[شتاب جوانان در شناخت امام]
#جوانان_و_امام_زمان
🔻قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) لِلْأَحْوَلِ أَتَيْتَ الْبَصْرَةَ قَالَ نَعَمْ قَالَ كَيْفَ رَأَيْتَ مُسَارَعَةَ النَّاسِ فِي هَذَا الْأَمْرِ وَ دُخُولَهُمْ فِيهِ فَقَالَ وَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَقَلِيلٌ وَ لَقَدْ فَعَلُوا ذَلِكَ وَ إِنَّ ذَلِكَ لَقَلِيلٌ فَقَالَ عَلَيْكَ بِالْأَحْدَاثِ فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ
حضرت صادق به احول فرمود: آیا به بصره آمده ای؟ جواب داد آری. فرمود: چگونه یافتی سرعت گرفتن مردم درباره امامت و داخل شدنشان در آن را؟ گفت: به خدا قسم ایشان گروهی اندکند که این کار را کرده اند. فرمود: توجه به جوانان داشته باش که ایشان در کارهای نیک شتاب بیشتری دارند.
💠وظایف شیعیان در دعای ندبه
✍️ در دعای ندبه می خوانیم:
🔻«و جعلناه ممن یأخذ بحجزتهم»
خدایا مرا از کسانی قرار بده که به اهل بیت علیهم السلام پناه می برند
🔻 «و یمکث فی ظلهم»
و از کسانی قرار بده که در سایه و پناه آنها مکث می کند
به درنگ اختیاری "مکث" می گویند و به درنگ اجباری "لبث" می گویند.
✍️کلمه "مکث" خیلی زیبا است و دین ما دین مکث است، یک جوانی است در اوج شهوت و در اوج زمینه ی گناه، دین به او می گوید: مکث کن، یک نفری می خواهد حرف بزند و حرف او غیبت است، دین ما می گوید: مکث کن، می خواهد نگاه کند مکث کن که این گناه است. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «مکیث الکلام» پیامبر وقتی سخن می گفت بسیار مکث می کرد(📚نهج البلاغه خ ۱۰۰)، فکر می کرد و حرف می زد، دقت می کرد و حرف می زد، به دستورات دینی توجه می کرد و حرف می زد.
انسان اهل مکث است چون عقل دارد و عقل است که او را به اسارت درمی آورد و از گفتن هر گونه مطلبی بازمی دارد. "عقل" هم ریشه با "عقال" است و "عقال" به چیزی می گویند که زانوی شتر با آن بسته می شود و از حرکت بیمورد او جلوگیری می کند. اما کسی که عقل را نادیده بگیرد و خود را از اسارت عقل آزاد کند به اسارت سخن در می آید و سخن هر کجا باشد او نیز در آنجا است و این همان حقیقتی است که امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید.
شاید واژه ای که مشابه "مکث" است، "اثبات" باشد، "اثبات" معنایش حبس است، چون کسی را که حبس میکنند در یک جا ثابت و ساکن نگه میدارند. عرب وقتی میگوید «اثْبِتْ» یعنی حبس کن، خودت را از شَر گناهان حبس کن و مرا در دین نگه دار: «و ثبت علی دینک» که هرگونه آزادگی پسندیده نیست.
واژه ی دیگر "وقوف" است، وقوف از "وقف" عمیق تر در رساننده ی معنای حبس است، فقها می گویند: «الوقف حبس المال». "موقف" از همین ریشه به معنای محل توقف است، منتهی با "مسکن" متفاوت است؛ مسکن مکان سر راهی است که محلی گذرا و تمام شدنی برای انسان است؛ لکن موقف توقفی ایست که گذر از آن به معنای اوج گرفتن است. در تعریف عرفا، خداوند سبحان وقتی اراده کند انسان را از منزل و درجه ای به منزل و درجه ای بالاتر برساند، او را در بین دو منزل وقف می دهد و در این دو منزل به او تعلیم می دهد تا آمادگی پذیرش منزل بالاتر را داشته باشد: «الموقف هی منتهی کل مقام و هو المطلع و الأعراف کما عرفت و الموقف أیضا مقام الوفقه التی هی الحبس بین کل مقامین لتصحیح ما یبقی علی السالک فی المقامات من تصحیح المقام الذی وقع له الترقی الیه عنه و التأدب أیضا بما تحتاج إليه عند دخوله الی المقام الذی وقع له الترقی الیه»
🔻«و اعنا علی تأدیه حقوقه إلیه»
و یاریمان کن در اداء حق امام زمان
ماده "عون" برخلاف "نصرت" به مطلق کمک اطلاق می شود و مختص به یاری مقابل دشمن ندارد.
