eitaa logo
اخلاق، اوج نیاز
138 دنبال‌کننده
243 عکس
0 ویدیو
0 فایل
با لمس آدرسهای زیر عضو کانالهای ما در تلگرام و ایتا شوید: تفسیر قرآن: @alquran_ir نهج البلاغه: @nahj_ir صحیفه سجادیه: @sahifeh_ir اخلاق، اوج نیاز @nyaz_ir عرفان، اوج ناز @nazz_ir خانواده امن در ایتا @amn_org بیداری در ایتا @bidary_ir مدیریت: @bidaryir
مشاهده در ایتا
دانلود
‏‎ ‎ ‏‏‎برگی زرین از امام خمینی(۱۸۰) ادامه........ ‏‏فصل در بیان آنکه استماع غیبت حرام است‏‏ ‏ ‏‏تتمیم کلام شهید ثانی رحمه الله: ‏‏شیخ بزرگوار و محقق عالی مقدار، شهید سعید، رضوان الله علیه، را کلامی ‎‏است که ما تتمیم می کنیم این مقام را به ترجمه آن کلام شریف.‏ ‏‏فرماید: «از پلیدترین انواع غیبت، غیبتی است که بعض اشخاص که در صورت اهل علم و فهم هستند و اهل ریا هستند، می کنند. زیرا که آنها مقصود خود را می فهمانند به صورت اهل صلاح و تقوی. این ها غیبت می کنند و اظهار می کنند که ما از آن پرهیز می کنیم، ‏ولی نمی دانند به واسطه نادانی و جهل خود که آنها جمع بین دو زشتی نموده اند، یکی ریا و یکی غیبت. ‏ ‏و مثل این است کسی که ذکر شود پیش او انسانی، بگوید: ‏ الحمد لله که ما مبتلا به حبّ ریاست نیستیم. ‏ یا مثلا مبتلا به حبّ دنیا نیستیم. ‏ یا ما صفت کذایی را نداریم. ‏ یا بگوید نعوذ بالله از کمی حیا، یا از بی توفیقی. ‏یا بگوید خداوند ما را حفظ کند از فلان عمل مثلا. ‏ ‏ بلکه گاهی مجرد حمد خدا غیبت است، اگر از آن عیبت کسی فهمیده شود، منتها این غیبتی است که در صورت اهل صلاح واقع شده. ‏این شخص خواسته که عیب کند غیر را به قسمی از کلام که مشتمل بر غیبت و ریاست، و دعوای خلاصی از عیب و مبرا بودن از آن است با آنکه واقع است در آن، ‏ ‏بلکه بزرگتر از آن. و از طرق غیبت آن است که گاهی پیش از آنکه بخواهد غیبت کسی را کند، از او مدحی می کند و مثلا می گوید:‏ ‏‏فلانی چه حالات خوبی دارد! در عبادات کوتاهی نمی کند، ولی به واسطه کم صبری، که همه ماها به آن مبتلا هستیم، سستی در عبادات برای او پیدا شده. خود را مذمت می کند و مقصودش مذمت از اوست! و از خود می خواهد مدح کند به تشبیه کردن خود را به اهل صلاح در مذمت کردن از خود. ‏ این شخص جمع کرده بین سه فاحشه غیبت و ریا و تزکیه نفس. ‏ و گمان می کند که از صالحین است و از غیبت تعفف می کند! ‏ ‏ این چنین شیطان بازی می کند با اهل جهل و نادانی در صورتی که اشتغال به علم و عمل پیدا کردند بدون آنکه طریقه را محکم کنند. پس، شیطان تعقیب کند آنها را و به مکاید خود حبط کند عمل آنها را و به آنها بخندد.‏ @nyaz_ir
