🟣
و شکیبایی کن که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد (و رنج آنان را در دنیا و آخرت هدر نخواهد داد)
وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ
#سحرگاهی
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
● انسان لحظه ای حال خوشی دارد و لحظه دیگر آن حال خوش را از دست می دهد. سحرگاهی یا در هیئتی سرشار از معنویات است و فردایش هیچ اثری از این معنویات باقی نمی ماند. مانند برق که لحظه ای است و لحظه ای نیست.
بگفت: احوال ما برق جهان است
دمی پیدا و دیگر دم نهان است
● اما اگر او بتواند این حال خوش را حفظ و نگاه دارد به مقامی می رسد که با ملائکه مصاحفه کند.
وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّكُمْ تَدُومُونَ عَلَى الْحَالِ الَّتِي تَكُونُونَ عَلَيْهَا وَ أَنْتُمْ عِنْدِي فِي الْحَالِ الَّتِي وَصَفْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِهَا لَصَافَحَتْكُمُ الْمَلَائِكَةُ وَ مَشَيْتُمْ عَلَى الْمَاءِ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
نــــــــورمـــــاه
🟣 ● انسان لحظه ای حال خوشی دارد و لحظه دیگر آن حال خوش را از دست می دهد. سحرگاهی یا در هیئتی سرشار
#پیام_ناشناس
https://harfeto.timefriend.net/17418641572631
سلام و احترام؛
نمی دونم... ولی شاید ظرفیت را باید در خود بالا ببریم، مانند ظرفی که کوچک است نمی تواند حجم زیادی از آب را تحمل کند و ثانیه ای دیگر بیرون می ریزد. یا مانند جوانی که عاشق زن ثروتمند و اشرافی شد و این زن از روی دلسوزی سه بار خود را به این جوان نشان داد و هر بار این جوان بیهوش شد و آخر هم گفت: من با این ظرف وجودی اندک نمی توانم به تو چیزی بدهم مگر جانی که دارم و از همین رو جان خودش را هم از دست داد. و بعد مرگ هم این زن گفت:
چون نداری طاقت این درد نیز
پس بگو باتو چه باید کرد نیز
چون نبودت عشق ما را حوصله
از چه میکردی تو چندان مشغله
🟣
● مولوی در مثنوی می گوید: ما دو نوع باران داریم: یک باران داریم مثل باران بهاری که واقعا درختان را پرورده و پرورش و رشد می دهد و یک باران داریم مثل باران پاییزی که درختان را خشک می کند.
هست باران از پی پروردگی
هست باران از پی پژمردگی
● منفعت باران بهاری برای درختان باغ بسیار شگفت انگیز است و اصلا معجزه می کند؛ اما باران پاییزی برای درختان یک باغ مثال تب را دارد و در تب درختان را می سوزاند و خشک می کند.
نفع باران بهاران بوالعجب
باغ را باران پاییزی چو تب
● دم اولیای خدا، سخن و نفس آنها مانند باران بهاری است؛ یعنی واقعاً انسان را سبز و شکفته و شکوفا می کند. آدمی با سخنان آنها جان می گیرد و حیات دوباره پیدا می کند.
این دم ابدال باشد زان بهار
در دل و جان روید از وی سبزهزار
● امیرالمؤمنین علیه السلام که خودش دَم باران بهاری دارد در نهج البلاغه، اسلام را به "باران اول بهاری" تشبیه کرده است؛ گویا که اسلام مانند این باران، طروات بخش روح و جان آدمی است. ابن ابی الحدید می گوید: "مرابیع" باران های اول بهاری است که تأثیر بسزایی در شکوفایی طبیعت دارد.
فيه مرابیع النعم
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
● جامِه و صِرفاً داشتن عَمامِه و دَستار بُزرگ نِشانه فَضِیلَت نِیست که اگر صِرفِ بزرگیِ دَستار و صورَتِ حاصِل از آن بَر فَضل دَلالَتی میداشت، گُنبَدِ مَسجِدِ شَهر که به سَری دَستاربَسته میمانَد و بسیار کَلان است، باید از همگان فاضِلتَر به شُمار میرفت!
گُنبَدِ مَسجِدِ شَهر از هَمه فاضِلتَر بود
گَر به عَمّامه کَسی کوسِ فَضیلَت میزَد!
● آنچِه که مُهم اَست باید درون مَغز باشد، نه بِیرون از آن؛ چرا که کَدو هم سَر بُزرگ ولی بِی مَغز دارد.
خرد باید اندر سر مرد و مغز
نباید مرا چون تو دستار نغز
کس از سربزرگی نباشد به چیز
کدو سربزرگ است و بی مغز نیز
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
● برای آب زلال تفاوتی ندارد که در کوزه بی ارزش بنشیند یا در ظرف زرین قرار گیرد. طعم و خاصیت این آب در کوزه و ظرف زرین تغییر نخواهد کرد. اما برای برخی تفاوت دارد که در چه لباس و جایگاهی باشند؛ زیرا اگر پَست باشد خود آنها نیز بی مقدار اند و اگر بُلند باشد خود آنها نیز بلند اند.
تفاوت کند هرگز آب زلال
گرش کوزه زرین بود یا سفال؟
● گاهی باید به آتش بُرد کسانی را که خود را با زَر آراسته اند تا آنچه که واقعاً هستند بیرون آید که آیا زرند؟ یا مسی بی ارزش اند؟
زر اندودگان را به آتش برند
پدید آید آنگه که مس یا زرند
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________