5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا خاطر خویشتن به ما ده
یا خاطر ما ز دست بگذار
نه راهِ شدن، نه روی بودن
معشوقه ملول و ما گرفتار
#سعدی
🟣
● گفته اند: حیرت آخرین وادی سلوک است. جایی که همه ی شهر از حسن یار می گویند، او ساکت و متحیر است.
شهری مُتحَدِّثانِ حُسنت
الا مُتحَیِّرانِ خاموش
● "پای شکستگان" همان متحیّران ناتوان ولی مقرب و خوانده درگاه الهی اند، در حالی که گروه دیگر به ظاهر سالم و چالاک اما رانده درگاه حضرت خداوندی اند.
یکی را پای شکستی و خواندی
یکی را بال و پر دادی و راندی
● مانند خفاشی که مقصد او خورشید بود و از او سوال کردند آیا به خورشید رسیدی؟
در پاسخ گفت: باید از کنار خورشید گذشته باشم که تاکنون او را ندیده ام!
چون نمیآمد ز خورشیدش خبر
گفت از خورشید بگذشتم مگر
عاقلی گفتش که تو بس خفتهای
ره نمی بینی که گامی رفتهای
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
● از این دنیای سست بنیاد انتظار وفاداری نداشته باش چون این دنیا مثل زنی فرتوت و حیله گر است که به عروس هزار داماد معروف است.
مجو درستیِ عهد از جهانِ سستنهاد
که این عجوز، عروسِ هزار دامادست
● ای هشام! دنیا برای حضرت مسیح (ع) به صورت زنی مجسّم شد. پس از او پرسید: چند بار ازدواج کردی؟ گفت: بسیار. پرسید: آیا همه تو را طلاق دادند؟ گفت: نه، بلکه همه را کشتم. حضرت مسیح (ع) فرمود: وای بر همسران باقیمانده ات! چرا از گذشتگان عبرت نمی گیرند؟
يَا هِشَامُ تَمَثَّلَتِ الدُّنْيَا لِلْمَسِيحِ ع فِي صُورَةِ امْرَأَةٍ زَرْقَاءَ فَقَالَ لَهَا كَمْ تَزَوَّجْتِ ؟فَقَالَتْ كَثِيراً. قَالَ فَكُلٌّ طَلَّقَكِ؟ قَالَتْ لَا بَلْ كُلًّا قَتَلْتُ. قَالَ الْمَسِيحُ فَوَيْحُ أَزْوَاجِكِ الْبَاقِينَ كَيْفَ لَا يَعْتَبِرُونَ بِالْمَاضِينَ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
نــــــــورمـــــاه
🟣 ● گفته اند: حیرت آخرین وادی سلوک است. جایی که همه ی شهر از حسن یار می گویند، او ساکت و متحیر است.
🟣
از خداوند بندگانی هستند که خوف و خشیتِ او، آنها را ساکت کرده است [اما] نه از روی ناتوانی در سخن گفتن. آنها فصیحان، صاحبان بلاغت و خرد هستند که به خدا و ایام او آگاهند. اما وقتی عظمت خداوند را یاد میکنند، زبانهایشان میشکند و دلهایشان منقطع میشود و عقلهایشان حیران میگردد و خیالهایشان گم میشود؛ اینها به خاطر بزرگداشت و عظمت خداوند است. وقتی از این حالت به هوش میآیند، به سوی خداوند با اعمال پاک و خالص میشتابند و خود را در کنار ظالمین و خطاکاران میشمارند.