‏‎برگی زرین از امام خمینی(۱۸۱) ادامه........ ‏‏فصل در بیان آنکه استماع غیبت حرام است‏‏ ‏ ‏‏و از این قبیل است آنکه اگر در مجلسی غیبتی شود و بعضی حاضرین نشنوند و یکی از آنها بخواهد غافلین را متوجه کند به غیبت، بگوید: سبحان الله چه چیز عجیبی است! این شخص ذکر خدا کند و آن را وسیله تحقق باطل و خبث خود قرار دهد، مع الوصف به حق تعالی در این ذکر منت گذارد. این نیست جز از جهل و غرور.‏ ‏‏و از این قبیل است آنکه بگوید فلان شخص برای او فلان اتفاق افتاد یا مبتلا به فلان چیز شد، بلکه بگوید برای رفیق ما یا دوست ما چنین ابتلایی پیش آمد کرد،‏ ‎‏خداوند ما و او را بیامرزد. این شخص اظهار دعا و تالم و دوستی و رفاقت می کند و غیبت خود را با این امور انجام می دهد. و خداوند از خبث باطن و فساد نیت او مطلع است. ‏ و او به واسطه جهل خود نمی داند که غضب حق نسبت به او بیشتر است از جهّال که متجاهر به غیبت هستند.‏ ‏‏و از اقسام خفیه غیبت، گوش کردن به آن است از روی تعجب، زیرا که او اظهار تعجب می کند که نشاط مغتاب زیاده گردد در غیبت و او را وادار به غیبت می کند به تعجب. مثلا می گوید: من تعجب می کنم از این حرف! من تا کنون نمی دانستم آن را! من از فلانی این کار را نمی دانستم! می خواهد تصدیق کند با این کلمات مغتاب را و از او طلب زیادت کند با لطایف، با آنکه تصدیق غیبت نیز غیبت است و گوش کردن به آن، بلکه سکوت کردن در وقت شنیدن آن، غیبت است.»- انتهی ترجمة کلامه ‏، رفع مقامه.‏ ‏‏و گاه شود که عناوین دیگر بر غیبت نیز افزوده شود و بر فساد و قبح و عقاب آن افزوده گردد، مثل آنکه شخص مغتاب در پیش روی آن کس که غیبت او را کند اظهار دوستی کند و مدح و منقبت از او کند. و این از مراتب نفاق و دورویی و دو زبانی است که در اخبار از آن مذمت بلیغ شده است. ففی الکافی الشّریف بإسناده عن أبی عبد الله، علیه السّلام، قال: من لقی المسلمین بوجهین و لسانین جاء یوم القیامة و له لسانان من نار.‏‎ فرماید: «کسی که ملاقات کند مسلمانان را با دو رو و با دو زبان، بیاید در روز قیامت و حال آنکه از برای او دو زبان است از آتش.» این است صورت این عمل قبیح و نتیجه این نفاق در عالم آخرت. پناه می برم به خدای تعالی از شرّ زبان و نفس امّاره خود. و الحمد لله أوّلا و آخرا.‏ پایان شرح حدیث ۱۹ @nyaz_ir
‏‎برگی زرین از امام خمینی(۱۸۲) حدیث ۲۰ اخلاص ‏‏الحدیث العشرون‏‏ عن أبی عبد الله، علیه السّلام، فی قول الله تعالی:‏‏ «لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُم أَحْسَنُ عَمَلًا.»‏‎ قال: لیس یعنی أکثرکم عملا، و لکن أصوبکم عملا. و إنّما الإصابة خشیة الله و النّیّة الصادقة و الخشیة. ثمّ قال: الإبقاء علی العمل حتّی یخلص أشدّ من العمل. و العمل الخالص، الّذی لا ترید أن یحمدک علیه أحد إلّا الله تعالی، و النّیّة أفضل من العمل. ألا، و إنّ النّیّة هی العمل. ثمّ تلا قوله عزّ و جلّ: «قل کلّ یعمل علی شاکلته یعنی علی نیّته.» ترجمه: ‏‎«سفیان از حضرت صادق، علیه السّلام، نقل کند در تفسیر فرموده خدای تعالی ‏‏ لیبلوکم أیّکم أحسن عملا.‏‏ (تا امتحان کند شما را، کدامیک نیکوترید از حیث عملها.) فرمود: «قصد نکرده بیشتر شما را از حیث عمل، و لیکن درست تر شما را از حیث عمل. و جز این نیست که این درستی ترس از خدا و نیت راست است با ترس.» پس از آن گفت: «مراعات کردن عمل را تا خالص شود سخت تر از عمل است. و عمل خالص [آن است ] که نخواهی که ثنا کند تو را بر آن کس مگر خدای تعالی، و نیّت برتر از عمل است. آگاه باش، همانا نیت عمل است.» پس از آن تلاوت کرد قول خدای عزّ و جلّ را:‏‏ قُلْ کُلُّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِه.‏‏ (بگو هر کسی عمل می کند بر شکل خود) یعنی بر نیت خود.»‏ ‏‏لیبلوکم اشاره است به قول خدای تعالی:  تَبارَکَ الَّذی بِیَدِهِ المُلْکُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدیرٌ. الَّذی خَلَقَ الموتَ وَ الْحَیوةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا‏‏.‏‎ یعنی: «فرخنده است آنکه به دست اوست ملک و سلطنت. و او بر هر چیز تواناست. آن کس که آفرید مردن و زندگانی را تا امتحان کند شما را کدامیک نیکوترید در عمل.» ‏‏«موت» عبارت است از انتقال از نشئه ظاهره ملکیه به نشئه باطنه ملکوتیه. یا آنکه موت عبارت است از حیات ثانوی ملکوتی بعد از حیات اولی ملکی. شرح این حدیث شریف را از شماره بعد بخوانید. @nyaz_ir
برگی زرین از امام خمینی(۱۸۳) ‏‏فصل در بیان آنکه «خشیت» و «نیت صادقانه» موجب صواب عمل است‏‏: ‏‏بدان که در این حدیث شریف صواب و نیکویی عمل را مبتنی بر دو اصل شریف قرار داده است، و میزان در کمال و تمامیت آن را این دو اصل قرار داده: یکی خوف و خشیت از حق تعالی، و دیگر نیت صادقه و اراده خالصه. و بر ذمّه ماست که ارتباط این دو اصل را با کمال عمل و صواب و درستی آن بیان نماییم.‏ ‏‏پس، گوییم که خوف و ترس از حق تعالی موجب تقوای نفوس و پرهیزگاری آنها است، و آن باعث شود که قبول آثار اعمال را بیشتر نماید. و تفصیل این اجمال آن است که ما پیش از این در شرح بعضی از احادیث سالفه ذکر کردیم ‏‎که: هر یک از اعمال حسنه یا سیّئه را در نفس تأثیری است، پس اگر آن عمل از سنخ عبادات و مناسک باشد، تأثیرش آن است که قوای طبیعیه را خاضع قوای عقلیه کند و جنبه ‏‎‏ملکوت نفس را بر ملک قاهر نماید و طبیعت را منقاد روحانیت نماید تا برسد به آن مقام که جذبات روحیه دست دهد و به مقصود اصلی رسد. و هر عملی که این تأثیر را بیشتر کند و این خدمت را بهتر انجام دهد، آن عمل مصابتر و مقصود اصلی بر آن بهتر مترتب است، و هر چیزی که دخیل در این تأثیر باشد، مکفّل اصابه عمل است. و غالبا افضلیت اعمال را میزان همین است. و توان حدیث معروف أفضل الأعمال أحمزها‏‎ را نیز به همین نکته منطبق نمود.‏ @nyaz_ir
برگی زرین از امام خمینی(۱۸۴) ‏ادامه بیان آنکه «خشیت» و «نیت صادقانه» موجب صواب عمل است‏‏: ‏‏پس از معلوم شدن این مقدمه، باید دانست که تقوا نفوس را صاف و پاک کند از کدورات و آلایش، و البته اگر صفحه نفوس از حجب معاصی و کدورات آنها صافی باشد، اعمال حسنه در آن مؤثرتر و اصابه به غرض بهتر نماید...... پس، خشیت از حق را، که مؤثر تامّ در تقوای نفوس است، یکی از عوامل بزرگ اصلاح نفوس و دخیل در اصابه اعمال و حسن و کمال آنها باید شمرد، زیرا که تقوا علاوه بر آنکه خود یکی از مصلحات نفس است، مؤثر در تأثیر اعمال قلبیه و قالبیه انسان و موجب قبولی آنها نیز