🔻«و الإجتهاد فی طاعته»
و کوشش کردن در اطاعت از او
🔻«و اجتناب معصیته»
و دوری کردن از نافرمانی او
🔻«و امنن علینا برضاء»
و با خشنودی او بر ما منت بگذار
"منت" یعنی نعمت و لطف بزرگ و امام زمان منت است، یعنی نعمت بزرگی است که خدای متعال برای هدایت انسان ها نهاده است.
#وظایف_شیعیان_در_دعای_ندبه
#نور_نما
💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠
🔹@noornama
🔹@noornama
💠انتظار منطقی
🔻انتظار از ریشه "نظر" است و "نظر" نگاه كردن به چيزي و تأمل و دقت در آن است. نظر به معناي انتظار نيز از همين معناست؛ گويا شخص منتظر به زماني مي نگرد كه بناست «منتظَر» در آن به دست آيد. از این رو متعلق انتظار میبایست امری بدست آوردنی و ممکن باشد تا انتظار صورت منطقی به خود گیرد.
✍️ هر غایبی امکان بازگشت ندارد: «وَ لا کل غائب يَؤوب» و کسی که زنده نباشد غایب است: «لا یفقد غائبهم» و انتظار مردگانی که در حالت عادی بازگشت ندارند منطقی نیست: «غیب لا ینتظرون» و چون پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از دنیا رفته اند در حال حاضر غایب به شمار می آیند: «و غیبة نبینا».
و بسی شگفت آور است که ما در غیبت ۱۲۴ هزار پیامبر و ۱۱ امام به سر می بریم و تنها باقی مانده و «حجت غایب زنده» امام زمان است، و چون زنده است انتظار ایشان منطقی است، ولو آنکه غایب باشند.
🔻از سویی دیگر انتظار کسی که او منتظر و علاقه مند شما نباشد منطقی نیست: «و لا ترغبن فیمن زهد عنک» و به كسى كه به تو علاقه اى ندارد دل مبند. "رغب" اگر با "عن" متعدی شود به معنای نفرت و روی گرداندن است: «أراغب أنت عن آلهتی» و در غیر این صورت به معنای اشتیاق و علاقه است. بنابراین حقیقت انتظار همانگونه که شهید مطهری می گوید «مواعده» است(📚یادداشت ها ج ۹ ص ۳۹۴) یعنی وعده ای ایست که حرکت و علاقه هر دو طرف را میطلبد.
#انتظار_منطقی
💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠
🔹@noornama
🔹@noornama
💠انصار المهدی(۵)
۱. جمع شدن یاران امام زمان
🔻امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «فیجتمعون الیه کما یجتمع قزع الخریف» پس پیرامون او چونان ابر پاییزی گرد آیند.
🔻 سید رضی می گوید: «الْقزع قطع الغیم التی لَا ماء فیها» قزع قطری ابری ایست که آب در آن نیست.
🔻در نهایه آمده است: از موارد استعمال "قزع" حدیث علی علیه السلام است که می فرماید: در کنار او جمع می شوند همانطور که قزع پاییز جمع می شوند. قزع پاییز یعنی تکه های فصل(ابر) پراکنده اند و متراکم و به هم پیوسته نیستند و پس از آن به یکدیگر می پیوندند(📚ج ۴ باب القاف مع الزای ص ۵۹ مادة قزع)
🔻جزری گوید: اینکه حضرت فرمود: «فیجتمعون الیه کما یجتمع قزع الخریف»، یعنی مثل تکه های پراکنده ابر و حضرت پاییز را ذکر کرد به این سبب که پاییز اول زمستان است و ابرها در آن متفرق و غیر متراکم اند و فشرده نیستند. سپس بعد از تکمیل نفرات، بعضی به بعض دیگر ملحق می شوند.