أنَّ لِلَّهِ عِبَاداً قَدْ أَسْكَتَتْهُمْ خَشْيَتُهُ مِنْ غَيْرِ عِيٍّ وَ لَا بَكَمٍ وَ أَنَّهُمْ هُمُ الْفُصَحَاءُ الْبُلَغَاءُ الْأَلِبَّاءُ الْعَالِمُونَ بِاللَّهِ وَ أَيَّامِهِ وَ لَكِنَّهُمْ إِذَا ذَكَرُوا عَظَمَةَ اللَّهِ انْكَسَرَتْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ انْقَطَعَتْ أَفْئِدَتُهُمْ وَ طَاشَتْ عُقُولُهُمْ وَ تَاهَتْ حُلُومُهُمْ إِعْزَازاً لِلَّهِ وَ إِعْظَاماً وَ إِجْلَالًا فَإِذَا أَفَاقُوا مِنْ ذَلِكَ اسْتَبَقُوا إِلَى اللَّهِ بِالْأَعْمَالِ الزَّاكِيَةِ يَعُدُّونَ أَنْفُسَهُمْ مَعَ الظَّالِمِينَ وَ الْخَاطِئِينَ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
نــــــــورمـــــاه
🟣 ● تقسیم وقایع به تلخ و شیرین، مانع رسیدن انسان به مقام بی تفاوتی ابدال است. به تعبیر مولانا، تا
🟣
● کسی که گنجی در سینه خودش داشته باشد، چه اهمیتی دارد دیگران در مورد او چه فکری می کنند؟
چو حافظ گنج او در سینه دارم
اگر چه مُدَّعی بیند حقیرم
● مانند گل یاسمن که برای او تفاوتی ندارد که او را یاسمن صدا بزنند یا خار بخوانند.
من غلام آن گل بینا که فارغ باشد او
کان فلانم خار خواندُ و آن فلانم یاسمن
● بنده، بنده خالص برای خداوند عز و جل نمی شود تا اینکه در نزد او ستایش و نکوهش یکسان شود. چرا که ستایش شده در نزد خداوند عز و جل، با نکوهش آنان نکوهیده نمی شود و همچنین است نکوهش شده. پس با ستایش کسی خوشحال نشو، چرا که آن چیزی به جایگاه تو در نزد خداوند اضافه نمی کند و تو را از آنچه برای تو محکوم و بر تو مقدور است بی نیاز نمی کند. همچنین با نکوهش کسی غمگین مشو، چرا که به اندازه یک ذره از تو به واسطه آن کاسته نمی شود و از میزان خیر تو چیزی کم نمی شود.
لَا يَصِيرُ الْعَبْدُ عَبْداً خَالِصاً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى يَصِيرَ الْمَدْحُ وَ الذَّمُّ عِنْدَهُ سَوَاءً لِأَنَّ الْمَمْدُوحَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يَصِيرُ مَذْمُوماً بِذَمِّهِمْ وَ كَذَلِكَ الْمَذْمُومُ فَلَا تَفْرَحْ بِمَدْحِ أَحَدٍ فَإِنَّهُ لَا يَزِيدُ فِي مَنْزِلَتِكَ عِنْدَ اللَّهِ وَ لَا يُغْنِيكَ عَنِ الْمَحْكُومِ لَكَ وَ الْمَقْدُورِ عَلَيْكَ وَ لَا تَحْزَنْ أَيْضاً بِذَمِّ أَحَدٍ فَإِنَّهُ لَا يَنْقُصُ عَنْكَ بِهِ ذَرَّةٌ وَ لَا يَحُطُّ عَنْ دَرَجَةِ خَيْرِكَ شَيْئاً
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
🟣
● چشم نعمت بین داشته باش و نعمت های خداوند سبحان را به خود عرضه کن تا بدانی از چه کسی دور افتاده ای و در این دوری چقدر صبور بوده ای.
از قدم تا فرق نعمتهای اوست
عرضه ده بر خویش نعمتهای دوست
تا بدانی کز که دور افتادهای
در جدایی بس صبور افتادهای
● خداوند به موسی وحی کرد: مرا در نظر بندگانم و بندگانم را نیز نزد من محبوب گردان. موسی گفت: پروردگارا چگونه این کار را انجام دهم؟ فرمود: نعمتها و بخششهایم را به آنان یادآوری کن تا مرا دوست بدارند.
أوحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى مُوسَى حَبِّبْنِي إِلَى خَلْقِي وَ حَبِّبْ خَلْقِي إِلَيَّ قَالَ يَا رَبِّ كَيْفَ أَفْعَلُ؟ قَالَ ذَكِّرْهُمْ آلَائِي وَ نَعْمَائِي لِيُحِبُّونِي
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________