📪 پیام جدید نوریه من قبلنا از پسر عمم بدم میومد خب ..الان که بزرگ شدیم دیگه بدم نمیاد حسی هم بهش ندارما فقط میدونم پسر خوبیه و... ولی وقتی میان خونمون یا میریم خونشون همش می‌ترسم سلام کنم یا چشم در چشم شیم با هم.. عمم هم خیلی ازم تعریف میکنه هی میگم نکنه منو برا پسرش می‌خواد. کلا وقتی میبینمشون یا اسمشون میاد یادم میوفته میریزم بهم:/ چقدر بده تو فامیل دختر پسر سنشون به هم بخوره... خیلی اذیتم:/ #دایگو این از اون مطالبی که باید ویس داد طلب شما نوجوان ها و جوان ها از بنت الصابر امروز اگر بشه ،حتما میگم چون یک ریشه ای داره اگر ریشه اش حل نشه اول از خانواده است بعد از برادر دوست مون بعد تر از فلان پسر تو هیئت و مسجد بعد تر از فلان مغازه دار و استاد و.. یعنی با تغییر جامعه انسان و بزرگتر شدنش این هم از ابعاد خانواده خارج میشه و به جایی میرسه که کسی که ممکنه در هفته یا ماه چند مرتبه بیشتر نبینی مقدماتی رو فراهم کنی برای دیدار مجدد ..

برم؟

📪 پیام جدید ممنونم از پاسختون . محرم و محرم چطور؟ آقا با آقا و خانم با خانم منظورمه #دایگو صمیمیت توام با احترام! به نظرم حتما باید بین جاری ها یا عروس و خواهرشوهر صمیمیتی خواهرانه باشه اما با احترام ! احترام بسیار همینطور با مادر شوهر صمیمیت مادر و فرزندی اما با احترام آقایون هم بسپارید به خودشون خودشون حسی کار رو جلو می برن

این صمیمیت بعد ها خیلی به درد می خوره در تربیت افراد ، و حتی گذشت ها مثلا شما اگر خواهرت خطایی بکنه راحت تر ازش می گذری یا می گی بچگی کرد عصبانی بود خلاصه راحت تر میشه این رابطه اگر با خانواده همسر باشه بسیاری از دعوا ها پیش نمیاد واقعا پیش نمیاد فکر نکنید دوری و دوستی ابدا

اگر کوچکم چون تو را خوب درک نکردم ، هرچه چرخیدم، بی خود و اشتباه بود بدون تو .. چشم هایش عمریست که همسایه ی مژه هایی شده که بی تو خواب رفته ..

اگر کسی امام مارو دید یاد ما بی چاره ها بکنه اگر کسی امام زمانش رو دید سلام ماهم برسونه بگه فلانی گفت درسته بدم اما دوست دارم .. به مادرت زهرا قسم هنوز دوست دارم .. این رو امشب گوش بدیم به یاد غزه .. روضه وسط مادر رو به یاد این مادر پنج ماهه گوش بدیم که اینطور جلوی چشم همسر ..

گفت مدتی است که وجودم تشنه‌ی تکه‌هایی از بودن‌های خویش است که لابه‌لای کوچه‌پس‌کوچه‌های عالَمِ هزارتوی رمضان، برای اتصال و الحاق به حقیقتِ خویشتنم، پروانه‌وار دست به دامنِ نگاهِ ماه شده اند.. گفت تا پازل روحم کامل نشود، پرده از آن تصویر زیبای نگاه ابی‌عبدالله در کانونِ بیکرانه‌ی وجودم برتافته نخواهد شد و آنجاست که دردِ کثرات، همچنان همنشینِ و قفلِ قلبی می‌شود که فریاد توحیدخواهی‌ش دلِ‌عرش خدا را می‌لرزاند..