اگرچه شارحان نهج البلاغه در معنای فرمایش امیرالمؤمنین به وادی اختلاف رفته اند، ولی با توجه به روایت امام صادق علیه السلام که آن را از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل می فرماید مشعر بر این است که این روایت در مورد ۳۱۳ یار امام زمان است که بدون قرار قبلی و از طریق طی الأرض به امام زمان ملحق می شوند: «لاَ يَزَالُ اَلنَّاسُ يَنْقُصُونَ حَتَّى لاَ يُقَالَ اَللَّهُ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ ضَرَبَ يَعْسُوبُ اَلدِّينِ بِذَنَبِهِ فَيَبْعَثُ اَللَّهُ قَوْماً مِنْ أَطْرَافِهَا [وَ] يَجِيئُونَ قَزَعاً كَقَزَعِ اَلْخَرِيفِ وَ اَللَّهِ إِنِّي لَأَعْرِفُهُمْ وَ أَعْرِفُ أَسْمَاءَهُمْ وَ قَبَائِلَهُمْ وَ اِسْمَ أَمِيرِهِمْ [وَ مُنَاخَ رِكَابِهِمْ] وَ هُمْ قَوْمٌ يَحْمِلُهُمُ اَللَّهُ كَيْفَ شَاءَ مِنَ اَلْقَبِيلَةِ اَلرَّجُلَ وَ اَلرَّجُلَيْنِ حَتَّى بَلَغَ تِسْعَةً فَيَتَوَافَوْنَ مِنَ اَلْآفَاقِ ثَلاَثُمِائَةٍ وَ ثَلاَثَةَ عَشَرَ [رَجُلاً] عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ وَ هُوَ قَوْلُ اَللَّهِ: أَيْنَ مٰا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اَللّٰهُ جَمِيعاً إِنَّ اَللّٰهَ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ حَتَّى إِنَّ اَلرَّجُلَ لَيَحْتَبِي فَلاَ يَحُلُّ حُبْوَتَهُ حَتَّى يُبَلِّغَهُ اَللَّهُ ذَلِكَ».
🔻در مقابل معنای یاد شده از "قزع" که سید رضی آن را بیان می دارد "صیب" قرار دارد که از ريشه «صوب» به معناي نازل شدن چيزي و قرار گرفتن آن در محل خودش است. بر اين اساس، به باران «صوب» گفته مي شود، چون فرود مي آيد و در جاي خودش (زمين) قرار مي گيرد، چنان كه به ابر حامل باران "صيّب" مي گويند: «أو كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماء».
۲. جام های حکمت
🔻امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «ثم لیشخدن فیها قوم شخذ القین النصل تجلی بالتنزیل ابصارهم و یرمی بالتفسیر فی مسامعهم و یغبقون کأس الحکمه بعد الصبوح» پس گروهی برای درهم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند و چونان شمشیر صیقل می خورند. دیده هایشان با قرآن روشنایی می گیرد و در گوش هایشان تفسیر قرآن طنین می افکند و در صبحگاهان و شامگاهان جامهای حکمت سر می کشند.
