نــــــــورمـــــاه
به وقت حضور... دیگری گفتش که ابلیس از غرور راه بر من میزند وقت حضور #عطار
🟣
● کسی می تواند با خدای خودش خلوت کند و به اصطلاح "خلوت نشین" باشد که با وجود تجارت و زراعتی که دارد، افکار او پریشان نمی شود و معطوف به خداوند سبحان است.
چو هر ساعت از تو به جایی رود دل
به تنهایی اندر، صفایی نبینی
ورت جاه و مال است و زَرع و تجارت
چو دل با خدای است، خلوتنشینی
● شیخ ما را گفتند: فلان شخص بر روی آب راه میرود!
گفت: سهل است! چغزی (قورباغه) و صعوه ای (پرندهای کوچک) نیز بر روی آب میرود.
گفتند: فلان شخص در هوا میپرد!
گفت: زغن (پرندهای شبیه کلاغ) و مگس نیز در هوا میپرد.
گفتند: فلان شخص در یک لحظه، از شهری به شهری میشود!
شیخ گفت: شیطان نیز در یک نفَس از مشرق به مغرب میرود. این چنین چیزها را چندان قیمتی نیست! مرد آن بود که در میان خلق بنشیند و برخیزد و بخورد و بِخُسبد و بخرد و بفروشد و در بازار در میان خلق ستد و داد کند و زن خواهد و با خلق درآمیزد و یک لحظه از خدای غافل نباشد.
رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصَارُ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
● جهان بازتاب کردار ما است، دقیقا مانند صدایی که در کوه به ما بازمی گردد.
این جهان، کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
● هر طور رفتار کنی، همانگونه با تو رفتار خواهد شد.
كَما تَدينُ تُدانُ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
نــــــــورمـــــاه
🟣 ● در ادبیات ما "عشوه" با "خریدن" معنا پیدا می کند، همانطور که حافظ می گوید: عشوه دادند که بر ما
🟣
● و سوگند به عصر که بی تردید انسان در خسران است.
و العصر إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________