کلمات قدرت بیان و وصف حال آن خانه و تپش های قلبِ حرّه را ندارد .. مادری که شاید شبَّر فرزند اولش باشد اما، او از قبل مادر خدیجه و مادر نبی و مادر علی بوده .. چشمان علی امشب مثل ماه میان ابرها ، پر از شوق و اشک‌ است .. علی خوب حال حنانه اش را میفهمد، کمی زبان به شوخی باز می کند : حره‌ی من ؛ امروز نام هایت همه زیبایی فرزندمان شده اما چهره‌ای این کودک شبیه من شده است ..(زبان حال..) حضرت حانیه: لبخندی مثل تمام لبخندهایی که وقتی علی برایش شعر می‌خواند، زد و علی باز دل با دیدن این نگاره‌ی زیبا، قلبش به تپش افتاد و هنوز فاطمه سخن نگفته بود، تسلیم شد .. فاطمه گفت علی جان، اتفاقا شبیه رسول خداست..

خدایا به برکت خانهٔ امیرالمؤمنین طفلی بیاید شبیه جدش موسی بن جعفر آیینه و تمام نمای ۱۴ نور الهی و هم نام اخی جدش رسول الله ،سید علی .. چونان که شب میلادش ،لبخندی بشیند بر لب چهاردهمین نور از بابت قوت بازوی راست او و همدم روز های جهاد چونان مالک و ابوذر و سلمان و کمیل و حمزه برای رسول الله .. به برکت وجود شبیه ترین کس به مادرمان خدیجه

دختری هم درجه پیامبر ..🌱

بسم الله الرحمن الرحیم نماهنگ « نان خونین » به نیت فرج و رفع گرفتاری از تمام مسلمانان جهان کامنت « اللهم عجل لولیک الفرج » بگذارید. با نوای: حاج #مهدی_رسولی شاعر و نغمه سرا: امیرعلی شریفی تنظیم و میکس: #شهاب_شوشتری تهیه و انتشار: قرارگاه رسانه شهید آوینی هیئت ثارالله علیه‌السلام زنجان [ @mahdirasuli_ir ] [ @sarallah_zanjan ]

📪 پیام جدید https://eitaa.com/nuriehsadayt/2929 بغض چمباتمه زده تو گلوم #دایگو

_برای شب قدر ۲۰ فروردین سال گذشته چه در اینجا و چه در بنت الصابر پیام های خوبی قرار گرفت ..

_میگفت چند روزی بود حال جسمانی ضعیفی داشتم، یک روز جمعه بهتر بود حالم با خودم گفتم اگر امیرالمؤمنین رو ببینم حالم خوب میشه. غسل روز جمعه کردم راهی شدم برای نماز. زمان خطبه آقا من رو دیدن. نماز که تموم شد آقا رو کردن به من گفتن ای رُمَیله حالت چطوره؟ اومدی من رو ببینی بهتر بشی، بهتر شدی؟ من حواسم بهت بود تو نماز هم حالت بد شد دوباره؟ گفتم آقا به خدا قسم که همین بود. امیرالمؤمنین فرمودن: ای رُمَیله هيچ مؤمنى بيمار نمى‏ شود، مگر اين كه ما هم به خاطر او بيمار مى‏ شويم و اندوهى به او نمى‏ رسد، جز اين كه ما هم اندوهگين مى‏ شويم و هيچ دعايى نمى‏ كند، مگر اين كه برايش آمين مى‏ گوييم و هر گاه ساكت باشد، برايش دعا مى‏ كنيم... میگفت گفتم آقاجان، این حرف شما مخصوص کسانی نیست که با شما در یک شهر هستند و در یک آبادی پس کسانی که دور از شما هستند چطور؟ امیرالمؤمنین جوابم رو دادن که ای رُمَيله هيچ مؤمنى در شرق و غرب عالم از نظر ما پنهان نيست، مگر اين كه او با ماست و ما با اوييم. منابع #رنج_آدم_شدن

از اینجا تا اولین پیام روز ۲۱ فروردین

https://eitaa.com/bentalsaber/2007 https://eitaa.com/bentalsaber/2006

و در سال گذشته هم هرچه سکوت بیشتر ،کرامت بیشتر .. و شاید رنج هم بیشتر برای آب دیده تر شدن سال پر رنجی بود برام خیلی پر رنج از ماه مبارک پارسال تا امسال از جسم پیر شدم و از روح..