🔻علامه مجلسی گوید: «الصبوح با فتحه، شراب صبحگاهی و یا شیری است که اول روز دوشیده شود. الغبوق با فتحه، شراب شامگاهی و یا آن مقدار از شیر که شبانگاه می دوشند» (📚بحار ج 69)
🔻شهید مطهری می گوید: امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه میفرماید: «وَ یُغْبَقونَ کأْسَ الْحِکمَةِ بَعْدَ الصَّبوح» صبوح، جام به اصطلاح بامدادی را میگویند و غبوق جامِ شامگاهانه را. آن جامی را که صبح مینوشیدند صبوح میگفتند و جامی را که شب مینوشیدند غبوق می گفتند. امیرالمؤمنین میفرماید صبوح و غبوق اینها جامهای حکمت اند. حکمت یعنی دریافت حقیقت. در مرحله حقیقت یافتن و کشف کردن و حقایق را درک کردن پیش میروند و برایشان تکرار میشود [به طوری که] جامی از حکمت صبح مینوشند و جامی از حکمت شب؛ این جامهای پیاپی همه از حکمت بر آنها پر میشوند(📚آشنایی با قرآن شهید مطهری).
🔻و مشابه این سخن است که می فرماید: «یتساقون بکأس رویه»یعنی به جام معرفت و انس به خدا، از یکدیگر علوم و اسرار می گیرند، پس گویی ایشان نوشندگانی هستند که جام های شراب را به یکدیگر می نوشانند
و فرمود: «علی ذلک عقد خلقهم و اخلاقهم» این صفات که یکی از آنها جام هایی از حکمت بود را با خَلق و خُلق آنها عَقد(گره) بستم تا او را مهیای امری سازد: «إذا ارادک لامر هیاک له» چون تو را برای امری خواهد، برای آن مهیایت کند.
#انصار_المهدی
#نور_نما
💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠
🔹@noornama
🔹@noornama
[درخواست قلبی یاری امام ]
✍️ آیت الله سید محمد تقی اصفهانی می گوید:
شکی نیست که مؤمن خالص اگر از خداوند تعالی درخواست کند که فرج مولایش را نزدیک فرماید تا در رکاب ایشان با کفار بجنگد و تصمیم بر این کار بگیرد و نیتش صادقانه باشد خداوند تعالی پاداش جهاد در رکاب ایشان را به او می بخشد و او را مشمول عنایات خود قرار می دهد.
(📚مکیال المکارم ج ۲ ص ۲۵۳)
💠اوصاف امام عصر علیه السلام(۱)
#العلم_المنصوب
السلام علیک... العلم المنصوب
🔻برای پرچم از کلماتی مانند "لواء" - "رایت" - "علم" استفاده شده است و در بین آنها عَلم می تواند به فرد خاصی از جهت هدایتگری او اطلاق شود.
کلمه «علم» با دو فتحه بر عین و لام به معنای کسی است که به سبب او راه حق شناخته می شود که همان امام علیه السّلام باشد. یا با کسره عین، به معنای دانش است، همانگونه که علامه مجلسی در ذیل روایتی و درباره ی "علمکم" می گوید: «علمكم بالتحريك أي من يعلم به سبيل الحق و هو الإمام(ع)أو بالكسر أي صاحب علمكم فرجع إلى الأول أو أصل العلم»(📚بحار ج ۵۳).
🔻اگرچه "عَلم" می تواند به معنای پرچم با وجود و عینیت خارجی نیز باشد، ولی بنظر می رسد که مقصود خود حضرت است. و بنابراین امام زمان تنها پرچم هدایتی است که باقی می ماند: «و لا علما إلا نکسته» هیچ پرچمی نمی ماند مگر آنکه حضرت آن را سرنگون خواهد کرد و "منصوب" بر همین معنا است، یعنی تنها عَلمی است که برافراشته است و تمام پرچم ها و نشان ها و... ساقط می شوند. در روایت دیگر آمده است: «الْقَائِمُ مِنَّا مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ مُؤَيَّدٌ بِالنَّصْر وَ أَنَّهُ يُنْصَرُ بِالسَّيْفِ وَ الرُّعْبِ وَ أَنَّهُ لَا تُرَدُّ لَهُ رَايَة».
#العلم_المصبوب
- السلام علیک أیها... العلم المصبوب
✍️ "مصوب" از "صب" اخذ شده که به معنای ریخته شدن است و می تواند مشتمل بر دو معنا باشد:
۱. علم وجودی حضرت سرازیر می شود
۲. علم انبیاء و ائمه در ایشان سرازیر می شود: «وارث علم النبیین».
