-سلام و ارادت!🌱
اتفاقا یه مدت خودمون چندتایی نقد کتاب از کانال نمکتاب میذاشتیم که افراد بدونن هر کتاب معروف و مشهوری که پر فروش و پر طرفداره، خالی از نقص و نقد نیست!📌
مثل کتاب حیدر و قهوه سرد آقای نویسنده که تقدیمتون شد..
و این نکته روهم در نظر بگیرید که بعضی از کتابها مخاطب خاص دارن و درواقع عمومی نیستن و مناسب رده سنی محدودی هستن..🤷🏻♀
#کلوم_کتابچی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبحتون بخیر قشنگام✨😍
تاکمنشویوکمترازکمنشوی
درحلقهعاشقانتومحرمنشوی!
تعریفتوازعشقچیه؟
بهکیا میگن عاشق؟
فرقِ محبت و عشق چیه؟🫀❤️🩹
اینجافقط از عاشقومعشوق میگه!
عاشق و معشوق ها و محب و محبوب های واقعی!
بیاتاخودتببینی":
https://eitaa.com/miss_214
گل ها خیلی دنیای قشنگی دارن کاش دنیای منم مثل یه گلدون بود
در ستایش زیبایی ها✨🫀
عصرهایخویشرابابوینامه،بابهار..
خیرهماندچشمماازانتظار،انتظار
آمدی،جانمبهقربانت،ولیحالاچرا؟
حالکشدپاییزوبارانحالچرا؟حالاچرا؟!..:)
#انگیزشی🏅🏊
تلاش کن و جا نزن
شاید یه مدت سرکوفت بشنوی،
مسخره بشی، تخریب بشی...
ولی در آخر همه آرزو میکنن جای تو باشن ✈️🏖🏢
•• 🌱🌩
یادت باشه
اونایی که بهت گفتن نمیتونی انجامش بدی
دارن تماشات میکنن : )
#انگیزشی
✨🌈دنیای نورا🌈✨🇸🇩
سیلاااااام
میگم کانالشونو دیدین پر از زیباییی ها مثل ادمیناش✨🥺
May 11
#کلام_نویسنده
هر قصه آنی دآرد ....
عشق،نفرت،سرسختی یا تسلیم...
آنِ این قصه هم تنهایی است ؛نه غربت ازلی و ناگزیر آدمی زاد، تنهایی؛خود خواسته ایست که آدمهآ در آن زخم هآیشآن را پنهآن کنند و غصه هایشآن را پوشیده با خود ببرند ...
روایتِ آدم هایی که سهم بیشتری از رنج بر میدارند !
و کسی را شریک زخم ها و گریه هایشان نمیکند.
اینک نآحِـــ♫ـــــله💙 بهآنه ای شد تا قدم بر خانه ی بزرگِ قلبِ شما بر داریم ...
و شمآ را بآ گوشه ای از این رنج و تنهآیی همرآه سازیم...
نآحِـــ♫ـــــله💙 راهله ای است که سآلیانِ سال با او همراه بودیم و همینک در دستِ تحریر است...
امید است که توانسته بآشیم گوشه ای از این صراطِ سویِ حق را به تصویر کشیده باشیم.
تشکر از همرآهیتآن...
#قسمت_اول
با باد سردی ک تو صورتم خورد لرزیدم و دوطرف سوییشرتم و محکم تر جمع کردم...
همینطور که سعی میکردم قدمامو بلندتر وردارم زیر لب به آسمون و زمین غر میزدم
حالا ی روز که من بدبخت باید پیاده برم کلاس، هوا انقدر سرد شده...
لباس گرم ترم نپوشیدم لااقل.
