✨ مفهوم «برکت» ✨
🔹از پیامبر(ص) پرسیدند برکت درمال یعنی چه؟
درپاسخ، پیامبر مثالی زد و فرمود:
گوسفند درسال یکبار زایمان می کند وهر بار هم یک بره به دنیا می آورد .
سگ در سال دو بار زایمان میکند و هربار هم حداقل ۷-۶ بچه.
به طور طبیعی شما باید گله های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است.
ولی در واقع برعکس است. گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ درکنار آنها چون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت .
مال حرام اینگونه است.
فزونی دارد ولی برکت ندارد.»
روی مفهوم" برکت در روزی" فکر کنید.
🔸خوش حدیث🔸
🆔 @nourolmahdi1397📚
3 گروه از انسان ها معمولا ناز می کنند،
زنان، کودکان، کهنسالان.
گاهی والدین پیرمان، به ما می گویند مریض هستم بعد متوجه می شویم که بزرگ نمایی کرده است و ممکن است تمارض دانسته و ناراحت شویم.در این موارد هرگز ناراحت نشویم آنها می خواهند نازشان را بخیرم. می خواهندبدانند اگر مریض شدند چقدر هواشونو داریم؟ خودشان را باسنگ محبت ما محک می زنند. هر نازی که والدین کردند بخریم و نترسیم، به هر قیمتی که بخریم، نگران نباشیم، خدایی آن بالا است به هزار برابر قیمتی که خریدیم از ما نقدی آن را می خرد.
🌸🌺🌸
مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جدا شد و فرار کرد.مردشروع کردبه دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد .
عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند.
هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسای شان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده .
زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند .
ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش.
بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن.
روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد .
پس این نصیب توست ...
صدقه را بنگر که چه چیزیست! !!
صدقه دهید چونکه کفن بدون جیب است!
🌿☘🍀🍃🍂🍁
خرس تنبل شد، روباه مکار شد، الاغ نفهم شد،خروس مردم آزار شد، گاو پرخور شد، کلاغ خبرچین شد...
کاش انسان به جای پیدا کردن صفت برای حیوانات،کمی به تغییر دادن صفات خویش فکر میکرد.
🌹🌹🌹🌹🌹
آینهها همه جا برای دیدن است و برای نشان دادن عیبهایمان! اما گاهی آیینهها را برای دیدن دیگران گذاشتهاند نه برای خودمان. میدانید کجا؟ مانند آینهی خودروهایمان. این آینهها را باید طوری تنظیم کنیم که انسانها و خودروهای پشت سر و اطراف خود را ببینیم نه خودمان را. چرا که اگر ما دیگران را نبینیم دیگران هم ما را نخواهند دید و آنگاه مرگ و نابودی ما حتمی خواهد شد. بسیاری از تصادفات و کنتاکهای ما با اطرافیانمان برای آن است که آیینه وجودمان را فقط برای دیدن خودمان تنظیم کردهایم و همیشه «من من» میگوییم؛ غافل از آن هستیم برای دیده شدن نخست باید ببینیم.
🌴🍁🍂🌿☘🍀🍃
چای اگر یک شب تا صبح کنار دنبه باشد، طعم و بوی دنبه میگیرد و دیگر به درد نمیخورد و جایش سطل زباله است...🗑😖
اینها که هردو بیجان بودند اینچنین بر هم اثرگذاشتند! چه برسد که انسان باشی! 😕
با هرکس نشست و برخاست کنی، رنگ و بوی او را میگیری.
خیلیها از همین راه جهنمی میشوند. 😖
قرآن میفرماید یکی از نالههای اهلجهنم، افسوس بخاطر همنشینی با دوستان ناباب است 😫😫
"یٰا وَیلَتیٰ لَیتَني لَمأتَّخِذ فُلاناً خَلیٖلا"
::ای کاش با فلانی رفاقت نمیکردم::
● #مراقب_رفاقتهایت_باش
🌺 🌺
🌸 🌸
قال الله عزوجل : یا بن آدم … أنا أقول للشیء کن فیکون، أطعنی فیما أمرتک أجعلک تقول للشیء: کن فیکون.
در حدیث قدسى آمده است :
اى فرزند آدم … من به هر چیزى بگویم باش پس مىشود، تو هم مرا اطاعت کن تا به هر چه بگویی باش بشود
[الجواهر السنیه-کلیات احادیث قدسى ، صفحه ۷۱۳ ، حدیث ۱۵۱]
داستانک:
در تبریز قبری مشهور به قبر حمال است و از آنِ کسی است که دعای امام زمان عجل الله تعالی فرجه در حقش مستجاب شده است. نقل شده:
در بازار تبریز بار میبرده، یک روز بار، سر شانهاش بود که دید، بچه کارگری، از بالای داربست پایش لغزید و به طرف پایین افتاد، این حمال هم دستاش بلند میکند، میگوید الهی نگهدارش!
این بچه کارگر بین زمین و آسمان معلق میماند، این حمال دستش را دراز میکند، این بچه را بغل میکند، زمین میگذارد، مردم دورش ریختن، تو کی هستی؟!
گفت: من همان حمالی هستم که ۶۰ سال دارم برای شما بار میبرم، گفتند: چطور شد گفتی خدایا نگهدارش، خدا هم بین زمین و آسمان نگهداشتش،
گفت: چیز مهمی نیست، ۶۰ سال است به من گفت دروغ نگو، گفتم: چشم، گفت حرام نخور، اطاعت کردم، گفت: تهمت نزن، گفتم: چشم … یک بار هم من گفتم، خدایا این کودک را حفظ کن، خدا گفت: چشم
🌸🌺🌻🍁🍀🌷🌼