🔻در روایت دیگر از امیرالمؤمنین علیه السلام تعبیر "هجم" آمده است: «هجم بهم العلم» و "هجم" یعنی حمله ناگهانی و آنگاه که امام قبل از دنیا می رود علم به امام بعد هجوم می آورد.
#اوصاف_امام_عصر
#نور_نما
💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠
🔹@noornama
🔹@noornama
💠امام زمان علیه السلام در صحیفه ی سجادیه(۴)
✍️ همچنان که گذشت امام سجاد علیه السلام تأکید بر امتثال و پیروی از اوامر و دوری از نافرمانی امام معصوم داشتند: «و اقترضت بطاعته و حذرت معصیته و أمرت بإمتثال أوامره» - «و جعلنا له سامعین مطیعین».
زیرا وقتی انسان نافرمانی اوامر کند، حجابی را بین خود و خدایش فراهم آورده است که مانع درخواست او از خدای متعال می شود.
🔻امام سجاد علیه السلام در دعای ۱۲ می فرماید:
«اللهم إنه یحجبنی عن مسألتک خلال ثلاث»
خدایا سه چیز است که بین من و تو حجاب است:
«یحجبنی امر امرت به فابطاتُ عنه»
اول امری است که به آن فرمان دادی و من در انجامش کُندی کردم
«و نهی نهیتنی عنه فاسرعت الیه»
و دوم امری است که از آن نهی کردی ولی من در آن شتاب کردم.
🔻امام سجاد علیه السلام بعد از فرمان به این دو امر، از نصرت و یاری امام زمان می گوید، تا این مقصود کامل شود که بدون اطاعت معیت و جهاد همراه امام بیمعنا است: «فانهد بمن أطاعک إلی من عصاک» به پا خیر و قیام کم با کسانی که از تو اطاعت می کنند به سوی کسانی که از تو اطاعت نمی کنند.
این مقصود همینطور در زیارت آل یاسین نیز آمده است، یعنی ابتدا از اطاعت اوامر و نهی از مخالفت می گوید: «مولای شقی من خالفکم» - «و سعد من اطاعکم» و سپس از "نصرت" آنها سخن به میان می آورد: «نصرتی لکم معده» که بیان کردیم "نصرت" کمک مقابل دشمن است.
«و نعمة أنعمت بها علی فقصرت فی شکرها»
🔻و سوم آنکه نعمتی به من ارزانی داشتی و من در ادای شکرش سستی ورزیده و کوتاهی کردم.
#امام_زمان_در_صحیفه_سجادیه
#نور_نما
💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠
🔹@noornama
🔹@noornama
💠اوصاف امام عصر علیه السلام(۲)
#سفینة_النجاة
اللهم صلی علی خلیفتک فی بلادک... سفینة النجاة و علم الهدی
🔻به آنچه که آب را خراش دهد و راه را باز کند "سفینه" گویند، کأن آن راهی که می رود ناهموار است و نیاز به راه شناس دارد.
"نجا" یعنی خلاص شدن، همانگونه که گفته می شود: «نجاء من الأرض» یعنی خلاص شد و نجات یافت.
محدث نوری گوید: بالجمله نجات و مفزع و ملاذ برای بندگان نیست جزء آن شخص صلوات الله علیه، چنانکه که در زیارتی که خود امر کرده است می خوانیم: «فلا نجاة و لا مفزع إلا أنتم»(نجم الثاقب ج ۲ ص ۹۳۳).
#المرجی_الذی
- ثم الْحُجة الْخَلف الْقائم الْمُنْتظر الْمَهدی الْمُرْجَى الذی بِبقائه بَقیت الدنیا
🔻ابن ابی الحدید گوید: فرق میان رجاء و تمناء است و تمناء هر جا ستوده و ممدوح نیست و گاه ممکن است نکوهیده باشد، زیرا تمنا به راه سخت کوشی و جدیت نمی برد و رجاء خلاف آن است، از این رو تمنا برای صاحب خویش کسالت را به جای می گذارد(📚شرح ابن ابی الحدید ج ۲)
همچنین فرق است میان رجاء(امید) و آرزو؛ زیرا آرزو خواستن چیزی است که دور است و اغلب در مصحف کریم و اقوال انبیاء نکوهش شده، ولکن امید خیلی خوب است؛ زیرا تمنای دل است به کرم معبود.
