eitaa logo
نورالثقلین
19 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
37 فایل
کانال تخصصی قرآن واهلبیت علیهم السلام برای بیان معارف قرآنی وروایی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mobasher
✅ این حرفهای آقای پورابراهیمی را خوب بخوانید!⁉️ 🎙: تراز تجاری کشور بعد از سه‌ سالِ منفی، مثبت شد. ➕ اقداماتی که در دستور کار قرار گرفته نویدبخش رشد اقتصاد ایران است. 👆👆 ایشان یکی از سالم ترین نمایندگان مجلس هستند که تحت هیچ جناحی نیستند و اگر مواضع ایشان را بخوانید متوجه می شود که کاملاً بی طرف هستند. تخصص ایشان در مباحث اقتصادی هم کاملا مشخص است برای همه... ❇️ این حرفها ، حرفهای چنین فردی است که شهادت می دهد با اقدامات اقتصادی دولت ، تراز تجاری کشور مثبت شده است ، چنین کارشناسی چنین نگاه مثبت و روشنی به آینده دارد ، اما حالا عده ای که حتی نمی دانند معنی کاهش تورم چیست ، می آیند و نظرات تخصصی اقتصادی می دهند و وضع را سیاه جلوه می دهند !!! ◀️ همانطور که رهبری فرمودند ریل گذاری جدیدی در دولت آغاز شده است و نوید آینده ای روشن می دهد. 👈👈 راستی ! چرا چنین دستاوردهای مثبتی از دولت توسط انقلابیون نشر داده نمی شود؟؟؟ اینها مصداق امید دادن به مردم است که رهبری از ما خواسته است. #⃣ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 کپی کن💯نشر حداکثری روشنگری؛ آگاهی؛ ضدشبهه:
✍پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: اگر ابوطالب در حق تمام گنه کاران عالم شفاعت کند، خدا شفاعتشان را می پذیرد. ✍امیرالمومنین علیه السلام: اگر ایمان پدرم در یک کفه ترازو و ایمان خلائق در کفه دیگر قرار گیرد، ایمان پدرم ترجیح دارد. نثار حضرت ابوطالب👈 ۵ صلوات
✍ ۲۶ رجب سالروز وفات ابوالائمه حضرت ابوطالب سلام الله علیه تسلیت باد. نثار حضرت ابوطالب👈 ۵ صلوات
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : نسبت به اصول دین نباید تنازل داشت 👤 💠 @samtekhoda3
هدایت شده از f.z.h
‍ ◾️ ۲۶رجب بنا بر نقلی، سالروز رحلت مؤمنِ قریش، و رسول‌خدا صلی الله علیه وآله و والامقام أمیرالمؤمنین علیه‌السلام، حضرت سلام‌الله‌علیه است.💠🔸🔹 ✨ رتبه‌ی ایمان آن مرد بزرگ به حدی است که علیه‌السلام در این باره فرمودند:🌹 ✨والله إن ایمان أبی طالب لو وضع فی کفه میزان و ‍‍‍‍‍‍ إيمان هذا الخلق فی کفه میزان، لرجّح ایمان أبی طالب علی ایمانهم.¹» 🔸 ✅به خدا قسم! به درستی که اگر أبی طالب در یک کفه ترازو قرار گیرد و ایمان این مردم در کفه دیگر، ایمان أبی طالب علیه‌السلام بر ایمان این مردم برتری یابد. ✅گرچه آن بزرگوار، ایمان خود را از مشرکان قریش پنهان می‌داشت تا بتواند از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله دفاع و حمایت کند، با این حال کتب شیعه و سنی شواهدی قطعی مبنی بر اعتقاد راسخ آن حضرت به اسلام و نبوت پیامبر نقل کرده اند؛ ✅از جمله این شعر را حضرت أبوطالب در وصف رسول اکرم صلی الله علیه وآله سروده اند: «حمیتُ الرسولَ رسولَ الإله ببیض تلألأ مثلَ البروق أذبّ و أحمـی رسول الإلــه حمـایة عَمّ علیه شفـوق.» ✅حمایت کردم رسول را، رسول خدا را به شمشیر سفیدی که مانند برق می‌درخشند. دفاع می‌کنم و حمایت می‌کنم فرستاده خدا را، حمـایت عمویی که بر او مهربان است. ✨مقام آن حضرت به حدی است که أمیرالمومنین عليه‌السلام درباره ایشان می فرمایند: «والذی بعث محمداً صلی الله علیه وآله بالحق نبیاً، لو شفع أبی فی کل مُذنب علی وجه الأرض لشفعه الله فیهم.» ▫️ به خدایی که صلی الله علیه وآله را در حق به نبوت برگزید، اگر پدرم درباره هر گنهکاری روی زمین کند، هر آینه خداوند شفاعت او را در حق آنان می پذیرد. ◼️ فقدان این عموی مهربان و دلسوز چنان برای رسول اکرم صلی الله علیه وآله دشوار و ناگوار بود که آن حضرت، سال وفات ایشان و حضرت سلام الله علیها را «سال اندوه» نامیدند. 