کاش کسانی که پارسال اینطور دعا کردن یکم مرور کنن و برامون بگن در کل سال چطور گذشته براشون .. https://daigo.ir/secret/83428328

اینکه میگم دعای ما ممکنه پس زدن کاسه آب مولا باشه یعنی همین! به فرض شما امشب شهادت طلب میکنی... آقا هم آمین میگن به دعای شما، حالا کاری به اینکه یک سری کارها دعا های مارو به تعویق می ندازن ندارم... اما حقیقت این هست که معصوم اگر برای شما دعا میکرد میشدی حاج قاسم! شهادت قسمتت میشد اما وقتی که کار اسلام رو جلو انداختی! وقتی که مسیر ظهور رو هموار تر کردی! فرق بین دعای ما و دعای معصوم...

ببینید رفقا ما یاد گرفتیم که مؤمنین کیض هستند! شما تا می تونید برای دیگران و خانواده دعا کنید تا می تونید ببخشید تا بخشیده بشید تا می تونید برای اموات علما و شهدا دعا کنید معصوم می فرماید که دعایی که برای برادر مؤمن خودت میکنی قبل از اینکه در حق اون اجابت بشه در حق خودت اجابت میشه. به خودتون اما رسیدید شبیه حضرت زهرا رفتار کنید چیزی نخواید سکوت کنید... حضرت زهرا تا می تونست برای بقیه دعا می کرد الجار ثم الدار اما در مورد خودش و خانوادش هیچ... امشب شبیه حضرت زهرا رفتار کنید، این شیرینی رو بچشید خودتون رو محروم نکنید

می گفت می خوام امسال یک تسبیح بگیرم دستم و دونه دونه آدم های که در زندگیم بودن و هستن و خواهند اومد رو دعا کنم به اسم به فامیل به نسب نه دعای کلی ، با بردن اسم جزئیات یک زندگی سعادت مند رو بخوام و بعد آخر آخر زمانی که چند دور تسبیح تموم شد زمانی که همه رو بخشیدم و از هیچ کس کینه ای به دل نداشتم بگم‌ این من اینم زندگی من حالا شما برام دعا کنید ای ملائکة الله ای پیغمبران برگزیده ای اولیاء و شهدا ای تمام کسانی که محبوب خدا هستید ای چهارده نور هدایت و به ترتیب از اولین نور تا آخرین نور طلب کنم برام دعا کنن و در آخر از خدا .. خداوندا به من همان بده که بهترین و محبوب ترین و عزیز ترین عباد خودت دادی ..

📪 پیام جدید امسال برام عجیب بود ، خیلی عجیب ، از شب قدرش که مجبور شدم دراز کشیده بگذرونم به خاطر اینکه حالت فلجی بهم دست داده بود تا بعدش ، از عملم ، تا دم مرگ رفتن عزیزانم ، از ادمایی که وارد زندگیم شدن تا... اتفاقاتی افتاد که برای یه دختر ۱۷ ساله خیلی سخت بود ، باید روحیه خانواده حفظ میشد ، خواهر کوچیکمو شبا که خواب میکردم میرفتم یه گوشه میزدم زیر گریه دیگه یه مدت به خدا چیزی نمگیفتم نه که نگما میگفتم تو میبینی خدا ، همین ، خواب و خوراک ازم گرفته شد ولی حالا که مرور میکنم میبینم شیرین بود ، لازم بود ، واجب بود‌... #دایگو

بابت استماعش خدا رو باید شکر کرد ...

خدایا می خوای امتحانم کنی ؟ پیش چشمام و جلوی پاهام بازی کنه و دعا نکنمش .. نمی کنم خدا رضایت تو ارجح قلبمه..