🔻محل رجاء آینده و محل یأس گذشته است: «الرجاء مع الجائی و یأس مع الماضی» امید انسان باید به آنی تعلق گیرد که هنوز ماضی نشده است و امام زمان از این مثال است: «المرجی الذی» و "مرجی" یعنی او محل امید است و تا این محل امید برای آینده محفوظ باشد «بقیت الدنیا» دنیا به بقاء خود ادامه می دهد.
#اوصاف_امام_عصر
#نور_نما
💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠
🔹@noornama
🔹@noornama
💠اوصاف امام عصر علیه السلام(۳)
#حجة_الله
السلام علیک یا حجة الله فی أرضه
🔻"حجة" از ریشه "حج" به معنای دلیل و برهان است و جمع آن "حجج" است و در اصطلاح بیانگر دو جانب نافع و غیر نافع است.
در روایت آمده است: «القرآن حجة علی خلقه» یعنی اگر به آموزه های قرآن عمل شود نافع و شاهد اوست و اگر با وجود چنین حجتی معارف آن نادیده گرفته شود بر علیه او می گردد. ابن ابی الحدید می گوید: «حاملا لمن حمله» یعنی قرآن در روز قیامت هر آن که در دنیا حافظ او بود را نجات می بخشد به شرط آنکه عمل کند و سخن او علیه السلام: «مطیة لمن اعمله» استعاره است که می گوید: چنانچه مرکب رام صاحب خویش را نجات می بخشد، همچنین همدم قرآن اگر آن را اعمال کند، او را نجات می دهد، و معنی "اعمال"، پیروی از قوانین و وقوف نزد حدود آن است(📚شرح ابن ابی الحدید ج ۱۰ ص ۱۸۱)
و علم نیز از همین معنا است که علم حجت خداوند بر خلق است:
«علم بلا عمل حجة لله علی العبد»
دانشی که بدان عمل نشود، حجت خداوند علیه بنده است.
«بل الحجة علیه الأعظم»
بلکه حجت عالم به علم عمل نکرده اش بیشتر از جاهل است که از جهل خود به هوش نمی آید
«والحسرة له الزم»
حسرت می خورد که در حال مرگ است و به آنچه می دانسته عمل نکرده است
«و هو عند الله الوم»
یعنی او که بالقوه عالم سزاوار سرزنش است در حالی که این بالفعل عالم است و استحقاقش برای توبیخ بیشتر است.
🔻علاوه بر علم و قرآن، حجت دیگر خداوند بر خلق ائمه هدی علیهم السلام است: «حجة الله علی خلقه»، به این معنا که اگر از ائمه هدی علیهم السلام تبعیت کنند هدایت می شوند و اگر مخالفت کنند به دست همین حجت هلاک می شوند: «إن تتبعونا تهدو ببصائرنا و إن لم تفعلو یهلکهم الله بأیدنا» - «فإن تتبعونا تنجوا و إن تتولوا یعذبکم الله بأیدینا».
