هدایت شده از نگفته های اهالی صبور🌿
📪 پیام جدید
💬از خیلی قبلترش دوست داشتم باحجاب بشم، اما از نگاهای اطرافیان و واکنشها میترسیدم.
و واقعا دیدگاه و باورهامم به مرور تغییر کرد و خداروهزار مرتبه شکر هرروز نزدیکتر شدم :)
گاهی فکر میکنم اگه هنوز میموندم توی راهی که قبلا بودم، معلوم نبود چی به سرم می اومد....
#دایگو
میشه بهمون بگی دیدگاه و باور هات چه جوری به وسیله چه عامل یا عامل هایی تغییر کرد؟
هدایت شده از نگفته های اهالی صبور🌿
📪 پیام جدید
💬والا بنت الصابر از اینکه جوگیر بشم و کارای خوب انجام بدم میترسم.نمیدونم چرا اما به خودم میگم:خب تو الان تحت تاثیر فلان چیز قرار گرفتی،قلبا نمیخوای اون کار رو انجام بدی.پس اون کار به دردت نمیخوره.میخوای چیکار که انجامش بدی و بعد یه مدت دوباره برگردی حالت قبلی؟(و این اتفاق سر انجام کارای خوب میوفته متاسفانه:()
#دایگو
حالا این ترسه موجب میشه انجام بدی
یا اینکه انجام ندی؟
بعد اگر انجام بدی مداومت داره؟
هدایت شده از نگفته های اهالی صبور🌿
📪 پیام جدید
💬حالا این ترسه موجب میشه انجام بدی
یا اینکه انجام ندی؟
بعد اگر انجام بدی مداومت داره؟
-ترسه باعث میشه انجام ندم و به خودم بگم کارِت تا زمانی که دلی نباشه به درد امام زمان نمیخوره:(
و خب اگه انجامش هم بدم احتمالا همین ترسه انقد توی ذهنم تکرار میشه که مداومت نداشته باشم
#دایگو
ممنونم ازتون🌱
هدایت شده از نگفته های اهالی صبور🌿
📪 پیام جدید
💬https://eitaa.com/nuriehsadayt/3867
اکثر تصمیماتی که تو موقعیت مذکور گرفته میشده عقلانی بوده
هر چند شاید اون موقع به واسطه احساساتم تشدید میشده یا برای انجامش ذوق و شوق بیشتری میداشتم.
اگه منظورتون کلا تصمیم عقلانی ای هستش که در موقعیت هایی به دور از هیجان گرفته میشده مثلا و تو هییت نبودم، کنج اتاقم نشسته بودم و فلان تصمیم رو گرفتم، بله اتفاقا طبق تجربه اندکی که داشتم اونایی که کنج اتاق میگرفتم رو بهتر و بیشتر و پیوسته تردنبال میکردم و اگر احیانا جایی کم میاوردم یا تضعیف میشد اون حس و حالِ مثلا اشک و عهد و هیئت، بهم انگیزه ادامه دادن رو میداد
#دایگو
خیــــلی ممنونم بسیار کمک کننده 🌱
هدایت شده از نگفته های اهالی صبور🌿
📪 پیام جدید
💬حقیقتاً اولش که فقط شکل ظاهری رو حفظ میکردم، هرچی که گذشت میدیدم که چقدر انگار آرامشم این شکلی بیشتره، چقدر خانوادم ازم راضی ترن و
چقدر اون احساس پوچی کمتره ..
«دوست» که مهمترینه بنظرم
کسیه که دنیاتو میسازه دقیقا هرجوری که خودش باشه
از زمانی که رفت و آمدام با دوستای مذهبیم بیشتر شد هرروز یه قدم تونستم بیام جلوتر ، بعد از یمدت نمازخون شدم، بعد از یمدت دیگش هیئتی شدم، روضه و نوحه جای آهنگو برام گرفت، گلزار جای کافه و پاساژگردی.. و آرامش بخشم اونا شدن.
و واقعا باعث تک تک این اتفاقا، دوستام بودن
اونا بودن که باعث شدن مهر و محبت تموم این چیزا توی دلم بشینن و آرامشم رو اونجاها پیدا کنم.
نمیدونم شمارو به جوابی که میخواستید رسوندم یا نه، عذر میخوام ادبیات و بیانم ضعیفه..🥲
#دایگو
ادبیات و بیان عالی بود، ممنونم 🌱
پس می تونیم بگیم شروع شما با درگیر شدن عواطف بود اما روند رو به رشدش با تغییر باور هاتون
درسته؟
خانواده صبور 🇵🇸🕊
آهان پس شما جزو اون دسته بودی که عواطف و احساست منجر به تصمیم عقلانی شد درسته؟!
حالا یک سؤال دیگه 😅
اگر این عواطف با روضه یا مداحی یا اشک و گریه و واریز کردن عذاب وجدان به موجودی درون تون بود
تأثیرش بیشتر بود یا روش باور و عقل؟
هدایت شده از نگفته های اهالی صبور🌿
📪 پیام جدید
💬بله درسته ، اما حقیقتاً جدیدن گاهی به این فکر میکنم که ای کاش اول کاملاً باورهامو تغییر میدادم و روی رفتارم و.. کار میکردم، بعد محجبه و چادری میشدم 😅
چون گاهی میترسم از اینکه نکنه فقط ظاهرم رو حفظ کرده باشم، و خدایی نکرده باعث بشم کسی خطای منو پای تموم مذهبیها بزاره...
#دایگو
اون دو خط اول عالی بود 🌱