار جاده ایستاد و با کسی پشت سرش حرف میزد. دختری به هوای اینکه انگور نذری است، میخواست یک دانه انگور از خوشه جدا کند که فهمید مال آن آقاست. فوری دستش را کشید و به سرعت رفت تا او را نبیند. اما دیگر دیر شده بود!
مرد میانسال به دنبالش افتاد و بلند بلند صدایش میکرد:«دخترم وایستا! باید بخوری! نمیشه، باید ازش بکنی!»
خنده ام گرفت. همه جای دنیا دنبال دزدها میکنند تا او را بگیرند، اما اینجا با همه جای دنیا فرق دارد. اینجا به دنبال زائرها میدوند تا چیزی که میخواهد به او بدهند، حتی به زور!
اینجا فکر میکنند زائرها چه چیزی بیشتر دوست دارند، چه چیزی بیشتر احتیاج دارند، همان را برایشان مهیا کنند.
اینجا با همه جای دنیا فرق دارد...
#اربعین
#امام_حسین
#کربلا
🌱@noorhan_strategic_house