🔻آیت الله صافی گلپایگانی می گوید:
«حجّت» آن چیزی است که بر صحّت یکی از دو طرف نقیض، مثل وجود و عدم چیزی به آن استدلال و احتجاج میشود. همچنین دلالتی است که بیانگر راه مستقیم باشد و حجج الهی (حجتهای خدا) هر چیزی است که خدا به آن بر بندگان خود احتجاج نماید، یا به وسیله آن، بندگان خود را به سوی خود هدایت کرده باشد. بنابراین، معجزات انبیا همه حجت است، کل عالم حجت است، تمام آیات الهی و نعمتهای غیر متناهی، هر پدیده و هر مخلوق و اعضا و اجزای آنها و نظاماتی که در آنها برقرار است، همه حجّتند. جنبندگان دریا و صحرا و هوا، گیاهان و گل ها، درختان و برگها و شکوفههای آنها، و آسمان و زمین و آنچه در آنها است، همه حجتهای خدایند که: "اگر تمام درختها قلم باشند و هفت دریا مداد گردند و بخواهند کلمات و آیات و حجتهای حقّ تعالی را بنویسند کلمات الهی تمام نخواهد شد". ص: ۶۰ «وَلَوْ أَنَّما فِی الاْءَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللّه ِ»(📚سوره لقمان /۲۷)
🔻هر فرد از افراد انسان، خود و چشم و گوش و زبان و مغز و خون و استخوان و پوست و اعضای ظاهر و باطن و سلولها و گلبولهای سفید و قرمزش بر خودش و بر دیگران حجت است. عمر و زندگی و تندرستی و خلاصه همه چیز و همه اوضاع و فراز و نشیبهای آگاهی بخش و مناظر مختلف، همه و همه حجّتند، که اگر انسان به آگاهی نرسیده و این همه آیات را ندیده و از خط منحرف شده باشد، همه این حجّتها علیه او اقامه شده و او را محکوم مینمایند و راه عذر را بر او میبندند. قرآن مجید کتاب خدا و معجزه باقی حضرت خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله و احکام و هدایت هایش بر همه بشریت حجت است و آیات آن نیز هر کدام حجت است. علاوه بر آنکه در خود آیات احتجاج و اقامه حجت بر معارف و عقاید دینی شده باشد. از بزرگ ترین حجّتهای الهی یکی عقل است و دیگر نعمت وحی و نبوّت انبیا و امامت اوصیا است که استمرار هدایت پیغمبران میباشد...
(📚معرفت حجت خدا شرح دعای اللهم عرفنی نفسک ... ص ۵۹ و ۶۰)
#اوصاف_امام_عصر
#نور_نما
💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠
🔹@noornama
🔹@noornama
💠اوصاف امام عصر علیه السلام(۴)
#القائم
السَّلاَمُ عَلَى الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ
✍️ "قائم" اسم فاعل مشتق از "قوام" که اعلال آن "قیام" است می باشد. و مقابل "قیام" همانگونه که آیت الله جوادی آملی در تسنیم می گوید بر سه گونه است: قيام گاهي در مقابل قعود و سجود و اضطجاع و استلقاء است و به معناي ايستادن: «الّذين يذكرون الله قياماً وقعوداً» - «والّذين يبيتون لربّهم سجداً وقياماً» و گاهي در مقابل حركت است و به معناي توقّف و سكون: «كلّما أضاء لهم مشوا فيه وإذا أظلم عليهم قاموا» و گاهي نيز قيام در برابر انحراف و اعوجاج است و به معناي ايستادگي نه ايستادن ظاهري: «جعل الله الكعبة البيت الحرام قياماً للناس».
🔻و پرسید چرا او را قائم نامیدند؟ «لم سمی القائم» جواب فرمود: «لآنه یقوم بعد موت ذکره» زیرا بعد آنکه(ذکر) نامش فراموش شود قیام کند. و این همان نقطه اتصال حضرت به اصحابش در غیبت و وجه تمییز ۳۱۳ تن آنها است: «وَ قِيلَ لَهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَيُّ اَلْأَصْحَابِ أَفْضَلُ قَالَ مَنْ إِذَا ذَكَرْتَ أَعَانَكَ وَ إِذَا نَسِيتَ ذَكَّرَكَ» از رسول الله صلّى اللّٰه عليه و اله و سلّم سؤال شد: كدام ياران برترند؟ فرمود: آنكه هر وقت ياد شدى ياريت كند و هر وقت فراموش شدى تو را به ياد آورد.