هست، ‏چنانچه خدای تعالی فرماید:‏‏ ‏إنَّما یَتَقَبَّلُ الله مِنَ المُتَّقینَ ‏«خداوند از پرهیزگاران قبول می کند و بس.» ‏ ‏و دوم عامل بزرگ در اصابه و کمال اعمال، که فی الحقیقه به منزله قوه فاعله است، (چنانچه خشیت و تقوای حاصل از آن به منزله شرایط تأثیر [است ] و در حقیقت تصفیه قابل نمایند و رفع مانع کنند) نیت صادقه و اراده خالصه است که کمال و نقص و صحت و فساد عبادات کاملا تابع آن است، ‏ ‏و هر قدر عبادات از تشریک و شوب نیات خالصتر باشند کاملترند. و هیچ چیز در عبادات به اهمیت نیت و تخلیص آن نیست، زیرا که نسبت نیات به عبادات، نسبت ارواح به ابدان و نفوس به اجساد است @nyaz_ir
برگی زرین از امام خمینی(۱۸۵) ‏ادامه بیان آنکه «خشیت» و «نیت صادقانه» موجب صواب عمل است‏‏: ‏ ......کسی که نماز شب بخواند برای وسعت روزی، یا صدقه دهد برای رفع بلیّات، یا زکات دهد برای تنمیه مال، یعنی این ها را برای حق تعالی بکند و از عنایت او این امور را بخواهد، این عبادات گرچه صحیح و مجزی و با اتیان به اجزا و شرایط شرعیه این آثار نیز بر او مترتب شود، لکن این عبادت حق تعالی نیست، و دارای نیت صادقه و اراده خالصانه نخواهد بود، بلکه این عبادت برای تعمیر دنیا و رسیدن به مطلوبات نفسانیه دنیویه است، پس عمل او مصاب نیست.‏ ‏‏چنانچه اگر عبادات برای ترس از جهنم و شوق بهشت باشد، نیز خالص برای حق نیست و نیت صادقانه در آن ندارد. بلکه توان گفت که این عبادات خالص برای حق شیطان و نفس است، و انسان دارای این نحو عبادات، رضای حق را به هیچ وجه داخل در آنها نکرده تا تشریک باشد، بلکه فقط بت بزرگ را پرستیده- «مادر بتها بت نفس شماست.»‏‎ این گونه از عبادات را حق تعالی به واسطه ضعف ما و رحمت واسعه خود به یک مرتبه قبول فرموده، یعنی، آثاری بر آنها مترتب فرموده و عنایاتی در مقابل آنها قرار داده که اگر انسان به شرایط ظاهریه و اقبال قلب و حضور آن و شرایط قبول آنها قیام کند، تمام آن آثار بر آنها مترتب شود و تمام وعده ها انجاز گردد.‏ @nyaz_ir
برگی زرین از امام خمینی(۱۸۶) ‏ادامه بیان آنکه «خشیت» و «نیت صادقانه» موجب صواب عمل است‏‏: ‏‏این ها حال عبادات عبید و اجراء(اجیر شدگان) و اما عبادات احرار که برای حب حق تعالی و یافتن آن ذات مقدس را اهل عبادت واقع می شود، و خوف از جهنم و شوق بهشت محرّک آنها در آن نیست، اوّل مقام اولیا و احرار است. و از برای آنها مقامات و معارج دیگر است که به بیان نیاید و از حوصله خارج است. مادامی که نفس توجه به عبادت و عابد و معبود دارد، خالص نیست، باید دل خالی از اغیار گردد و در آن غیر حق راهی نداشته باشد تا خالص باشد. چنانچه در حدیث شریف کافی وارد است:‏ ‏‏قال: سألته عن قول الله عزّ و جلّ:‏‏ «إلّا من أتی الله بقلب سلیم.»‏‏ قال:‏ ‏‏القلب السّلیم الّذی یلقی ربّه و لیس فیه أحد سواه. قال: و کلّ قلب فیه شرک أو شکّ ‏‎‏فهو ساقط. و إنّما أراد بالزّهد فی الدّنیا لتفرغ قلوبهم لآخرة.