eitaa logo
نــــــــورمـــــاه
798 دنبال‌کننده
207 عکس
43 ویدیو
4 فایل
🔻کانال هنری و ادبی #نـــــــــورمــــــاه ارتباط با من: @sarbbazzaman کپی محتوا و مطالب کانال با هشگ #نور_ماه بلا مانع است ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
به نظرت بزرگ ترین راه هدر دادن وقت چیه؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟣 یکی از او پرسید که: تو مشتاق خدایی؟! گفت: نه گفت: چرا؟! گفت: بجهت آنکه شوق به غایب بود، اما چون غایب، حاضر بود، کجا شوق بود!!! ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
4_5796377924403730080.mp3
3.94M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟣 حِفظِ صورَت می‌تَوان کَردَن به‌ ظاهِر دَر نَماز؛ رویِ دِل را جانِبِ مِحراب کَردَن، مُشکِل است! ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
از کوتهی ماست که دیوار بلند است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟣 تو قدر آب چه دانی، که در کنار فراتی.... ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
وقتی صدا های با معنا را دریابی، خواهی فهمید که بسیاری از صدا ها بی معنا بوده اند، مانند صدا هایی که در طول مسیر خود می شنویم و هیچ توجهی به آنها نداریم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شاد باش ای عشق خوش سودای ما ای طبیب جمله علت های ما  ┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ [عشق ] مولانا هر کجا به واژه عشق می رسد حقیقتا قیامت می کند چون اساسا عشق چشیدنی است و سلطان العلماء که پدر مولانا است کتابی با نام معارف دارد و در آنجا این سوال را مطرح می کند که عشق چیست؟ در پاسخ می گوید: اگر چشیده باشی چه بگویم؟ و اگر نچشیده باشی هم چه بگویم؟ یعنی عشق تعریف ناپذیر است، همانطور که ابن عربی در فتوحات خویش می آورد: فمن حد الحب ما عرف هر کس که عشق را تعریف کرد، عشق را نشناخت‌ چون اساسا عشق تعریف ناپذیر است؛ زیرا عشق چشیدنی است و مولانا هم حقیقتا عشق را چشیده بود؛ برخلاف مولانا افراد دیگری که عشق را نچشیده بودند در باب عشق بسیار نوشته اند. افلاطون ضیافت را نوشته است و این سینا رسالة فی العشق را نوشته است و سهروردی رساله ای در این باب دارد و امام محمد غزالی در إحیاء العلوم کتاب المحبة دارد و بردار کوچک تر او(احمد غزالی) سوانح العشاق را دارد؛ اما در همه ی این آثار گویا عشق یک مجسمه زیبا سنگی است که در آن هیچ روحی وجود ندارد و مخاطب را دچار کسالت می کند. عشق از ریشه "عشقه" است و عشقه همان گیاهی است که بدان "دارو دوست" هم می گویند و "دار" به معنای درخت است؛ یعنی گیاهی که عاشق درخت است و دور درخت می پیچد و آنقدر عرصه را بر درخت تنگ می کند تا این درخت خشک شود. و در عشق نیز چنین حالتی پیدا می شود و باعث می شود احوال و خوی آدمی متفاوت باشد: پدر عشق بسوزد که در درآمد پدرم [ سودا ] سودا در طب قدیم به آن ماده ای می گفتند که در معده تولید می شد و برای بدن هم بسیار سودمند است اگر به اندازه باشد؛ اما همین سودا اگر از اندازه بگذرد بسیار خطرناک است. و حالا مولانا می گوید: عشق مثال سودا را دارد؛ اما از نوع سودایی که برای انسان سودمند است. [ علت ] بیماری، و علیل از همین ریشه است و مولانا می گوید: بسیاری از بیماری های جسمی ما با همین عشق درمان می شود. ❥༻⃘⃕࿇════┅┄‌ ای دوای نخوت و ناموس ما  ای تو افلاطون و جالینوس ما ┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ و همینطور عشق داروی مشکلات روانی و روحی ما است. [ نخوت ] کبر و تکبر [ ناموس ] هم معنای مثبت دارد(شرف و آبرو و نیک نامی) و هم معنای منفی دارد(شهرت طلبی و میل به آوازه شدن) و در اینجا به معنای منفی است؛ یعنی عشق داروی درد های روحی و روانی ما نیز هست. [ افلاطون و جالینوس ما ] این دو از عالمان یونان بودند و افلاطون حکیم بود و حکیم با حکمت سَر و کار دارد و حکمت هم سراغ عقل و روح آدمی می رود. و جالینوس هم طبیب بود و طبیب هم با بدن آدمی سَر و کار دارد. البته در اینجا مقصود از این دو شخص نماد است؛ زیرا افلاطون نماد طبیب روحانی است و جالینوس نماد طبیب جسمانی است؛ یعنی عشق طبیب جمله علت های جسمانی و روحانی است. عشق اساسا مراتبی دارد و نازل ترین آن عشق به خود است که باعث خودپسندی می شود و کمی بالاتر عشق به دیگران است اعم از حیوانات و گل و گیاه و مصنوعات هنری و آدمی زاد که از این عشق به آدمی زاد تعبیر به عشق مجازی شده است و عشق مجازی باید محل گذر باشد و نه منزل آدمی. و در این باره بهاءولد تعبیر بسیار زیبایی دارد و می گوید: زیبا رویی در بالای یک قصر بلند ایستاده است و افراد مختلفی اطراف این قصر حرکت می کنند و این زیبارو برای اینکه بتواند دیگران را متوجه خود بسازد به سمت آنها سنگ ریزه های زیبایی می اندازد و این رهگذر ها بجای اینکه سَر بالا کنند تا دریابند این سنگ ها از کجا آمده است به سنگ ها خیره می شوند و روی جنس و قیمت این سنگ ها می اندیشند و حالا این بهاءولد می گوید: تمام زیبایی های این عالم مثال آن سنگ ریزه ها را دارد و خداوند سبحان مثال آن پَری چهره بالای بام را دارد و خداوند سبحان این زیبایی ها را پرتاب کرده است که آدم ها را متوجه خود بسازد اما شگفتا که این آدم ها سَر بالا نمی کنند و خود را وقف سنگ ریزه های زیبا می کنند. و یک تمثیل زیبایی هم مولانا در این باره دارد و می گوید: غازی به دست پور خود شمشیر چوبین می دهد تا او در آن استا شود شمشیر گیرد در غزا این جنگجو ها برای اینکه فرزندان خود را مانند خود تربیت کنند، در دوران کودکی شمشیر چوبی به دست آنها می دهند بخاطر اینکه وقتی که بزرگ شدند شمشیر پولادین به دست بگیرند. عشقی که بر انسان بود شمشیر چوبین آن بود آن عشق با رحمان شود چون آخر آید ابتلا اینکه تو عاشق کس دیگری باشی، این همان عشق چوبین است و این عشق باید مقدمه باشد و محل پرتاپ به سوی آن عشق حقیقی باشد. ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________