eitaa logo
خانواده صبور 🇵🇸🕊
520 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
59 ویدیو
20 فایل
کنج دل اهالی بنت الصابر _محتوا؟! اجماع نفس هایی که باهم سازگار هستند و مهربان خانواده ای که اعضایش همگی اولاد آقای صبور اند _کانال اصلی @bentalsaber تمجید_تعریف مال خودت.. https://daigo.ir/secret/83428328 _نور دوز ما 🌿 https://eitaa.com/Nor_doz
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نگفته های اهالی صبور🌿
📪 پیام جدید 💬از خیلی قبلترش دوست داشتم باحجاب بشم، اما از نگاهای اطرافیان و واکنشها میترسیدم. و واقعا دیدگاه و باورهامم به مرور تغییر کرد و خداروهزار مرتبه شکر هرروز نزدیکتر شدم :) گاهی فکر میکنم اگه هنوز میموندم توی راهی که قبلا بودم، معلوم نبود چی به سرم می اومد.... میشه بهمون بگی دیدگاه و باور هات چه جوری به وسیله چه عامل یا عامل هایی تغییر کرد؟
هدایت شده از نگفته های اهالی صبور🌿
📪 پیام جدید 💬والا بنت الصابر از اینکه جوگیر بشم و کارای خوب انجام بدم میترسم.نمیدونم چرا اما به خودم میگم:خب تو الان تحت تاثیر فلان چیز قرار گرفتی،قلبا نمیخوای اون کار رو انجام بدی.پس اون کار به دردت نمیخوره.میخوای چیکار که انجامش بدی و بعد یه مدت دوباره برگردی حالت قبلی؟(و این اتفاق سر انجام کارای خوب میوفته متاسفانه:() حالا این ترسه موجب میشه انجام بدی یا اینکه انجام ندی؟ بعد اگر انجام بدی مداومت داره؟
هدایت شده از نگفته های اهالی صبور🌿
📪 پیام جدید 💬حالا این ترسه موجب میشه انجام بدی یا اینکه انجام ندی؟ بعد اگر انجام بدی مداومت داره؟ -ترسه باعث میشه انجام ندم و به خودم بگم کارِت تا زمانی که دلی نباشه به درد امام زمان نمیخوره:( و خب اگه انجامش هم بدم احتمالا همین ترسه انقد توی ذهنم تکرار میشه که مداومت نداشته باشم ممنونم ازتون🌱
_بدون وضو لمس و نوشتنش اشکال داره(اسم اهل بیت)
هدایت شده از نگفته های اهالی صبور🌿
📪 پیام جدید 💬https://eitaa.com/nuriehsadayt/3867 اکثر تصمیماتی که تو موقعیت مذکور گرفته میشده عقلانی بوده هر چند شاید اون موقع به واسطه احساساتم تشدید میشده یا برای انجامش ذوق و شوق بیشتری میداشتم. اگه منظورتون کلا تصمیم عقلانی ای هستش که در موقعیت هایی به دور از هیجان گرفته میشده مثلا و تو هییت نبودم، کنج اتاقم نشسته بودم و فلان تصمیم رو گرفتم، بله اتفاقا طبق تجربه اندکی که داشتم اونایی که کنج اتاق میگرفتم رو بهتر و بیشتر و پیوسته تردنبال میکردم و اگر احیانا جایی کم میاوردم یا تضعیف میشد اون حس و حالِ مثلا اشک و عهد و هیئت، بهم انگیزه ادامه دادن رو میداد خیــــلی ممنونم بسیار کمک کننده 🌱
عقلانی به این تصمیم رسیدید یا درگیر عواطف (همه عواطف) بودید؟ یعنی باور تغییر کرد؟
آهان پس شما جزو اون دسته بودی که عواطف و احساست منجر به تصمیم عقلانی شد درسته؟!
خوب الحمدالله 🌱
هدایت شده از نگفته های اهالی صبور🌿
📪 پیام جدید 💬حقیقتاً اولش که فقط شکل ظاهری رو حفظ میکردم، هرچی که گذشت میدیدم که چقدر انگار آرامشم این شکلی بیشتره، چقدر خانوادم ازم راضی ترن و چقدر اون احساس پوچی کمتره ‌.. «دوست» که مهمترینه بنظرم کسیه که دنیاتو میسازه دقیقا هرجوری که خودش باشه از زمانی که رفت و آمدام با دوستای مذهبیم بیشتر شد هرروز یه قدم تونستم بیام جلوتر ، بعد از یمدت نمازخون شدم، بعد از یمدت دیگش هیئتی شدم، روضه و نوحه جای آهنگو برام گرفت، گلزار جای کافه و پاساژگردی.. و آرامش بخشم اونا شدن. و واقعا باعث تک تک این اتفاقا، دوستام بودن اونا بودن که باعث شدن مهر و محبت تموم این چیزا توی دلم بشینن و آرامشم رو اونجاها پیدا کنم. نمیدونم شمارو به جوابی که میخواستید رسوندم یا نه، عذر میخوام ادبیات و بیانم ضعیفه..🥲 ادبیات و بیان عالی بود، ممنونم 🌱 پس می تونیم بگیم شروع شما با درگیر شدن عواطف بود اما روند رو به رشدش با تغییر باور هاتون درسته؟
خانواده صبور 🇵🇸🕊
آهان پس شما جزو اون دسته بودی که عواطف و احساست منجر به تصمیم عقلانی شد درسته؟!
حالا یک سؤال دیگه 😅 اگر این عواطف با روضه یا مداحی یا اشک و گریه و واریز کردن عذاب وجدان به موجودی درون تون بود تأثیرش بیشتر بود یا روش باور و عقل؟
هدایت شده از نگفته های اهالی صبور🌿
📪 پیام جدید 💬بله درسته ، اما حقیقتاً جدیدن گاهی به این فکر میکنم که ای کاش اول کاملاً باورهامو تغییر میدادم و روی رفتارم و.. کار میکردم، بعد محجبه و چادری میشدم 😅 چون گاهی میترسم از اینکه نکنه فقط ظاهرم رو حفظ کرده باشم، و خدایی نکرده باعث بشم کسی خطای منو پای تموم مذهبی‌ها بزاره... اون دو خط اول عالی بود 🌱