🔻در روایت آمده است: «نَفَسُ الْمَهْمُومِ لَنَا الْمُغْتَمِّ لِظُلْمِنَا تَسْبِيحٌ وَ هَمُّهُ لِأَمْرِنَا عِبَادَةٌ» نَفَس آن کسی که اندوه ما را دارد و برای ستم بر ما غمگین است، ثواب تسبیح گفتن دارد و توجه به امر ما عبادت است. علامه مجلسی در ذیل این روایت گفته است: «نفس المهموم لنا أي المتفكر في أمرنا الطالب لفرجنا أو المغتم لعدم وصوله إلينا و همه لأمرنا أي اهتمامه بخروج قائمنا» "آن کس که اندوه ما را دارد" یعنی اندیشمند در کار ما و طالب فرج ما، یا غمگین از اینکه به ما دسترسی ندارد. "توجه به امر ما" یعنی توجه به خروج قائم ما و سعی در اسباب خروج و دعا برای آن حضرت عبادت است، یعنی ثواب آن ثواب مشتغل به عبادت است(📚بحار ج ۷۲ ص ۸۳).
🔻و امام محمد تقی علیه السلام در دلیل دیگر اطلاق این لفظ بر حضرت حجت می فرماید: «و ارتداد اکثر القائلین بإمامته» و مرتد شدن اکثر آنها که قائل به امامت آن حضرت بودند، یعنی با گذشت زمان می گویند: مُرد یا هلاک شد؟ و کدام وادی رفت؟ و جوینده ی او گوید: کجا خواهد شد؟ و حال آنکه استخوان های او پوسیده، پس در این حال امیدوار باشید ظهور او را(📚الغیبه ص ۱۵۴) و ما در مورد تسلیم بودن و شتاب نکردن در ظهور حضرت به تفصیل گفته ایم.
#اوصاف_امام_عصر
#نور_نما
💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠
🔹@noornama
🔹@noornama
💠اوصاف امام عصر علیه السلام(۵)
#ربیع_الانام
السلام علیک یا ربیع الانام
✍️ برای "ربیع" دو معنا گفته شده است:
۱. بهار
۲. باران های اول بهاری
و ممکن است معنای ثانی اولویت داشته باشد، هر چند که بیشتر معنای نخست مطرح می شود.
🔻امیرالمؤمنین علیه السلام در توصیف اسلام می فرماید: «فيه مرابیع النعم» و ابن ابی الحدید گوید: "مرابیع" باران های اول بهاری ایست که نقش مهمی در شادابی و طراوت طبیعت ایفا می کند. گویی اسلام نیز اینگونه است و وجود آن طروات بخش هستی و جان آدمی ایست: «تعلموا القرآن فإنه احسن الحدیث، و تفقهوا فيه فإنه ربیع القلوب».
در روایت دیگر آمده است: «به ینزل الغیث» بواسطه ی وجود امام زمان علیه السلام از آسمان "غیث" می بارد و "غیث" تنها به باران مفید اطلاق می شود، برخلاف "مطر" که به هر نوع بارانی می گویند و در ادامه می فرماید: «و به یخرج البرکات الأرض» و "برکت" یعنی نعمات ثابت که زائل نمی شوند و از این رو به آب ساکن و ثابت در یکجا "برکه" گفته اند و نعمت وجودی حضرت باعث خروج برکات زمین است. و تعبیر دیگری است که آمده است: ««وَ یُخْرِجُ الْارْضُ افْلاذَ کبِدِها».
🔻شهید مطهری در مورد این روایت می گوید: زمین آن پارههای جگر خودش را بیرون میآورد. وقتی شیئی را بخواهند بگویند که خیلی دوست داشتنی است که انسان آن را چنان مخفی میکند که برای احدی آشکار نمیکند تعبیر «پاره جگر» را به کار میبرند. کأنه در زمین ذخایری وجود دارد که تا آن وقت زمین این ذخایر را بیرون نیاورده است، آن وقت است که از آن سرّ خودش آن پارههای جگر خود را بیرون میآورد. و این در زمان ظهور و به برکت وجودی حضرت خواهد بود.
#اوصاف_امام_عصر
#نور_نما
💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠
🔹@noornama
🔹@noornama