‏‎ یعنی: سؤال کردم از حضرت صادق، علیه السلام، از فرموده خدای عزّ و جلّ که در وصف روز قیامت می فرماید:‏‏ ‏یوم لا ینفع مال و لا بنون. إلّا من أتی الله بقلب سلیم ‏‎‏ (روزی که نفع نمی دهد مال و نه اولاد، مگر کسی که بیاید با قلب سالم) ‏فرمود: «قلب سلیم آن است که ملاقات می کند پروردگار خود را و حال آنکه نیست در آن احدی سوای او.» ‏فرمود: «و هر قلبی که در آن شرک یا تردید باشد، ساقط است آن. و جز آن نیست که اراده فرموده خدا زهد را در دنیا تا فارغ شود دلهای آنها برای آخرت.» @nyaz_ir
برگی زرین از امام خمینی(۱۸۷) ‏ادامه بیان آنکه «خشیت» و «نیت صادقانه» موجب صواب عمل است‏‏: ‏البته قلوبی که در آن غیر حق راه داشته باشد و دستخوش شرک و شک باشد، چه شرک جلی و چه شرک خفی، از درجه اعتبار در محضر قدس پروردگار ساقط است. ‏ ‏ و از شرک خفی است اعتماد بر اسباب و رکون بر غیر حق. حتی در روایت وارد است که تحویل انگشتری برای یاد ماندن مطلبی در خاطر از شرک خفی است و راه داشتن غیر حق در دل از شرک خفی به شمار می رود. ‏ ‏ و اخلاص نیت اخراج غیر حق است از منزلگاه آن ذات مقدس. چنانچه برای شکّ نیز مراتبی است که بعض از آن را شک جلی و بعضی را شک خفی باید دانست که از ضعف یقین و نقصان ایمان حاصل شود. ‏ ‏ مطلق اعتماد بر غیر حق و توجه به مخلوق از ضعف یقین و سستی ایمان است، چنانچه تزلزل در امور نیز از آن است. ‏ ‏و مرتبه اخفای شک، حالت تلوین و عدم تمکین در توحید است. پس، توحید حقیقی اسقاط اضافات و تعینات و کثرات است، حتی کثرات اسمائی و صفاتی، و تمکین در آن خلوص از شک است. و «قلب سلیم» قلب خالی از مطلق شرک و شک است.‏ ‏‏و در این حدیث شریف که می فرماید: «و إنّما أراد بالزّهد ... اشاره به آن است که غایت زهد در دنیا [آن است که ] کم کم قلب از آن منصرف شود و متنفر گردد، و توجه به مقصود اصلی و مطلوب واقعی پیدا کند.‏ @nyaz_ir
برگی زرین از امام خمینی(۱۸۸) ‏‎ ‎ اخلاص‌ ‏‏فصل در تعریف اخلاص‏‏ ‏ ‏‏بدان که از برای «اخلاص» تعریفهایی کردند که ما ذکر بعضی از آنها را که پیش اصحاب سلوک و معارف متداول [است ] می کنیم به طریق اجمال.‏ ‏‏جناب عارف حکیم سالک، خواجه عبد الله انصاری، قدّس سرّه، فرماید:‏ ‏‏الإخلاص تصفیة العمل من کلّ شوب‎‏ «اخلاص صافی نمودن عمل است از هر خلطی.» و این اعم است از آن که شوب به رضای خود داشته باشد، یا شوب به رضای مخلوقات دیگری.‏ ‏‏و از شیخ اجل بهائی منقول است که اصحاب قلوب از برای آن تعریفاتی کرده اند: قیل: تنزیه العمل أن یکون لغیر الله فیه نصیب. یعنی: «گفته شده است که آن پاکیزه نمودن عمل است از اینکه از برای غیر خدا در آن نصیبی باشد.» ‏و این نیز قریب به تعریف سابق است. ‏ ‏و قیل: أن لا یرید عامله علیه عوضا فی الدّارین. ‏و «گفته شده که آن این است که اراده نکند عامل آن عوضی برای آن در دو دنیا.» ‏ ‏و از صاحب غرائب البیان نقل شده است که «مخلصان آنها هستند که عبادات خدا کنند به طوری که نبینند خود را در عبودیت او و نه عالم و اهل آن را، و تجاوز نکنند از حدّ عبودیت در مشاهده ربوبیت. ‏ @nyaz_ir