مسیر هم که تاکسی خور نیس
اه اه اه
کل راهو مشغول غر زدن بودم
انقدر تند تند قدم برمیداشتم ک نفسام ب شماره افتاد
دیگه نزدیکای خونه معلمم بودم کوچه ی تاریک و که دیدم یاد حرف بابام افتادم که گفته بود
اینجا خطرناکه سعی کن تنها نیای
با احتیاط قدم ور میداشتم
یخورده که گذشت حس کردم یکی پشت سرمه وقدم ب قدم همراهم میاد
به خیال اینکه توهم زدم بی تفاوت به راهم ادامه دادم اما هر چی بیشتر میرفتم این توهم جدی تر از ی توهم ب نظر میرسید
قدمامو تند کردم و به فرض اینکه یه ادم عادیه و داره راه خودشو میره و کاری با من نداره برگشتم عقب تا مطمئن شم
بدبختانه درست حدس نزده بودم
از شدت ترس سرگیجه گرفتم
اب دهنم و به زحمت قورت دادم وسعی کردم نفسای عمیق بکشم
تا خواستم فرار و بر قرار ترجیح بدم و در برم یهو یه دستی محکم نشست رو صورتم و کشیدم عقب هرکاری کردم دستش و از رو دهنم ور دارم نشد
چاقوشو گذاش رو صورتم و در گوشم گفت :هییییس خانوم خوشگلهه تو که نمیخوای صورتت شطرنجی شه ها ؟
لحن بدش ترسم و بیشتر کرد
از اینهمه بد بیاری داشت گریه ام میگرفت
خدایا غلط کردم اگه گناهیی کردم این بارم ببخش منو . از دست این مردتیکه نجاتم بده
اخه چرا اینجا پرنده پر نمیزنه ؟؟
چسبوندم به دیوار و گفت :یالا کوله ات و خالی کن
با دستای لرزون کاری ک گفت و انجام دادم
وسایل و ک داشتم میریختم پایین
چشم خورد ب اینه شکسته تو کیفم
ب سختی انداختمش داخل استینم
کیف پولم و گذاشت تو جیبش
بقیه چیزای کیفمم ی نگا انداخت و
با نگاهی پر از شرارت و چشایی ک شده بودن هاله خون سرتا پام و با دقت برانداز میکرد
چسبید بهم
از قیافه نکرش چندشم شد
دهنش بوی گند سیگار میداد
با پشت دستش صورتم و لمس کرد و گفت:جوووون
حس کردم اگه یه دیقه ی دیگه تو این وضع بمونم ممکنه رو قیافه نحسش بالا بیارم
اب دهنمو جمع کردم و تف کردم تو صورتش
محکم با پشت دست کوبید تو دهنم
و فکم و گرفت و گفت: خوبه خوشم میاد از دخترای این مدلی
داشتم فکر میکردم یه ادم چوب کبریت مفنگی چجوری میتونی انقدر زور داشته باشه
فاصله امون داشت کم تر میشد
با اینکه چادری نبودم و حجابم با مانتو بود ولی تا الان هیچ وقت ب هیچ نامحرمی انقدر نزدیک نشده بودم
از عذابی که داشتم میکشیدم
بغضم ترکید و زدم زیر گریه ولی نگاه خبیثش هنوز مثه قبل بود
آینه رو تو دستم گرفتم
وقتی دیدم تو ی باغ دیگه اس از فرصت استفاده کردم و با تمام زور ناچیزم آینه رو از قسمت تیزیش کشیدم رو کمرش صدای آخش بلند شد
دیگه صبر نکردم ببینیم چی میشه با تمام قدرت دوییدم
از شانس خیلی بدم
پاهام به یه سنگ گنده گیر کرد و با صورت خوردم زمین
دیگه نشد بلند شم بهم رسیده بود
به نهایت ضعف رسیدم و دیگه نتونستم نقش دخترای شجاع و بازی کنم
گریه ام ب هق هق تبدیل شده بود
هم از ترس هم از درد
اینبار تو نگاهش هیچی جز خشم ندیدم
بلندم کرد و دنبال خودش کشوند
هرچی فحشم از بچگی یاد گرفته بود و نثارم کرد
همش چهره ی پدرم میومدم تو ذهنم و از خودم بدم میومد
مقاومت کردم ،از تقلاهای من کلافه شده بود
چاقوش و گذاشت زیر گلوم و گفت : دخترجون من صبرم خیلی کمه میفهمی ؟ خیلی کم
یهو ....
تعرفه بنر سازی نورا بانو💞🖇
بنر پر جذب+تک ریپ...|32/000
بنر پر جذب+دو ریپ...|37/000
............💜🖇
🔸تحویل بنر در کمتر از یک روز🍃🤝
🔹بنر کاملا پر جذب و استاندارد هستند📠✨
🔸در صورت داشتن اشکال از نظر فروشنده بنر مجدد بررسی و ویرایش میشه پس نگران نباشید🔎💗
🔹 ابتدا هزینه رو واریز میکنید و بعد بنر رو خدمتتون ارسال میکنیم📨📭
🔸قیمت ها کاملا مناسبه😌💰
جهت سفارش در خدمتیم😁
@FatemehNora_313
کپشن سازی✨💜
قیمت هر کپشن بدون فونت:۲۵۰۰۰T🌼
قیمت هر کپشن با فونت مخصوص:۳۰۰۰۰T🌼