📙۱. إيمان أبي طالب، شيخ مفيد، ص۴؛ 📚شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج۱۴، ص۶۸. 🌸اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنا به ----------🍃✨✨🍃----------- 🌺@qoran114moballge🌺 ----------🍃✨✨🍃----------
هدایت شده از علی زنجانی
داستان اخلاقي ناب و آموزنده داستانی که نگاه شما را به قیامت عوض خواهد کرد بعضیها فکر میکنن که بهشت رو فقط میشه در مسجد و بر سر سجاده بدست آورد، در حالی که با خواندن این داستان خواهید فهمید که راه‌های نزدیکتر دیگری برای رسیدن به خدا هست که از آن غافلیم، این داستان را «ابن جوزی» نقل می‏کند که: در بلخ مردی علوی (از سادات منتسب به امیرالمؤمنین علی ع) زندگی می‏کرد تا اینکه بیمار شد و بعد از دنیا رفت. همسرش گفت: با دخترانم به سمرقند رفتم، تا مردم کمتر ما را سرزنش کنند و در سرمای شدید وارد این شهر شدم و دخترانم را به مسجد بردم و خودم برای تهیّه چیزی بیرون آمدم. دیدم مردم در اطراف شیخی اجتماع کرده‏ اند، پرسیدم: او کیست؟ گفتند: شیخ شهر است. من نیز نزد او رفتم و حال و روزم را شرح دادم ولی او گفت: دلیلی بر سیادتت بیاور؟ و توجّهی به من نکرد و من هم به مسجد بازگشتم. در راه پیر مردی را در مغازه‏ای دیدم که تعدادی در اطرافش جمع‏اند، پرسیدم: او کیست؟ گفتند: او شخصی مجوسی است، با خود گفتم: نزد او بروم شاید فرجی شود؟ لذا نزد وی رفته و جریان را شرح دادم. او خادم را صدا زد و گفت: برو و همسرم را خبر کن، تا به اینجا بیاید، پس از چند لحظه بانویی با چند کنیز بیرون آمد. شوهرش به او گفت: با این زن به فلان مسجد برو و دخترانش را به خانه بیاور؟ سیده می‏گوید: همراه این زن به منزل او آمدیم و جایی را در خانه‏اش به ما اختصاص داد و به حمام برد و لباسهای فاخر بر ما پوشاند و انواع خوراکها را به ما داد و آن شب را به راحتی سپری کردیم. در نیمه‏ های شب شیخ مسلمان شهر در خواب دید، قیامت برپاست و پرچم پیامبر(ص) بر بالای سرش بلند شد. در آنجا قصری سبز را دید و پرسید: این قصر از آن کیست؟ پیامبر(ص)فرمود: از آن یک مسلمان است. شیخ جلو می‏رود و پیامبر(ص) از او روی می‏گرداند عرض می‏کند: یا رسول اللَّه(ص) من مسلمانم چرا از من اعراض می‏کنی؟ فرمود: دلیل بیاور که مسلمانی؟ شیخ سرگردان شد، و نتوانست چیزی بگوید. پیامبر(ص)فرمود: فراموش کردی، آن کلامی را که به آن زن علوی گفتی؟ این قصر از آن آن مردی است که این زن در خانه او ساکن شده؟ در این موقع شیخ از خواب بیدار شد و بر سر و صورت خود می‏زد و می‏گریست. آنگاه خود و غلامانش برای یافتن زن علوی در سطح شهر به تجسّس پرداختند، تا اینکه فهمیدند، او در خانه یک مجوسی است. شیخ نزد مجوسی رفت و تقاضای دیدن وی را نمود، مجوسی گفت: نمی‏گذارم او را ببینی؟ شیخ گفت: می‏خواهم این هزار دینار را به او بدهم. گفت: نه، اگر صد هزار دینار هم بدهی نمی‏پذیرم. وقتی اصرار شیخ را دید، گفت: همان خوابی را که دیشب تو دیده‏ای من هم دیده‏ام من رسول خدا(ص) را در خواب دیدم که فرمود: این قصر منزل آینده تو است. سوگند به خدا من و همه اهل خانه به دست او مسلمان‏شده‏ایم 📕 إرشاد القلوب إلی الصواب، ج‏2، ص: ۴۴۵